سلام دوستان خوب همدردی3سال پیش من به آقایی دل سپردم،عاشقش شدم و به منظور درست شدن شرایط ازدواج حدود 2سال باهاش دوست بودمتوی مدت دوستیمون بنا به حریمی که هر دو بهش اعتقاد داشتیم حتی دستمونم به هم نخورد.بیشتر صحبت هامونم تلفنی بود و به دلیل مشغله شون دیدار حضوری خیلی خیلی کمی با هم داشتیم(هر 4-5 ماه یکبار)اما من با تموم وجودم عاشقش بودم.مثل یه عشق اسطوره ای بود برام.لحظه ای نمی تونستم که فکرشو از ذهنم پاک کنم.اون آقا حدودا یه سالی هست که از پیشم رفته و رابطه مون کاملا تموم شده.هیییییییچ خبری ندارم ازشاگه خواستگارام در مورد گذشته پرسیدن چی بگم بهشون؟این یه مسئله ی اساسی برام شده.اگه راستشو بگم تصویرم تو ذهنشون بد میشه.از دروغ گفتنم میترسم.نمیدونم چرا اما تقریبا همه ی خواستگارام این سوالو میپرسنپیشاپیش از راهنمایی هاتون ممنون
علاقه مندی ها (Bookmarks)