باسلامم خدمت همه
این سایتو شانسی پیدا کردم وامیدوارم بتونم مشکلمو با کمک عزیزان حل کنم.
1سال میشه که عقد کزدم.تقریبا 3ماهه منو نامزدم دعواکردیم البته از اول دعوا بود ولی خودمون حلش میکردیم ولی اینبار خونواده ها فهمیدن و حالا خونوادم قبول نمیکنن برم سر زندگیم مخصوصا داداشام...
بعد این همه کلنجار رفتن و امد و رفت تقریبا راضی شدن و لی مشکل اینجاس بازهم خونوادم زیاذ مایل نیستن و میگن باید نامزدم علی رغم اینکه قبلا رفته بود خونه داداشم و بهر دلیلی خونه نبودن و همچنین جواب تماس نامزدمو نداد بابام میگه برا اینکه این مشکلات حل شه هرچند داداشم کارش خوب نبودده برا اینکه دیگه دااشام بهونه ای نداشته باشن نامزدم با باباش بره خونه داداشم ولی هرکاری میکنم اینکارو نمیکنه بدتر لج میکنه بخدا دارم دییوونه میشم 3ماهه خوابو خوراک درستی نداشتم بخاطر نامزدم جلو رو همه وایسادم وگرنه تا حالا 100بار طلاقمو گرفته بودن بگین باید چیکار کنم؟راستی نامزدم یه دونه ابجی بزرگتر ازخودشم داره که یکی از دلایل دعوامون این بود که چیزایی که بینمون اتفاق میوفناد به ابجیش میگفت مخصوصا موقع دعوا!..هم من هم خونوادم اینو به باباو مامانش گفتن و همچنین خودش که نباید اینکارو دیگه انجامک بده اینم بگم من اینکارو نکردم و از دعواهامون هیچی به خونوادم نگفتم برعکس نامزدم!حالا انگار ابجیش بهش برخورده!و این ایام هیچی سراغی ازم نمیگرفت تا چند شب پیش که نامزدم رفته بود خونش و انگار ازش گلگی کرده بوده که من سراغی ازش نمیگرم هرچند بنظرمن اون میبایست اینکارو میگرد چون اصلا روحیه خوبی نداشتم ..خلاصه نامزدم بجای طرفدار یازمن زنگ مزنه دعوام میکنه..وای خسته شدم از بس گفتم منتظر نظرات شما عزیزان هستم بگبن چیکار کنم بهتره؟؟؟؟امروزم باهم دعوامون شد دوباره و سر هیچو پوچ راحت به بابام فحش داد...دیگه ازش خسته شدم و لی نمیدونم چیکار کنم از طرفی واسم سخته ازش دل بکنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)