ازنگاهای بی اقدام همکلاسیام خسته شدم!!!!!!!!!!!

[nikafarid]

سلام دوستان من به اشتباه تو تاپیک یکی از دوستان موضومو مطرح کردم....تو تاپیک چطور بفهمم دوسم داره...........من نیک افریدم ممنون میشم ص اخر اون تاپیکو بخونید و کمک حالم شیدو تو همین تاپیک حرفامونو ادامه بدیم...باتشکر

- - - Updated - - -

• سلام دوستان عزیز من تازه امروز این سایتو پیداکردم.....مطالبتونم خوندم خوشحالم میکنید نظراتونو بگید...........من دختردانشجوییم 22سالمه و از یکی از پسرای کلاسم خوشم اومده نه بخاطر تیپ و قیافش فقط بخاطر حالت مردونه ای که داره و مثل خیلی از پسرای کلاسمون اهل جلف بازی و کارایی نیس که بخواد کسیو جلب کنه. اونم با رفتار و اداهای زننده!!!!..راستش خودمم اهل دوستی واین جور چیزا نیسم و به این معتقدم که اون شخص باید پیش قدم شه و بهشم مصرم ولی خب ...جالبه من تابحال از هیچ پسری خوشم نیومده بود اینم درحدعشق نیس که بگم خ بهش فک میکنم نه..فقط خ دلم میخواد حسشو نسبت به خودم بدونم .
  
  - - - Updated - - -
  
  این حس کنجکاوی من نسبت بهش وقتی اوج گرفت که متوجه نگاهاش شدم...وقتی سرمو بالا میگرفتم زودی نگاشوبرمیداشت و این بارها تکرارشد...کم کم تو ردیف من میشست درحالی که جا واسه نشستن زیادبود...کنارمن با یک صندلی فاصله!!!!!!!!!!!!!طوری که خ سمت صندلی خالی بینمون برمیگشت و برگه و کیفشو میذاشت و ی نیم نگاهی میومد..راستش من با اینکه دلم میخواست ببینمش ولی به خودم اجازه این کارارو نمیدم...ینی بهتون بگم وقتی نزدیک من میشینه خ شاده و بلندمیخنده مخصوصا وقتی استاد جو کلاسو شادمیکنه میخنده و ب سمت من برمیگرده.....نمیدونم شای اینا اصن دلایل خوبی نباشه...ولی خب من حسمو گفتم براتون...بعضی وقتام اصن حوصله شو ندارم همش فک میکنم ممکنه اشتباه کنم و نگاش نمیکنم ولی .....بعضی وقتام میگم نیکی توهم نزن و واقعیت نگر باش ولی خب...............
  
  - - - Updated - - -
  
  یکی از دوستام ازم خواست جزوه ای رو ازش بگیرم چون اون این جزوه رو داشت.....درضمن من بگم این حسو نگاهو من به هیچکدوم از دوستام نگفتم>>>>>منم این فرصتو دیدمو بعد تعطیلی کلاسم اونم داشت میرف تو راهرو صداش کردم و وایساد ولی شرو کرد ب اگوشی ور رفتن حتی سرشم بلند نکرد منم منتظر شدم صحبتش باگوشی تموم بشه بعدحدود5دق درحالی ک وایساده بودو جابجامیشد درحالی باگوشیش ورمیرفت ولی مکالمه ای نبود داشت میرف.....من بهت زده موندم برم یا ادامه بدم....اصن متوجه کارش نبودم..اصلا...دوباره صداش کردم و گفتم یبار صداتون کردم ومنتطر شدم حرفتون تموم شه اون فقط مث.....نگام کرد نه معذرت خواس بابت کارش.. منم خ مودبانه و ااروم بابت جزوه بهش گفتم ک بجه ها خواستن بیام ازتون بگیرم اونم گف برام میاره....بغد جداشدیم
  
  - - - Updated - - -
  
  یکی از دوستام ازم خواست جزوه ای رو ازش بگیرم چون اون این جزوه رو داشت.....درضمن من بگم این حسو نگاهو من به هیچکدوم از دوستام نگفتم>>>>>منم این فرصتو دیدمو بعد تعطیلی کلاسم اونم داشت میرف تو راهرو صداش کردم و وایساد ولی شرو کرد ب اگوشی ور رفتن حتی سرشم بلند نکرد منم منتظر شدم صحبتش باگوشی تموم بشه بعدحدود5دق درحالی ک وایساده بودو جابجامیشد درحالی باگوشیش ورمیرفت ولی مکالمه ای نبود داشت میرف.....من بهت زده موندم برم یا ادامه بدم....اصن متوجه کارش نبودم..اصلا...دوباره صداش کردم و گفتم یبار صداتون کردم ومنتطر شدم حرفتون تموم شه اون فقط مث.....نگام کرد نه معذرت خواس بابت کارش.. منم خ مودبانه و ااروم بابت جزوه بهش گفتم ک بجه ها خواستن بیام ازتون بگیرم اونم گف برام میاره....بغد جداشدیم
  
  - - - Updated - - -
  
  حالا روزی که بایدجزوه هارومیاورد اورد ولی من هرچی منتطرشدم که بیاره نداد!!!!!!!!!!!اصن موندم خدایا من چ کاربدی مرتکب شدم ک این بی احترامیو دیدم....حتی ی همکلاسی سادم میتونس بساره برام...واقعیتش منم بهم برخورد و اصن ازش نگرفتم!!!!!!!!کارمنو چطورمیبینید؟اشتباه کردم؟تو این موندم خودمم که میگم من کاردرستی کردم...جالبه بعضی اوقات کنارمن میشینه ولی اصن از جزوه چیزی نمیگه!!!!!!!!تعجب اوره...فک نمیکردم همچین ادمی باشه...شما چی میگید؟
  
  - - - Updated - - -
  
  نگاهاش تو خلوت تو راهرو و محوطه زیاده ولی تو کلاس اگه کنارم نشینه ب روی خودشم نمیاره...همه اینارومیفهمم ولی رفتاراش متناقضه و اذیت میشم...
  
  
  
  
  
  
  
  لطفا نظراتتونو بگید من منتظرم...................بگید
  
  
  
  
  
  

[sahars]

منم عین همین تجربه رو داشتم که هم کلاسیم دقیقا تو ردیف من مینشست و این چیزا...بعد چند وقتم پیشنهاد آشنایی بیشتر داد...

بخ نظرم اگه محل نذاری خودش میاد پیشنهاد میده...:d

[nikafarid]

اما سحر جان وقتی ی جزوه ساده رو بهم نداد اصن شک میکنم به این حالتاش چه برسه آشنایی بیشتر.............فک میکنی چرا نداد؟

[sahars]

کاش جزوه ازش نمیخواستی...فکر میکنم فهمیده توام یه حسی داری...پررو شده...(با عرض معذرت)پسرا زیاد جنبه ندارن وقتی بفهمن یکی دوسشون داره از خود بیخود میشن!!
البته شاید جزوش یه مشکلی داشته واسه همین نداده...مثلا شاید تو جزوش شعری چیزی نوشته یا کثیف بود(مثلا چایی ریخته روش!!!);)

در حالت عادی پسرا معمولا جزوه میدن

[nikafarid]

نه سحر جان از جلوم ردمیشد چندبار...جزوه هاشو همشم اورده بود تو تقویمش گذاشته بود اتفاقا اون روز اوردن جزوه >پشت من نشسته بود و از جزوه حرف میزد و دوستاشم بابت اینکه اون این جزوه هارو داره و به اونام بده بلند حرف میزدن..........برام خ عجیب بود که نداد.......منم ازش نخواستم.........باورکن وقتی ازش خواستم که بیاره خ مودبانه و متین خواستم...منم البته فهمیدم که پررو شده...........ولی دلیل ندادنش خ بچگانس چایی و تمیز نبودنش...حداقل نمیتونست بیاد بگه مشکل جزوش مثلا چیه؟؟!!!منم ازاون روز اصن محلش ندادم نگاهاش بهم زیاد شده بود ولی نگاش نمیکردم.........ولی اخرش چی نباید بفهمم حسشو یا بیخیال شم؟!نگاهاش بی کلامه و اذیت میشم

[sahars]

ینی شما که جزوه خواستی اون گفت نه نمیدم؟

[nikafarid]

فک میکنم تو رابطه ی همکلاسی معمولی حتی این راه بد و زننده ای نیس........ولی با این کارش کلا حس بدی بهش پیداکردم......پیش خودم میگم اگه اون حس واقعی داشت با ی جزوه راه اشنایی بیشترو وامیکرد اگه حس همو داشتیم و اگاه بودیم نه اینکه اینکارو بکنه ومنتظرشه من بیام بگم جزوه رو بدین!!!حتی از ادبم به دوربود کارش ولو هییییییییییییییییییییییچ حسی بهم نداشت...درست نیس؟؟؟

- - - Updated - - -

نه من ازش جزوه خواستم گف میارم براتون .حتی گفت دقیقا کدوموبیارم.؟!..من دیدم نیاورد بهم نداد اون روزی که اورده بود..علیرغم اینکه اورده بود ازش نگرفتم!!!!!!!!!

- - - Updated - - -

ینی کارمنو درست تعبیر نمیکنید؟؟آخه خ حس بدی بود چون اگه تاپیک اولموبخونید میبینید باراولی که اومدم صداش کردم بابت اوردن جزوه حتی جواب منو نداد فقط ایستاد!!!!!!!!!!و مشغول گوشیش شد..........ااصلاهم باورم نمیشه که نشنیده صدامو وگرنه داشت میرف یهو وایساد چون من ازپشت صداش کردم.......براهمین چون دیدم جزوه هارو هم روز بعد اورد و نمیده ازش نخواستم.................

- - - Updated - - -

جالبه رو زبعدم نزدیکم نشستو هیچ حرفی از جزوه نزد!!!!!!!!این حالتاش واقا اعصاب خردکنه..........

[sahars]

آره کارش اصلا درست نبوده...یک جزوه میتونست راه آشناییو باز کنه...
سعی کن فکرتو درگیرش نکنی...
حالا من یه چیزی میگم ولی اصلا به خودتون نگیرید چون به ذهنم اومد گفتم شاید به دردتون بخوره...

من یک دوست دارم دوران دانشگاه خییییلی به یک پسر علاقه مند بود(اینم بگم دختر خیییلی مغروری بود )اولین بارش بود که از کسی خوشش میومد...همه دختر های کلاسم بهش میگفتن که این پسره عاشقته...تا جایی که شبا اونقدر مارو تو سلف نگه میداشت تا پسره بیاد شام بخوره و همو ببینن...
عکس های پسره رو نگاه میکردو این حرفا...حرف دخترهای دیگه ام که میگفت این پسر دوستت داره روش اثر کرده بود دیگه فکر میکرد دوستش داره...دو سه ترم بعد پسره اومد به دوست صمیمی این دوستم یه نامه داد که توش کلی ابراز علاقه کرده بودو نوشته بود من دو ساله عاشقتمو ازین حرفا(یعنی معلوم شد که این پسره عاشق دوست این دختر بوده نه خودش)...خلاصه دختره خیلی غرورش شکسته شد دوستیشونم بهم خورد

اینو صرفا به این خاطر گفتم چون این خاطره به ذهنم رسید...

ولی در مورد شما به نظرم زیاد خودتونو درگیر نکنید...خودش بالاخره یه اقدامی میکنه...مثل یک مرد محکم باشید...به عقیده من غرور یک دختر 100 تا مردو به زانو در میاره

[deniz90]

سلام اين اتفاقا تو دوران دانشگاه خيلي عاديه و برا هر دختر و پسري اتفاق ميوفته. مي دونيد چون شما از ايشون خوشتون مياد تو هر نگاه و حركت ايشون دنبال معني براي خودتون مي گرديد. حالا عزيزم من نمي خوام نااميدتون كنم فقط مي خوام اين و بگم با حرف سحر جان موافقم اگه ايشون از شما خوشش بياد حتما از يك راه منطقي اين و با شما مطرح مي كنه ولي شمام زياد فكرتون رو درگير نكنيد و انتظار پيشنهاد از ايشون رو نداشته باشد تا اگه اين اتفاق نيوفتاد ناراحت بشيد. همون روال عادي كاراتون رو تو دانشگاه دنبال كنيد و مثل يه دختر خانم نجيب رفتار كنيد تا ايشون هم حساب ببرندو توجهتون رو از اون آقا دور كنيد تا حتي متوجه اون نگاها هم نباشيد.

[nikafarid]

ممنون دنیز..اتفاقا منم همین روشو بکارگرفتم..اگه قبلا نگاهی بود و منو بخودش میگرف ازاون روز به بعد اصلا درموردمن اتفاق نمیوفته درحالی که درمورد اون ادامه داره......وااااااااااااااااا اااای سحر خدانکنه...........

- - - Updated - - -

البته من راجع به این موضوع و نگاهاو رفتاراش به دوستمم چیزی نگفتم.........حتی دوستم ازاینکه من رفتمو ازش جزوه خواستم که بیاره خبرنداره.......اخه اصن اینارو با دورو بریام مطرح نمیکنم..........

- - - Updated - - -

اره دنیز من تو این زمینه ها واقع نگرم اگرم ی لحظه ای به دورازخودم فکر کنم دوباره به خونه اولم برمیگردم......دقیقا همین کارو پیش میگیرم.......اخه برامن اولین باری نیس که پیش میاد این نگاها و لبخندا ولی بییییییییییییی اقدام...........بعضی وقتا خ بهم میریزم که چرامن؟؟ودلیلشم هییییییییییییییچ وقت نمیفهمم.....