با سلام
دختری 26 ساله هستم با قیافه و خانواده ای خوب و تحصیل کرده.از مهرماه در دانشگاه تدریس خواهم کرد.کنکور دکتری با اختلاف نه چندان زیادی در مرحله دوم رد شدم.همه امیدم به قبولی امسال است.و دکتری هدفی اصلی و والا برای من محسوب می شود.چند سالی است که قصد ازدواج دارم.نگرانم که دیر نشود(و چون دوستان و فامیل هایم ازدواج کرده اند فکر می کنم برای من هم دیر شده است) اما هرگز تن به ازدواج بی عقل و منطق و کسی که بخواهد زندگی معمولی برایم بسازد نمی دهم.خاستگارانم را به بهانه های مختلف رد می کنم.چه آنهایی که سنتی درخواست ازدواج می دهند و چه غیر سنتی.از طرفی دکتری تمرکز بالا می خواهد و از طرفی قصد ازدواج دارم و از طرفی نمی توانم بدون در نظر گرفتن جوانب ازدواج کنم.دوست ندارم زندگی آینده ام یک زندگی معمولی باشد.از نظر من همه در زندگیشان مشکلات زیادی دارند پس چه بهتر است که با کسی ازدواج کنیم که شرایط خاصی مثل پول موقعیت و مقام داشته باشد.به احتمال زیاد شما با این نظر من درمورد ازدواج مخالفید.
اما خواهش می کنم من را در مورد این موضوع راهنمایی کنید:
4 سال پیش با کسی آشنا شدم و ایشان تاریخ تولد خودشان را به من یک سال بزرگتر اعلام کردند.بعد از چندین ماه متوجه شدم که 2 سال از من کوچکتر هستند .و من از آنجا که اختلاف سن برایم اهمیت زیادی داشت به ایشان جواب رد دادم.در طول این 4 سال ایشان همیشه سراغم را می گرفت و تماس می گرفت اما من جواب نمی دادم.تا اینکه 3 ماه پیش من را راضی کرد که فرصتی به او بدهم تا نشان دهد اختلاف سن اهمیتی ندارد و می تواند من را خوشبخت کند.خیلی پخته تر از 4 سال پیش شده بود با جایگاه اجتماعی بالا و شرایطی خوب,به طوری که دیگر اختلاف سنمان را حس نکردم.قول ازدواج به هم داده و خانواده ها در جریان قرار گرفتند.اما مشکلاتی وجود دارد
1-اختلاف سن ممکن است باعث مشکل شود؟
2-ایشان آینده ای سرشار از پول پیش رو خواهند داشت اما تا کنون بعد از یکسال کار کردن هیچ پس اندازی ندارد.چرا که وامی 50 میلیونی گرفته و بدون اینکه خانواده اش احتیاج چندانی به آن پول داشته باشند به آنها داده است.حدودا 2 الی 3 سال مجبور به پرداخت قسط بالای آن وام هستند.البته خانواده اش را بسیار دوست می دارد.
3-ایشان بسیار مهربان و خوش برخورد و اجتماعی هستند.اما وقتی عصبانی بشوند طرفشان را با حرفهایشان که گاهی بوی تهمت می دهد آزار می دهند.
ایشان خیلی به معیارهای من برای ازدواج نزدیکند.تیپ و قیافه و خانواده و تحصیلات و موقعیت جایگاه اجتماعی و عشق به من را دارند.البته اخلاقشان هم تا وقتی که خیلی عصبانی اش نکنم خوب است(البته من هم عصبانی می شوم همین شکلی می شم)
به نظر شما من می توانم این 3 مشکل را نادیده بگیرم؟نمی گویم که از خانواده اش جدا شود ولی اینقدر وابستگی را نمی خواهم.و اینکه نیش و کنایه زدن هایش قابل درست شدن است؟
با 2 مشاور صحبت کردم
یکی از آنها گفت مورد خوبی است با او کنار بیا و از دستش نده که پشیمان می شوی و به من ربطی ندارد که پولهایش را چکار می کند
آن یکی گفت به خاطر این 3 مشکل خوشبخت نمی شوم
البته خواهر و مادرم هم از من می خواهند که جواب رد بدهم
لطفا مرا راهنمایی کنید
با تشکر
علاقه مندی ها (Bookmarks)