به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 44

موضوع: خیلی دودلم

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    1,385
    سطح
    20
    Points: 1,385, Level: 20
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    214

    تشکرشده 192 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array

    خیلی دودلم

    سلام دوستای خوب همدردی
    اومدم از حال و روز خودم خبر بهتون بدم. پنجشنبه مراسم بله برون من بود و مبعث هم عقد می‌کنم. مهریه‌م شد 110 سکه بهار آزادی به نیت اسم علی (ع) آخه اون روز تولد ایشون بود. البته ما قصد داشتیم بگیم چهارده سکه ولی اونا خودشون گفتند 110 سکه و ما هم حرفی نزدیم.
    خدارو شکر همه چی به خوبی و خوشی داره پیش میره ولی نامزدمو از همون قبل مراسم که اینقدر کم میدیدم الان دیگه اصلا نمیبینم یعنی دارم خل و چل میشم. بعد هم دیگه زیاد بهم محبت نمی‌کنه یعنی اگه من زنگ بزنم که جواب میده ولی اگه دست خودش باشه تا آخر شب هم یاد من نمیفته و خیلی شیک میگه کارم زیاده. دیشب هم میخواستم باهاش تلفنی حرف بزنم بیست دقیقه حرف زد گفت خوابم میاد حوصله ندارم. این حوصله ندارم اینقدر بهم برخورد تا صبج هی بغضم میگرفت. من همیشه کشته مرده عشقولانگی بودم که اینطوری که پیش میره انگار خبری از این حرفا نیست
    بعد هم دوست صمیمی صمیمیم که حامی رو دید گفت سارا من تعجب میکنم تو میخوای زن این بشی تو باید از بیست تا اینو دوتا دوست داشته باشی. گفتم چرا؟ گفت سنش که زیاده، پررو و بی‌محبت که هست، قیافشم شهرستانی میزنه
    خودم اصلا و ابدا این احساسارو بهش نداشتم ولی اون روز هم که اومده بودند واسه مراسم دیدم فامیلاش نسبت به فامیل من خیلی خیلی پایین تر هستند. و یه حالت مذهبی طوری هم داشتند که من نمیپسندم. اون روز از دهاتی بازیای فامیلاش و شوخی ها و متلکهاشون که مثلا واسه مجلس گرم کردن مینداختند خوشم نیومد.
    خود حامی رو خیلی دوست دارم ولی میبینم دوستام در موردش اینجوری میگن و خودشم خیلی بیخیاله و اصلا رمانتیک نیست، خیلی دو دل شدم. البته چون خودم خواستم تا الان به کسی نگفتم و وانمود میکنم خیلی خوشحالم ولی انصافا اونقدرها هم که فکر میکردم جالب نیست برام. نمیدونم چم شده. نه دلم میخوادش نه دلم نمیخوادش. تکلیفم معلوم نیست.

  2. 2 کاربر از پست مفید sara.s تشکرکرده اند .

    asemani (دوشنبه 06 خرداد 92), کامران (سه شنبه 07 خرداد 92)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    سلام عزیزم . خیلی خوشحال شدم باز اومدی. کاش عنوانت رو واضح تر می زدی .
    تا مبعث چیزی نمونده . سعی کن تو این چند روز خیلی خوب بشناسیش و حتی اگر ذره ای تردید تو دلت هست دست نگه داری و مراسم رو عقب تر بندازی . اصلا اصلا اصلا با شک و تردید (حتی ذره ای ) عقد نکن.
    به قول دکتر فرهنگ حتی اگر شب عروسی فهمیدی اشتباه کردی باید برگردی .

    ضمنا همه ما اینو بهت گفتیم که تو خیلی سرتر از اونی و لیاقتت بهترین هاست .
    موفق باشی عزیزم :)

  4. 4 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    reihane_b (دوشنبه 06 خرداد 92), tamanaye man (چهارشنبه 15 خرداد 92), فرشته مهربان (پنجشنبه 09 خرداد 92), کامران (سه شنبه 07 خرداد 92)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 اسفند 93 [ 13:27]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    2,979
    سطح
    33
    Points: 2,979, Level: 33
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    747

    تشکرشده 434 در 128 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سارای گل به اینا میگن واقعیت زندگی ..

  6. 5 کاربر از پست مفید سنجاب بازیگوش تشکرکرده اند .

    asemani (دوشنبه 06 خرداد 92), meinoush (پنجشنبه 27 تیر 92), sanjab (دوشنبه 06 خرداد 92), کامران (سه شنبه 07 خرداد 92), آبان دخت (سه شنبه 07 خرداد 92)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 تیر 93 [ 21:39]
    تاریخ عضویت
    1392-3-02
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    872
    سطح
    15
    Points: 872, Level: 15
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 75 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تازه رسیدی به نقطه ی من :(

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 بهمن 92 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1392-3-01
    نوشته ها
    191
    امتیاز
    909
    سطح
    16
    Points: 909, Level: 16
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    67

    تشکرشده 218 در 126 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    30
    Array
    اول اينكه به حرف اينو اون كاري نداشته باش چون اينجور ادما خودشون به يه ادم ضايع تر ميرن ولي طرف رو نميدونم چطور سرتر ميبينن
    يكم زووم كن ببين دلت چي ميخاد حتما محبت خب طرفت مگه چند سالشه يكم كاش بيشتر توضيح ميدادي

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 خرداد 92 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1391-8-07
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    117

    تشکرشده 257 در 108 پست

    Rep Power
    25
    Array
    نکته اول اگر میبینین نمیتونین دوستش داشته باشین همینجا کاتش کنین
    نکته دو وقتی کسی درباره همسرتون اینجوری نظر میده بزنین تو دهنش از این به بعد
    نکته سه شهرستانیا تیپشون خیلی از تهرانیا بهتره :mad:
    نکته چهار آدم اینقدر دهن بین نمیشه
    نکته پنج خوابم میاد حوصله ندارم
    نکته اخر 20 دقیقه حرف زدن میشه مگه تلفنی


    بعدشم خوب شما باید وقتی اومدن خواستگاری میفهمیدی این اقا هم زندگی عشقولانه میخاد یا نه دیگه،همه بلد نیستن اینجوری عشقولانه زندگی کنن

  10. 4 کاربر از پست مفید ژپتو تشکرکرده اند .

    nosh nosh (چهارشنبه 08 خرداد 92), کامران (سه شنبه 07 خرداد 92), گل آرا (سه شنبه 07 خرداد 92), هم صحبت (چهارشنبه 08 خرداد 92)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    دوستانی که نظر دادن ، این سارا خانم ما اینجا سابقه داره ;)
    سارا جان لینک تاپیک های قبلیت رو بذار اینجا تا دوستان بدونن جریان چیه
    این طوری اشتباه راهنمایی میشی.
    سارا این احساساتت رو جدی بگیر. تو هنوز وارد این زندگی نشده کلی مورد پیدا کردی که دو دل بشی.
    ببین اون موقع تو هر لحظه ترس اینو داشتی که حامی رو از دست بدی ، به خاطر همین چشماتو بسته بودی و فقط می گفتی می خوامش ، بدون اینکه حتی درست نگاهش کنی که ببینی چیه ، کیه !
    اما الان که خیالت از به دست آوردنش راحت شده نم نم چشمات باز شده و داری می بینی نخیرررر از این خبرام نیست. می بینی این حامی اون رویایی نیست که تو ذهنت ساختی
    به عبارت بهتر " میان ماه من تا ماه گردون ، تفاوت از زمین تا آسمان است "

    تازه الان حامی تو چهل ساله و به اصطلاح چل چلیشه ! دو روز دیگه که پنجاه و شصت ساله شد و تو تازه سی ساله شدی چی ؟
    وقتی رفتی تو خیابون و هر بار هزار نفر بهت گفتن پدرته چی ؟

    این نشونه ها رو جدی بگیر دختر . بیشتر بررسی کن. احساست رو بسنج. ببین اگه کم شده نشونه خوبی نیست .
    راستی قرار بود مشاوره هم برید . رفتید ؟

    - - - Updated - - -

    راستی ژپتوی عزیز تیپش شهرستانیه اصلا توهین به شهرستانی های عزیز نیست. این یه اصطلاحه . منظور اینه که خوش پوش نیست .

  12. 11 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    aysu (چهارشنبه 08 خرداد 92), barani (چهارشنبه 08 خرداد 92), meinoush (پنجشنبه 27 تیر 92), saraamini (سه شنبه 07 خرداد 92), tamanaye man (چهارشنبه 15 خرداد 92), فرهنگ 27 (دوشنبه 06 خرداد 92), کامران (سه شنبه 07 خرداد 92), گل آرا (سه شنبه 07 خرداد 92), آبان دخت (سه شنبه 07 خرداد 92), سنجاب بازیگوش (دوشنبه 06 خرداد 92), شوکا (جمعه 17 خرداد 92)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 22 تیر 92 [ 00:08]
    تاریخ عضویت
    1392-2-30
    نوشته ها
    48
    امتیاز
    230
    سطح
    4
    Points: 230, Level: 4
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 47 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اصلا به حرف دوستان و ... فکر نکن. تو باید اعتماد به نفس داشته باشی و به انتخابت افتخار کنی نه اینکه روت تاثیر بزارن. مگه شهرستانی ها یا دهاتی ها آدم نیستن؟
    یعنی ما از خارجیا کمتریم که هر آدمی رو با هر نژاد و رنگ پوست و سطح اقتصادی قبول میکنن؟
    اگه خودت باهاش مشکل داری و اخلاقش بهت نمیخوره یه چیزی.
    اگه خیلی رمانتیک هستی و اون نه در آینده با کمبودای جدی روبرو میشی

  14. 2 کاربر از پست مفید ballerian65 تشکرکرده اند .

    barani (چهارشنبه 08 خرداد 92), کامران (سه شنبه 07 خرداد 92)

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 خرداد 95 [ 04:58]
    تاریخ عضویت
    1391-7-29
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    3,098
    سطح
    34
    Points: 3,098, Level: 34
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 102
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 68 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سارا جان

    اگه دوباره تاپیک باز کردی که صرفا حرف های خودت بزنی و بی توجه به نصیحت و مشاوره دوستان، اون طور که خودت دوست داری عمل کنی باید بگم فقط وقت خودت و بقیه رو گرفتی...
    ولی اگر این دفعه واقعا واقعا می خوای درست عمل کنی ازت خواهش می کنم چشماتو باز کن، تصمیم بزرگی قراره بگیری، حرف یک عمر زندگیه...عزیزم تو این مدت خوب فکراتو بکن، تمام مسائل رو در نظر بگیر، سبک و سنگین کن
    خواهش می کنم اینبار دیگه احساسی تصمیم نگیر!!


  16. 8 کاربر از پست مفید sayeh_m تشکرکرده اند .

    asemani (سه شنبه 07 خرداد 92), barani (چهارشنبه 08 خرداد 92), فرهنگ 27 (سه شنبه 07 خرداد 92), فرشته مهربان (پنجشنبه 09 خرداد 92), کامران (سه شنبه 07 خرداد 92), یکی مثل شما (جمعه 10 خرداد 92), آبان دخت (سه شنبه 07 خرداد 92), تهمتن (سه شنبه 07 خرداد 92)

  17. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 تیر 93 [ 19:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-26
    نوشته ها
    66
    امتیاز
    939
    سطح
    16
    Points: 939, Level: 16
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    212

    تشکرشده 188 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستانی که از ماجرای این سارا خانم خبر ندارند حتماً و حتماً تاپیک های قبلیش رو بخونند و بعد بیان نظر بدن. بعد از اون کلی دیدشون به ماجرا عوض می شه. سارا تو یک دختر احساساتی هستی که بارها و بارها بچه ها با نیت خیر نکات زیادی رو بهت یادآوری کردند ولی خب جدی نگرفتی. مطمئن باش ماجرا جلوتر هم بره حس و عشقت کمتر هم می شه. مردها وقتی عاشق یکی می شن بعد از مدتی احتمالاً براشون عادی می شه. تو که یه جورایی این آقای حامی رو تو منگنه قرار دادی و طرف چند بار طردت کرد اما به زور برگشتی و حالا از ترس آبرو یا داشتن زن مطیع و تو سر خور اومد خواستگاریت. اما بدون که رابطه ت همیشه یکطرفه خواهد بود. تو انقدر بهش از اول چسبیدی که مطمئنه هر کاری کنه و هر چقدر هم بی محلی کنه تو باز هستی. حالا که حست یکم عوض شده سر عقل بیا و قضیه رو به هم بزن. البته اگر می بینی که همینجوری قراره پیش بره. تو خودت رو عقل کل می دونی و تمام نصیحت هایی رو که بهت می شد نادیده می گرفتی و شاید مسخره می کردی ولی این راهی رو که تو قراره بری خیلی ها قبل از تو رفتند. یا باز به کارت ادامه می دی و سرت محکم به سنگ می خوره و یا اینکه یکم سر عقل میایی و به نصیحت های دیگران گوش می کنی. انتخاب با توست. سارا با تمام آوانگارد بودنت و موسیقی تدریس کردنت و تریپ هگل و ویلدورانت اومدنت و گوسفند فرض کردن بقیه، باید بدونی که هنوز خامی و خیلی چیزاست که نمی دونی. اینجا اگر بهت راهنمایی منطقی شده بپذیر . ولی هیچ وقت جواب این تناقض رو توی حرفات ندادی که اگر خانواده مزخرف ترین چیز دنیاست تو چرا انقدر برای درست کردنش به آب و آتیش زدی؟ می دونم حرفام رو می خونی و عصبانی می شی اما اشکال نداره. بهتره آدم وقتی که نیاز داره درگوشی بخوره تا اینکه با حرفهای دوستانه هلت بدن ته دره. این مرد تو رو یک بار با تمام توان از زندگیش انداخته بیرون. پس یعنی واقعاً نمی خوادت. خودت رو الافش نکن. من مردم می فهمم چی می گم. اگر وارد زندگی باهاش بشی منتظر دعواهای وحشتناک، کتک کاری، خیانت، فحش کاری و مسائل دیگه باش. نگی کسی نبود بهم بگه. حالا خود دانی.
    ویرایش توسط تهمتن : سه شنبه 07 خرداد 92 در ساعت 06:35

  18. 11 کاربر از پست مفید تهمتن تشکرکرده اند .

    asemani (سه شنبه 07 خرداد 92), barani (چهارشنبه 08 خرداد 92), meinoush (پنجشنبه 27 تیر 92), sanjab (سه شنبه 07 خرداد 92), فرهنگ 27 (سه شنبه 07 خرداد 92), فرشته مهربان (پنجشنبه 09 خرداد 92), کامران (سه شنبه 07 خرداد 92), گل آرا (سه شنبه 07 خرداد 92), آویژه (سه شنبه 07 خرداد 92), آبان دخت (سه شنبه 07 خرداد 92), تسنیم (پنجشنبه 16 خرداد 92)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.