به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 مهر 92 [ 12:38]
    تاریخ عضویت
    1392-3-01
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    414
    سطح
    8
    Points: 414, Level: 8
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    زخم زبون های همسرم منو افسرده کرده

    احتمالا اینو که بخونید میگید تو که اینهمه مسئله دیگه تو زندگیت داشتی چرا کلید کرده بودی رو رابطه جنسی؟در واقع من گمان میکردم اون مسئله که حل بشه خود به خود صبوری منم بیشتر میشه و سایر مشکلات دیگه برام بولد نیست به هر حال اون مسئله به نوعی حل شد(منم شدم سرد مثل اون دیگه هیچ تمایلی به رابطه ندارم حتی اونم بخواد نه نمیگم اما هیچ همکاری و علاقه ای نشون نمیدم اونم که عادت به شیوه ی قبل که مبتنی بر همکاری و اشتیاق من بود داره خود به خود منصرف میشه تظاهرم نمیکنم واقعا بیزار شدم از رابطه و از این بابت راضیم)مشکل فعلی من اینه زخم زبونهای همسرم تا ازش میخوام یه کاری رو انجام بده میگه من وقت ندارم تو که از صبح تا شب تو خونه جلوی باد کولر لم دادی انجامش بده!!این کارها گاهی کارهای کاملا مردونه س مثلا موعد اجاره تمومه و قراره جابه جاشیم گاهی میگه توبرو خونه پیدا کن آخه یه زن تو این شهر بی درو پیکر تنهایی بره خونه ببینه من اصلا احساس امنیت نمیکنم !!یا لوله کشی خونه مشکل پیدا میکنه میگه خودت درستش کن!!آنتن تلویزیون، تعمیر شوفاژ، تعویض لامپ و...البته اینا خورده کارهاییه که نیاز به متخصص نداره و از من بر میاد و اغلب انجامش هم میدم اما وظیفه ی من نیست که هست؟! انتظار دارم لا اقل بدونه دارم لطف میکنم نه اینکه با چنین لحنی ازم بخواد!!رو دوتا جمله ش حساسیت پیدا کردم 1- وقت ندارم2- تو که از صبح تا شب تو خونه ایقبلا میگفت از صبح تا شب میخوری و میری دسشویی که یه مرتبه زدم به سیم آخر وبعد از این جمله ش نصفه شب با بچه ماشینو برداشتم و زدم به جاده و...گفتم یا میریم ته دره یا یه جای دیگه اما به هر حال از دست زخم زبونای تو راحت میشیم . دیوونگی کردم اما به هر حال مسئله حل شد و اون جمله از دهنش افتاد.دلم میخواد بهش بگم بابا به چه زبونی حالیت کنم منم دلم میخواد تو خونه نباشم شرایط توئه که منو پاگیر خونه کرده اینم جای تشکرته؟ من به شدت مایلم درسم رو ادامه بدم یا سرکار برم اما شرایط زندگی این اجازه رو نمیدهضمنا من آدم عامی و بی اطلاعی نیستم مطالعه میکنم اخبار روز رو دنبال میکنم اطلاعات عمومی بالا و قدرت بیان خوبی دارم اما همسرم منو یه کلفت که کنج خونه میخوره و میخوابه میبینه!!!ظاهرا از کلفتیم هم کاملا راضی نیست!!!

  2. 2 کاربر از پست مفید گیسو313 تشکرکرده اند .

    she (یکشنبه 02 تیر 92), tamanaye man (دوشنبه 03 تیر 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 شهریور 99 [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1387-12-29
    نوشته ها
    359
    امتیاز
    14,355
    سطح
    77
    Points: 14,355, Level: 77
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    655

    تشکرشده 679 در 210 پست

    Rep Power
    52
    Array
    1. به نظر من اینکه یه مرد با مقایسه محل کار خودش با خونه اش، حس کنه که خانومش از صبح تا شب می خوره و می خوابه، کاملا طبیعیه!! فوق فوقش چند تا تیکه ظرف شستنه و جمع کردن ریخت و پاشای بچه که ظاهرا انرژی زیادی هم نمی بره!! البته این طرز فکر فقط به خاطر مقایسه فیزیکی محل کاره و احتمالا چون آقا نمی تونن توی محل کارشون لباس راحتی بپوشن و هر وقت دلشون خواست چرتی بزنن یا تلوزیون تماشا کنن (اغلب آقایون) کار توی خونه رو اصلا کار به حساب نمیاره.
    2. احتمالا پیشنهاد تعویض لامپ؛ تعمیر لوله، گشتن دنبال خونه و ... بلافاصله بعد از رسیدن ایشون از محل کار از طرف شما مطرح نشده؟ که منجر به پاس داده شدن اونا به خودتون شده؟ (نمی دونم چرا خانوما از اهمیت فوق بحرانی چند دقیق اول ورود مرد به خونه بی اطلاعن و هیچوقت حاضر نیستن اینو قبول کنن که مرد بعد از رسیدن به خونه تا چندین دقیقه (حداقل 15 دقیقه از نظر من) به زمان نیاز داره تا برای شروع دوباره زندگی خانوادگیش انرژی بگیره. اما معمولا این لحظات حیاتی با طوفانی از "توقعات" سهمگین کاملا نابود میشن)
    3. مطمئنا شما نباید به خاطر کارهایی که در زندگی مشترکتان انجام می دهید به همسرتان منت بگذارید. همینطور که ایشون هم چنین حقی ندارند. به نظرم نباید فراموش کنید که شما برای "او" کاری نمی کنید بلکه برای "خودتان" (دو نفر و احتمالا فرزندان) کاری را انجام داده اید و نتیجه این تفکر مطمئنا احساس بردگی نخواهد بود.
    4. باور کنید آقا هم کار می کند و نیاز به استراحت دارد. (همسر من که فکر می کند من توی اداره فقط پشت میزنم چرت می زنم یا با ماشین در حال گشت و گذار و تفریحم!!)
    5.
    هميشه براي يك قدم بيشتر، انرژي دارم!

  4. 2 کاربر از پست مفید mostafun تشکرکرده اند .

    tamanaye man (دوشنبه 03 تیر 92), گیسو313 (جمعه 07 تیر 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.