حساسیت بیش از اندازه شوهر و خانواده شوهرم روی من

[elham red]

سلام. من الهام هستم 27 ساله که به مدت 15 ماه به عقد پسر خاله ام که همسن خودم هستند در امدم. متاسفانه تو این مدت مشکلات زیادی داشتم که بشدت به کمک شما دوستان نیاز دارم.

اولین و مهمترین مشکل من خانواده ایشون مخصوصا پدر و خواهرشون هستند. پدر ایشون بسیار روی من من حساس هستند بطوریکه مدام پسرشون رو در برزخ انتخاب بین من و خودشون قرار می دن. یعنی مدام از پسرشون می خان که بین خودشون و من یکی رو انتخاب کنند. جالب اینجاست که ایشون سالها عاشق من بودند و به دلیل پایین تر بودن فرهنگ و تحصیلات خود و خانواده شون از من و خانوادم جواب منفی می شنیدند. علی رغم اینکه ماباهم فامیل بودیم ولی خیلی رفت و امد نداشتیم( در حد سالی یکبار) و وقتی من جواب مثبت دادم با خوشحالی بسیار زیادی از جانب اون و خانوادش روبرو شدم( من لیانس دارم و خواهر و برادرام همه تحصیل کرده هستند در حالیکه خانواده شوهرم اینطوری نیستند. انم بگم که از نظر مالی در یک سطح هستیم ولی ارزشهای برابری نداریم)
لطف می کنید اگه من رو راهنمایی کنید که با تحریکات پدر و خواهر ایشون چطور برخورد کنم. پدر ایشون مدام ایشون رو متهم به زن ذلیلی و...می کنند. و ایشون هم بشدت تحت تاثیر خانداوشون قرار می گیر. این باعث شده رفتار دوگانه ای رو نسبت به من داشته باشن. یک روز خوب یک روز سرد. اینم بگم که ایشون حتی یکبار روی من دست بلند کردند.
البته من دختر بشدت گرم و شیطونی هستم. تا حدی هم متاسفانه زود جوش می ارم و جواب ایشون رو می دم . ما هر دو لجباز هستیم :(

[چنار]

سلام دوست من. معمولا دوران عقد دوران پر تلاطم و سرشار از هیجانی هستش البته از حق نگدریم یه برها ای از اون هم اینجوری.

در هرصورت چون از دوتا خانواده و اینجوری که خودت می گی دوتا فرهنگ مختلف هستین خب این اختلافات معمولا طبیعی. تو هر زندگی اختلافات هست. اساسا دوتا خاهر وبرادر هم مثل هم فکر نمی کنن. پس در ضمن اونها خانواده شوهرت هستن. قبل از اینکه شما همسرشون باشی. خ طبیعی که اطمینان شوهرت به اونها بیشتر باشه. به نظر من انقدر باید رفتارهات منطقی و عاقلانه باشه که کم کم بتونی به شوهرت اثبات کنی به عنوان یک انسان کاملا قابل اعتماد هستی و میشه به ایده هات احترام گداشت

در ضمن فراموش نکن شما بالاخره نکات مثبتی تو همسرت دیدی که جواب مثبت رو بهش دادی. معمولا تو مشکلات ناخداگاه ادم فوکوسش بیشتر روی نکات منفی می ره.

می گی هر دوتون لجبازین. خب چه انتظاری داری!!!!! فضا رو خراب می کنین اونوقت می گین که چرا خوب نمی تونم ببینم؟!!!

ایا شده رو این برتری فرهنگی و... رو به عنوان یه پتک بزنی تو سر شوهرت!!! ایا شده غرور شوهرت رو بشکونی!!! ایا مهارت این رو داری که از حق خودت دفاع کنی بدون اینکه طرفت رو به اوج عصبانیت برسونی؟ ایا شده که خودت شوهرت رو از خودت دور کنی !!! ایا اساسا شما انسان حساسی نیستی!!!

به نظر من خوب که اول رو رفتارهای خودت یه بررسی داشته باشی. بعد اروم اروم بری سراغ شوهرت. شاید هیچ کدوم از رفتارای بالا رو نداشته باشی اینها همش یه حدس. با توضیح بیشتر دوستان می تونن بیشتر بهت کمک کنن

[elham red]

سلام چنار عزیزم ممنون از راهنماییت اره خودم هم قبول دارم که توی دعواهامون اشتباه زیادکردم وتحصیلاتم رو به رخ شوهرم کشیدم ولی ازکسی که سالها منومیخواسته توقع نداشتم کسی که سالهابرای به دست اوردنم تلاش کرده اینقدرراحت منوخردکنه وبه خانوادش این اجازه روبده که به عنوان شوخی حرفای تیکه داربهم بزنن ت رو خداکمک کنیدبگیدچیکارکنم تادرمقابل حرفای تیکه دار خانوادش عصبانی نشم وبتونم حرفاشون رو تحمل کنم وبایدچیکارکنم تاشوهرم کمتربه حرفای خانوادش توجه کنه لطفا راهنماییمکنید ممنونم

[چنار]

سلام دوست من . ببین دوست من اینکه گاها شوهرت نتونه جواب شوخیهای اونا رو بده دلیل این نیست که شما رو دوست نداره. یادم خانم یبودن تو این سایت اوایل مثل شما خ نارحت می شدن
اما اواخر یاد گرفته بودن که وقتی خانواده شوهرش تماس می گرفتن صدای تلویزیون رو زیاد می کرد تا نشنوه.
تازه پذیرفته بود که شوهرش وقتی با مادرش صحبت می کنه جند ساعت بداخلاق. سعی می کرد تو این چند ساعت با شوهرش بحث نکنه. شما اگه خونسردتر برخورد کنی اونا نمی تونن تو رو برنجونن. و بی خیالت می شن.بعدشم کاری کن که جذابیتت برا اون زیاد شه با عصبانیت و لجبازی تو فقط ارزش خودت رو پایین میاری. مطمین باش الان هم دوستت داره. من خودم خانمم ولی بارها در مورد اقایون شنیدم که حفظ غرورشون بسیار مهم. شما وقتی از شوهرت ناراحتی نباید یه راست غرورش رو لکه دار کنی که!!

به نظر من شما یه مطالعه داشته باش روی مهارت جرات مندی تو این سایت هست. اینکه چطور حقت رو بگیری گرد وغبار کمتری هم تولید کنی!

یه خورده هم راجع به اقایون شناختت رو بیشتر کن. ببین راه های رسیدن به هدف زیاد. سعی کن راهی رو انتخاب کنی که راحت ترین مسیر باشه
موفق باشی دوست من.

به نظر من بهتر چند تا نمونه از بحثاتون رو بیاری شاید دوستان بیشتر ی بتونن کمکت کن

[elham red]

سلام چنار عزیزم ممنونم ازراهنماییات گفتی مثالی بزنم ازمشکلاتم مثلاوقتی شوهرم به من محبت میکنه یا بلندمیشه کمکی بهم بکنه پدرشوهرم به شوخی بهش میگه زن ذلیل واین روی شوهرم خیلی اثرداره وباعث تغییررفتارشوهرم میشه ووقتی به شوهرم میگم شوهرم قبول نمیکنه که تحت تاثیرباباش هست ودرجوابم میگه بابام کاراشتباهی نمیکنه که بهم گوشزدمیکنه ومن کارشوتاییدمیکنم

[چنار]

سلام چنار عزیزم ممنونم ازراهنماییات گفتی مثالی بزنم ازمشکلاتم مثلاوقتی شوهرم به من محبت میکنه یا بلندمیشه کمکی بهم بکنه پدرشوهرم به شوخی بهش میگه زن ذلیل واین روی شوهرم خیلی اثرداره وباعث تغییررفتارشوهرم میشه ووقتی به شوهرم میگم شوهرم قبول نمیکنه که تحت تاثیرباباش هست ودرجوابم میگه بابام کاراشتباهی نمیکنه که بهم گوشزدمیکنه ومن کارشوتاییدمیکنم

ببین دوست من شما خ خ خ احساساتی برخورد می کنین. من فکر نمی کنم این حرف انقدر بد بوده باشه که شما رو انقدر ناراحت بکنه.

ببین دوست من شما نمی تونی پدرشوهرت رو عوض کنی شما نمی تونی فرهنگ اون خونواده رو عو ض کنی فقط می تونی خودت رو عوض کنیب
می گن ( دقیق یادم نیست) زمانی یه پادشاهی م یخاسته تمام دنیا رو فرش کنه تا پاش کمتر ادیت شه
خب به جای این کار بهش پیشنهاد م یکنن یه کفش پوشه!

دوما اگه قصد پدر شوهرت واقعا ازار شما باشه شما که داری با برخوردات واقعا اون رو به هدفش نزدیک تر می کنی!

ببین دوست من با حساسیت بیش از حد مردت رو از خودت دورتر می کنی. هیچ کس خ دوست نداره کنترل شه

[tamanaye man]

الهام جان من فقط این رو بهت میگم که اگر میخوای با دستای خودت زندگیت رو نابود کنی با همسرت لجبازی کن ، انقدر این کار راحته که نگو ....

عزیزم با همسرا لجبازی نکن ، لجبازی با اون یعنی لجبازی با خودت و زندگی خودت ... بیشتر از هرچیز باید با سیاست باشی
وقتی پدر شوهرت به همسرت میگه که زن و ذلیلی و ...شما فقط بخند و یک جور رفتار کن که دارن شوخی میکنند، و با خنده بگو بابا از دست شما و دوباره بخند ( غیر از این نباید انجام بدی ) ، و بعد از همسرت برای کمکی که انجام داده تشکر کن و حتی جلوی اونا قربون صدقه اش برو ... مثلا با خنده بگو مرسی عزیز خیلی لطف کردی و کنارش بشین
موضوع رو جدی نکن ، با شوخی از کنارش رد شو
سعی کن جلوی خانواده همسرت از همسرت نخوای که کاری رو برات انجام بده ، تا فرصتی پیش نیاد که اون ها بخوان حرفی بزنند . اتفاقا جلوی اونا برای همسرت کاری انجام بده و مثلا براش یک لیوان آب بیار و کارای دیگه ...

هر وقت همسرت حرفی زد به جای اینکه باهاش لجبازی کنی به حرفش گوش بده ،مثلا یک چشم بهش بگو . این کار معجزه میکنه قدرت عجیبی به همسرت میدی که مستقیم به خودت برمیگرده ... و همسرت دقیقا کاری میکنه که خواست شما هست . چند بار امتحانش کن .یک سیاست زنانه هست .

[چنار]

واقعا دوستمون تمنای من خیلی سیاست جالبی رو بیان کردن. من ندیدم هیچوقت هیچوقت لج بازی به ثمر برسه تو هیج جا تو هیچ مشکلی.
همیشه دوست من تو هر مشکلی سعی کن چند تا راه حل برا خودت پیدا کنی و ار بین اونها بهترین رو انتخاب کنی

اینم بدون همیشه ( یا لااقل ) سریعترین روشی که به فکر ادم خطور می کنه بدترینش هست.
اگه تا الان با این برخوردات مشکلاتت حل نشدن ( که من فکر می کنم حتی بدتر هم شدن) پس حتماااااااااااااااا نیاز که تو برخوردت تجدید نظر کنی

یه چیزی هم که به دهن من می رسه این که چیزی که من دیدم تو خیلی از زوجها این که اگه مادر دختر یه حرفی به دخترش بزنه دختر ناراحت نمیشه اما اگه همون رو ملایم تر مادرشوهر بزنه حتما جبهه می گیر دختر. اخه جرا؟

یا اینکه وقتی ما با اعضا خونوادمون بحثمون میشه و اونا حرفایی می زنن که ما ناراحت میشیم به زودی فراموش می کنیم ولی اگه خاهر شوهر یه حرفی بزنه تا ابدالدهر اون رو پس ذهنمون نگه می داریم( البته من مجردم. میگم این رفتار رو خ دیدم)

میشه باز از مشکلاتت بگی. مسلما گفتن یه زن دلیل که شما رو انقدر اشفته نباید بکنه؟

[elham red]

ازتون ممنونم تمنای من وچنارعزیزم به خاطرراهنماییاتون.اره قبول دارم که لجبازم وخیلی حساس ولی دارم تمام سعیمومیکنم که این رفتارام روعوض کنم.حقیقتش بیشتردعواهای ماسرموضوعات خیلی جزیی وبه خاطرحرفای خواهریاباباش بوده که بدترین دعواها وحتی کتک کاری ختم شده.یه سوال ازشما عزیزان دارم لطفا راهنماییم کنید به نظرشما اگه مردی زنش رو توی عقدبزنه ولی بعدقول بده که دیگه این کار رو نکنه میشه رو قولش حساب کرد تمام ترس من اینه که بعدازعروسی بازم منو بزنه در ضمن بایدبگم که توی اخرین دعوامون بعدازاینکه منوزد دست خودش رو زدتوشیشه وباعث اسیب خودش شد وحالا درتوجیه کارش گفت که میخواستم به تو اسیب نزنم دست خودم رو زدم تو شیشه به نظرشما چیکارکنم ?بایدبگم که ماهمدیگه روخیلی دوست داریم نمیتونم ترکش کنم من به خاطرش جلوی همه خانوادم وایسادم

[چنار]

ببین الهام جان باید دوباره موقعیتش جور شه. نمیشه اینطور گفت. اما باید چشمات رو خ باز کنی با اگاهی قدم بردای
به نظر من چون کارش خ بد بوده و اصلا توجیهی نداره بهتر که با یک مشاور اگاه اونم هر دوتون صحبت کنین.

به نظر من شما روی خودت فوکوس کن رفتارت رو عوض کن نگرشت رو عوض کن . ببین چیزی عوض میشه. ببین چه چیزایی شوهرتو خ ناراحت و چه جیزایی اون رو خوشحال می کنه. ایا براوردن اونها در حد توانت هست؟ اینکه هنوز اون رو دوست داری یعنی هنوز بهش امیدداری . پس به تلاشت ادامه بده ایشاله موفق می شی.
ایا بعد از کتک زدن شما پشیمون هم شد؟ ایا خواهر برادرش رو هم می زنه؟ روابط خانوادگیشون با هم چطور؟ ایا اون روز خ ناراحت بوده؟ ایا شما اون رو خشمگین کرده بودی؟ همیشه کارتون به کتک کاری میکشه!!!!!!!!؟

ازتون ممنونم تمنای من وچنارعزیزم به خاطرراهنماییاتون.اره قبول دارم که لجبازم وخیلی حساس ولی دارم تمام سعیمومیکنم که این رفتارام روعوض کنم.حقیقتش بیشتردعواهای ماسرموضوعات خیلی جزیی وبه خاطرحرفای خواهریاباباش بوده که بدترین دعواها وحتی کتک کاری ختم شده.یه سوال ازشما عزیزان دارم لطفا راهنماییم کنید به نظرشما اگه مردی زنش رو توی عقدبزنه ولی بعدقول بده که دیگه این کار رو نکنه میشه رو قولش حساب کرد تمام ترس من اینه که بعدازعروسی بازم منو بزنه در ضمن بایدبگم که توی اخرین دعوامون بعدازاینکه منوزد دست خودش رو زدتوشیشه وباعث اسیب خودش شد وحالا درتوجیه کارش گفت که میخواستم به تو اسیب نزنم دست خودم رو زدم تو شیشه به نظرشما چیکارکنم ?بایدبگم که ماهمدیگه روخیلی دوست داریم نمیتونم ترکش کنم من به خاطرش جلوی همه خانوادم وایسادم