به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 شهریور 92 [ 12:44]
    تاریخ عضویت
    1392-3-15
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    204
    سطح
    4
    Points: 204, Level: 4
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تموم کردن رابطه به خاطر مقایسه

    سلام دوستان. از دیروز من خیلی کلافم، کارم شده گریه و زاری وقتی یادم میافته داغون میشم هی با خودم میگم چرا؟؟؟؟؟؟ حالا جریان و بهتون بگم. من با یه پسر 3 سال دوست بودم، خیلی خوب بودیم باهم یه دوستی پاک بود. دوسش داشتم واونم فکر می کنم دوستم داشت و قصدش باهم ازدواج بود حتی بعضی وقتا که دعوامون می شد من تموم می کردم ولی اون اصرار می کرد و دوباره شروع می شد. من از داشته هام از خدا راضی ام یعنی مورد تاییده آدمای زیادی هستم از خودم نمی خوام تعریف کنم حالا ولی تنها مشکلی که دارم و همیشه عذابم می ده و اعتماد به نفسم و پایین اورده جوشهای صورتم بوده با اینکه دکترهای زیادی ام رفتم ولی نه بهتر شده نه بدتر . دوست پسرم قبل از من دوست دختری داشت که 2 سال بود تموم کرده بودن و اون دختر خانم ازدواج کرده الان اینارو قبل رابطه با من گفتن چون می خواستند همه چیزشون رو صادقانه با من مطرح کنند . یعنی من تجربه دومشون بودم ولی دوست پسرم تجربه اول و می خواستم آخرم باشند. خلاصه تو طول رابطمون بعضی وقتا ازم ایرادهایی می گرفتند که من دختر مغروری و سرسختی ام و... من هم چون میدونستم با دوست دختر قبلیشون بیشتر از من راحت بودن( البته اینم من پرسیده بودم که چقدر باهاشون....) بعضی وقتا تو دعواهامون بهش می گفت من و با دوست دختر قبلیتون مقایسه نکنید از این حرفا تا اینکه دیروز یه مساله ای پیش اومد که باعث شد من باز حرف دوست دختر قبلیش و پیش بکشم و اونم اولش گفت ول کن اون و دیگه اون برا من تموم شده و... بعد گفت باشه بزار بگم چطور بود. اولین مقایسش این بود که اون خیلی خوشگل بود طوری که همه میگفتن، بعد برگشت گفت البته توام برا من خوشگلی و...!!!!! بعد گفت من مهربونتر از اون دخترم و ..... و چند تا مقاسه. بعد حرفی زد که نقطه ضعف ام بود تو زندگیم اونم اینکه تو اگه جوش های صورتت بره خوشگلی.... دلم آتیش گرفت . ولی این حرفش اون و تموم کرد تو زندگیم کسی که دوسش داشتم و از ذهن ام پاک کرد. اگه هدفمون هم ازدواج بود ولی واسم تموم شد. حالا می گید اونقدر مشکلات بزرگتر هست تو اومدی اینا رو می گی ولی خوب حالم اصلا خوب نبود اون یه ذره اعتماد به نفس ام ازم گرفت از پسرا بذم میاد دیگه من همیشه فکر می کردم آدما اگه یه نفرو از ته دل دوست داشته باشند ایرادهای ظاهری نمی بیند به نظرتون این مقایسه درست بود؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید Darya5 تشکرکرده است .

    Ehsan.Rahay (پنجشنبه 16 خرداد 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    سلام
    خب خواهر من خودت گیر دادی و بحثو پیش کشیدی! اگه ظرفیتش رو نداشتی چرا در موردش حرفی زدی؟! ما جات نیستیم تا درک کنیم این حرف چقدر برات عذاب آور بوده اما به نظرم واکنشت خیلی منطقی نبود. همونجوریم که خودت گفتی بخاطر اعتماد به نفس پائینته. یادت باشه همیشه ممکنه اطرافیانمون خواسته یا ناخواسته حرفی بزنن که برامون خوشایند نباشه اگه بخوایم انقدر تحت تاثیر قرار بگیریمو خودمونو اذیت کنیم که زندگی غیر ممکنه! جدا از اینکه چه تصمیمی میخوای در مورد ادامه دادن یا ندادن این رابطه بگیری حتما روی اعتماد به نفس خودت کار کن و یاد بگیر که خودتو همینجور که هستی دوست داشته باشی تا دیگرانم تو رو دوست داشته باشن.

  4. 4 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    Ehsan.Rahay (پنجشنبه 16 خرداد 92), tamanaye man (پنجشنبه 16 خرداد 92), کامران (پنجشنبه 16 خرداد 92), تهمتن (پنجشنبه 16 خرداد 92)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 دی 93 [ 09:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-06
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    1,812
    سطح
    25
    Points: 1,812, Level: 25
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 353 در 123 پست

    Rep Power
    27
    Array
    سلام خانمی. به نظر من آدما نباید از روابط گذشتشون برای دوست پسر یا دوست دخترشون بگن چون این خودش از طول رابطه مشکل ساز می شه برای هر دو طرف و ثانیا شما باید اونقدر اعتماد به نفس تون بالا باشه که این حرفا براتون مهم نباشه. کاره این آقا پسرم اشتباه بوده و نباید این حرف و می زند ولی باز رو اعتماد به نفس تون کار کنید خود این آقام شاید خیلی ایرادا داشته باشه

  6. 3 کاربر از پست مفید deniz90 تشکرکرده اند .

    Ehsan.Rahay (پنجشنبه 16 خرداد 92), mercedes62 (پنجشنبه 16 خرداد 92), کامران (پنجشنبه 16 خرداد 92)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 شهریور 92 [ 12:44]
    تاریخ عضویت
    1392-3-15
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    204
    سطح
    4
    Points: 204, Level: 4
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شاید درکش برای شما سخت باشه. من با زیبا و زشت بودن کسی کاری ندارم ولی این مقایسه ظاهری افراد اشتباهه

  8. کاربر روبرو از پست مفید Darya5 تشکرکرده است .

    Ehsan.Rahay (پنجشنبه 16 خرداد 92)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 18 خرداد 92 [ 01:25]
    تاریخ عضویت
    1392-3-15
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    16
    سطح
    1
    Points: 16, Level: 1
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    37

    تشکرشده 11 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    اول اینکه تشکر از کسی که این تاپیک رو باز کرد و حرفاش رو زد... حرف خیلی از دخترهایی هست که منتظر جواب های دیگران هستن که بگن کار درستی کردی...
    اگه به همین صورته که من ادامه نمیدم و وقتتون رو نمیگیرم... اگه نه، زحمتی دارم براتون که به چند تا سوال من جواب بدید...
    از حرفاتون اینو برداشت کردم که تجربه اولتون بوده یا حداقل اینطور گفتید... درسته؟
    خودتون بگید که هدفتون از ایجاد این تاپیک مشورت هست یا دلداری؟
    گفتید قصدتون ازدواج بوده.... بعد از 3 سال دوستی خانواده هاتون اطلاع داشتن؟
    اگه مایلید سن جفتتون رو بگید...
    حالا دو نکته هست که گفتنش شاید خالی از احترام همدلی براتون نباشه...
    اول اینکه از همین الان به خودتون بگید من چیزی که آفریده شدم رو دوست دارم و چیزی که میتونم تغییر بدم رو تغییر میدم...
    دوم اینکه دست گذاشتن روی نقطه ضعف همیشه برای کم ارزش جلوه دادن طرف مقابل نیست و گاهی مثال یک آیینه هست که جان داره و داره حرف میزنه... چیزی که همه ی ما بهش احتیاج داریم تا زندگی بهتری برمبنای رفتار اجتماعی مون و همه ی مواردی که برش تاثیر گزاره، بسازیم...
    سوم اینکه ازتون انتظار دارم واقع بین باشید... شما گفتید فکر میکردید اگه کسی رو دوست داشته باشی باید ایرادهای ظاهری رو نبینی... خوب این با دوست داشتن کورکورانه چه تفاوتی داره حرفتون... امیدوارم منظورتون این باشه که ایرادهای ظاهری اولویت نباید باشه نه اینکه اصل نباشه...
    در آخر اینکه ببخشید من یه پسرم و دخالت کردم... فرموده بودید که از پسرا بدتون میاد...

  10. 2 کاربر از پست مفید Ehsan.Rahay تشکرکرده اند .

    تهمتن (پنجشنبه 16 خرداد 92), سامره (پنجشنبه 16 خرداد 92)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 شهریور 92 [ 12:44]
    تاریخ عضویت
    1392-3-15
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    204
    سطح
    4
    Points: 204, Level: 4
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ehsan.Rahay نمایش پست ها
    سلام
    اول اینکه تشکر از کسی که این تاپیک رو باز کرد و حرفاش رو زد... حرف خیلی از دخترهایی هست که منتظر جواب های دیگران هستن که بگن کار درستی کردی...
    اگه به همین صورته که من ادامه نمیدم و وقتتون رو نمیگیرم... اگه نه، زحمتی دارم براتون که به چند تا سوال من جواب بدید...
    از حرفاتون اینو برداشت کردم که تجربه اولتون بوده یا حداقل اینطور گفتید... درسته؟
    خودتون بگید که هدفتون از ایجاد این تاپیک مشورت هست یا دلداری؟
    گفتید قصدتون ازدواج بوده.... بعد از 3 سال دوستی خانواده هاتون اطلاع داشتن؟
    اگه مایلید سن جفتتون رو بگید...
    حالا دو نکته هست که گفتنش شاید خالی از احترام همدلی براتون نباشه...
    اول اینکه از همین الان به خودتون بگید من چیزی که آفریده شدم رو دوست دارم و چیزی که میتونم تغییر بدم رو تغییر میدم...
    دوم اینکه دست گذاشتن روی نقطه ضعف همیشه برای کم ارزش جلوه دادن طرف مقابل نیست و گاهی مثال یک آیینه هست که جان داره و داره حرف میزنه... چیزی که همه ی ما بهش احتیاج داریم تا زندگی بهتری برمبنای رفتار اجتماعی مون و همه ی مواردی که برش تاثیر گزاره، بسازیم...
    سوم اینکه ازتون انتظار دارم واقع بین باشید... شما گفتید فکر میکردید اگه کسی رو دوست داشته باشی باید ایرادهای ظاهری رو نبینی... خوب این با دوست داشتن کورکورانه چه تفاوتی داره حرفتون... امیدوارم منظورتون این باشه که ایرادهای ظاهری اولویت نباید باشه نه اینکه اصل نباشه...
    در آخر اینکه ببخشید من یه پسرم و دخالت کردم... فرموده بودید که از پسرا بدتون میاد...
    سلام اولا ممنون که به تاپیک ام سر زدید. اول به سوالاتتون جواب می دم من 22 و ایشون 26 سالشونه. ایشون قصد ازدواج داشتند حالا شاید بگید شما چی؟ من نمی دونستم تصمیم ام چیه فقط می دونستم دوستش دارم یا بهتر بگم شده بود جزیی از زندگیم و وابستگی بود یا دوست داشتن چون نمی تونم بیان کنم احساسی که به ایشون داشتنم رو. ولی این دلایلم بر می گرده به استارت رابطه مون چون اما تو دنیای مجازی آشنا شده بودیم و من نمی خواستم بیرون بکشه رابطمون یا بهتر بگم جدی نبودم تو این روابط خلاصه بعد از 6ماه ما همدیگر و دیدیم و رابطه مون کم کم جدی تر شد تا به اینجا رسید. حالا واسه همین حرف ایشون بهم برخورد که ایشون من و از اول ندیده بودن که بگم از ظاهرم خوششون اومده به خاطر همین حرفشون بهم برخورد. چون اگه از اول رابطه من ودیده بودند می گفتنم ایشون من و اینطوری قبول کرده! و بیشتر از این ناراحتم که آدما تو مقایسه ظواهره قضیه رو مقایسه نمی کنند و منم ازشون این مقایسه رو نخواسته بودم چون ما در مورد رفتار حرف می زدیم. حرفم اینه: آدما هر کسی و به خاظر خودش بخوان نه بخاطر ظواهر. موقعیت خانواده. پول پدر (مخصوصا این مورد بیشتر در مورد دختر خانم ها صدق می کنه) چون دیگه آقا پسرها الان دنبال دختران پول دارند... کسی که به رفتار و ظاهر من ایراد بگیره پس به نظرتون قصدشون از این ازدواج چی می تونه باشه؟!!!
    ویرایش توسط Darya5 : پنجشنبه 16 خرداد 92 در ساعت 10:32

  12. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم همدردی برای تداوم دوستی دختر و پسرا مشاوره نمیده .

    اگر پسر قصدشون ازدواج هست ازشون بخواهید که با خانواده حضوری تشریف بیاوردن خواستگاری ، تا تکلیف شما هم مشخص شه .

    برای جوش های صورتتون هم تا حالا دکتر بهتون قرص های راکوتان دادن ؟ مصرف کردید ؟ من خودم یک مدت 2 ماهه چندین سال پیش استفاده کردم ، تمام جوش های صورتم رفت و الان 10 ساله که دیگه صورتم جوش نزده .

  13. کاربر روبرو از پست مفید tamanaye man تشکرکرده است .

    toojih (پنجشنبه 16 خرداد 92)

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    دریای خانم عزیز، بعضی از واقعیتها هست که باید پذیرفت. اینکه نوشتین:
    حرفم اینه: آدما هر کسی و به خاظر خودش بخوان نه بخاطر ظواهر. موقعیت خانواده. پول پدر (مخصوصا این مورد بیشتر در مورد دختر خانم ها صدق می کنه) چون دیگه آقا پسرها الان دنبال دختران پول دارند... کسی که به رفتار و ظاهر من ایراد بگیره پس به نظرتون قصدشون از این ازدواج چی می تونه باشه؟!!!
    واقعا اینطور نیست. در اکثر موارد یکی از فاکتورهای مهم پسرها در مورد دخترها ظاهرشونه. شما به جای اینکه به این حرفها فکر کنی که باید پسرها به خاطر خودشون دخترا بخوان و نباید ظاهر اینقدر تاثیر بزاره،.... از من به عنوان بردار بزرگتر اینرو بپذیر که بهترین کاری که میتونی بکنی اینه که بری ظاهرت رو بهتر کنی. این آقا هم احتمالا این حرفها توی این مدت توی دلش بوده و داشته صبر میکرده که ببینه تو آیا اقدامی برای بهتر شدن صورتت میکنی یا نه که دیده تو کاری که به نتیجه برسه رو انجام ندادی و حتی احتمالا رفتی سراغ این حرفها که ظاهر نباید مهم باشه و اینجور چیزها که دیگه کامل هم خودت راحت باشی و هم خیال اونرو راحت کردی.
    خلاصه اینکه حتما ظاهر مهمه اینرو هیچ وقت فراموش نکن و در مورد این آقا هم به نظر من فعلا کاری به کارش نداشته باش تو به خودت برس و اگر هم زمانی برگشت باید حسابی منت کشی کنه !! این برای خانمها خیلی مهمه اگه میخوای که زندگی خوب و شادی داشته باشی. اگر هم که قصدت فقط ازدواجه که بگن شوهر کرد که قضیه فرق میکنه.



  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 شهریور 92 [ 12:44]
    تاریخ عضویت
    1392-3-15
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    204
    سطح
    4
    Points: 204, Level: 4
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط tamanaye man نمایش پست ها
    عزیزم همدردی برای تداوم دوستی دختر و پسرا مشاوره نمیده .

    اگر پسر قصدشون ازدواج هست ازشون بخواهید که با خانواده حضوری تشریف بیاوردن خواستگاری ، تا تکلیف شما هم مشخص شه .

    برای جوش های صورتتون هم تا حالا دکتر بهتون قرص های راکوتان دادن ؟ مصرف کردید ؟ من خودم یک مدت 2 ماهه چندین سال پیش استفاده کردم ، تمام جوش های صورتم رفت و الان 10 ساله که دیگه صورتم جوش نزده .

    ممنون بابت راه کاری که دادین . من رابطمو تموم کردم چون اگه واقعا دوستم داشت بعده 3 سال این و نباید می گفت. قرص هایی که گفتید هم یه مدت استفاده کردم ولی بعده 1 سال باز صورتم جوش زده ولی باز کمتذه و نامحسوس تر .
    در مورد اینکه گفتید ظاهر مهمه منم موافق ام من دختر جذابی ام و از خدا راضی ام تنها مشکل ام جوش های صورتم که اونقدرهام زیاد نیست ولی باز رو اعتماد به نفس ام تاثیر گذاشته. چون بعد از 3 سال این جسارت و به خودشون دادن و گفت این من و نارحت می کنه اگه اینا براش ون مشکل ساز بود می تونستند همون سال اول تموم کنند اینه که من و ناراحت کرده. وگرنه ظواهر همیشه نسبی بوده و نظرها متفاوت می تونه باشه. می خوام بگم واقعا دیگه دوست داشتن واقعی نداریم.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 خرداد 94, 14:00
  2. ده راه برای کاهش ریسک طلاق
    توسط بالهای صداقت در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 27 بهمن 90, 11:07
  3. مقایسه کردن ممنوع!( یا چطور بیاموزیم خود را با دیگران مقایسه نکنیم!)
    توسط آویژه در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 14 آذر 90, 22:00
  4. مقایسه کردن زبادی و تاثیر پذیری مخرب
    توسط sepi در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: سه شنبه 18 مرداد 90, 02:04
  5. نبود مهریه و ریسک های آن
    توسط pupak1360 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 تیر 90, 14:29

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.