با این عذاب وجدانی که بهم وارد می کنه ، چیکار کنم ؟

[asemani]

سلام دوستان
این تاپیک قبلی منه
http://www.hamdardi.net/thread-28113.html
من در نهایت تصمیم گرفتم که جواب قطعی منفی رو به علت ریزنگری ها ، حساسیت ها ، سیاست مدار بودن و .... بدم و همین کار رو هم کردم .
اما نتیجه این جواب عذاب وجدانی که هر روز و هر روز از جانب ایشون به من وارد میشه . عذاب وجدانی که واقعا روحم رو خسته کرده و انگیزه ام رو به درس و کار و زندگی و .... از دست دادم .

نمونه هایی از پیام های ایشون :
خودت بریدی و دوختی ، منم حقی داشتم این وسط
مطمئنم دیگه کسی مثل من تو رو دوس نخواهد داشت
بی توجهی تو این بلا رو سرم آورد
حالم خوب نیست باهام این کارو نکن
منم دیگه با خودم لج می کنم
امسال کنکور شرکت نمی کنم، به حرف کسی ام گوش نمیدم
دیگه به هیچ زنی اعتماد نمی کنم
تو اگر حمایتم می کردی امسال کنکور (ارشد) شرکت می کردم
می ترسم تصمیمات اشتباهی بگیرم. تو باعث شدی آدم خطرناکی بشم
تو با من بد کردی ، منم با خودم بد می کنم
خدایا منو بکش خلاصم کن
تو با جواب ردت مسیر زندگی منو عوض کردی
کاری کردی از خودم متنفر بشم ، دیگه هیچی برام مهم نیست. مهم تر از همه خودم
اگه جواب ندی خودت مقصری برای اتفاقات غیر قابل جبرانی که می افته

ضمنا نمی تونم گوشیم رو خاموش کنم یا خطم رو عوض کنم. چون خط کاری منه .
من چیکار کنم؟

- - - Updated - - -

و این یکی : چه حسی داری از این که به هدفت رسیدی ؟
و هزار تا مورد شبیه این

[sahars]

منم یکیو داشتم که میگفت جون تو به من جواب رد دادی کنکور قبول نشدم...تو منو بدبخت کردیو ازین حرفا
ولی من عین خیالم نبود...چون هر کسی مسئول خودشه...من فقط چون ازش خوشم نیومد و بهش حس خوبی نداشتم گفتم نه...زور که نیست به نظرم بذار هر چی دلش میخواد بگه...اصلا عذاب وجدان نداشته باش

[zendegi-sabz]

سلام ..
اول اینکه کار خوبی کردین بهم زدین ...
چون اگه بهم نمیزدین صد در صد در اینده به مشکل میخوردین
والا این جوری که میگین دوتا راه بیشتر نمیمونه
1- چاره ای نیست باید تحمل کنی . (فوقش حد اکثر یه ماهه دگه اس بده بعدش خسته میشه ول میکنه .)
ولی حتی یک بار هم جواب ندین .
چون با یه بار جواب دادن هم اون ول کن نیست و وهم بیشتر میاد طرفتون و هم بعث ناراحتی بیشتر شما میشه .
2- اگه گوشیتون پشتیبانی کنه ..میتونین شمارشو بلاک کنین .(الان بعضی گوشیها این قابلیتو دارن)

[قاصدکی در باد]

عزیز خوبه که خودت میدونی ایشون با این پیامها قصد داره به شما عذاب وجدان بده .
هیچ عاشقی رنجش معشوقش رو نمیخواد. بهتره قبل از باز کردن متن کامل پیامها پاکشون کنی...

[sayeh_m]

اس ام اس هاشو بدون اینکه بخونی دیلیت کن...این تصمیمی بوده که تو با منطق و فکر گرفتی، بنابراین دیگه بهش فکر نکن و عذاب وجدان هم نداشته باش...
بعد از یه مدت که ببینه جواب نمیدی خودش خسته میشه و ول میکنه...این یک دوره ی گذاراست...صبر داشته باش دوست من

پاسخ من با جواب قاصدکی در باد همزمان شد، هردو نظرمون یکی بود :)

[asemani]

تو تاپیک قبلیم علت ها رو گفتم
اما اگه بخوام یه دسته بندی ارائه بدم

- خیییییییییلی سیاست مدار بود و من ساده . گاهی حرفی رو که می زد و دو هفته بعد من متوجه میشدم منظورش چی بوده . الان هم مطمئنم پشت این حرفا قراره یه اتفاقی بیفته . نمی دونم اون اتفاق چیه . ولی با سیاستی که ازش دیدم می دونم یه چیزی این میون هست .
- خیلی جزیی نگر بود. از تو حرفها و کارای من یه چیزایی در می آورد که هنگ می کردم. انگار که با یه مامور آگاهی طرف بودم
- خیلی حساس بود. مدام در مورد رفت و آمدهام و دوستانم و خانوادم و .... سوال می کرد ( به صورت وسواسی )
- خیلی به خانوادش کمک مالی می کرد. به طوری که تماس می گرفتن و راااااحت می گفتن فلان قدر بریز به کارتم و پس دادنی هم در کار نبود.
اینا مواردی بود که باعث شد احساس خوبی نداشته باشم .

[zendegi-sabz]

تو تاپیک قبلیم علت ها رو گفتم
اما اگه بخوام یه دسته بندی ارائه بدم

- خیییییییییلی سیاست مدار بود و من ساده . گاهی حرفی رو که می زد و دو هفته بعد من متوجه میشدم منظورش چی بوده . الان هم مطمئنم پشت این حرفا قراره یه اتفاقی بیفته . نمی دونم اون اتفاق چیه . ولی با سیاستی که ازش دیدم می دونم یه چیزی این میون هست .
- خیلی جزیی نگر بود. از تو حرفها و کارای من یه چیزایی در می آورد که هنگ می کردم. انگار که با یه مامور آگاهی طرف بودم
- خیلی حساس بود. مدام در مورد رفت و آمدهام و دوستانم و خانوادم و .... سوال می کرد ( به صورت وسواسی )
- خیلی به خانوادش کمک مالی می کرد. به طوری که تماس می گرفتن و راااااحت می گفتن فلان قدر بریز به کارتم و پس دادنی هم در کار نبود.
اینا مواردی بود که باعث شد احساس خوبی نداشته باشم .

تمامی موارد درست(و به هم زدنت درست و به موقع بوده مخصوصا مورد 1و 3 خیلی خیلی کار خوبی کردی به هم زدی) به جر مورد اخر .
خانوادش هستن . برگ چغندر که نیستن
اگه من بودم میگفتن ماشینتم بفروش راحت میفروختم .
این همه خانوادش چی در اختیارش گذاشتن ناحقه بگه نمیدم .
مورد اخر ... مورد مناسبی برای به هم زدن نبود

[asemani]

تمامی موارد درست به جر مورد اخر .
خانوادش هستن . برگ چغندر که نیستن
اگه من بودم میگفتن ماشینتم بفروش راحت میفروختم .
این همه خانوادش چی در اختیارش گذاشتن ناحقه بگه نمیدم .
مورد اخر ... مورد مناسبی برای به هم زدن نبود

کمکی که نیاز باشه انجام بشه رو من اشتباه نمی دونم . و برعکس وظیفه یه پسر می دونم که تا جایی که خانوادش نیاز دارن کمک کنه .
اما آیا این به نظر شما درسته که خواهرش بگه من آرزو دارم تو شب عروسیم با کل فامیل دور شهر x رو دور بزنم ؟؟؟؟
بعد ایشون کلی ماشین اجاره کنن و با فامیلا دور شهر رو دور بزنن ؟ اونم تو همچین وضعیت اقتصادی مملکت ؟ اونم برای یه خانواده معمولی ؟ اونم وقتی تمام پول مراسم و جهزیه رو ایشون داده باشه ؟ اونم برای کسی که شغلش یه شغل معمولیه و دو شیفت کار می کنه تا خرج و دخلش به هم برسن ؟

منم یه دخترم. مثل خواهرش. منم هزار تا رویا و خیالبافی تو سرمه . اما فقط تو سرمه. منطقی نگاه می کنم. چرا باید این کارو کنم؟ که چی بشه ؟ حتی اگه همچین توقعی داشته باشم ، آیا باید از برادرم بخوام این کارو کنه برام ؟ که پولی رو که با چه زحمتی بدست آورده تو راه به این مسخرگی خرج کنه ؟
نه . من با این موضوعات مشکل دارم. ایشون اون قدر از این کارای مسخره کرده بود که وظیفه اش شده بود. حتی برادری که خودش کار می کرد وقتی نیاز به لپتاپ داشت تماس گرفت و مدل رو داد و ایشون خریدن براش. که چی ؟ درآمد خودش بیشتره . من این کار رو سواری دادن به بقیه می دونم. نه کمک کردن .

[شیدا.]

دلایل شما برای من قابل درک هست و فکر می کنم تصمیم درستی گرفتید.
شاید کمی دیر.
تنها گله ایشون می تونه این باشه که کمی طول کشید تا تصمیم بگیرید.


اما اصلا درست نیست که جواب بدید یا به سمت ایشون برگردید.
سر تصمیمت وایسا. بعد از یه مدت کوتاه می آد.

همین رفتار اخیرش را هم اضافه کن به بقیه دلایل رد کردنت.

[zendegi-sabz]

کمکی که نیاز باشه انجام بشه رو من اشتباه نمی دونم . و برعکس وظیفه یه پسر می دونم که تا جایی که خانوادش نیاز دارن کمک کنه .
اما آیا این به نظر شما درسته که خواهرش بگه من آرزو دارم تو شب عروسیم با کل فامیل دور شهر x رو دور بزنم ؟؟؟؟
بعد ایشون کلی ماشین اجاره کنن و با فامیلا دور شهر رو دور بزنن ؟ اونم تو همچین وضعیت اقتصادی مملکت ؟ اونم برای یه خانواده معمولی ؟ اونم وقتی تمام پول مراسم و جهزیه رو ایشون داده باشه ؟ اونم برای کسی که شغلش یه شغل معمولیه و دو شیفت کار می کنه تا خرج و دخلش به هم برسن ؟

منم یه دخترم. مثل خواهرش. منم هزار تا رویا و خیالبافی تو سرمه . اما فقط تو سرمه. منطقی نگاه می کنم. چرا باید این کارو کنم؟ که چی بشه ؟ حتی اگه همچین توقعی داشته باشم ، آیا باید از برادرم بخوام این کارو کنه برام ؟ که پولی رو که با چه زحمتی بدست آورده تو راه به این مسخرگی خرج کنه ؟
نه . من با این موضوعات مشکل دارم. ایشون اون قدر از این کارای مسخره کرده بود که وظیفه اش شده بود. حتی برادری که خودش کار می کرد وقتی نیاز به لپتاپ داشت تماس گرفت و مدل رو داد و ایشون خریدن براش. که چی ؟ درآمد خودش بیشتره . من این کار رو سواری دادن به بقیه می دونم. نه کمک کردن .

حرفتون درست و منظقی هست .
این طور خرج کردنا ولخرجی هست .
باز شکر خدا با کس دیگه ای نبوده
واگر نه معلوم نبود چقدر تیغش بزنن