به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 92 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    791
    سطح
    14
    Points: 791, Level: 14
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 202 در 83 پست

    Rep Power
    24
    Array

    نمیتونم زندگی قبلیم رو فراموش کنم

    من 31 سالمه و 4 ساله که به خاطر مشکلات جنسی از همسرم جدا شدم یعنی ایشون مشکل داشتن و ما مجبور به جدایی شدیم
    همسرم و خیلی دوست داشتم و بعد از طلاق به شدت از کاری که کردم پیشمون شدم ولی خب چون قبل از طلاق دعوا بین من و خانواده ایشون صورت گرفت رابطه ما هم دچار مشکل شد و با حالت قهر از هم جدا شدیم
    همسر سابقم ایران زندگی نمیکنه و 4 ساله که رفته من تو این مدت هر کاری که بگین کردم وسایلاش رو دور ریختم عکساش رو ریختم دور همه علایم حضورش تو زندگیم رو پاک کردم با ادمهای جدید اشنا شدم ولی حتی یک روز هم نتونستم از فکرش بیام بیرون
    بارها بهش ایمیل زدم و خواهش کردم برگرده ولی حتی جواب ایمیل های من رو هم نداد میدونم که دوست نداره دیگه با من زندگی کنه و این کار من اصلا درست نیست ولی نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم هر دقیقه و هر لحظه دارم بهش فکر میکنم بعضی موقع ها فکر میکنم روانی شدم که نمیتونم این فکرها رو کنترل کنم
    زندگیم به شدت به خاطر این موضوع دجار مشکل شده و تقریبا همه چیز زندگیم تحت سیطره این موضوع قرار گرفته
    میخواستم اگه راهکار جدیدی دارین برای این که بتونم این ادم رو فراموش کنم بهم بگید و کمکم کنین
    ممنونم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    سلام . شما خانم هستین یا آقا ؟

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 92 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    791
    سطح
    14
    Points: 791, Level: 14
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 202 در 83 پست

    Rep Power
    24
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط asemani نمایش پست ها
    سلام . شما خانم هستین یا آقا ؟
    من خانوم هستم ببخشید که اولش واضح توضیح ندادم

  4. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    اون آقا به قول خودتون مشکل جنسی داشته . در صورتی که بر گرده با این موضوع مشکل نخواهید داشت ؟

    مشکل شما اینه که اولا مشکلاتی رو که منجر به طلاق شده اند رو از سر احساسات امروزتون نادیده گرفتین . در حالی که با بازگشت ایشون اون مشکلات هم بر می گردن و باز هم موجب به هم ریختن اوضاعتون خواهد شد.
    دوم این که شما نخواستید اونو فراموش کنید. همین که گفتید بارها و بارها بهش ایمیل زدید. حتی وقتی جوابتون رو نداده ، یعنی یه جورایی هنوز باور ندارید که قضیه تموم شده .
    اینو به خودتون بقبولانید که حتی اگر ایشون خوب بود ، الان دیگه نیست . اما آدمهای خوب زیادی تو دنیا هستند .

    بگردید و تو همین تالار تکنیک توقف فکر رو پیدا کنید و ازش استفاده کنید تا بهشون فکر نکنید. دوستان دیگه ای هم بودن که مشکل شما رو داشتن. راهکارهایی که به اون ها داده شده رو پیدا کنید و بخونید.

    دکتر فرهنگ برای حل مشکلات شبیه مشکل شما این تمرین رو برای چند بار در هر شب پیشنهاد میدن. هرشب قبل از خواب تصویر همسر سابقتون رو تصور کنید و برای چند لحظه بهش نگاه کنید. بعد شروع کنید در ذهنتون اون تصویر رو خط خطی کنید تا جایی که اثری ازش نمونه . بعد این تصویر سیاه رو تا جایی که می تونید دور کنید تا جایی که به نقطه ای تبدیل بشه و اون هم کم کم ناپدید بشه . ذهن ناخودآگاه شما کم کم با این روش باور می کنه که این قضیه تموم شده . در طول روز هم از تکنیک توقف فکر استفاده کنید.

    در صورتی که نتونستید با این کارها فراموشش کنید از یه روانشناس کمک بگیرید.

    گذشته رو اگه به دوش بکشی کمرت خم میشه . اما اگه زیر پاهات بذاری قدت بلند میشه :)

    تو هنوز خیلی جوونی . زودتر با وضعیت فعلیت کنار بیا عزیزم

  5. 5 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    hamrahi (سه شنبه 31 اردیبهشت 92), sanjab (دوشنبه 17 تیر 92), tamanaye man (چهارشنبه 01 خرداد 92), کامران (چهارشنبه 01 خرداد 92), آبان دخت (چهارشنبه 01 خرداد 92)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 92 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    791
    سطح
    14
    Points: 791, Level: 14
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 202 در 83 پست

    Rep Power
    24
    Array
    خیلی از لطفت و راهنماییت ممنونم

  7. کاربر روبرو از پست مفید hamrahi تشکرکرده است .

    asemani (سه شنبه 31 اردیبهشت 92)

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 خرداد 92 [ 22:33]
    تاریخ عضویت
    1392-2-12
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    119
    سطح
    2
    Points: 119, Level: 2
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست خوبم.
    به عقیده من پایان گرفتن ازدواج اول، گرچه می‌تواند تا سال‌ها روان شما را آسیب دیده و رنجور کند اما مزیتی دارد که باید به آن توجه کنید. شما در جریان این ازدواج، خود را بهتر می‌شناسید و بیشتر می‌دانید که انتظار‌تان از زندگی چیست. با کسب این شناخت، بهتر می‌توانید بدانید که چه کسی می‌تواند همسر رؤیاهای شما باشد و وجود چه ویژگی‌هایی در همسر آینده‌تان می‌تواند این ازدواج را هم با بحران روبه‌رو کند.راهکارهایی که میتواند به شمادرفراموش کردن زندگی قبلتان کمک کند:


    نشانه‌ها را محو كنيد

    اولين قدم براي كنار گذاشتن خاطرات، كنار گذاشتن چيزهايي است كه اين خاطرات را تداعي مي‌كنند. عكس‌ها، هدايا و ديگر وسايلي كه شما را به ياد نامزد سابق‌تان مي‌اندازد را از مقابل ديدتان برداريد. آن‌ها را دور نريزيد چون اين تنها پاك كردن صورت مسئله است. تمامي اين وسايل را در يك جعبه بگذاريد و در جايي كه به آن دسترسي نداريد قرار دهيد. شايد زماني كه در آن جعبه را مي‌بنديد احساس كنيد كه پرونده رابطه از دست رفته‌تان را هم بسته‌ايد، اما گمان نكنيد كه با پاك كردن نشانه‌ها همه خاطرات‌تان هم پاك مي‌شود. شما قدم‌هاي ديگري را هم پيش‌رو داريد.
    فاصله‌تان را حفظ كنيد

    سعي كنيد با موقعيت‌هايي كه شما را مقابل او قرار مي‌دهد كمتر مواجه شويد. البته قرار نيست زندگي‌تان را به اين دليل مختل كنيد. قرار نيست اين دوري شما ابدي باشد بلكه تنها تازماني به اين روند ادامه مي‌دهيد كه آرامش قبل و اعتماد‌به‌نفس‌تان را به دست بياوريد.
    سرتان را گرم كنيد

    بايد به‌دنبال راه‌حلي بگرديد كه روز‌ها براي‌تان سريع‌تر بگذرد. خودتان را در يك اتاق حبس نكنيد و به خاطر فرار از ناراحتي‌تان به خواب پناه نبريد. فعاليتي را انتخاب كنيد كه به شما آرامش مي‌دهد. كار، ورزش، گردش بيرون از شهر، پارك يا هرچيز ديگري كه باعث مي‌شود زمان براي شما خوشايند‌تر بگذرد. سعي كنيد وقت‌هاي خالي‌تان را كمتر كنيد تا فرصت كمتري براي بازگشتن به آن افكار داشته باشيد.
    از دوستان‌تان كمك بگيريد

    اگر احساس مي‌كنيد تنهايي شما را آزار مي‌دهد از دوستان‌تان بخواهيد تا مدتي براي شما بيشتر وقت بگذارند. قرارهاي دوستانه بيشتري بگذاريد و سعي كنيد با آدم‌هايي وقت بگذاريد كه به شما آرامش مي‌دهند. با آن‌ها تفريح كنيد، غذا بخوريد يا در آرامش صحبت كنيد. مي‌توانيد در مورد احساسات‌تان به دوست صميمي‌تان بگوييد اما يادتان نرود، رازهاي نامزد سابق‌تان را فاش نكنيد و از او درنظر ديگران يك ديو نسازيد.
    دلايل ديگري براي شادي پيدا كنيد

    اگر رابطه شما بزرگ‌ترين دليل شادي و آرامش‌تان بوده، باز هم قرار نيست با از دست دادنش زندگي‌تان را از دست دهيد. علائق و آرزو‌هاي‌تان را روي يك كاغذ بنويسيد. خارج از محدوده يك ارتباط عاطفي، دوست داريد چه كسي باشيد؟ چه چيزهايي را تجربه كنيد؟ در مدتي كه قرار است تنها زندگي كنيد به اين علائق توجه بيشتري نشان دهيد. اگر احساس مي‌كنيد كارتان به شما آرامش مي‌دهد سعي كنيد موفقيت بيشتري در آن به دست آوريد. اگر به موسيقي علاقه‌منديد تمرين‌هاي موسيقي‌تان را بيشتر كنيد يا اگر احساس مي‌كنيد خواندن شما را آرام مي‌كند بيشتر به آن روبياوريد. نگذاريد ناراحتي از دست دادن آن رابطه همه زندگي‌تان را از شما بگيرد.
    با نشانه‌هاي كوچك افسردگي مبارزه كنيد

    نگذاريد ناراحتي و افسردگي‌تان روند طبيعي زندگي شما را مختل كند. هنوز هم بايد مثل قبل صبح‌ها نان تازه بخريد. سركار برويد يا در كلاس‌هاي دانشگاه حاضر شويد. ممكن است تمامي اين كارهاي روزانه را با ناراحتي و اضطراب انجام دهيد اما نگران نباشيد. اوضاع آرام‌آرام درست مي‌شود. تنها چيزي كه بايد به آن توجه كنيد اين است كه به‌خود و زندگي‌تان آسيب نزنيد. نبايد يك ناراحتي كوتاه‌مدت عواقب بلندمدتي براي شما داشته باشد. شما به‌تازگي بخشي از زندگي‌تان را از دست داده‌ايد، پس بايد بيشتر مراقب باقي مانده آن باشيد. اگر بي‌اشتها شده‌ايد يا احساس مي‌كنيد ديگر چيزي خوشحال‌تان نمي‌كند از يك روان‌شناس كمك بگيريد. نبايد اجازه دهيد، اين نشانه‌هاي كوچك افسردگي در شما رشد كنند.
    باآرزوی موفقیت برای شما دوست خوبم.

  9. 2 کاربر از پست مفید maryam110 تشکرکرده اند .

    asemani (پنجشنبه 02 خرداد 92), hamrahi (چهارشنبه 01 خرداد 92)

  10. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما فکر میکنی بهش چون نیازهایی درونتون هست که برای مرتفع شدنش به همسر احتیاج دارید. پس سعی کنید به نیازهاتون پاسخ منطقی بدید. فراموشی راهکار نیست بلکه مسکنه! مطمئن باشید ی رابطه رمانتیک و زیبا را که شروع کنید خیلی زود جای قبلی را میگیره
    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *

  11. 4 کاربر از پست مفید کامران تشکرکرده اند .

    asemani (پنجشنبه 02 خرداد 92), hamrahi (چهارشنبه 01 خرداد 92), tamanaye man (چهارشنبه 01 خرداد 92), toojih (یکشنبه 19 خرداد 92)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 92 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    791
    سطح
    14
    Points: 791, Level: 14
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 202 در 83 پست

    Rep Power
    24
    Array
    مرسی از راهنمایی هاتون
    من سعی کردم رابطه دیگه ایی جایگزین کنم ولی متاسفانه تو اون رابطه ها هم شکست خوردم همه بهم میگفتن نگران نباش طلاق میگیری یه عالمه ادم بهتر هستند که باهاشون اشنا میشی ولی نشد ادمهای دیگه اومدند ولی بهتر نبودند که هیچ بدتر هم بودند و من پشت هم شکست خوردم افسردگی هم ولم نکرد پیش روانشناس هم رفتم ولی خب هزینه اش خیلی بالا بود و نتونستم ادامه بدم
    یه موقعی فکر میکردم به هر قیمتی با هرکسی که بشه ازدواج میکنم تا از این شرایط رها بشم و اولین ادم رو راه دادم تو زندگیم و تا مرز نامزدی پیش رفتم و فهمیدم خیلی اشتباه کردم و ندیده و نشناخته دارم ازدواج میکنم بهمش زدم شکست های پی در پی باعث شد هر لحظه بیشتر به این فکر کنم که کاش زندگیم رو از دست نمیدادم و الان کنار همسرم بودم اصلا دیگه برام مهم نیست که مشکل جنسی داره و با من رابطه ایی نداره یا همجنسگراست یا هر چی حتی اگه دوست پسر هم کنارم داشته باشه من باز هم حاضرم باهاش زندگی کنم انقدر زندگی بهم سخت گرفته که میبینم اون مشکل در برابر این مشکلات هیچ بوده نه دیگه داشتن فرزند اهمیتی داره نه رابطه جنسی نه هیچی فقط دلم یه زندگی اروم و بی دغدغه میخواد که متاسفانه با اشتباهات زیادم هر روز بیشتر ازش فاصله میگیرم
    ویرایش توسط hamrahi : چهارشنبه 01 خرداد 92 در ساعت 10:03

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 تیر 95 [ 16:53]
    تاریخ عضویت
    1390-8-28
    نوشته ها
    744
    امتیاز
    8,604
    سطح
    62
    Points: 8,604, Level: 62
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,594

    تشکرشده 1,946 در 612 پست

    Rep Power
    88
    Array
    رابطه تو با همسرت تموم شده تموم
    بهتر و بدتر نداره (اون تموم شده انگار نبوده و حالا تو نباید مقایسه کنی)
    در ضمن اینکه همسرت اختلال جنسی شدید داشتهو اصلا اصلا برگشت به او خوب نیست حتی اگه بیاد التماست کنه
    یکم رو خودت کار کن افسردگی بعد طلاقت به خاطر روابط الکی و نافرجام عمیق شده
    باید خودتو شخصیتتو باز سازی کنی
    و بعد مطمئن نیمه گمشدتو که لایق باشه پیدا میکنی
    این تاپیک منم بخون ایمیل فرستادن دیوانه وار من به نامزد قبلی
    من گاهی حس میکنم خودم خراب کردم رابطه رو و نامزدم موقعیت ظاهریش اصلا قابل قیاس با خواستگارام نیست یعنی فوق العاده بود دکتری داشت از یه دانشگاه تاپ ،سی تی زن انگلیس بود ،خانوادش نبودن و مشکلات خانواده همسر نداشتم ،قد و هیکل و قیافه عالی خوش تیپ، از نظر مذهبی فوق العاده نزدیک به منی هنی عین خودم ،یه رویای به تمام معنی بود
    اما مشاور بم گفت نه مشاور بعدیم گفت نه و مشاور بعد باز هم نه .... و بعد منم زدم رابطرو قشنگ داغون کردم چون نمیتونستم خودم تمومش کنم. بازم اون پایبند بود تا بالاخره من گفتم از نظر احساسی نمیتونم جدا شم اما عقلم میگه نه اونم گفت من با احساس نمیتونم خوشبختت کنم باید عاقلانه بخوای!!!
    فقط یه ایراد داشت زبون تند و بد دهن و شخصیت دیگر آزار و بد بین به عالم و آدم و وقتی عصبی میشد باید رهاش میکردم تا با خودش کنار بیاد
    الان که فکر میکنم میبینم همه این مشکلات تو بستر زمان و با یه آدم عاقل حل میشد
    اما مهم اینه که من نه عاقل بودم نه صبور
    پس اون مناسب من نبود و امیدوارم خوشبخت باشه و باشم
    من خودمو بکشمم اون بر نمیگرده برگرده هم باز هم نه عاقلم نه صبور پس باید بپذیرم

    و من بالاخره بعد یه مدت طولانی پذیرفتم که اون رابطه تموم شده هر چند شاید هرگز آدمی مثل اونو پیدا نکنم و هر وقت یادش بیافتم اشک تو چشمام حلقه بزنه و ترک های قلبم تازه شه
    ولی ایمان دارم آدمیو که خوشبخت ترین زن روی زمینم کنه پیدا میکنم آدمی که برای من ساخته شده باشه و من بتونم همه احساسشو درک کنم وکنارم خوشبخت ترین مرد باشه

    تو هم باید بپذیری

    ببین شیر مادر سالم ترین غذاست و مخصوصا تو روزهای اول بسیار مفید برای بچه اما معمولا همه بچه ها ماههای اول کلی از اون شیرو بالا میارن تا حالا دیدی کسی بگه حیف شد شیر به اون خوبی؟ بالا آورده هاشو جمعش کنیم دوباره بدیم بچه بخوره؟
    مسلما نه
    چیزیو که بالا آوردی(احتمالا به زور) دوباره نخور حتما تو اون زمان دلایل خوبی واسه بالا آوردن داشتی و حالا باید حال خودتو خوب کنی
    پس سعی کن از این شرایط برای بزرگ شدنت استفاده کنی تا چیزهای بهتری گیرت بیاد
    [align=center]ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم ...از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم[/align]

  14. 5 کاربر از پست مفید جوانه؟؟؟ تشکرکرده اند .

    asemani (پنجشنبه 02 خرداد 92), hamrahi (چهارشنبه 01 خرداد 92), کامران (پنجشنبه 02 خرداد 92), من مریمم (چهارشنبه 01 خرداد 92), شیدا. (چهارشنبه 01 خرداد 92)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 92 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    791
    سطح
    14
    Points: 791, Level: 14
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 202 در 83 پست

    Rep Power
    24
    Array
    از راهماییت ممنونم جوانه عزیز

  16. 2 کاربر از پست مفید hamrahi تشکرکرده اند .

    جوانه؟؟؟ (چهارشنبه 01 خرداد 92), دلنشین (پنجشنبه 02 خرداد 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم از حق خودم دفاع کنم.
    توسط Pooh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 خرداد 94, 00:32
  2. چه طوری میتونم بخشی از حافظه مو پاک کنم
    توسط ribbon در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: چهارشنبه 03 مهر 92, 17:59
  3. نه میتونم ادامه بدم نه جدا بشم
    توسط sheidajojo در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 مرداد 92, 10:57
  4. با خانواده افسرده ام چه کار میتونم کنم؟
    توسط pardis 1995 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: شنبه 15 مهر 91, 05:48
  5. هرچی به شوهرم میگم میگه نمیتونم!خوب منم نمیتونم چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟
    توسط matra در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: شنبه 29 بهمن 90, 22:27

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.