به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 تیر 92 [ 21:54]
    تاریخ عضویت
    1392-3-08
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    239
    سطح
    4
    Points: 239, Level: 4
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    1 نتونستم با نبودنش کنار بیام بازم کمکم کنید لطفا

    سلام این تاپیک قبلیم بود http://www.hamdardi.net/thread-28595.html

    اول میخواستم ازتون تشکر کنم از همتون که چشممو باز کردید خدا شما را جلو پام گذاشت تا من آسیبی نبینم

    من دیگه بش زنگ نزدم همه سعیمو کردم تو این چند روز واقعا به اندازه چند سال پیر شدم بدتر از همه اینکه حرف دلمم به کسی نمیتونم بگم . همش حس میکنم یه چیزی گم کردم تو سایتم گشتم از تکنیک توقف فکرم استفاده کردم فکرمم کنترل کردم ولی این دلمه که دائما براش تنگ میشه دائما نگرانشه همش چشمام اشکیه مادرم حال و روزمو که میبینه نفرینش میکنه ولی من باش دعوا میکنم دلم نمیخواد کوچکترین آسیبی ببینه. دیگه سر کارمم نتونستم برم چون سر ساعتایی که اون زنگ میزد اشکم سرازیر میشه و خیلی خجالت میکشم از همکارام . همش منتظرشم حداقل چرا زنگ نمیزنه و بگه من شرایطتو قبول نمیکنمو با هم خداحافظی کنیم چرا منو تو انتظار قرار داده این انتظار داره منو میکشه منو چشم به راه گذاشته چشم به راهی خیلی بده خیلی زیاد .قرار شد فکراشو بکنه و خبر بده مگه چقدر طول باید بکشه میدونم دیگه نمیخواد ولی من منتظر زنگشم حداقل برای خداحافظی خداحافظی با تنها کسیکه تو زندگیم ازش محبت دیدم ازش حمایت دیدم صورتش جلو چشممه همش. اون چشمای مهربونشو نمیتونم از تو ذهنم پاک کنم بعضی وقتا میخوام نفرینش کنم که یه وقتی به اشتباهش پی ببره و حسرتمو بخوره ولی دلم نمیادو آرزو میکنم خیلی خیلی خوشبخت بشه .گوشیم برام شده عذاب همش دارم نگاش میکنم که زنگ بخوره چکار کنم که این انتظار تموم شه

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 92 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    791
    سطح
    14
    Points: 791, Level: 14
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 202 در 83 پست

    Rep Power
    24
    Array
    بعد از بهم خوردن رابطه دوره ای طی باید بشه به اسم دوره سوگواری ینی گریه و زاری و افسوس برای از دست دادن اون رابطه و تطبیق با شرایط جدید این دوره عموما 40 روز یا کمتر و بیشتر طول میکشه و کاملا طبیعیه .. شما وقتی کسی رو ازدست میدی (مرگ) 40 روز براش عزاداری میکنی و برمیگردی به زندگی عادی درسته که هیچ وقت هیچ چیزی مثله قبل از این رابطه نمیشه ولی این دلیل بر این نیست که اوضاع بدتر بشه .. روزها میگذره و تو تطبیق پیدا میکنی دوباره عاشق میشی ازدواج میکنی و زندگی خوبی پیش روت خواهد بود صبور باش و بگذار این غم دوره خودش رو طی کنه و بره

  3. 5 کاربر از پست مفید hamrahi تشکرکرده اند .

    tamanaye man (دوشنبه 03 تیر 92), toojih (دوشنبه 10 تیر 92), فرهنگ 27 (شنبه 25 خرداد 92), باران بهاری11 (دوشنبه 10 تیر 92), دختر مهربون (یکشنبه 26 خرداد 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 تیر 92 [ 21:54]
    تاریخ عضویت
    1392-3-08
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    239
    سطح
    4
    Points: 239, Level: 4
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون ولی قرار شد فکراشو بکنه خبر بده من منتظرشم دارم عذاب میکشم تو تاپیک قبلیم همه گفتن بش زنگ نزن پس من چطور این انتظارو تموم کنم

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 23:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    محل سکونت
    گیلان
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    4,808
    سطح
    44
    Points: 4,808, Level: 44
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,335

    تشکرشده 839 در 268 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    40
    Array
    سلام

    خیلی خوبه که دیگه بهش زنگ نمی زنید.خب این هم طبیعی که دلتون تنگ شه.حتی اینکه تو یه ساعات خاصی گریتون بگیره.ولی مطمین باشید به مرور کمتر میشه.

    درکتون می کنم، سخت ترین بخش این ماجرا، بلا تکلیفی که شما داری.منم یه جورایی همین حس رو دارم.نه میتونم فراموش کنم نه به موقعیتهای دیگه فکر کنم.

    اما یه واقعیتی که هست اینه که از " دل برود هر انکه از دیده برفت " شما که از توقف فکر استفاده می کنید قبلش نیاز به بستر زدایی دارید.درسته که گفتید منتظر جوابید.ولی همه حالات رو در نظر بگیرید.

    در ضمن منم فکر می کردم تو این چند ماهه بواسطه اون اتفاقات به اندازه چند سال پیر شدم.بخدا سفید شدن موهام بطور چشمگیری افزایش پیدا کرد.ولی واقعیت اینه که من تو این چند ماه پیر تر نشدم.بزرگتر شدم.کاملتر و بالغ تر شدم.

    ان شاالله هر چی خیرتونه پیش بیاد.شما هیچ کار اشتباهی نکردید که بخواید پشیمون بشید در اینده.پس با خودتون مهربونتر باشید.

    فقط خدا

  6. 3 کاربر از پست مفید faghat-KHODA تشکرکرده اند .

    sanjab (جمعه 24 خرداد 92), tamanaye man (دوشنبه 03 تیر 92), فرهنگ 27 (شنبه 25 خرداد 92)

  7. #5
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما خطاهایی در فکرت داری که باعث این احساسات رنج آور می شود.

    1- شما می گویید او تنها کسی است در زندگی به شما محبت کرده است و به فکر شما بوده است. در حالی که این فرض در صورتی درست است که شما دو نفر تنها انسان های روی کره زمین باشید. آن وقت او تنها کسی است که به شما محبت کرده است. همین حالا به عکس های بچگی خود و حتی عکس های زمان بارداری مادرتان نگاه کنید. به عکس های خودتان و پدرتان که شما را در آغوش گرفته. به جنینی خودتان فکر کنید که مادر و پدرتان عاشقانه منتظر شما بودند و به خاطرات خوبی که با هر کس دیگری داشته اید حتی عمه و خاله و دختر عمو. آن وقت می بینید که چه قدر محبت های بی شمار در زندگی شما بوده است و می تواند باشد.

    2- شما خود را در حالت انتظار نگه داشته اید و مضطرب شده اید. چون به او بیش از اندازه اهمیت می دهید. به حدی که حتی برای یک خداحافظی خود را عذاب می دهید. دو حالت بیشتر ندارد. یا شما را قبول می کند با نمی کند. اگر احتمال می دهید که شما را برای ازدواج قبول می کند باید تا مدت معینی که معقول است صبر کنید. اگر پسری به خواستگاری برود باید تا مدت معینی جواب خود را اعمال کند وگرنه دختر خواستگار دیگری قبول می کند. این مدت در هر خانواده عرفی دارد. پس شما بیشتر از مقدار عرف منتظر نمان و اصلا فکر نکن چیزی را از دست می دهی. اگر می دانید و دلتان گواهی می دهد که قبول نمی کند دیگر منتظر نمانید که زنگ بزند و خداحافظی کند. چون هیچ فرقی نمی کند و فقط مدت ها سوگوار می مانید. خداحافظی بکند یا نکند اهمیتی ندارد . فقط ذهن شما دلش می خواهد این موضوع را بزرگ کند و شما را اسیر خودش کند. پس فریب ذهن خودت را نخور و ذهنت را مطیع خودت کن.

    3- شما فکر می کنید که عاشق شده اید . اما در واقع وابستگی ذهنی دارید. من راجع به این موضوع مطالعه ی بسیار کردم و فهمیدم که بررسی های علمی روی افرادی مثل شما انجام شده است. این حالت بسیار به بیماری وسواس فکری و عملی و اعتیاد ( به هر چیزی ) شباهت دارد. همان ناحیه از مغز تحریک می شود و همان فعل و انفعالات شیمیایی انجام می شود. یعنی شما با انجام یک کار در قسمتی از مغزت ماده ای ترشح می شود که احساس لذت می کنی و به نوعی پاداش می گیری. ای باعث می شود که دوباره تحریک شوی تا آن کار را تکرار کنی و آن مواد لذت زا ترشح شود و این چرخه ادامه دارد. در واقع این حالت که شما داری بیشتر از آنکه یک عاطفه ی خاص باشد حالت یک حالت انگیزشی معطوف به هدف است. ذهن شما نمی خواهد از این لذت کاذب و بی فایده دست بردارد . برای همین مدام به شما می گوید دیگر مثل او پیدا نمی کنی. او بیشتر از همه به تو محبت کرده است. اگر او برود دیگر هیچ کس مثل او خوشبختت نمی کند و... . پس باز هم می گویم واقع نگر باشید و به این حالت کاذب برچسب عشق نزنید و مقابل ذهنتان بایستید.

    4- اشتباه دیگر این است که این احساس کاذب خودت را برای ازدواج کردن کافی می دانی. در حالی که اشتباه محض است. برای ازدواج چند مرحله وجود دارد. اول خودت را کاملا بشناسی استعداد ها ُ، مشکلات خصوصیات و ... . دوم اینکه شرایط مناسب را برای ازدواج مهیا کنی. مثلا مهارت های لازم را یاد بگیری. سوم حالا که خودت را شناختی و آماده شدی باید معیارهایت را بنویسی و درستی و غلطی هر معیار را بررسی کنی تا به شرا یط قطعی برسی. چهارم فرد مورد نظرت را در قالب یک رابطه کاملا رسمی و به دور از احساسات از نظر معیارهای خودت و شرایط لازم برای ازدواج بررسی کنی. این پروسه ازدواج است. اما شما همه اینها را رها کرده ای و فقط به یک حالت انگیزشی که اسم عشق به آن داده ای اکتفا کرده ای و بر اساس همان نصمیم می گیری. آن آقا هم همین شرایط را باید طی کند نه اینکه ابراز علاقه و موبایل بازی کند و از چیزهای کاملا بی ربط مثل لباسی که هنگام خواب می پوشی سوال کند. پس فکر نکن چیزی را از دست می دهی.

    5- نکته ی آخر اینکه حتی اگر ناراحتی به ناراحتی خودت بیش از حد بها نده. این را بدان که زندگی مملوء از سختی و رنج است . انسان عاقل درد برای خودش درست نمی کند و دردهای موجود را نیز تحمل می کند حتی اگر بسیار سخت باشد. چون انگیزه دارد و میداند که همراه سختی آسانی است. و درد و ناراحتی احساساتی است که خداوند با هدف آنها را آفریده است. برای اینکه به آنها غلبه کنی و رشد کنی . پس از دردهایت متنفر نباش و دوستشان داشته باش. سعی نکن برای فرار از احساس ناراحتی دوباره یک اشتباه را تکرار کنی. مثل مادری که درد زایمان را تحمل میکند تا صاحب فرزند شود.

    6- اگر خیلی اذیت می شوی بهتر است با یک روانپزشک مشورت کنی تا از نظر افسردگی و اضطراب یا هر چیز دیگر بررسی شوی.
    ویرایش توسط فرشته مهربان : دوشنبه 10 تیر 92 در ساعت 04:06 دلیل: حذف بخش تکراری

  8. 9 کاربر از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده اند .

    m_eros (یکشنبه 26 خرداد 92), sanjab (یکشنبه 26 خرداد 92), tamanaye man (دوشنبه 03 تیر 92), مدیرهمدردی (سه شنبه 11 تیر 92), بی دل (سه شنبه 04 تیر 92), باران بهاری11 (دوشنبه 10 تیر 92), دختر مهربون (یکشنبه 26 خرداد 92), رها92 (شنبه 01 تیر 92), شوکا (سه شنبه 04 تیر 92)

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array
    همیشه تنها جان، انقدر منتظر خداحافظیش نباش.

    اگه بخواد بره، همون بهتر که بدون خدافظی بره.

    حالا زنگ بزنه سر خداحافظی رمانتیک بازی دربیاره (آقایونم که استاده این کارا -البته بعضیاشون-) دوباره شما رو برگردونه به حال چند روز قبل؟

    کلی توی برنامه ترک پیش رفتیم تا الان.

    اصلاً حالا که انقدر اصرار داری، من از طرف ایشون از شما خداحافظی میکنم:cool:


    "کاری نداری دیگه؟ خدافظ:p"


    ----------------

    اینا رو نوشتم یه ذره لبخندتو ببینیم:)
    از زندگی چه می خواهی که در خدایی ِخدا، آنرا نمیابی؟

  10. 8 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    aysu (دوشنبه 10 تیر 92), tamanaye man (دوشنبه 03 تیر 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 26 خرداد 92), فرشته مهربان (دوشنبه 10 تیر 92), آویژه (یکشنبه 26 خرداد 92), بی دل (دوشنبه 03 تیر 92), باران بهاری11 (دوشنبه 10 تیر 92), شوکا (سه شنبه 04 تیر 92)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 تیر 92 [ 21:54]
    تاریخ عضویت
    1392-3-08
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    239
    سطح
    4
    Points: 239, Level: 4
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از کمک همه دوستان مرسی دختر مهربون بعد از مدتها بالاخره خندوندیم.
    ما مثل دوتا آدم متمدن با هم کات کردیم اون گفت فقط دوستی میخواسته و حالا حالاها قصد ازدواج نداره اصلنم تا الان بش فکر نکرده شایدم منو واسه ازدواج دوست نداشت که این خیلی دلمو میشکنه منم گفتم شرمنده من وابسته شدمو اینجوری آسیب میبینم اونم خیلی راحت قبول کرد به همین سادگی .
    برام خیلی جالب بود این رفتارش با هم اس ام اسی کات کردیم نتونستم باش حرف بزنم فکر نمیکردم مردا اینقدر بی احساس باشن حتی یه ذره ناراحت نشد برام ارزوی خوشبختی کرد و تموم. خیلی دلم شکست ولی منم براش ازرزوی خوشبختی کردم کاش میتونستم ازش متنفر باشم ولی سر نماز از خدا خواستم همیشه خوشبخت باشه همیشه سلامت باشه. ولی غرورم خیلی خورد شد که ازش خواسم بیاد خواستگاری ولی بیشتر بچه های این تالار این پیشنهادو داده بودن ولی کاش اینو نگفته بودم برام سنگین تموم شد اولین تجربم با جنس مخالف .چقدر مردا راحت میتونن الکی ابراز علاقه کنن چقدر بازی با احساسات براشون راحته کاش حداقل اینکارو با دخترایی که از جنس خودشونن انجام بدن ولی خیلی بی وجدان تر از این حرفان بعضی مردا.

    برای من نوشته گذشته ها گذشته تمام قصه ها هوس بود
    برای او نوشتم برای تو هوس بود ولی برای من نفس بود
    نوشته هر چی بود تموم شد
    نوشتم عمر من حروم شد
    نوشته رفته ای ز یادم
    نوشتم شمع رو به بادم
    نوشته در دلم هوس مرد
    نوشتم دل توی قفس مرد

  12. کاربر روبرو از پست مفید همیشه تنها تشکرکرده است .

    دختر مهربون (شنبه 01 تیر 92)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 شهریور 92 [ 22:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-06
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    575
    سطح
    11
    Points: 575, Level: 11
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    63

    تشکرشده 164 در 76 پست

    Rep Power
    24
    Array
    عزيزم خيلى خوبه كه تحمل كردى وباهاش تماس نگرفتى و از اون بهتر اينكه زود رابطتون را كات كردى
    مطمئن باش دوباره حالت خوب ميشه و به روزاى عادى برميگردى فقط يكم به زمان نياز دارى،عزيزم حداقل خوشحال باش بازيچه دست يك پسر هوسباز نشدى و اجازه ندادى ازت سواستفاده بشه
    انشأاله برات بهترين موقعيتها پيدا ميشه چون لايقش هستى،موفق باشى

  14. 2 کاربر از پست مفید هم صحبت تشکرکرده اند .

    tamanaye man (دوشنبه 03 تیر 92), باران بهاری11 (دوشنبه 10 تیر 92)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 تیر 92 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1392-1-14
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    331
    سطح
    6
    Points: 331, Level: 6
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 55 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    همیشه تنها

    عزیزم چه شعر سوزناکی نوشتی، ای وای مخصوصا اگه با صدای معین این رو گوش کنی که باید بشینی و های های گریه کنی.

    حداقل تم آهنگهایی که گوش میکنی، آهنگهایی باشه که کمی تو رو از حال و هوای عاشقانه دربیاره نه اینکه تو رو بیشتر به فکر فرو ببره.

    آهنگ مدارای شکوهی فوق العاده است، یه آهنگی که تو رو کم کم از یه عشق زمینی نافرجام به عشق خدایی می رسونه. و در ضمن یه حس رهایی رو هم تلقین میکنه.

    حداقل با آهنگهایی سوگواری کن که تو رو از بند غم نجات بدهند.

  16. 3 کاربر از پست مفید شیرین بانوی محزون تشکرکرده اند .

    tamanaye man (دوشنبه 03 تیر 92), بی دل (دوشنبه 03 تیر 92), باران بهاری11 (دوشنبه 10 تیر 92)

  17. #10
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم خیلی برات خوشحال شدم وقتی دیدم که هنوز داری مقاومت میکنی . یک روز خوب میاد که این مرحله رو سپری کردی و تازه متوجه میشی که بهترین تصمیم رو توی زندگی گرفتی
    عزیزم چرا گریه ؟ باید خوشحال باشی که خیلی زود خودش رو بهت نشون داد . اگر دوست داشت بدون هیچ فکری میگفت من تا آخرش میخوامت و به خواستگاریت هم میام
    اما میدونی چیه ؟ موضوع اینه که اون لیاقت تو رو نداشت ، برات آرزو میکنم که یک نفر که واقعا دوست داشته باشه و لیاقتت رو داشته باشه سر راهت قرار بگیره که خوشبختت کنه . بووووس

  18. 2 کاربر از پست مفید tamanaye man تشکرکرده اند .

    بی دل (سه شنبه 04 تیر 92), باران بهاری11 (دوشنبه 10 تیر 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  2. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  3. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 تیر 93, 10:16
  4. به نظرتون از خدمات موسسه های ازدواج آستن استفاده کنم
    توسط ghalam63 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 شهریور 90, 00:47

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.