به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 تیر 93 [ 21:39]
    تاریخ عضویت
    1392-3-02
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    872
    سطح
    15
    Points: 872, Level: 15
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 75 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نامزدم عصبیه..روز به روز مشکلاتمون بیشتر میشه

    اینقدر اینجا اومدم مشکلاتمو گفتم و احساس میکنم مشکلاتم زیاده که روم نمیشه دیگه مشکلمو مطرح کنم..من با نامزدم خیلی مشکل دارم..2 تا تاپیک قبلا ایجاد کردم..تو یکیش در مورد عصبی بودن نامزدم صحبت کردم...قبلا هم گفتم..تو 5 ساله با نامزدم فعلیم رابطه داشتم..همسنیم..این اقا سالهای اول رابطه خیلی آروم و صبور و مودب بود..حدودا 2.3 سال اول..ولی من نه..خیلی عصبی..بد دل..بد بهن و پرخاشگر..تو اون چند سال از هیچ بی احترامی دریغ نکردم..از راه دور پا میشد میومد اینجا کم محلیش میکردم ..خلاصه رابطه پر تنشی داشتیم...اون چند سال اول سعی میکرد رابطه رو مهار کنه...گذشت تا یهو تغییر رویه داد..یهو سرد شد و پیداش نمیشد..گوشه کنار میفهمیدم از رو لجبازی سر خودشو گرم کرده..بعد از مدتها به حرف اومد گفت هنوز دوست دارم اما از بس بهم بدی کردی و آزارم دادی دیگه نمیتونم باهات خوب باشم..جبهه میگرفت و پرخاشگری میکرد...خلاصه استارت پرخاشگریاش اینجا بود.اونجا بود که من نه بخاطر اون بلکه بخاطر خودم یه تغییر اساسی تو اخلاقم دادم..بیشتر سعی کردم خودمو کنترل کنم و سعی کردم از تنش دور باشم..مشکلی که الان دارم اینه که ما 3 ماهه نامزد شدیم..اما احساس میکنم اخلاقاش خطرناکه..دنبال بهانه میگرده گیر بده و دعوا راه بندازه..یه نمونه از گیراشو تو تاپیک 2 روی آدم نوشتم..ببینید نامزد من تعصبیه..رو حجاب حساسه..2 مورد از کارائی که کرده رو تعریف میکنم ..چند وقت پیش میخواستین با خانواده بریم سفر...تو سفر قبلب که رفته بودیم به همون مقصد و من هنوز نامزد نبودم همکار مادرم منو واسه پسرش خواستگاری کرد..اینو نامزدم فهمیده بود..وقتی فهمید میخوایم بریم سفر یهو عصبی شد و حرفائی از دهنش در اومد که من شوکه شدم..حرفائی با طعنه و توهین..خلاصه کارو به جائی کشوند که دعوا بشدت بالا گرفت ..متاسفانه یه اخلاق بد دیگه ای که داره اینه که تا یه چیزی میشه از رو عصبانیت به خانواده ها زنگ میزنه!!1 بارها هم تذکر دادم بهش اما فایده نداشته...خلاصه بخاطر کاری که اصلا اشتباه نبوده اون دعوا رو راه انداخت و اون حرکاتو کرد..خیلی تلاش کرد از دلم در بیاره و خلاصه راضی شدم بهش یه فرصت دیگع بدم..چن شب پیش ما با خانواده رفتیم جشن یکی از اقوام که اتفاقا مختلط بود..این آقا تو خانوادشون همپین جشنائی نداشتن..وقتی خواستم برم..خیلییی سعی کرد جلو خودشو بگیره...اما از رو حرکاتش فهمیدم که خیلی راضی نیست که من دارم میرم اونجا اونم با خانوادم!!1 خلاصه من ازش خواستم دیگه تمام کنیم..اما وقتی دید اوضاع داره بالا میگیره گفت من اصلا منظورم این نبوده که نری..تو اشتباه برداشت کردی!!! موردای زیادی بوده به همین منوال...که وقتی چیزی باب میلش نیست عصبی میشه و وقتی عصبی میشه هر حرفی میزنه و اوقات تلخی درست میکنه و البته خانواده ها رو هم در جریان میذاره!!!از طرفی منم اصلا آدم آرومی نیستم..دعوائی پیش بیاد منم بهش دامن میزنم بهش که میگم میگه تو هم گیر زیاد به من میدی..درسته حق داره..اما اگه گیرای من الکیه..گیرای اون زننده اس.. چند روزه واقعا به فکر افتادم..این آقائی که تو نامزدی این رفتارارو میکنه بعد از ازدواج احتمالا بدتر میشه...میترسم با این تفاسیر پس فردا حتی نخواد بذاره پیش خانوادم برم اینی که الان بخوام باهاشون برم جائی میترسه(فکر میکنم میترسه خواستگار بهتری واسم پیدا شه و نامزدیمو کنسل کنم) پسر خوبیه...کاریه..نجیبه...اما این مشکلات بشدت فکرمو مشغول کرده..هم اینکه تفاوت فرهنگی داریم و هم اینکاراش.. دوسش دارم..خیلی به هم وابسته ایم..اونم همینطور..وقتی عصبانی میشه اونکارارو میکنه اما بعد از یه ساعت آروم میشه ولی دیگه واسه من فایده نداره..چون عصبانی شده و حرفاشو زده و من ناراحت شدم..دلجوئیشم دیگه به درد من نمیخوره..لازمه بگم این اتفاقاتم زیاد میفته تو رابطمون..یا من میپیچم به پر و پای اون..یا اون این گیرای مسخره رو میده و باعث اوقات تلخی میشه..هفته ای چند بار تقریبا..جای اینکه بهتر بشه..بدترم شده بنظر شما بعد از این مدت و اینکارائی که کرده دیگه راهی هست؟این مشکلات خیلی خطرناکه؟حل نمیشن بعد؟کاری میشه کرد واسه حل کردنشون؟باید تمام کنم این رابطه رو؟کمکم کنید :(
    ویرایش توسط dokhtare_asemoon : سه شنبه 04 تیر 92 در ساعت 21:17

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    دختر آسمون چرا اینجوری نوشتی ؟ همه تو هم تو هم و ریز ریز . کاش پاراگراف بندی می کردی ، یه کم خلاصه می کردی ، یه جاهایی رو رنگی می کردی و یه جاهایی رو بولد.
    من که الان عجله دارم . نتونستم بخونم . اگه می تونی کپیش کن یه بار این تغییراتی که گفتم رو بده . بعد اولی رو و این پست منو گزارش بده حذف کنن . امیدوارم بشه .

  3. کاربر روبرو از پست مفید asemani تشکرکرده است .

    tamanaye man (پنجشنبه 06 تیر 92)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 دی 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    3,418
    سطح
    36
    Points: 3,418, Level: 36
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    573

    تشکرشده 935 در 360 پست

    Rep Power
    65
    Array
    سلام
    پستتون روخوندم یادیکی ازدوستام افتادم که اقااول اروم بودندبعددعواهای دخترخانم شروع به دعواولجبازی کردند
    عزیزم سعی کن سرهرچیزی دلخورنشی سعی کن صبورباشی اگه نامزدتون عصبانی شدشمابهش دامن نزنیدبلکه اروم باشیدچون شماهم عصبانی بشیدموضوع کش پیدامیکنه درحالیکه شمااروم وصبورباشیدنامزدتون خودش ازکاری که کرده خجالت میکشه وبعدچندباردیگه رفتارش روتکرارنمیکنه
    اجازه ندیددعواواستون عادی بشه چون توزندگی مشترک نمیتونیدتحمل کنید
    سعی کنیدحرمت واحترامی که بینتون هست باقی بمونه بابی حرمتی شکسته نشه
    فقط بایستی اروم باشید
    :)تویکی ازپستهاهم نوشته بودم بازم مینویسم توزندگی مشترک اگه یکی من شددیگری بایدنیم من بشه هردومن من نکنندبلکه یکی بایستی کوتاه بیاد

  5. کاربر روبرو از پست مفید roseflower تشکرکرده است .

    reihane_b (چهارشنبه 05 تیر 92)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 99 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-08
    نوشته ها
    271
    امتیاز
    10,375
    سطح
    67
    Points: 10,375, Level: 67
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience Points
    تشکرها
    852

    تشکرشده 554 در 206 پست

    Rep Power
    47
    Array
    من نمی دونم چرا بعضی آدما انقدر هول میزنن برای عروسی و ازدواج. آدم قبل هر کاری یکم فکر می کنه بعد اقدام می کنه. چه برسه به اینکه می خواید ازدواج کنید و بحث یه عمر زندگیه
    این همه بزرگها میگن آقا قبل از ازدواج چشماتون رو حسابی باز کنید و بعد از ازدواج چشمهاتون رو ببندید. منظور از این حرف روی عیبها و نقصهای طرفتون هست. الان قبل عروسی عیبهای طرف رو نادیده نگیرید! اما بعد ازدواج عیبهای همسرتون رو نادیده بگیرید
    این هم بدونید رابطه ای که قبل ازدواج توش عشق نباشه و مشکلات طرفین باشه ، بعد ازدواج مطمئن باشید بدتر میشه که بهتر نمیشه!
    آدم یه ماشین میاد بره بخره کلی از متخصص و افراد مجرب تحقیق می کنه شما چطور نمیرید برای ازدواجتون یکم زمان صرف کنید و اطلاعات کسب کنید؟
    این هم سی دی ها و سمینارهای آموزش ازدواج هست خب یکم بهشون گوش کنید برای آینده خودتون.
    عجله هم نکنید و فکر نکنید زودتر ازدواج کنید میرید یه دنیای بهتر. از هر 10 متعهل سوال کنید 8 تاشون میگن کاش اصلا ازدواج نکرده بودیم. پس خوب فکر کنید ، زمان صرف کنید ، سعی اطلاعات کسب کنید ، نامزدتون رو بهتر بشناسید. ببینید آیا می تونید با این صفات منفی که الان نام بردید کنار بیاید و دهها سال زندگی کنید یا نه
    این فکر پوشالی و بچه گانه هم که می تونید طرفتون رو تغییر بدید کاملا از سرتون بیرون کنید
    تاپیکهای همین انجمن رو بخونید ببینید کسایی که در آستانه طلاق دارن چندنفرشون میگن ما قبل ازدواج از عیوب همسرمون خبر داشتیم اما فکر می کردیم بعد از ازدواج می تونیم اصلاحشون کنیم
    پس اصلا این باور غلط رو نداشته باشید که می تونید همسرتون رو تغییر بدید. اگر همین جوری طرفتون رو می پسندید و فکر می کنید می تونید در کنار هم سالیان سال خوشبخت باشید که مبارکه. اما اگه شخصیت امروز طرفتون رو نمی پسندید حتما بیشتر فکر کنید
    موفق باشید

  7. کاربر روبرو از پست مفید بابک 1369 تشکرکرده است .

    reihane_b (چهارشنبه 05 تیر 92)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    سلام دخترآسمون
    عزیزم من تو تاپیک قبلیت میگم ظاهرا این آقا عصبیه. بهش توجه کن.(البته خودتم عصبی هستی!). نگو رو در رو اینجوری نیست پشت تلفن هست!
    ولی گفتی نه گاااااهی،کم عصبانی میشه.خب این که همه گاااااااهی عصبی میشن! ولی حالا میگی دنبال بهانه است گیر بده و دعوا راه بندازه!وعصبیه

    بهت گفتم بشین یه لیست از اخلاقیات مثبت ومنفیش رو برای خودت بنویس، گفتی این کارو قبلا کردیم وبه نقطه وسط رسیدیم آخرش! تفاهم!!!!

    گفتم ببین این آقا که تعصبیه الان فقط حجابت هست ولی بعدها می بینی که تو موارد دیگه هم تعصب داره مثل رابطه محرم ونامحرمی و....

    گفتم ممکنه از مراسمی که مختلط باشه خوشش نیاد بره یا تو بری. گفتی نه! الان میگه تو فقط باحجاب باش، بری اشکال نداره!
    الان میگی متوجه شدم ناراضی بود!
    خب دختر خوب منم گفتم ببین بخاطر تو داره باهات میاد یا واقعا راضیه!

    گفتم با اختلاف فرهنگی مشکلی ندارید؟فقط گفتی حجاب حجاب! که اونم برای خودت مشکلی نیست. جلو دیگران خجالت میکشی

    ببین الان همین الان، از تعصبش خسته شدی! درسته؟؟( من اصلا نمیگم تعصبش به جا هست یا....چون فرهنگ آدما باهم فرق میکنه. مثلا ممکنه یکی اینجا بگه بله خیلی هم خوبه، ولی یکی دیگه خوشش نیاد! پس خودت رو ببین.ببین با این اخلاقش مشکل داری یا نه؟)

    خب دخترخوب تو که اطلاعات درست نمیدی به بچه ها! یا حرف دلتو نمیزنی! اینجوری میشه که ممکنه ما راهنمایی اشتباه کنیم

    عزیزم هر کی سوال ازت میپرسه سعی کن بدون دخالت احساسات بهش توضیح بدی!! اینجوری عیب هاشو برای خودت و ما می پوشونی!

    راستی انگار خودت هم مسبب این اخلاقش هستی!:mad:


    امیدوارم دوستان بیان راهنمایی کنن:)
    ویرایش توسط reihane_b : چهارشنبه 05 تیر 92 در ساعت 01:10

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 تیر 93 [ 21:39]
    تاریخ عضویت
    1392-3-02
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    872
    سطح
    15
    Points: 872, Level: 15
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 75 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون دوستان عزیزم که اومدین نظر دادین... با اطرافیانم که مشورت میکنم و خوب توضیح میدم ماجرا رو اکثرا میگن مشکل شما بی اعتمادیه..همسر یکی از دوستام میگفت تو خودت بهش اجازه دادی که بخواد باهات اینجوری رفتار کنه..وقتی که تلفنشو جواب نده قشقرق بپا میکنی یا واسه کارش محدودیت ایجاد میکنی که اینجا برو اونجا نرو..یا محدودیت واسه رفت و آمداش..یا وقتی سر کاره ازش میپرسی چرا صدا نمیاد..نکنه رفتی قسمت اداری؟صدای رادیو میاد میگی این زنه کیه یا واسه رنگ لباسش و وقت بیرون رفتنش اونم به خودش اجازه میده چکت کنه...من ایراداشو اگه میخواستم نادیده بگیرم اصلا اینجا نمیومدم..مساله ی من اینه که نکنه تو این رفتاراش خودمم مقصرم..اینکه منم زود عصبی میشو و آرامش ندارم..یعنی ما اخلاقامون باهم سازگار نیست؟اون میترسه...میترسه من کسیو به اون ترجیح بدم و این ناشی از بی اعتمادیه..منم همینطورم..وقتی زنگ بهش بزنم جواب نده تا وقتی زنگ بزنه دیوانه میشو و وای به حالش اگه این زمان بیشتر از 5 دقیقه بشه..میدونم کاری نمیکنه..اما یهو یه ترس مبهم میاد تو دلم...
    امروز نوبت گرفتم برم پیش مشاور..اما میخوام شما هم بهم کمک کنید..بنظر شما تقصیر منم هست؟بخاطر رفتارای منه که اون اینجوری شده یا اخلاق خودش اینجوریه؟راهی هست واسه ادامه دادن یا باید قطع رابطه کنم؟

    - - - Updated - - -

    این بی اعتمادی ممکنه بخاطر راه دورمون باشه؟

    - - - Updated - - -

    ریحانه جان ممنون از پستت..خودش بهم گفت سر و بدنتو بپوشون بعد برو...اما وقتی رفتم دعوا راه ننداخت..اما فهمیدم داره خودشو کنترل میکنه چیزی نگه...اما معلوم بود ناراضیه..منم جای اینکه محل نذارم شروع کردم داد و بیداد که تموم کنیم حالا که اینطوریه و کار به دعوا کشید..بعد وقتی دید کار بالا گرفته و هیچکش حق رو بهش نیده میگه تو اشتباه برداشت کردی اصلا منظورم این نبود!!من خسته بودم فقط خوابیدم!

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 92 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    791
    سطح
    14
    Points: 791, Level: 14
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 202 در 83 پست

    Rep Power
    24
    Array
    خیلی واضحه مشکلتون حتی خودتون چند بار تاکید کردید روی مشکلتون ، راه حلش روهم خودتون گفتید
    شما به شدت پرخاشگر و کنترل گر هستید با این رفتارهاتون مردتون رو تحت فشار قرار دادید یه مدت روان درمانی کنید و مشکلتون رو حل کنید شخصیت های کنترل گر به شدت آزار دهنده هستند .. برای یه زندگی بهتر از خودتون شروع کنید .. نمیشه یه ادم رو هی ازار بدید و انتظار داشته باشید که اون هیچی نگه و تا اخر عمر اروم باشه
    شما ازارش میدید در مقابل ازار میبینید .. به خودتون احترام بگذارید به همسرتون احترام بگذارید بهش اعتماد کنید و سعی کنید مشکلتون رو با روان درمانی حل کنید

  11. 2 کاربر از پست مفید hamrahi تشکرکرده اند .

    unknown girl (چهارشنبه 05 تیر 92), شمیم الزهرا (پنجشنبه 06 تیر 92)

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 26 خرداد 93 [ 18:10]
    تاریخ عضویت
    1392-3-08
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    925
    سطح
    16
    Points: 925, Level: 16
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    216

    تشکرشده 138 در 59 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر منم رفتارهای خودت خیلی موثر تو رفتارهای نامزدت هست. رفتار اون تا حد زیادی بازخورد رفتارهای خودت هست. چیزی رو از دست نمی دی یکم امتحان کن خودت اروم رفتار کن ببین نامزدت هم همون ادم هست یا نه..خداوکیلی من که دخترم اگه اینجوری که شما نامزدتو چک می کنی کسی بخواد به خاطر اینکه گوشی و جواب ندادم سین جیمم کنه باهاش کات می کنم نامزدت ببین چه دوست داره که تا الان ادامه داده

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 93 [ 10:36]
    تاریخ عضویت
    1392-3-12
    نوشته ها
    316
    امتیاز
    168
    سطح
    3
    Points: 168, Level: 3
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive100 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    157

    تشکرشده 226 در 130 پست

    Rep Power
    42
    Array
    سلام
    ببین دوست عزیز به نظر من البته نظر غیر کارشناسی به عنوان یه مرد دارم عرض می کنم اینه که شما خودت پایه های این خونه خرابه و پی ریزی کردید شما اولش به صراحت بیان گفتی پرخاشگری بد دهن و ....و ایشون تحمل کردن و فکر نمی کنی ایشون 1%از اخلاقاتون می رنجیدن ولی به روی خودش نمی اوردن؟؟؟؟و حالا دارن تلافی میکنن؟؟؟قبول کن که کار شما خیلی اشتباه بود یا باید قبل این جور رابطه برقرار کردن بهش میگفتی اینجور اخلاق داری مثلا من جوشی هستم ولی وقتی که جوش میارم نباید کسی بهم حرف بزنه حرف بزنه گلدون تو سرشه(مزاح)ولی در کل کسی نباید بهم حرف بزنه 10 15دقیقه گذشت خودم میام با طرف میشینم حرف میزنم و قبل این هم به طرفم میگم که بعد یهو شکه نشه شما هم باید میگفتی
    در مورد تعصبی بودن چی بگم هر مردی رو زنش تعصب داره دلیل نمیشه همه مشکل داشته باشن شما وقتی که می دونید شوهرتون یا همون نامزدتون تعصبی هستش چرا با بعضی کارا ایشونو به وجه میاری مثل رفتن به مراسمی که عرض کردید بنده خدارو دیوونه کردی که... نه می تونم بگم شما مقصرید نه اون اقا ولی سعی کنید پیش یه روانپزشک اول خودتونو نشون بدید و با نامزدتون پیش یه مشاوره برید ولی سعی کنید شما و اون اقا با دعوا هاتون احترام بین خودتون و خانوادهاتونو حفظ کنید

    شاد باشی بدرود

  14. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 تیر 93 [ 21:39]
    تاریخ عضویت
    1392-3-02
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    872
    سطح
    15
    Points: 872, Level: 15
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 75 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از همه دوستان عزیزم که وقت گذاشتین به تاپیکم سر زدین..
    همراهی جان..عزیزم من گفتم پرخاشگر بودم و الان مدت 1 ساله که خیلی سعی میکنم رفتارمو کنترل کنم و عصبی بازی در نیارم..یعنی متوجه شدم دارم متاهل میشم پس باید رفتارمو کنترل کنم...درسته گاهی از دستم در میره اما دیگه بد دهنی نمیکنم..سر هر ماجرائی دعوا راه نمیندازم..گیرائی که اونموقع میدادم نمیدادم..از همه مهمتر اینکه سعی میکنم کاری نکنم که اعتمادش سلب بشه...اما اون آقا جدیدا هم حرمت نگه نمیداره..هم خیلی زیلد و به بهانه های الکی پرخاشگری میکنه و مدام کل کل داریم...به اعتقاداتم احترام نمیذاره..مثلا دیروز رفتم مشاور (با اطلاع خودش) که رابطمون درست بشه..شبش نیم ساعت با من کل کل کرده که مشاورا دزدن..کلاهبردارن..آدم نیستن و ...بهش میگم تو حتی نمیتونی به نظرات ظرف مقابلت احترام بذاری..و سر این ماجرا نیم ساعت با من کل کل کرده..این موقع هاست که من عصبانی میشم..این موقع ها حق ندارم که عصبانی بشم؟شاید کنترل گر باشم خودمم میدونم کارم اشتباهه اما اون که از من بدتره که!
    uknown girl عزیز ممنون از پستت..حرفتو قبول دارم..دیروز به مشاورم گفتم..وقتی مثلا تلفنشو جواب نمیده دیوونه میشم..واقعا دست خودم نیست..نمیدونم چی بهم میگذره که اینطوری میشم...البته بگم اینا همه دو طرفس
    بی وفای عزیز درسته حرف شما رو قبول دارم که خودم باعث شدم..اما یه آدم وقتی میبینه داره متاهل میشه نباید سعی کنه یکم خودشو تغییر بده؟بی احترامی نکنه..عصبی نشه زود به زود..گیرای زننده به طرف مقابلش نده..؟من نمیگم کاملا اوکی شدم اما سعیمو کردم یه مقدارشو کنترل کنم..
    درسته که میگی هر مردی رو زنش تعصب داره..اما من یه تاپیک دیگه هم باز کردم که ما تفاوت فرهنگی داریم..ما صحبت کردیم گفتم تمام جشنهای ما مختلطه ولی مال اونا نیست..اون اول گفت بدم میاد..اما بهش گفتم نمیشه که من بشم کپی تو..درست اون چیزی که تو میخوای..تو هم باید کوتاه بیای..اونم گفت سر و بدنتو بپوشون برو..خوب با اینکارش زیر حرفش زده!! بعد من با پدر و مادرم بودم..تنها نرفتم که..یعنی پدرم در حد این آقا تشخیص نمیده که چه جائی صلاح نیست دخترشو ببره؟اینا مال همون بد بینیه..اگه اون جائی با خانوادش بره من اصلا بهش زنگ نمیزنم..!چه برسه بخوام شاکیم بشم
    دیروز که به مشاور گفتم بخاطر سفری که با خانوادم میخواستم برم به من گفت برو با پسرای دوستای مامانت خوش بگذره یا حالا که میری سفر منم میرم دوست دختر پیدا میکنم!! چشماش گرد شده بود..یه وقت مشاوره تلفنیم گرفتم که نامزدم زنگ بزنه باش صحبت کنه به منم گفت روز بعدش بیا تا نتیجه رو بهت بگم


    • :(


    - - - Updated - - -

    مرسی از همه دوستان عزیزم که وقت گذاشتین به تاپیکم سر زدین..
    همراهی جان..عزیزم من گفتم پرخاشگر بودم و الان مدت 1 ساله که خیلی سعی میکنم رفتارمو کنترل کنم و عصبی بازی در نیارم..یعنی متوجه شدم دارم متاهل میشم پس باید رفتارمو کنترل کنم...درسته گاهی از دستم در میره اما دیگه بد دهنی نمیکنم..سر هر ماجرائی دعوا راه نمیندازم..گیرائی که اونموقع میدادم نمیدادم..از همه مهمتر اینکه سعی میکنم کاری نکنم که اعتمادش سلب بشه...اما اون آقا جدیدا هم حرمت نگه نمیداره..هم خیلی زیلد و به بهانه های الکی پرخاشگری میکنه و مدام کل کل داریم...به اعتقاداتم احترام نمیذاره..مثلا دیروز رفتم مشاور (با اطلاع خودش) که رابطمون درست بشه..شبش نیم ساعت با من کل کل کرده که مشاورا دزدن..کلاهبردارن..آدم نیستن و ...بهش میگم تو حتی نمیتونی به نظرات ظرف مقابلت احترام بذاری..و سر این ماجرا نیم ساعت با من کل کل کرده..این موقع هاست که من عصبانی میشم..این موقع ها حق ندارم که عصبانی بشم؟شاید کنترل گر باشم خودمم میدونم کارم اشتباهه اما اون که از من بدتره که!
    uknown girl عزیز ممنون از پستت..حرفتو قبول دارم..دیروز به مشاورم گفتم..وقتی مثلا تلفنشو جواب نمیده دیوونه میشم..واقعا دست خودم نیست..نمیدونم چی بهم میگذره که اینطوری میشم...البته بگم اینا همه دو طرفس
    بی وفای عزیز درسته حرف شما رو قبول دارم که خودم باعث شدم..اما یه آدم وقتی میبینه داره متاهل میشه نباید سعی کنه یکم خودشو تغییر بده؟بی احترامی نکنه..عصبی نشه زود به زود..گیرای زننده به طرف مقابلش نده..؟من نمیگم کاملا اوکی شدم اما سعیمو کردم یه مقدارشو کنترل کنم..
    درسته که میگی هر مردی رو زنش تعصب داره..اما من یه تاپیک دیگه هم باز کردم که ما تفاوت فرهنگی داریم..ما صحبت کردیم گفتم تمام جشنهای ما مختلطه ولی مال اونا نیست..اون اول گفت بدم میاد..اما بهش گفتم نمیشه که من بشم کپی تو..درست اون چیزی که تو میخوای..تو هم باید کوتاه بیای..اونم گفت سر و بدنتو بپوشون برو..خوب با اینکارش زیر حرفش زده!! بعد من با پدر و مادرم بودم..تنها نرفتم که..یعنی پدرم در حد این آقا تشخیص نمیده که چه جائی صلاح نیست دخترشو ببره؟اینا مال همون بد بینیه..اگه اون جائی با خانوادش بره من اصلا بهش زنگ نمیزنم..!چه برسه بخوام شاکیم بشم
    دیروز که به مشاور گفتم بخاطر سفری که با خانوادم میخواستم برم به من گفت برو با پسرای دوستای مامانت خوش بگذره یا حالا که میری سفر منم میرم دوست دختر پیدا میکنم!! چشماش گرد شده بود..یه وقت مشاوره تلفنیم گرفتم که نامزدم زنگ بزنه باش صحبت کنه به منم گفت روز بعدش بیا تا نتیجه رو بهت بگم


    • :(


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. روز زن، سالروز تولد حضرت زهرا (س) و روز مادر مبارک
    توسط مو طلایی در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: شنبه 02 بهمن 00, 21:21
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 09 فروردین 97, 18:13
  3. عصبانیت به خاطر روز سیزده بدر
    توسط خانم قاضیانی در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 15 فروردین 95, 11:45
  4. دوز استرس و فشار عصبی ام خیلی زیاد شده، راهکار به آرامش رسیدن چیست ؟
    توسط فارهه در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 27 فروردین 93, 02:24
  5. یک روز بیشتر به عمرتون باقی نمونده..........
    توسط دانا در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 خرداد 87, 19:06

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.