به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 تیر 02 [ 08:23]
    تاریخ عضویت
    1392-1-28
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آيا با رفتارهاي شوهرم بچه دار شدن به صلاحه؟

    سلام دوستان عزيز
    من 30 ساله هستم و يك ساله ازدواج كردم. متاسفانه يك مشكلي كه دارم كه پزشكم خيلي تاكيد داره اگه قصد بچه دارشدن دارم بهتره كه اونو به تعويق نندازم و جوري هست كه اگه الان هم تصميم بگيرم كه بچه دار بشم معلوم نيست كي باردار بشم. (و مثلا ممكنه تا چند سال طول بكشه)

    خودمم خيلي بچه دوست دارم اما متاسفانه همسرم خيلي مايل نيست و من فكر ميكنم نميخواد مسوليت قبول كنه و بهونه وضعيت مالي رو مياره.

    وقتي فكرشو هم ميكنم ميبينم با اين رفتارهايي كه از همسرم ديدم شايد خيلي به صلاح نباشه.
    حالا چند نمونه از رفتارهاشو مثال ميزنم و از شما دوستان ميخوام منو راهنمايي كنيد.

    من خيلي همسرم رو دوست دارم و ميدونم تمام رفتاراش برميگرده به اختلافهاي خانواده هامون. و اونم خيلي خوبه ولي وقتي عصباني ميشه به هيچ وجه نميتونه خودشو كنترل كنه.

    بعضي وقتا كه با هم جروبحثمون ميشه به من ميگه برو و ديگه برنگرد. كه من پيش خودم فكر ميكنم وقتي اين همه عاشق من بود وقتي حاضر بود به خاطر من قيد خانوادشو بزنه حالا توي يه عصبانيت به من ميگه برو، بهم ميگه اشتباه كردم باهات ازدواج كردم كاش به حرف خانوادم گوش ميكردم و ... حالا چطور ميشه كه بچه ايي رو كه خودشو ميگه نميخوام رو بعدا ممكنه دوست داشته باشه؟؟؟

    چند وقت پيش بهش گفتم باردارم و اون با لگد (البته نه خيلي محكم) زد به شكمم و گفت هم خودت و هم بچه رو ميكشم.

    وقتي فكرشو ميكنم ميبينم وقتي كه دوره ماهانه من شروع ميشه و هنوز نميتونه به خوبي دركم كنه چطور ميتونه 9 ماه حالات و رفتار منو (كه معلوم نيست من چجوري بشم) درك كنه. همسرم 2 سال از من بزرگتره و 32 سالشه.

    قبل از عيد 2 تا جوجه اردك خريده و الان كه دو ماهي گذشته كمي بزرگ شدن و صداشون زياد شده. گاه گاهي ميگه برم خفشون كنم كه انقد سرو صدا ميكنن. آيا ممكنه بعدا راجع به يك نوزاد هم همچين حسي پيدا كنه؟

    من و اون سنمون كم نيست و با توجه به وضعيت جسماني من خودم به شخصه دوست ندارم كه بذارم چند سال ديگه بچه دار بشم اما رفتارهاي همسرم قدرت تصميم گيري رو ازم گرفته. چون ميترسم يك پدر بي مسوليت بشه و هم من و هم اون بچه رو تحقير كنه.

    اينو هم بگم اوايل ازدواج خيلي رفتارش تندتر بود ولي الان خيلي بهتر شده. آيا به مرور اين حساسيتها از بين ميره؟ و ميدونم زمان ميبره تا رفتارش عادي بشه. چون قبل از ازدواج اصلا اينطوري نبود. بعضي ها ميگن وقتي يك مرد ميخواد پدر بشه خيلي مسوليت پذيرتر ميشه. آيا به نظرتون من با توجه به رفتار همسرم درسته كه اونو راضي كنم يا اينكه تا وقتي كه از رفتارش مطمئن نشدم دست نگهدارم؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 اردیبهشت 93 [ 15:23]
    تاریخ عضویت
    1389-6-08
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    2,981
    سطح
    33
    Points: 2,981, Level: 33
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    227

    تشکرشده 409 در 163 پست

    Rep Power
    37
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط MMAASS نمایش پست ها
    سلام دوستان عزيز
    من 30 ساله هستم و يك ساله ازدواج كردم. متاسفانه يك مشكلي كه دارم كه پزشكم خيلي تاكيد داره اگه قصد بچه دارشدن دارم بهتره كه اونو به تعويق نندازم و جوري هست كه اگه الان هم تصميم بگيرم كه بچه دار بشم معلوم نيست كي باردار بشم. (و مثلا ممكنه تا چند سال طول بكشه)

    خودمم خيلي بچه دوست دارم اما متاسفانه همسرم خيلي مايل نيست و من فكر ميكنم نميخواد مسوليت قبول كنه و بهونه وضعيت مالي رو مياره.

    وقتي فكرشو هم ميكنم ميبينم با اين رفتارهايي كه از همسرم ديدم شايد خيلي به صلاح نباشه.
    حالا چند نمونه از رفتارهاشو مثال ميزنم و از شما دوستان ميخوام منو راهنمايي كنيد.

    من خيلي همسرم رو دوست دارم و ميدونم تمام رفتاراش برميگرده به اختلافهاي خانواده هامون. و اونم خيلي خوبه ولي وقتي عصباني ميشه به هيچ وجه نميتونه خودشو كنترل كنه.

    بعضي وقتا كه با هم جروبحثمون ميشه به من ميگه برو و ديگه برنگرد. كه من پيش خودم فكر ميكنم وقتي اين همه عاشق من بود وقتي حاضر بود به خاطر من قيد خانوادشو بزنه حالا توي يه عصبانيت به من ميگه برو، بهم ميگه اشتباه كردم باهات ازدواج كردم كاش به حرف خانوادم گوش ميكردم و ... حالا چطور ميشه كه بچه ايي رو كه خودشو ميگه نميخوام رو بعدا ممكنه دوست داشته باشه؟؟؟

    چند وقت پيش بهش گفتم باردارم و اون با لگد (البته نه خيلي محكم) زد به شكمم و گفت هم خودت و هم بچه رو ميكشم.

    وقتي فكرشو ميكنم ميبينم وقتي كه دوره ماهانه من شروع ميشه و هنوز نميتونه به خوبي دركم كنه چطور ميتونه 9 ماه حالات و رفتار منو (كه معلوم نيست من چجوري بشم) درك كنه. همسرم 2 سال از من بزرگتره و 32 سالشه.

    قبل از عيد 2 تا جوجه اردك خريده و الان كه دو ماهي گذشته كمي بزرگ شدن و صداشون زياد شده. گاه گاهي ميگه برم خفشون كنم كه انقد سرو صدا ميكنن. آيا ممكنه بعدا راجع به يك نوزاد هم همچين حسي پيدا كنه؟

    من و اون سنمون كم نيست و با توجه به وضعيت جسماني من خودم به شخصه دوست ندارم كه بذارم چند سال ديگه بچه دار بشم اما رفتارهاي همسرم قدرت تصميم گيري رو ازم گرفته. چون ميترسم يك پدر بي مسوليت بشه و هم من و هم اون بچه رو تحقير كنه.

    اينو هم بگم اوايل ازدواج خيلي رفتارش تندتر بود ولي الان خيلي بهتر شده. آيا به مرور اين حساسيتها از بين ميره؟ و ميدونم زمان ميبره تا رفتارش عادي بشه. چون قبل از ازدواج اصلا اينطوري نبود. بعضي ها ميگن وقتي يك مرد ميخواد پدر بشه خيلي مسوليت پذيرتر ميشه. آيا به نظرتون من با توجه به رفتار همسرم درسته كه اونو راضي كنم يا اينكه تا وقتي كه از رفتارش مطمئن نشدم دست نگهدارم؟
    اون لگدی که به شکم شما زدند، رفتار های مشابه در چند ماه گذشته داشته اند؟ رفتار خشنی با اون اردک ها چی؟

  3. کاربر روبرو از پست مفید samanis تشکرکرده است .

    MMAASS (دوشنبه 30 اردیبهشت 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 تیر 02 [ 08:23]
    تاریخ عضویت
    1392-1-28
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    وقتي عصباني ميشه كتك ميزنه ولي لگد نه. اون لگد هم صرفا براي اين بود كه بچه دوست نداره و بچه نميخواد و بعضي وقتها فكر ميكنه من گولش ميزنم و چون بچه دوست دارم ميخوام كار خودمو بكنم و به خاطر همين يه حس بي اعتمادي در اعماق وجودش به من داره.
    بعضي وقتها كه از هم ناراحت ميشيم احساس ميكنم جنون بهش دست ميده ميره گردن يكي از اردكها رو ميگيره از بالا ولش ميكنه تا محكم بيفته زمين. يا گاهي وقتها كتكش ميزنه. بعد جالبه كه با يكيشون اينطوره و كاري به اون يكي نداره.

    ولي درحالت كلي خيلي خوبه. البته همونطور كه گفتم اين رفتاراش بر ميگرده به اختلافي كه خانواده هامون با هم دارن و قهر هستن.

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    اول اختلافات رو تو زندگی برطرف کنید.
    مشکل با خانواده ها چیه ؟ آیا با هر دو خانواده قطع رابطه هستین ؟
    چرا خانوادشون مخالف ازدواج شما با هم بودن ؟
    رفتارهای خشنش خطرناکه . اگه انقدر با بچه مخالف باشه که نمیذاره شما جون سالم ببری .
    آیا تا بحال با مشاور صحبت کردین ؟

    - - - Updated - - -

    اشکم در اومد. بیچاره جوجه اردکه :(

  6. 2 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    MMAASS (دوشنبه 30 اردیبهشت 92), she (یکشنبه 29 اردیبهشت 92)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 تیر 02 [ 08:23]
    تاریخ عضویت
    1392-1-28
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط asemani نمایش پست ها
    اول اختلافات رو تو زندگی برطرف کنید.
    مشکل با خانواده ها چیه ؟ آیا با هر دو خانواده قطع رابطه هستین ؟
    چرا خانوادشون مخالف ازدواج شما با هم بودن ؟
    رفتارهای خشنش خطرناکه . اگه انقدر با بچه مخالف باشه که نمیذاره شما جون سالم ببری .
    آیا تا بحال با مشاور صحبت کردین ؟

    - - - Updated - - -

    اشکم در اومد. بیچاره جوجه اردکه :(
    همسرم پسر خاله من هست و هيچ كدوم از خانواده ها با اين ازدواج مخالف نبودن. فقط موقع بله برون من گفتم مهريه ام 314 سكه باشه كه خاله ام انتظار داشت خيلي كمتر از اينا بگم و فكر كنم همين باعث دلخوري شده بود و من اينو حدس ميزنم و مطمئن نيستم از اونجا به بعد يه كمي به قول معروف تو گوش پسرشون خوندن كه اگه اينو گوش بدي تا آخرش بايد حرف اون باشه و هر چي اون گفت قبول نكن و از اين حرفا. فكر ميكنم بعضي وقتا اون حرفا يادش مياد كه توي دعوا ميگه كاش به حرف اونا گوش داده بودم. ما 7 ماه عقد بوديم و در تمام اين مدت دوران خوبي داشتيم تا قبل از عروسي كه يه سري حرف و حديث در اومد كه خانواده هامون با هم ارتباط ندارن ما با هيچ كدوم قطع ارتباط نكرديم. من هم خونه خاله ام ميرم(مادرشوهرم) هم خونه دختر خاله و پسر خالم (خواهر شوهر و برادرشوهرم). اون هم خونه مامان و خواهرم مياد.

    نه با مشاور صحبت نكرديم.
    ویرایش توسط MMAASS : یکشنبه 29 اردیبهشت 92 در ساعت 13:54

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 اردیبهشت 93 [ 15:23]
    تاریخ عضویت
    1389-6-08
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    2,981
    سطح
    33
    Points: 2,981, Level: 33
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    227

    تشکرشده 409 در 163 پست

    Rep Power
    37
    Array
    به نظر من حتما قبل از تصمیم برای بچه دار شدن با یک یا دو روانپزشک به تنهایی مشاوره کنین. آزار دادن حیوانات به بهانه اختلاف با خانواده همسر یا کتک زدن شما نشونه های خوبی نیستند.

  9. 4 کاربر از پست مفید samanis تشکرکرده اند .

    asemani (یکشنبه 29 اردیبهشت 92), MMAASS (دوشنبه 30 اردیبهشت 92), Sinéad (یکشنبه 29 اردیبهشت 92), کامران (چهارشنبه 01 خرداد 92)

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    59
    Array
    سلام دوست خوب.
    مشکل شما مشابه مشکلیه که من داشتم البته از جهاتی....
    پیشنهاد میکنم اگه حوصله داشتی رو اسمم کلیک کن و نمایش مشخصات رو کلیک کن و "مشاهده تمام موضوعات آغاز شده" رو کلیک کن...میتونی ماجرای زندگی منو بخونی که هم ازدواجم فامیلی بوده (با پسرخالم) هم خونواده ها مخالف بودن هم بقیه موارد....

    من در حال حاضر زندگیم آرومه ولی بااااز هم به بچه داشتن فکر نمیکنم چون 2 ماه از این آرامش میگذره و بعد از اون همه بحران نمیشه به سادگی پذیرفت که تا ابد همه چی آرومه !!!! اما امیدوارم روز به روز بهتر بشه.

    2 تا نکته تو نوشته هات دیدم که امیدوارانه تر به این موضوع نگاه کردم.
    یکی اینکه 1 ساله ازدواج کردین....دوم اینکه رفتار همسرت نسبت به اوایل ازدواج خیلی بهتر شده...این یعنی آینده زندگی مشترک شما خیلییی بهتر از این یک سال خواهد بود.اگر درست ترین رفتار رو با هم داشته باشین.
    اما به نظر من تا وقتی از امنیت رابطه ات با شوهرت مطمئن نشدی بچه دار نشو.
    چون مردهایی مثل شوهر شما و من در برابر بحران عکس العمل مناسبی ندارن و وجود بچه به خودی خود یک هیجان و بحران بزرگه....اما نگران نباش.
    این به این معنی نیست که به خاطر این رفتار همسرت تا ابد از بچه داشتن محرومی...
    .یکم که از ازدواجتون بگذره، به هم که اعتماد کافی کنید ( هنوز اعتماد ندارید اگه اعتماد کامل داشتین شوهرت دم به دقیقه نمیگفت برو برنگرد. شما هم حرفشو باور نمیکردی و میدونستی تو عصبانیت یه چیزی گفته ...).
    وقتی که اینقدر به هم به لحاظ احساسی نزدیک بشید که همه مسائل رو مشترک ببینید و حل کنید اون موقع آرامشی میاد تو زندگیتون که از عهده هر بحرانی بر میایید. دو نفری و در کنار هم. ناگزیری چند سالی صبر کنی....یه سال خیلی کمه عزیزم. نه زود قضاوت کن نه زود تصمیم بگیر.
    ویرایش توسط گل آرا : یکشنبه 29 اردیبهشت 92 در ساعت 19:58

  11. کاربر روبرو از پست مفید گل آرا تشکرکرده است .

    MMAASS (دوشنبه 30 اردیبهشت 92)

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 دی 94 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    محل سکونت
    زیر آسمان
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    2,829
    سطح
    32
    Points: 2,829, Level: 32
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    43

    تشکرشده 433 در 151 پست

    Rep Power
    29
    Array
    رفتار همسر شما نگران کننده است و در چنین شرایطی، به خصوص وقتی ایشون هم تمایل نداره زمان بچه دار شدن نیست ولی وقت اینه که یه فکر جدی بکنید و کمک بگیرید برای مشکلاتتون.
    زندگی خوب یک شکل ثابت ندارد، بلکه یک فرآیند است. یک جهت است، نه یک مقصد.

    کارل راجرز

  13. کاربر روبرو از پست مفید Sinéad تشکرکرده است .

    MMAASS (دوشنبه 30 اردیبهشت 92)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 24 تیر 02 [ 08:23]
    تاریخ عضویت
    1392-1-28
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسي از همه دوستاني كه به تاپيك من نگاه كردن و نظر دادن.

    من خودم ميدونم ريشه اين رفتاراش چيه. همش برميگرده به ناراحتي هايي كه توي فاميل هست و مطمئنم اگه خانواده هامون با هم خوب بودن اينم اين رفتارها رو نشون نميداد.

    براي جوجه اردكها هم اوايل خيلي دوستشون داشت و خيلي براشون وقت ميذاشت و باهاشون مهربون بود تا جايي كه اعتراض من بلند شد و من بهش ميگفتم اينقد كه به اين جوجه اردكها توجه داري به من هم داري؟ مثلا يه راست از سر كار ميومد و ميرفت براشون غذا ميذاشت و جاشون رو تميز ميكرد و من انتظار داشتم كه به من هم توجه كنه. نه اينكه تو كارها به من كمك نميكرد بلكه هر از گاهي كه هوس ميكرد. ولي در روز شايد 3 يا 4 ساعت براي جوجه اردكها وقت ميذاشت و وقتي من بهش اعتراض كردم از اونجا به بعد هر وقت از هم ناراحت ميشيم با اردكها رفتار خشن نشون ميده و شايد ميخواد بگه كه ببين اينها هم مهم نيستن.

    بعضي وقتها فكر ميكنم شايد زندگي در يك يا دو سال آينده خوب بشه ولي با توجه به سنمون فرصت بچه دار شدن چي ميشه؟

    خودمم هم به اين نتيجه رسيدم كه شايد در حال حاضر خيلي به صلاح نباشه ولي احتياج به راهنمايي داشتم.

    باز هم اگه دوستان و كارشناسان سايت نظراتي دارند خوشحال ميشم بدونم.

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 خرداد 92 [ 14:05]
    تاریخ عضویت
    1392-2-20
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    42
    سطح
    1
    Points: 42, Level: 1
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    "قبل از عيد 2 تا جوجه اردك خريده و الان كه دو ماهي گذشته كمي بزرگ شدن و صداشون زياد شده. گاه گاهي ميگه برم خفشون كنم كه انقد سرو صدا ميكنن. آيا ممكنه بعدا راجع به يك نوزاد هم همچين حسي پيدا كنه؟"
    به هر حال اون حسی که یه پدر میتونه نسبت به فرزندش داشته باشه بااین موضوع فرق داره.
    اگر با همسرتون مشکل خاصی که منجر به جدایی بشه ندارین برای بچه دار شدن اقدام کنین تا دیر نشده
    سخت نگیرید:)

  16. کاربر روبرو از پست مفید kaveh21 تشکرکرده است .

    MMAASS (سه شنبه 31 اردیبهشت 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.