به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27
  1. #1
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 92 [ 13:57]
    تاریخ عضویت
    1392-3-05
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    80
    سطح
    1
    Points: 80, Level: 1
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    رابطه با یه دختر

    سلام
    نمی دونم از کجا شروع کنم راستش حدود یه سال از یه دختر بدجور خوشم اومده که حتی به خاطر اون به هیچ دختری حتی نگاهم نکردم
    پارسال بود که یه جایی دیدمش باهاش یه کم صحبت کردم(البته با خونواده بودند)نه در مورد دوستی در مورد درس و پول و...

    خلاصه شروع کردم به تحقیق در موردش شمارش رو از دختر داییم که دختر عمه اون دختر گرفتم(البته دختر داییم نفهمید)خلاصه این که شماره غریب جواب نمیده و حدود سی بار بهش زنگ زدم تا جواب (خودم رو معرفی نکردم) خواستم باهاش دوست بشم اما نشد چون دختر خیلی باهوش و محکمیه
    خلاصه بگم یه روز از دی پارسال بهش اس دادم و گفتم من ازت خوشم اومده و این حرفا اما اون گفت که با هیچکی دوست نمیشه و این حرفا و گفت هیچ حسی به من نداره منم دیگه زیاد تو فکرش نبودم تا اینکه چند روز پیش دختر داییم اس داد و تاریخ تولد من رو می خواست نمی دونم واسه چی می خواست اولش نگفتم ولی بعدش با اصرارش تاریخش رو گفتم اما سالش رو می خواست به نظرم واسه اون می خواست
    نمی دونم ولی یه حس عجیبی بهش دارم اصلا به خاطر صورت و پول و اینها نمی خوامش .اون یه دختر باهوش و محکم و خونواده دار
    خلاصه می خواستم به دختر داییم بگم که تا بره باهاش صحبت کنه ببینه چی میگه و بگه من قصد دوستی ندارم و فقط می خوام چند وقت با هم آشنا بشیم اگه از هم خوشمون اومد با هم ادامه بدیم

    همین

    حالا نمی دونم این کار درستیه یا نه
    من نوزده سالم و رشته ریاضیم و باید امسال کنکور بدم و اون 17 سالش
    من از نظر دانشگاه و سربازی مشکلی ندارم چون سربازی معافم و دانشگاه هم اگه به خاطر اون باشه حاضرم رتبه زیر صد بیارم


  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 خرداد 92 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1391-8-07
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    117

    تشکرشده 257 در 108 پست

    Rep Power
    25
    Array
    دوستی اینا که چیز چرتیه اگه واقعا مسمم هستی برو تو خونه به خانوادت بگو اگر میخای ازدواج کنی باید اینقدر مرد شده باشی که تو چشاش مادرت نگاه کنی حرفتو بزنی هر وقت تونستی این کارو بکنی به ازدواج فکر کن

  3. 6 کاربر از پست مفید ژپتو تشکرکرده اند .

    amirreza (یکشنبه 05 خرداد 92), sanjab (یکشنبه 05 خرداد 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 05 خرداد 92), پدربزرگ (یکشنبه 05 خرداد 92), ویدا@ (یکشنبه 05 خرداد 92), تسنیم (شنبه 11 خرداد 92)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 آذر 92 [ 22:35]
    تاریخ عضویت
    1392-2-04
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    556
    سطح
    11
    Points: 556, Level: 11
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 61 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    به نظر من سن شما واسه ازدواج هنوز خیلی کمه
    البته بازم ربط به فرهنگ خانوادتون و خودتون داره.
    و در این مورد اصلا پیشنهاد نمیدم با دختر داییت صحبت کنی .
    به جای اینکه با دختر داییت صحبت کنی با مادر یا بابات صحبت کن .
    سمت اون دختر هم نرو ... نزار اون دختر از پاک بودنش بیا بیرون.
    چون اگه با تو اومد و بعد چنوقت رابطتون بهم خورد .
    احتمال اینکه اون بره سراغ یکی دگه خیلی بیشتره .
    و مقصر اصلی هم در اینکه اون دختر از پاک بودن بیرون اوردی تویی
    .......
    پیشنهاد من برو دانشگاه حد اقل دو یا سه سال که از دانشگاه گذشت تا سنت حداقل برسه به 21 یا 22 بیو با مادرت صحبت کن .
    در این شرایط فقط خانواده رو بفرست جلو نه دختر داییت رو .

    و دوم یکم از تو فکر و خیال بافی بیا بیرون
    تو ازکجا میدونی سنتو واسه اون میخواد .
    خیال بافی نکن که فقط خودت عذاب میبینی .

  5. 6 کاربر از پست مفید zendegi-sabz تشکرکرده اند .

    amirreza (یکشنبه 05 خرداد 92), mahdi24 (یکشنبه 19 خرداد 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 05 خرداد 92), پدربزرگ (یکشنبه 05 خرداد 92), ویدا@ (یکشنبه 05 خرداد 92), شمیم الزهرا (یکشنبه 05 خرداد 92)

  6. #4
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 92 [ 13:57]
    تاریخ عضویت
    1392-3-05
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    80
    سطح
    1
    Points: 80, Level: 1
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zendegi-sabz نمایش پست ها
    سلام
    به نظر من سن شما واسه ازدواج هنوز خیلی کمه
    البته بازم ربط به فرهنگ خانوادتون و خودتون داره.
    و در این مورد اصلا پیشنهاد نمیدم با دختر داییت صحبت کنی .
    به جای اینکه با دختر داییت صحبت کنی با مادر یا بابات صحبت کن .
    سمت اون دختر هم نرو ... نزار اون دختر از پاک بودنش بیا بیرون.
    چون اگه با تو اومد و بعد چنوقت رابطتون بهم خورد .
    احتمال اینکه اون بره سراغ یکی دگه خیلی بیشتره .
    و مقصر اصلی هم در اینکه اون دختر از پاک بودن بیرون اوردی تویی
    .......
    پیشنهاد من برو دانشگاه حد اقل دو یا سه سال که از دانشگاه گذشت تا سنت حداقل برسه به 21 یا 22 بیو با مادرت صحبت کن .
    در این شرایط فقط خانواده رو بفرست جلو نه دختر داییت رو .

    و دوم یکم از تو فکر و خیال بافی بیا بیرون
    تو ازکجا میدونی سنتو واسه اون میخواد .
    خیال بافی نکن که فقط خودت عذاب میبینی .
    آخه دختر داییم خیلی با اون خوب منم واسه دوستی نمی خوامش اولشم بهش میگم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط amirreza نمایش پست ها
    سلام
    نمی دونم از کجا شروع کنم راستش حدود یه سال از یه دختر بدجور خوشم اومده که حتی به خاطر اون به هیچ دختری حتی نگاهم نکردم
    پارسال بود که یه جایی دیدمش باهاش یه کم صحبت کردم(البته با خونواده بودند)نه در مورد دوستی در مورد درس و پول و...
    خلاصه شروع کردم به تحقیق در موردش شمارش رو از دختر داییم که دختر عمه اون دختر گرفتم(البته دختر داییم نفهمید)خلاصه این که شماره غریب جواب نمیده و حدود سی بار بهش زنگ زدم تا جواب (خودم رو معرفی نکردم) خواستم باهاش دوست بشم اما نشد چون دختر خیلی باهوش و محکمیه
    خلاصه بگم یه روز از دی پارسال بهش اس دادم و گفتم من ازت خوشم اومده و این حرفا اما اون گفت که با هیچکی دوست نمیشه و این حرفا و گفت هیچ حسی به من نداره منم دیگه زیاد تو فکرش نبودم تا اینکه چند روز پیش دختر داییم اس داد و تاریخ تولد من رو می خواست نمی دونم واسه چی می خواست اولش نگفتم ولی بعدش با اصرارش تاریخش رو گفتم اما سالش رو می خواست به نظرم واسه اون می خواست
    نمی دونم ولی یه حس عجیبی بهش دارم اصلا به خاطر صورت و پول و اینها نمی خوامش .اون یه دختر باهوش و محکم و خونواده دار
    خلاصه می خواستم به دختر داییم بگم که تا بره باهاش صحبت کنه ببینه چی میگه و بگه من قصد دوستی ندارم و فقط می خوام چند وقت با هم آشنا بشیم اگه از هم خوشمون اومد با هم ادامه بدیم

    همین

    حالا نمی دونم این کار درستیه یا نه
    من نوزده سالم و رشته ریاضیم و باید امسال کنکور بدم و اون 17 سالش
    من از نظر دانشگاه و سربازی مشکلی ندارم چون سربازی معافم و دانشگاه هم اگه به خاطر اون باشه حاضرم رتبه زیر صد بیارم

    منظورم از این تکه این که می خواستم امتحانش کنم

  7. #5
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 92 [ 13:57]
    تاریخ عضویت
    1392-3-05
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    80
    سطح
    1
    Points: 80, Level: 1
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی نیست؟

  8. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array
    سلام دوست عزیز

    مشخصه که هدف شما خیر هست فقط برای راهنمایی به سوالات زیر پاسخ بدهید.

    آیا شما میخواهید ازدواج کنید؟چرا؟

    چرا فکر میکنید آماده ازدواج هستید؟

    چرا فکر میکنید که این فرد برای فکر کردن به موضوع ازدواج برای شما مناسب هست؟

    معیار شما برای ازدواج چی هست؟

    مشکل اتمام درس یا شغل و .....چی میشه؟

    منتظر پاسخت هستیم.
    O.o°•♥خـــٌـدایــا راز دل با تــو چـہ گویَـم ڪِہ تــو خــود راز دِلــــی ♥•°o.O


    http://gifportal.ru/data/smiles/cveta-674.gif

  9. 5 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    amirreza (یکشنبه 05 خرداد 92), asemani (یکشنبه 05 خرداد 92), reihane_b (چهارشنبه 08 خرداد 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 05 خرداد 92), پدربزرگ (یکشنبه 05 خرداد 92)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 دی 93 [ 09:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-06
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    1,812
    سطح
    25
    Points: 1,812, Level: 25
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 353 در 123 پست

    Rep Power
    27
    Array
    سلام شما سنتون کمه و این جور دوست داشتن ها هم طبیعیه نه شما می تونید به ازدواج فکر کنید نه اون دختر خانم . الان شما فقط باید درستون و هدف قرار بدید. و اصلا هم برا شروع این رابطه هیچ اقدامی نکنید اگر شما واقعا دوسشون دارید پس فکر ایشون رو هم با این مسائل بچه گونه در گیر نکنید . شما تو سنی نیستید که معیار ثابت برا ازدواج داشته باشید تا اون مرحله کلی تغییرات تو افکارتون ایجاد می شه. تنها کاری که می تونید بکنید اینه که به درستون تمرکز کنید.

  11. 4 کاربر از پست مفید deniz90 تشکرکرده اند .

    amirreza (یکشنبه 05 خرداد 92), aranbarkhuan (پنجشنبه 09 خرداد 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 05 خرداد 92), ویدا@ (یکشنبه 05 خرداد 92)

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 آذر 92 [ 22:35]
    تاریخ عضویت
    1392-2-04
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    556
    سطح
    11
    Points: 556, Level: 11
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 61 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعا اگه میخواییش

    از طریق خانواده برو جلو همین و بس . (بخدا خیرت در این هست .)
    اگه از طرق خانوده نری جلو کمترین اسیبش ابرو ریزی هست که ممکنه تو خانواده پیش بیاد .
    حالا آسیب های روحی رو فعلا بیخیال میشیم


    اگه میتونی داداش من از طریق خانواده بری جلو بسم الله ...

  13. 4 کاربر از پست مفید zendegi-sabz تشکرکرده اند .

    amirreza (یکشنبه 05 خرداد 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 05 خرداد 92), پدربزرگ (یکشنبه 05 خرداد 92), ویدا@ (یکشنبه 05 خرداد 92)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1391-3-22
    نوشته ها
    569
    امتیاز
    8,026
    سطح
    60
    Points: 8,026, Level: 60
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    5,009

    تشکرشده 4,547 در 875 پست

    Rep Power
    68
    Array
    سلام دوست عزیز

    هر جوانی باید روزی تشکیل خانواده دهدو ازدواج کند. اما شرایط ها باید محیا باشند .

    همانطور که خانم ویدا عرض کردن به سوالات پاسخ دهید چون مهم بوده .

    از نظر من که مرد هستم و نان آور خانواده . اول کار و درآمدی که بتوانی خرجی خانواده را دهی . نه این مبالغی که آب باریکی .

    و مورد دیگر . رشد ذهنی . هر انسانی در سنین مخطلف به رشدی ذهنی میرسد . باید خوب خودت را شناخته باشی که میتوانی بار زندگی را بر دوش بکشی مشکلاتش را . سختی هایش را . همشه خوشی نیست . مرد زیر بار مشکلات زندگی مرد تر میشود .

    الان شما عاشق شدهید و در ذهن شما مملوع از رویا های شیرین میباشد . بخشهای مثبت یک زندگی را میبینی خوشی هایش را باهم بیرون رفتنها

    بگو بخندها . بعد که وارد زندگی شدی میبینید که زندگی با رویا فاصله زیادی دارد .

    دوست عزیز . با دوستان یا فامیل های که متاهل هستند و موفق مشورت کن از تجربیاتشون برایتان بگویند.

    ماهم تا آنجایی که شود راهنمایتون و ذهنتون را باز میکنیم. تا بهتر بتوانی تصمیم بگیری.

    موفق باشی .
    بازگشایی دوباره مجددتالار را

    به همه دوستان عزیز تبریک

    عرض میکنم.

  15. 6 کاربر از پست مفید پدربزرگ تشکرکرده اند .

    amirreza (یکشنبه 05 خرداد 92), asemani (یکشنبه 05 خرداد 92), mahdi24 (یکشنبه 19 خرداد 92), reihane_b (چهارشنبه 08 خرداد 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 05 خرداد 92), ویدا@ (دوشنبه 06 خرداد 92)

  16. #10
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 92 [ 13:57]
    تاریخ عضویت
    1392-3-05
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    80
    سطح
    1
    Points: 80, Level: 1
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ویدا@ نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز

    مشخصه که هدف شما خیر هست فقط برای راهنمایی به سوالات زیر پاسخ بدهید.

    آیا شما میخواهید ازدواج کنید؟چرا؟

    چرا فکر میکنید آماده ازدواج هستید؟

    چرا فکر میکنید که این فرد برای فکر کردن به موضوع ازدواج برای شما مناسب هست؟

    معیار شما برای ازدواج چی هست؟

    مشکل اتمام درس یا شغل و .....چی میشه؟

    منتظر پاسخت هستیم.
    اولا ازتون ممنونم که کمک کردین
    در جواب سوالا باید بگم من الان شرایط ازدواج رو ندارم
    بزارین اصلا بگیم چرا به این جا رسیدم
    راستش من از این بچه پرروهای ته کلاس بودم از اون شلوغا که زندگیشون فقط فوتبال تو کوچه و ولگردی بود
    اما نمی دونم از سال دوم که اومدم رشته ریاضی واسه هرکاری که میخوام انجام بدم برنامه دارم و قبل هر کارم سی ثانیه فکر می کنم نمی دونم زدگیم شده حساب کتاب و ا لان سه چهار سال حتی فکر یک درصد یک اتفاق رو هم می کنم
    دوما من می خوام به یه ثبات تو زندگیم برسم یه هدف نه این که از صبح بچرخم و ول بگردم و دنبال ناموس مردم باشم
    سوما به نظرم وقتی یکی رو دوست داشه باشی تو این جامعه که فحشا بیداد میکنه می تونم حتی به خاطر اون دور خیلی از کارا رو خط بکشم و هم من می تونم تو این سن از مشکلات این سن سربلند بیرون بیام هم اون
    بعدشم من تک فرزند خونواده ام و سربازی معافم از لحاظ شغل و درآمد به نظر خودم مشکلی ندارم
    و صحبت آخرم اینه که من دوست ندارم کسی بفهم که من با اون رابطه داشتم شاید واسه من بد نشه ولی واسه اون بد چون دوسش دارم شاید اصلا ما به هم نیومدیم
    شاید اصلا من مردم اون دختر نباید تا آخر عمر سایه سنگین اسم من روش باشه
    ولی من می خوام واسه چند سال دیگه برنامه ریزی کنم که به هم برسیم
    چون الان واقعا خودم رو لایق بر دوش کشیدن بار یه خونواده نمی بینم



  17. کاربر روبرو از پست مفید amirreza تشکرکرده است .

    ویدا@ (دوشنبه 06 خرداد 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.