به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array

    شوهرم همه روزهای شاد زندگیمون رو خراب میکنه .. مثل امشب که تولدم بود

    سلام
    خیلی ناراحتم دلم یخواد بشینم زار زار گریه کنم
    امروز تولدم بود اما شوهرم تمام روز و شبم رو خراب کرد
    الان هم با هم قهریم
    این ماه شوهرم خیلی ولخرجی کرد اصلا واسه تولد من هیچی کنار نذاشت
    امروز هم که تولدم بود من هرچی گفتم تولد نمیخوام میدونم که پول نداری (در ورتی که کلی ولخرجی کرد و به پدرش یه مقداری پول داد) بازم تولد گرفت
    اما ای کاش این تولد رو نمیگرفت این قدر اعصابم خورد نمیشد
    از صبح اصلا خبر منو نگرفت تا این که من مجبور شدم زنگ بزنم بهش تا درباره تولد برسم که گفت میگیرم
    بعد هم همه کارو خودم کردم
    خیلی ناراحت بودم که حتی شرشره هم خودم چسبوندم حتی یه بادکنک هم نخرید برام
    بعد هم که از سر کار اومد تریپ غمگینی گرفت و ادا و اصول واسم درآورد و منم با این که ناراحت بودم با این که تقصیر خودش بود که حتی یه 5تومنی هم کنار نذاشت واسه تولدم بازم براش یه نامه نوشتمو و گفتم میدونمک که ناراحتی اما ناراحتی نداره و میدونم که اوضاع مالیمون خوب نیست
    اما نامه رو خوند و خوابید بعد هم که مامان و باباش اومدن سرگرم اونا شد
    تبریک هم بهم نگفت حتی
    بعدشم مبل دو نفره رو تزئین کرده بودم که شوهرم هم بیاد کنارم اما نیومد ننشست رفت یه جای دیگه نشست
    مامانش هم بهش گفت نیومد مامان خودم هم گفت نیومد بالاخره با اصرار داداشم اومد نشست
    بعد هم بغض کرده بود
    موقع عکس گرفتن هم دستشو دور شونه مامانش انداخت و منم که انگار وجود نداشتم
    همه بوسم کردن اما شوهرم انگار نه انگار که تولدمه
    بعدشم کلی اعصابمو خورد کرد
    خلاصه کم مونده بود واسه آرزوی قبل خاموش کردن شمع هام آرزوی مرگ کنم
    ناراااااااااااااااااااااا اااااحتم ازش خیلیییییییییییییییییییییی ییییی
    الان هم باهم سرسنگینیم
    به نظرتون چه رفناری داشته باشم الان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 شهریور 94 [ 14:10]
    تاریخ عضویت
    1390-6-12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,076
    امتیاز
    13,834
    سطح
    76
    Points: 13,834, Level: 76
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,166

    تشکرشده 6,121 در 1,114 پست

    Rep Power
    122
    Array
    دریا یهویی امروز این جوری شد؟
    عزیزم فعلا صبور باش سعی کن عصبی نباشی و خودت رو اروم نگهداری ....ناراحتیت که کمتر شد باهاش حرف بزن علتش رو بپرس.الان اصلا بهش گیر نده....
    مرا دوست بدار
    اندکی،ولی طولانی

  3. 2 کاربر از پست مفید نازنین آریایی تشکرکرده اند .

    del (دوشنبه 10 تیر 92), دریا72 (سه شنبه 11 تیر 92)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    132
    Array
    سلام بنظر من واجبه که حالشو بدجور بگیریمن اینجور آدما رو خوب میشناسم ( توضیحش مفصل و در این مقال نمیگنجد )ولی بهتره بهش بتوپی و بگی آخه مرگت چیه که اینجوری رفتار میکنی !این روش تضمین شدست . مطمئن باش جواب میگیری و همسرت طلب بخشش می کنه .

    - - - Updated - - -

    سلام بنظر من واجبه که حالشو بدجور بگیریمن اینجور آدما رو خوب میشناسم ( توضیحش مفصل و در این مقال نمیگنجد )ولی بهتره بهش بتوپی و بگی آخه مرگت چیه که اینجوری رفتار میکنی !این روش تضمین شدست . مطمئن باش جواب میگیری و همسرت طلب بخشش می کنه .

  5. کاربر روبرو از پست مفید digitalman تشکرکرده است .

    ساحل75 (دوشنبه 10 تیر 92)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 شهریور 92 [ 22:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-06
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    575
    سطح
    11
    Points: 575, Level: 11
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    63

    تشکرشده 164 در 76 پست

    Rep Power
    24
    Array
    سلام دريا جون
    اولاً تولدت مبارك عزيزم
    ثانياً ميدونم خيلى ناراحتى و همه مخصوصاً ما خانوما روى روز تولدمون حساسيم با اين حال عزيزم برو خيلى آروم با شوهرت صحبت كن
    ازش بپرس چرا شايد دلايلى داره كه واقعاً براى خودش موجه هست
    ناراحت نباش

  7. کاربر روبرو از پست مفید هم صحبت تشکرکرده است .

    دریا72 (سه شنبه 11 تیر 92)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 95 [ 05:25]
    تاریخ عضویت
    1392-2-15
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    321

    تشکرشده 247 در 117 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    33
    Array
    میشه بگی عکس العمل شما در مقابل اتفاقات مشابه که قبلا افتاده چی بوده؟

  9. کاربر روبرو از پست مفید heaven65 تشکرکرده است .

    دریا72 (سه شنبه 11 تیر 92)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 92 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    791
    سطح
    14
    Points: 791, Level: 14
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 202 در 83 پست

    Rep Power
    24
    Array
    تولدتون مبارک باشه امید که تو امسال به همه چیزهای خوبی که میخواین برسید...
    شاید شوهرتون غرورش جریحه دار شده از این که پول نداشته هدیه بخره و این طوری عکس العمل نشون داده مردها عاشق اینن که در زمینه پولی قدرتمند باشن.. شاید هم از چیز دیگه ایی ناراحت بوده و نتونسته رفتارهاش رو کنترل کنه .. بهش یه کم زمان بده و بعد باهاش در این باره صحبت کن مطمئنا دلایل کافی و واضحی میاره

  11. کاربر روبرو از پست مفید hamrahi تشکرکرده است .

    دریا72 (سه شنبه 11 تیر 92)

  12. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنون از همتون واسه وقتی که برام گذاشتید
    ببخشید که دیر جواب دادم
    اون شب دیگه اینترنت خونه قطع شد نتونستم بیام جواب بدم
    همون شب بهش اس دادم که خیلی از دستش ناراحتم و دلیل ناراحتیمو گفتم
    بازهم گفتم که ناراحت نیستم که کادو نخریدی ولی ناراحتم که اون طوری رفتارکردی اما هیچی جوابمو نداد
    منم فرداش حسابی باهاش سرسنگین شدم اما تا شب باهم آشتی کردیم
    ولی هنوز یه خورده ای باهاش سرسنگینم
    هنوز هم خودش حرفی به میون نیاورده
    همیشه تا به حال وقتی این کارارو کرده،فقط باهاش سرسنگین شدم و اونم اصلا ابراز پشیمونی نکرده
    همیشه وقتی توو یه جمعی باشیم که خونوادش باشن مخصوصا مامان و خواهرش جو گیر میشه و از این ادا و اصولا درمیاره
    هرجایی هم که بریم (عروسی و...)که خونوادش نباشن بازم یه کاری میکنه که بهمون خوش نگذره مثلا مدام غر میزنه هی میاد دنبالم که زود بریم خونه ،یا با خونوادم سرسنگین میشه .....
    من نمیدونم باید در برابر این رفتارهاش چیکار کنم
    تا به حال هم نشده باهم بشینیم که دربارش حرف بزنیم
    اصلا نمیدونم باید چطوری در این باره باهاش حرف بزنم
    لطفا بازم راهنماییم کنید


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آبروم در خطره :( چرا نمی تونم وزنمو بیارم پایین!
    توسط سیب زمینی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 آبان 95, 16:33
  2. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 مرداد 92, 19:59
  3. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: جمعه 06 آذر 88, 19:37
  4. +هنوزم نتونستم فراموشش کنم !!!
    توسط امیررضا1 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 شهریور 87, 14:50

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:54 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.