ارتباط دختر و پسر، دیگر دختر نیستم،
ما 11 ماه نامزد بودیم .البته عقد نبودیم .بعد 7سال بهم رسیده بودیم در دوران نامزدی با هم رابطه داشتیم و من دیگر دختر نیستم یعنی دیگه برام گواهی سلامت صادر نمیشه و این بزرگترین مشکل من شده.الان خانواده ی اون به دلیل مسخره و بی منطقی مخالف شدن و ما میخوایم از این طریق راضی شون کنم.میخوام بدونم این مشکل رو چطوری مطرح کنیم تا فکری به حال من کنن.میدونم آبرو ریزیه خانواده من اصلا نمیدونن میخوام برم به مادرش بگم ولی بهتر از اینه که ازدواج سر نگیره و من یه عمر بر چسب بی عفتی بهم بخوره چون فقط با نامزدم تو عمرم رابطه داشتم..نامزدم میگه از من نخواه برم بهشون بگم چون اوضاع بدتر میشه و مخالفت بیشتر میگن که غلط کردید این کارو کردید در صورتی که خود بزرگترا ما رو رسما زن و شوهر میدونستن اون وقت انتظار داشتن ما کاری نکنیم
پدر اون مخالف شده فقط به خاطر لج بازی.حالا من برم صحبت کنم با مادرش؟مادرش خیلی صمیمی بود با من و خیلی دوستم داشت.اونا با من اصلا مشکلی ندارن
راستش خیلی نفوذ نداره ولی من میگم باید اونا بدونن اگه ندونن که پسرشون چی کار کرده یه عمر من تباه میشم من واقعا دیگه نمیتونم با غیر از این آقا ازدواج کنم به خدا حاضرم ازدواج کنم طلاق بگیرم ولی یه عمر تو دورانه مجردیم اینجوری زجر نکشم ما هیچ مسکلی نداریم با هم فقط سر مراسم مهریه توی مراسم پدرش یهو گفت من مخالف این ازدواج هستم و دنیا رو سر ما خراب کرد
علاقه مندی ها (Bookmarks)