به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 46

Hybrid View

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 شهریور 92 [ 07:03]
    تاریخ عضویت
    1392-3-11
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    125
    سطح
    2
    Points: 125, Level: 2
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 28 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با مرد متاهلی رابطه داشتم، اکنون که ازدواج کرده ام بازم دوباره به او وابسته شدم

    من 25 سالمه و 3 ساله که ازدواج کردم همسرم خیلی مهربون وفادار و با اخلاقه منو هم خیلی دوست داره البته اوایل مشکل داشتیم اما الان مشکلی نداریم. من قبل ازدواج با همسرم با یه مرد متاهل که 12سال ازم بزرگتر بود دوست بودم علاقه چندانی بهش نداشتم اما خیلی با محبت بود و همسر خوبی نداشت اینو خودم فهمیده بودم.بعد از 6ماه بیخیالش شدم و ازدواج کردم و دیگه ارتباطی با اون آقا نداشتم تا اینکه تو زندگیمون به یکسری مشکلات برخوردیم و از اون کمک خواستم همه ی مشکلاتمونو در عرض چندماه حل کرد به خصوص مشکلات مالی و حتی شغل! در حال حاضر 3ساله همسرم باهاش دوسته خونمون میاد اما من با زنش ارتباطی ندارم و توی تمام این 3سال منو و همسرم رو خیلی کمک کرد اما دور از چشم همسرم مدام به من زنگ میزد اس ام اس میداد خیلی سعی میکردم فاصله بگیرم اما چون خیلی کمکمون کرده بود دلم نمیخواست ناراحتش بکنم حالا به خودم اومدم و میبینم به شدت بهش علاقه مند شدم احساس میکنم نمیتونم ازش دل بکنم دارم روانی میشم زندگیم داره از هم میپاشه خیلی سرد شدم همش به اون فکر میکنم هروز باید باهاش صحبت کنم وگرنه مریض میشم همسرم رو خیلی دوست داشتم الانم دوسش دارم اما اون آقا رو بیشتر از هرکسی دوست دارم خودشم فهمیده که من خیلی دوسش دارم . اما میخوام این حس رو دور بندازم اما چون همسرم خیلی ازش تو خونه تعریف میکنه خیلی برام سخته تو رو خدا منو راهنمایی کنید....

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 تیر 99 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    7,727
    سطح
    58
    Points: 7,727, Level: 58
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 100 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظرم اون آقا خیلی نامرد تشریف دارن که به قصد کمک وارد یه خونه میشن ولی با خانم خونه وارد رابطه میشن. شما هم بهتره رابطه تون رو کاملا با اون آقا قطع کنین چون نامردی در حق همسرتونه شما 2تا دارین از اعتماد همسرتون سواستفاده میکنین.
    رابطه تون رو باهاش قطع کنین بهش بگین که همسرتونو بیشتر از هر کسی دوست دارین(حتی اگه دروغه بازم اینو بهش بگین) و بهش بگین که دوست ندارین دیگه به خونه شما بیاد. نگران ناراحتی اون نباشین باور کنین زندگی شما خیلی از ناراحتی 2 روزه اون مهمتره

  3. 9 کاربر از پست مفید tati تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (سه شنبه 22 مرداد 92), asemani (شنبه 11 خرداد 92), mohammad6599 (چهارشنبه 09 مرداد 92), mylife (دوشنبه 20 خرداد 92), rozaneh (یکشنبه 12 خرداد 92), tamanaye man (یکشنبه 12 خرداد 92), unknown girl (دوشنبه 13 خرداد 92), کامران (یکشنبه 12 خرداد 92), شمیم الزهرا (شنبه 11 خرداد 92)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    سلام. اولا که تو ارسال بعدیتون یه عنوان مناسب بگید که مسئولین عوضش کنن. چون هم ارسال پاسخ در تاپیک هایی که عنوان مبهم دارن ممنوعه ، هم اینکه تاپیکتون جلب توجه نمی کنه .
    هرچند که با موضوعی که مطرح کردید فکر می کنم یه موضوع جنجالی بشه .
    عنوان پیشنهادی من اینه :
    با وجود همسرم علاقه مند به مردی شدم که قبل از ازدواج باهاش دوست بودم ( وای که این موضوع چقدر داره تکرار میشه )

    به نظر من اول تو تاپیک ها بگردید و موضوعات شبیه به موضوع خودتون رو پیدا کنید و بخونید و از راهنمایی ها استفاده کنید.
    دوم اینکه ارتباطتون رو به یکباره با این آقا قطع کنید .

    اما خدایی من موندم. نمی خوام سرزنش کنم . اما واقعا این چه کاری بود که کردی ؟؟؟؟؟ با یه مرد متاهل که دوست بودی که این کارت کلا خطاست.
    خدا رحم کرد و نجاتت داد و ازدواج کردی .
    باز دوباره به سمتش برگشتی برای گرفتن کمک !!!!
    ارتباط خانوادگی ام برقرار کردی !!!!
    تازه دور از چشم شوهرت هم ارتباط جداگانه ای برقرار کردی !!!
    برای اینکه ناراحت نشه ارتباطت رو بیشتر هم کردی !!!!

    نتیجه اش این شده . علاقه مندی به اون مرد

    این علاقه زندگی تو رو تباه خواهد کرد. شک نکن. تا دیر نشده بجنب و ریشه های این علاقه رو بسوزون و خشکش کن.

    - - - Updated - - -

    پستم با پست خانم تاتی همزمان شد.
    ضمنا داری زندگی چهار نفر رو داغون می کنی. خودت ، همسرت ، اون مرد ، همسرش و زندگی خانواده هایی که از هم پاشیده میشه بابت این موضوع

  5. 6 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 14 خرداد 92), rozaneh (یکشنبه 12 خرداد 92), tamanaye man (یکشنبه 12 خرداد 92), tati (شنبه 11 خرداد 92), unknown girl (دوشنبه 13 خرداد 92), کامران (یکشنبه 12 خرداد 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 شهریور 92 [ 07:03]
    تاریخ عضویت
    1392-3-11
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    125
    سطح
    2
    Points: 125, Level: 2
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 28 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوب بگید چطوری این حس رو ازبین ببرم خودمم دارم عذاب میکشم من تابه این سن یه همچین حسی نداشتم

  7. کاربر روبرو از پست مفید barfi تشکرکرده است .

    **سهیل ** (سه شنبه 22 مرداد 92)

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    این طوری باید به خودت کمک کنی که همه راههایی که رفتی رو برگردی.
    فکر نکن ساده است. باید کلی سختی بکشی.
    اولین قدم تصمیم گیریه . که زندگیت رو حفظ کنی
    گام دوم اینه که به این مرد بگی همه چی بین شما تمومه و نمیخوای زندگیت رو از دست بدی و تمام ارتباطاتت رو باهاش قطع کنی
    گام بعد هم اینه که از تکنیک های توقف فکر و فراموشی استفاده کنی تا بتونی کم کم فراموشش کنی.
    اما قبل از همه اینا با خدای خودت درد و دل کن. ببین که چقدر داری از اعتماد شوهرت سوء استفاده می کنی. از خدا طلب بخشش کن. به عمق زشتی کارت نگاه کن تا قدرت تصمیم گیری در تو پدید بیاد.
    موفق باشی

  9. 3 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    rozaneh (یکشنبه 12 خرداد 92), tamanaye man (یکشنبه 12 خرداد 92), کامران (یکشنبه 12 خرداد 92)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array

  11. 6 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    mohammad6599 (چهارشنبه 09 مرداد 92), rozaneh (یکشنبه 12 خرداد 92), کامران (یکشنبه 12 خرداد 92), قاصدکی در باد (یکشنبه 12 خرداد 92), نگاه (یکشنبه 12 خرداد 92), شمیم الزهرا (شنبه 11 خرداد 92)

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 تیر 99 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    7,727
    سطح
    58
    Points: 7,727, Level: 58
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 100 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    برفی عزیز من کارشناس نیستم و نمیدونم چطور احساستون رو بهش از بین ببرین مطمینم کارشناس ها و باتجربه تر های تالار میان و کمکت میکنن. ولی از این مطمینم که همونطور که آسمانی هم گفت هر چه زودتر و به صورت کامل رابطه ت رو با اون آقا قطع کنی. بهتره برای قطع رابطه هم چیزی به همسرت نگی نمیخوام فلانی بیاد خونه مون چون ممکنه شک بکنه به خود اون آقا بگو دیگه نمیخوای ببینیش بهش بگو رابطه تون از اول اشتباه بوده و بهتره تموم شه

  13. 4 کاربر از پست مفید tati تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (سه شنبه 22 مرداد 92), asemani (شنبه 11 خرداد 92), rozaneh (یکشنبه 12 خرداد 92), کامران (یکشنبه 12 خرداد 92)

  14. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    امیدوارم زودتر عنوان تاپیکت رو عوض کنن. چون خیلی گنگه و کسی بهش توجه نمی کنه .

  15. 2 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    rozaneh (یکشنبه 12 خرداد 92), کامران (یکشنبه 12 خرداد 92)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 تیر 93 [ 21:39]
    تاریخ عضویت
    1392-3-02
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    872
    سطح
    15
    Points: 872, Level: 15
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 75 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من یه تزی دارم واسه خودم..شاید زیاد منطقی یا تاثیر گذار نباشه..اما شما با خودت فکر کن که الان 25 سالته..شوهر و زندگیتو داری..و خداروشکر زندگی خوبیم داری.پس تکلیف خودتو آیندت معلومه..نصف مشکل مجردها که اینجور روابطی که میدونن فایده ای نداره رو ادامه میدن ترس از تنهائیه..اینکه ممکنه بعد از این آقا شاید شخص دیگه ای تو زندگیم نیاد..یا اینکه بیاد و اوضاعم از این بدتر بشه..اینه که بخاطر علاقه شدید و همچنین ترس از تنهائی و سرنوشتی که معلوم نیست اون رابطه رو ادامه میدن..حالا شما ببین مشکل دوم رو نداری.زندگی و آیندت معلومه و ترس از تنها شدن نداری..فقط میمونه علاقت که مسلما تموم کردن سختیهای خودشو داره و یه دورس که باید طی بشه.
    شما تصور کن که این رابطه رو تموم نکنی..و روزی شوهرت متوجه این رابطه بشه..میدونی چه اتفاقی میفته؟یا خدای نکرده کارت به طلاق میکشه و زندگی که توش هیچ مشکلی نداری نابود میشه..یا اینکه باهات به زندگی ادامه میده و دیگه بهت اطمینان نمیکنه..و اینجوری زندگیت جهنم میشه
    رابطتو با اون آقا(علیرغم سختیها) قطع کن..فکر کن اصلا اون رهات کرده..میدونم این علاقه باعث شده از شووهرت دور شی.تا مدتها هم همینطوری میمونی..اما سعی کن هروقت میخوای به اون آقا فکر کنی فکرتو مشغول شوهرت کنی.شاید این فکر هیچ جذابیتی واست نداشته باشه..اما یه مدت تمرکزتو بذار رو شوهرت...مطمئن باش فکر اون آقا از سرت میفته..فقط دست دست نکن..مثل یه دندون خراب که نری بکشیش و بذاری به درد بیفته بعد اقدام کنی..زودتر از اون آقا جدا شو و بدون هیچ کدوم از این آدمای نامرد جای شوهری که زندگیشو پات گذاشته نمیگیرن

  17. 9 کاربر از پست مفید dokhtare_asemoon تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (سه شنبه 22 مرداد 92), del (سه شنبه 14 خرداد 92), mohammad6599 (چهارشنبه 09 مرداد 92), rozaneh (یکشنبه 12 خرداد 92), tamanaye man (یکشنبه 12 خرداد 92), unknown girl (دوشنبه 13 خرداد 92), کامران (یکشنبه 12 خرداد 92), یلدا68 (دوشنبه 13 خرداد 92), نگاه (یکشنبه 12 خرداد 92)

  18. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 اسفند 92 [ 21:26]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    محل سکونت
    زیرطاق کبود
    نوشته ها
    226
    امتیاز
    1,316
    سطح
    20
    Points: 1,316, Level: 20
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    104

    تشکرشده 162 در 83 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام با نظردخترآسمون موافقم هروقت خواستی بهش زنگ بزنی شماره شوهرت روبگیر اس ام اس هاروبرای شوهرت بفرست(حتی دندون خراب)درمونش کنار انگشت شسته که اگه رگ کنارانگشت شستت روماساژبدی درددندونت میافته)چاره این کارهم نزدقلب وروح خودته اگه این دوتاروسرشارازشوهرت کنی اون آقامحومیشه شبها بجای اینکه پتوروبکشی سرت وپشتت روبه شوهرت کنی تابه اون آقای بی ارزش فکرکنی بچرخ سمت شوهرت ومحکم بغلش بگیروببوسش

  19. 6 کاربر از پست مفید نگاه تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (سه شنبه 22 مرداد 92), baran888 (یکشنبه 20 مرداد 92), rozaneh (یکشنبه 12 خرداد 92), tamanaye man (یکشنبه 12 خرداد 92), کامران (یکشنبه 12 خرداد 92), یلدا68 (دوشنبه 13 خرداد 92)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:10 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.