نوشته اصلی توسط
سان آی
...هنوز منتظرتم ...
فکر کن ببین چه آدم بی وجودیه که به یک زن شوهردار میگه هنوز منتظرتم!چنین آدمی هوسش که بخوابه میره سراغ یکی دیگه
نوشته اصلی توسط
سان آی
می ترسم طلاق بگیرم ولی بازم خونوادش نزارن به هم برسیم
اون موقع که دوشیزه بودی نذاشتن!واقعا فکر میکنی الان به عنوان یک زن مطلقه بپذیرنت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اونم تو شهر کوچیک که همه هم رو میشناسن و حرف سریع میپیچه!!!!!(خوش خیالی محضه)
نوشته اصلی توسط
سان آی
یا این که دوباره این بار عذاب وجدان شوهرمو داشته باشم
مطمئن باش فکر شوهرت تا آخر عمر باهات میمونه و عذابت میده! بخصوص اگه دوست سابقت بعدها ول کنه بره
نوشته اصلی توسط
سان آی
شوهرمو دوست دارم ولی عاشقش نیستم اخلاق بد زیاد داره خوب هم داره وسواس شدید داره در مورد وسایل خونه نظر باید نظر اون باشه وابسته به خونوادش و مشکلات دیگه که ممکن هر زن و شوهری داشته باشن
باید سعی کنی کم کم عاشقشم بشی! چون باید باور کنی همینه و دیگه باید تا آخر باهاش بمونی! بعدشم خیلی از زن و شوهرها همینن! دوست دارن همو ولی فقط درصد کمی عاشق همند!(البته کسایی که تصور عاشق بودن دارن بیشتره!) اونچه برای ادامه و تداوم زندگی لازمه همون دوست داشتنه چون عشق مهمون 6ماه تا یکسال اول زندگیه و بعد فروکش میکنه! جمله بسیار صحیح و ماندگار "ازدواج غروبه عشقه" را هیچوقت فراموش نکن
نوشته اصلی توسط
سان آی
شوهرم گیر داده می گه بچه دار بشیم ولی نمی تونم خودمو راضی کنم
تا به ثبات نرسیدین (در همه زمینه ها) اصلا بچه دار نشید
نوشته اصلی توسط
سان آی
شاید یه جوری منم مشکلم شبیه اقای کامروا باشه با این تفاوت که من افراطی تو فکرشم
مشکل شما فقط اون قسمتش که فکرمون خاج خونه درگیره شبیه به همه وگرنه من نه از سر لج ازدواج کردم و نه در شرایطی که کسی را دوست داشتم نشستم سر سفره عقد با یکی دیگه! دیگم هیچوقت با اون خانم تماس نگرفتم که دوباره زخم دلمو تازه کنم و اذیت بشم! اینکه زنگ بزنم بگم حلالم کن و .... این نشون داده پشیمونید و همچنین خودتون را متعهد به شوهرتون نمیدونید که به عشق سابق زنگ زدید!(اونم اینو فهمیده و گفته منتظرتم!) وقتیی شوهر شما اینقدر روشنفکرانه گفته گذشته شما تموم شده و مهم نیست شما هم جنبه و ظرفیتتون را بالا ببرید و بچسبید به زندگی (زندگی جدیدتون) بعدشم من مردم و اگه موافقت زنم را بگیرم میتونم خیلی قانونی و رسمی برم و اون خانم را هم به عنوان همسر دومم اختیار کنم! نه خلاف قانونه نه شرع!!!!
*به جادوی چشم تو شیدا شدم*
*ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
*من آن قطره بودم که با موج عشق*
*در آغوش مهر تو دریا شدم*
ویرایش توسط کامران : یکشنبه 05 خرداد 92 در ساعت 00:42
علاقه مندی ها (Bookmarks)