به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 44
  1. #1
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آیا همسرم این حق رو داره که مدام توی خونه به من دستور بده؟

    سلام دوستان خوبم ، یک مشکل جدیدی توی زندگی با همسرم دارم که دنبال راه حل براش هستم .
    همسر من دانشجو هست و تقریبا میشه گفت 5 روز هفته رو توی خونه هست .

    من تمام کارای خونه اعم از غذا پختن و ظرف شستن و تمیز کردن خونه و ... رو خودم انجام میدم ، و همیشه خونه تمیز و مرتبه . غذاهای خوب درست میکنم و... یعنی تمام سعیم اینه که چیزی کم نگذارم .
    اما جدیدا میبینم که همسرم روز به روز توقعش بالا میره و تمام کارای من رو وظیفه میدونه و علاوه بر همه این ها میشینه و مرتب به من دستور میده .
    مثلا ، برام میوه بیار ، چایی دم کن ، این و بیار ، اون رو بیار و ....زود به زود هم دلش میخواد یک چیزی بخوره ..
    من دیگه خسته شدم واقعا ، خودش بلند نمیشه هیچ کار کنه ...تازه من توقع دارم توی کارای خونه هم بهم کمک کنه ،کمک که نمیکنه هیچ ، تازه دستور هم میده . حتی اگر بخواد چیزی بخوره هم به من میگه .فقط خیلی کم گاهی اوقات خودش چایی دم میکنه میاره یا یک چیزی میاره میخوریم . یعنی اگر من 10 بار بیارم اون شاید 1 بار بیاره

    من این مدت چیزی نگفتم تا امروز ...
    همسرم داشت درس میخوند من هم براش میوه پوست گرفتم و براش بردم (معمولا این کار رو میکنم )... اما با یک لحن بد بهم گفت که "این چیه ؟ این یک ذره بخورم یا بکنم توی چشمم ؟؟؟؟؟
    من هم گفتم جای تشکرته ؟
    اون هم گفت برو وووو ، برو 3 4 تا میوه بیار ببینم ،این چیه؟
    من هم گفتم خودت اگر میخوای بلند شو بردار من دارم برنج دم میدم ، و دستم بند بود
    اون هم خیلی عصبانی بلند شد چند تا میوه برداشت و زیر لب هم چند تا بدو بیراه بهم گفت و رفت و میوه هاش رو خورد
    من هم دیگه اصلا حرف نزدم و به کارای خونه رسیدم

    بیشتر از هر چیزی از این ناراحت شدم که با یک لحن بد و طلبکارانه باهام صحبت کرد ( به جای تشکر )انگار که من کلفتشم و وظیفه منه و اگر نیارم تهدیدم میکنه

    تا اینکه آقا گشنش شد و گفت من گشنمه .... منم گفتم غذا آماده هست بیاریم بخوریم (خیلی خونسرد این رو گفتم )
    اما در جوابم گفت بلند شو غذا رو بیار ببینم گشنمه پروووو پاشوووو

    من هم باز چیزی نگفتم و خودم رو کنترل کردم ، غذا رو آماده کردم و میز رو چیدم ... اون هم اومد سر سفره ...من برای خودم کشیدم ، بهم گفت چرا برای من نمیکشی ؟ ( همیشه اول برای اون میکشیدم بعد برای خودم ) من هم گفتم خودت که دست داری بکش ... اون هم یک نگاهی بهم کرد و گفت باشه ( باشه گفتنش همراه با تهدید بود )
    بعد انگار که دنبال یک بهونه میگشت که مثل همیشه من رو مقصر کنه، گفتش که چرا هویج ریختی باز توی مرغ ها ؟؟ من هم گفتم برای تو نریختم برای خودم ریختم ، تو نخور .اون هم گفت مزه هویج میره توی مرغ
    که یک دفعه قاشق و چنگالش رو ول داد تو بشقابش و بلند شد رفت لباس هاش رو پوشید و رفت بیرون ناهار خورد و برگشت
    الان هم با هم قهریم

    سوالم اینه که رفتار من اشتباه بوده ؟ یا من خیلی لوسش کردم ؟ یا چی ؟
    چرا باید به خودش این حق رو بده که انقدر نامحترمانه باهام صحبت کنه و من حق نداشته باشم چیزی بگم .کلا توی موارد دیگه هم همین طوره

  2. کاربر روبرو از پست مفید tamanaye man تشکرکرده است .

    ژپتو (یکشنبه 05 خرداد 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    خوب این خصلت ما مردهاست نمی دونی چه حالی میده وقتی دستور میدیم و شما هم اطاعت میکنید :p ( چقدر از این شکلکه که زبونش بیرونه خوشم میاد)
    راستش اگه ایشون سر کار میرفت و خسته از سر کار برمیگشت خوب اینقدر مشکلات اینطوری نداشتین. ولی چون درس میخونه و کار دیگه ای هم نداره بله شما یکم لوسش کردین و از بس کارها رو انجام دادین عادت کرده در صورتی که وقتشو داره که کمکتون کنه.

    راستی چرا هویج ریختین تو مرغ؟ اه منم بدم میاد مزه هویج همه غذا و مرغ رو میگیره نکنین این کارو

    اما جدا از شوخی تقصیر خودتونه زیاده روی کردین و حالا براش عادت شده یک دفعه هم نمیتونین قطعش کنین بهتره کم کم این عادتشو از سرش و غیر مستقیم بندازین هر چی جبهه بگیرین بدتر میشه.
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  4. 8 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    abjirahele (دوشنبه 06 خرداد 92), fahimeh.a (پنجشنبه 07 مرداد 95), maryam240 (یکشنبه 05 اردیبهشت 95), she (یکشنبه 05 خرداد 92), tamanaye man (یکشنبه 05 خرداد 92), فرهنگ 27 (دوشنبه 06 خرداد 92), کامران (یکشنبه 05 خرداد 92), ژپتو (یکشنبه 05 خرداد 92)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    90
    Array
    خود کرده را تدبیر نیست.
    البته هست ولی به این راحتی ها نیست. من مشکلات قبلی شما رو نمی دونم ولی اگر شوهرتون رو عادت دادین که یه سری کارها رو براش انجام بدین پس این ها رو وظیفه خودتون کردین. حالا تغییر دادنش زمان می بره و یهویی نمیشه.
    باید روی خودت کنترل داشته باشی و رفتارت رو حساب شده انجام بدی. حواست باشه که داری چه کار میکنی. تا بتونی لطف های اضافه ات رو کم کم حذف کنی طوری که به قهر و دعوا کشیده نشه.
    همچنان با محبت برخورد کن. اصلن جبهه نگیر و قهر نکن. به هیچ وجه. چون بیشتر از اون شمایی که تقصیرکار بودی.
    پس با مهربونی با لبخند با آرامش و صمیمیت جلوی ادامه این روند ظالمانه رو بگیر.
    مثلا دستور میده برام میوه بیار : نشنو! به روی خودت نیار! بگو دستم بنده عزیزم! تو میوه پوست می کنی چقدر خوشمزه تر میشه!
    تو هم شروع کن بهش دستور بده! با خوشرویی! عزیزم گلوم خوش شده حالم خوب نیست، یه لیوان آب بهم میدی؟
    وای چقدر خسته ام میشه شونه هام رو بمالی دستای تو مردونه است...
    چرا رفت بیرون غذا خورد باهاش قهر کردی؟ بهش می گفتی برای تو هم بگیره و بیاره؟ میگفتی غذا رو میذارم برای شام.
    باهاش راه بیا. کم کم درست میشه اگر بلد باشی.
    فقط قهر نکن، طلبکار نشو.
    هر وقت عصبانی شدی بگو خودم عادتش دادم خودم هم درستش میکنم. تقصیر اون نیست.

    - - - Updated - - -

    اگر هم بشه اون کمتر خونه باشه بهتره. نمیشه بیرون درس بخونه؟ شما سر کار نمیری؟ هیچ کلاسی چیزی نمی ری؟ کلا کمتر جلوش باشی تا داره درس میخونه و بهونه داره که من سرگرم درسم.
    اگر براش میوه میبری پوست نگیر دیگه!;)

  6. 4 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (پنجشنبه 07 مرداد 95), tamanaye man (یکشنبه 05 خرداد 92), کامران (یکشنبه 05 خرداد 92), شمیم الزهرا (یکشنبه 05 خرداد 92)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام خانمی.
    she عزیز نکات خیلی خوبی روگفت.
    من نمیدونم رابطتون به چه شکله و آیا میتونین باهم با محبت خواسته هاتونو بگین؟
    اگه این فضارو دارین یکبار به ارومی بگین که دوست دارین محبت بینتون زیادتر شه و مثله دو دوست محترمانه باهم رفتار کنیم و کارهای خونه خیلی زیاده و چقدر خوشحال میشم اگه گاهی کمی بهم کمک کنی یا وقتی تو برام چایی میاری احساس میکنم برات مهمم که خواستی خستگیم برطرف شه...یا من ناراحت میشم وقتی تو ازم تقاضایی داری(مثه میوه و چایی اوردن) من دستم بند باشه و نتونم برات انجام بدم و ممکنه تو فکر کنی که بهت اهمیت نمیدم درصورتی که من از کار زیاد خسته شدم...
    کلا روش عکس شما جواب میده.با محبت و آهسته و آروم باید جلوی این رفتارشو بگیری ویکدفعه و ضربتی نتیجه بدی داره.
    موفق باشی خانمی

  8. 3 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (پنجشنبه 07 مرداد 95), tamanaye man (یکشنبه 05 خرداد 92), کامران (یکشنبه 05 خرداد 92)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 خرداد 92 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1391-8-07
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    117

    تشکرشده 257 در 108 پست

    Rep Power
    25
    Array
    جدی من موندم این هویجو اصلا برا چی میریزن تو مرغ آخه؟!

  10. 5 کاربر از پست مفید ژپتو تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (پنجشنبه 07 مرداد 95), she (یکشنبه 05 خرداد 92), tamanaye man (یکشنبه 05 خرداد 92), کامران (یکشنبه 05 خرداد 92), آبان دخت (یکشنبه 05 خرداد 92)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 شهریور 92 [ 07:36]
    تاریخ عضویت
    1392-2-30
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    301
    سطح
    6
    Points: 301, Level: 6
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    125

    تشکرشده 84 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    لطف مکرر میشه حق مسلم!!!!!

    بهترین توضیح رو آقای روزنه (فکر می کردم ایشون خانم هستن!) دادن. (البته بجز قسمت هویج در مرغ) کم کم و غیر مستقیم رفتارتون رو عوض کنید و کار رو به مشاجره لفظی نرسونید. اگر ناراحت و خسته میشید سعی کنید کلمات درستی به کار ببرید (خودت دست داری و پا داری) تا ایشون هم رفتار بدتری از خودشون نشون ندن که دلخورتر و ناراحت تر بشید و کار به قهر بکشه و بعدشم خودتون برید آشتی کنید!!!!

    خدمات رسانی رو کم کم به حالت تعادل برسونید و سعی کنید کارها رو با هم انجام بدید. مثلا میوه خودتون و ایشون رو بزارید توی بشقاب و خیلی مهربون ازشون بخواهید که پوست بکنن تا با هم بخورید. بگید تا من دو تا چای میریزم شما هم شیرینیو از یخچال بیار....

    درسته که ایشون درس میخونن (که البته به نظر من که اکثر عمرم رو درس خوندم شق القمر نمیکنن) اما این دلیل نمیشه که وظایف ابتدایی خودشون رو انجام ندن...
    جای نگرانی نیست، با رفتار درست شما حل خواهد شد....:)

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط ژپتو نمایش پست ها
    جدی من موندم این هویجو اصلا برا چی میریزن تو مرغ آخه؟!


    هویج رو خانم ها میریزن توی غذا مخصوصاً مرغ تا سوی چشم آقایون زیادتر بشه تا بلکه خوبی های همسرشون رو بهتر ببینن:p مگه نمی دونستید؟

  12. 6 کاربر از پست مفید آبان دخت تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 08 خرداد 92), fahimeh.a (پنجشنبه 07 مرداد 95), she (یکشنبه 05 خرداد 92), tamanaye man (یکشنبه 05 خرداد 92), کامران (یکشنبه 05 خرداد 92), ژپتو (دوشنبه 06 خرداد 92)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 24 تیر 93 [ 09:39]
    تاریخ عضویت
    1390-10-15
    نوشته ها
    224
    امتیاز
    3,034
    سطح
    33
    Points: 3,034, Level: 33
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    450

    تشکرشده 491 در 147 پست

    Rep Power
    35
    Array
    درسته که ایشون درس میخونن (که البته به نظر من که اکثر عمرم رو درس خوندم شق القمر نمیکنن) اما این دلیل نمیشه که وظایف ابتدایی خودشون رو انجام ندن...
    هویج رو میریزن توی غذا مخصوصاً مرغ تا سوی چشم آقایون زیادتر بشه تا بلکه خوبی های همسرشون رو بهتر ببینن:p

    دقیقاً. من با هردوش موافقم.........
    تمنا جان دوست عزیزم امیدوارم همیشه شاد و سربلند باشی:o

  14. 3 کاربر از پست مفید maryam1363 تشکرکرده اند .

    rozaneh (یکشنبه 05 خرداد 92), tamanaye man (یکشنبه 05 خرداد 92), آبان دخت (یکشنبه 05 خرداد 92)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    90
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آبان دخت نمایش پست ها
    هویج رو خانم ها میریزن توی غذا مخصوصاً مرغ تا سوی چشم آقایون زیادتر بشه تا بلکه خوبی های همسرشون رو بهتر ببینن:p مگه نمی دونستید؟
    خیـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــلی خوب بود!:o;)

  16. 5 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 08 خرداد 92), fahimeh.a (پنجشنبه 07 مرداد 95), tamanaye man (یکشنبه 05 خرداد 92), کامران (یکشنبه 05 خرداد 92), آبان دخت (یکشنبه 05 خرداد 92)

  17. #9
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از نظرات دوستای خوبم
    دوستان من و همسرم خیلی رابطه صمیمانه ای داریم ، خیلی هم همدیگر رو دوست داریم . من خیلی بهش محبت میکنم اون هم سعی میکنه چیزی برام کم نزاره ( البته من خواسته های دیگه ای هم دارم )، اما همسرم شدیدا معتقد به زندگی سنتی هست که مرد نباید توی خونه کار کنه .

    قبلا من بهش گفتم که دوست دارم تو برام این کار رو کنی و ... گاهی اوقات هم که مثلا من سردرد دارم یا چیز دیگه ای، یک کاری انجام میده .اما اگر احساس کنه که من میخوام عادتش بدم و یا اینکه با زبون بازی کاری کنم که اون برام کاری انجام بده اصلاااااااا انجام نمیده .یعنی اصلا نمیخواد که من عادت کنم که اون برام کاری رو انجام بده .

    مثلا اگر یک بار من حالم خوب نباشه اون شاید سفره بندازه ولی اگر فرداش لازم باشه که این کار رو انجام بده دیگه به هیچ عنوان این کار رو نمیکنه ...... می دونید چی میگم ؟

    شمیم الزهرا :
    بار ها شده که تا میخوام بشینم بهم میگه برو فلان چیز رو بیار ... اگر بگم من خسته هستم ، میگه مگه تو چی کار کردی ؟ فقط 2 ساعت سر پا بودی یک غذا پختی و یک جارو کشیدی .....
    یعنی کارای من رو خیلی خیلی کم میبینه ،در صورتی که این 2 ساعت من یک لحظه استراحت نکردم و همش یا تو آشپزخونه بودم یا جارو و تی و ...

    she عزیز ،من وقتی همسرم رفت بیرون غذاش رو خورد باهاش قهر نکردم ، من اون همه وایسادم غذا درست کردم و آوردم ، بعد از اون رفتاری که برای میوه کرده ...بعد همسرم قهر کرده و بدون اینکه با من حرف بزنه از سر سفره بلند شده رفته بیرن از خونه ... بعد میگید چرا باهاش قهر کردی !؟ من غذا رو برای کی پخته بودم پس ؟ من می دونم که همسرم هویج رو بهانه کرد ، چون من قبلا هم هویج توی مرغ انداخته بودم ولی همسرم چیزی نگفته بود . بعد اگر باهاش می رفتم بیرون که یعنی غذام انقدر بد شده که من خودم هم غذای خودم رو نمی خورم . من که نباید به کار بد اون پروبال بدم

    ژپتو : من فقط یک هویج کوچیک میندازم به خاطر اینکه بوی مرغ رو میگیره ، چون سعی میکنم غذا رو سرخ نکنم چون خیلی ضرر داره ، در عوض یک هویج( با اون هم خاصیت آنتی اکسیدان و ویتامین c ) و یک فلفل توی عذا میریزم با زعفرون ، اتفاقا خیلی خوب میشه . اینجا هویج فقط یک بهانه بود که همسرم من رو مقصر کنه .

    maryam1363 : مرسی دوست عزیزم از ابراز همدردیت ، من هم برای تو شادی روز افزون رو آرزومندم . همسرم وقتی که درس نمیخونه هم اوضاع بر همین منوال هست . والا من خودم هم ،همه عمرم درس خوندم این کارا رو نمیکردم .

    آبان دخت : نکته خیلی خوبی گفتی . ;)
    ویرایش توسط tamanaye man : یکشنبه 05 خرداد 92 در ساعت 13:27

  18. 2 کاربر از پست مفید tamanaye man تشکرکرده اند .

    she (یکشنبه 05 خرداد 92), آبان دخت (یکشنبه 05 خرداد 92)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    90
    Array
    می دونم چی میگی به خدا. نگفتم که مقصر نبوده. ولی قهرت مشکلی رو حل نمی کنه. شوهر منم اینطوریه. یعنی اینطوری بود حالا یه کم بهتر شده. آشپزی نمی کنه ولی کارای دیگه اییییییییی گاهی خوبه در کل. از هیچی بهتره. از اولش بهتر شده. اونم خیلی دستور میداد. (هنوزم میده) اصن عادت داره دستور میده. اونم یه خانواده مرد سالار داشته.
    .
    می دونی چی شد شوهر من حداقل دیگه اون جبهه ای رو که تو داری میگی همسرت داره دیگه نداره؟
    .
    من از یه مردی که همسرم اونو قبول داشت کمک گرفتم. یه مردی که از نظر شوهر من خیلی مرده!! (رفتار مردونه داره و روش حساب می کنن.)
    اون اومد و به شوهر من گفت که همیشه ظرفای خونه شون رو اون می شوره!:o گفت تازه هر وقت میرن مهمونی بعد از غذا به خانومای مجلس میگه شما دیگه خسته این بشینین من ظرفا رو میشورم!! بعد مردهای دیگه رو هم با خودش همراه میکنه! میگفت تازه خیلی بهمون خوش میگذره و الکی ادای زن ذلیل ها رو هم در میاریم!
    .
    خلاصه اینکه به نظر شوهرم اومد که ظرف شدنش اون رو از مردی نمی ندازه! ;)
    .
    باهاش بحث نکن. کم کم شروع به عمل کن. بازم میگم : بدون قهر، بدون بحث، بدون توضیح های تو، فقط با عمل ، کم کم با سیاست.
    .
    درست میشه نگران نباش.

  20. 3 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    tamanaye man (یکشنبه 05 خرداد 92), آبان دخت (یکشنبه 05 خرداد 92), سان آی (یکشنبه 05 خرداد 92)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. کار در رستوران بعنوان منشی
    توسط HusseinDev در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 24 مرداد 95, 05:50
  2. اشکال داره واسه ی شام خانواده ی دامادمون رو ببریم رستوران؟!!!
    توسط ترنم محبت در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 اردیبهشت 94, 23:06
  3. نمی تونم توی هیچ انجمنی پست بزارم حتی توی تاپیکی که خودم زدم .چه کنم؟
    توسط heaven65 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 آذر 92, 08:51
  4. رستوران آلینا
    توسط بالهای صداقت در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 12 مهر 90, 15:16

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.