به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array

    Icon2008 مسافرت دوباره با خونواده ی نامزد با تجربه مسافرت تلخ قبلی؟چیکار کنم؟

    سلام دوستای خوبم توو تاپیک قبلیم براتون از تجربه تلخ مسافرت نوروزیم به همراه خونواده ی نامزدم و اثرات بدش بعد مسافرت هم گفتم ،

    اما دوباره تقریبا 2ماه دیگه برنامه ریزی کردن واسه مسافرت

    ،من نمیدونم چیکار کنم و اصلا هم دلم نمیخواد دوباره اون اتفاقا رو تجربه کنم ،به نظرتون چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟

  2. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دریا72 نمایش پست ها
    سلام دوستای خوبم توو تاپیک قبلیم براتون از تجربه تلخ مسافرت نوروزیم به همراه خونواده ی نامزدم و اثرات بدش بعد مسافرت هم گفتم ،

    اما دوباره تقریبا 2ماه دیگه برنامه ریزی کردن واسه مسافرت

    ،من نمیدونم چیکار کنم و اصلا هم دلم نمیخواد دوباره اون اتفاقا رو تجربه کنم ،به نظرتون چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟




    کسی نمیاد کمکککککککککککک

  3. #3
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خلاصه ای از مشکل قبلیت رو بگو ، همه وقت نمیکنند برن یک دور تمام تاپیک قبلیت رو بخونن .

  4. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    [QUOTE=tamanaye man;269092]خلاصه ای از مشکل قبلیت رو بگو ، همه وقت نمیکنند برن یک دور تمام تاپیک قبلیت رو بخونن .[/QUOTE

    مشکلات مسافرت قبلی به همراه خونواده شوهرم


    توو اون مسافرت مادر شوهرم توو خریدای منو نامزدم و اینکه چقدر پول داریم و چقدر خرج کردیم دخالت میکرد و اگه شوهرم یه چیزی واسه من میخرید که جزءوسایل خونمون باشه که اونو مامان خودم باید مخرید به شوهرم میگفت که تو چرا اینا رو میخری و از کجا پول میاری که اینارو میخری و پولشو از مامان زنت پس بگیر و حتی وقتی شوهرم یه سوغات واسه مامانم خرید مادر شوهرم ناراحت شد و یه جوری میخواست اونو از دست ما در بیاره و بگیره واسه خودش و حتی روزی که میخواستیم سوغات هارو جدا کنیم مادر شوهرم سوغات مامانمو زود تر گرفت دست خودش که من نفهمم و فراموش کنم و زیر چادرش پنهان میکرد
    مدام از ما پول میخواستن و در گوشی بین جمع صحبت میکردن و مثلا شوهرمو صدا میزدن بعد تا من میرفتم حرفشونو قطع میکردن وقتی مهمونی دعوت بودیم به ما خبر نمیدادن و 1ساعت قبل اینکه برن زنگ مزدن به شوهرم که واسه ناهار بیاین فلان جا....که چند بار ما کار داشتیم و بیرون بودیم و ببعد که به ما خبر میدادن هل هلکی آماده میشدیم که بریم

    توو رفت و آمد های منو شوهرم به بازار یا بیرون دخالت میکردن اگه یه موقع هایی ما خیلی بیرون میرفتیم وقتی برمیگشتیم دیگه با ما حرف نمیزدن و خیلی معلوم بود که ناراحتن و رفتاراشون کاملا اینو نشون میداد

    و شورم هم گاهی اوقات تحت تاثیر حرف های اونا قرار میگرفت

    اگه از بیرون میومدیم که مثلا خرید یادی کرده بودیم شوهرم تا سر کوچه وسایلارو خودش برمیداشت بعد که نزدیک خونه میشدیم به یه بهونه ای همه وسایلارو به خودم میداد

    ولی اگه گاهی اوقات مامانش اینا هم با ما بودن کوچکترین وسایلی که دست مامانش بود رو ازش میگرفت در صورتی که اگه منم 3تا نایون داشتم طرفم نمیومد

    اوایل این طوری نبود اما حالا وقتی میریم خونشون هم همین کارو میکنه من احتمالمیدم که این تغییراتش به خاطر حرف های مامانش باشه آخه چند بار پیش خودم گفت که چرا این همه وسایلو خودت تنها بر یداری از اون موقع است که دیگه پیش اونا وسایلارو میده خودم بردارم
    اینم بگم که شوهرم خیلی تحت تاثیر حرف های مامانش قرار میگیره

    یه بار شوهرم یکی از ظروف پذیراییمو واسم خرید و گفت این هدیه ست از طرف من به تو واسه شب یلدا بعد که مامانش دید بهش دزدکی گفت چرا تو خریدی پولشو از مامنش بگیر و همون روز شوهرم گفت پول ان ظرفو از مامانت بگیر بده بهم
    توو مسافرت هم دقیقا همین کارارو انجام میدن
    منم به خاطر همین چیزاست که دوست ندارم دیگه باهاشون به مسافرت برم چون به جا اینکه حالم بهتر بشه بدتر میشه و با کلی ناراحتی مسافرتم تموم میشه

  5. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    اگر باهاشون می ری بهتره مثل یک خانواده با هم برید مسافرت تا دو خانواده جدا.

    هر جا می رید با هم باشید و همه تفریح و گردش و مهمانی یکجا. اینطوری شوهرت هم بین شما و خانواده اش قرار نمیگیره.
    خرید کردن و تفریحات دونفره را بگذار برای وقتی بدون خانواده اش می ری سفر.

    در مورد ظروف و وسایل خونه، به شوهرت بگو که دیگه چیزی برای شما نخره که لازم باشه پولش را از مادرت بگیری. مامانت هرچی صلاح بدونه و دوست داشته باشه برای جیهزیه شما می خره و درست نیست که شوهرت خرید کنه بگه برو پولش را از مامانت بگیر.
    اگر خودش دوست داره برای شما کادو بخره. بدون منت و درخواست پولش.

  6. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    tamanaye man (یکشنبه 29 اردیبهشت 92)

  7. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    ممنون عزیزم که وقت گذاشتی
    اصلا شوهرم نظر منو نپرسید که دوست دارم برم یا نه
    اما خوشبختانه انگار این بار فقط 2روزه و پدر شوهرم هم هست
    اینطوری من راحت ترم

    اگر باهاشون می ری بهتره مثل یک خانواده با هم برید مسافرت تا دو خانواده جدا.


    هر جا می رید با هم باشید و همه تفریح و گردش و مهمانی یکجا. اینطوری شوهرت هم بین شما و خانواده اش قرار نمیگیره.
    خرید کردن و تفریحات دونفره را بگذار برای وقتی بدون خانواده اش می ری سفر.

    آره اینبار سعی میکنم تنها نریم با وجودی که اذیتم کنن ولی خب شوهرم بیشتر دوست داره تنها باشیم تا با اونا چون میبینه که اذیتم میکنن

    در مورد ظروف و وسایل خونه، به شوهرت بگو که دیگه چیزی برای شما نخره که لازم باشه پولش را از مادرت بگیری. مامانت هرچی صلاح بدونه و دوست داشته باشه برای جیهزیه شما می خره و درست نیست که شوهرت خرید کنه بگه برو پولش را از مامانت بگیر.
    اگر خودش دوست داره برای شما کادو بخره. بدون منت و درخواست پولش.[/quote]


    این دفعه اگه خواست کادویی بخره که جزو جهیزیه باشه نمیزارم بخره تا بعدش بیشتر ناراحتم نکنه

    ولی اصلا راضی نیستم که دوباره باهاشون برم مسافرت از طرفی اگه هم نرم شوهرم ناراحت میشه

  8. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام دریا جان همیشه یه چیز رو در نظر داشته باش جلو چشم مادر شوهر آدم باید خیلی خیلی صرفه جو به نظر بیاد اصلا لازم نیست تو اون مسافرت خرید زیاد بکنی من با اینکه مادر شوهر خوبی دارم باز هم سعی میکنم در حضورشون خرید زیاد نکنم گاهی در شهرشون با همسرم خریدی میکنیم میذارم صندوق عقب و تو خونه نمیبرم گاهی هم که خودم تنها خرید میکنم (یعنی خرید ضروری باشه و حتما بخواد انجام بشه) و میام قیمتها رو میپرسن میگم دقیق یادم نیست یه عدد کمتر از اون چیزی که بوده رو میگمآخه میدیدم وقتی واقعیت رو میگم میگن از فلان بازار باید میگرفتی یا مثلا اونی که قبل داشتی خراب شده بود؟! خسیس نیستن ولی به هرحال احساس کردم فکر میکنن شاید پیشرفت پسرشون کند بشه با خریدهای من جالبه خواهر شوهرم هم در رابطه با مادر شوهرش همینطوره و اصلا نمیذاره از خریداش مطلع بشن بهت این رو هم بگم من عضو هیات علمی دانشگاه هستم و حقوقم بیشتر از دو میلیون در ماه است با این حال بهتر میدونم به ظاهر همون باشم که اونا به نظرشون خوبه (و البته هر چیز لازم داشته باشم حتما میخرم ولی جار نمیزنم و نشون نمیدم فقط همین) خیلی بی سیاستی کردی که خریدهات رو جار زدی همیشه باید جوری وانمود کنی که اهل خرج زیاد نیستی و ضمنا خانوادت خودشون خریدهایی که به عهده شون هست رو انجام میدن اگه قرار شد برید از قبلش ذهنت رو آماده کن که صبرت باید زیاد باشه نباید انتظار یک سفر رویایی رو داشته باشی فقط به خاطر همسرت داری به این سفر میری پس به خاطر اون هم باید تحمل کنی
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند
    ویرایش توسط فکور : یکشنبه 29 اردیبهشت 92 در ساعت 17:09

  9. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    tamanaye man (یکشنبه 29 اردیبهشت 92)

  10. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فکور نمایش پست ها
    سلام دریا جان همیشه یه چیز رو در نظر داشته باش جلو چشم مادر شوهر آدم باید خیلی خیلی صرفه جو به نظر بیاد اصلا لازم نیست تو اون مسافرت خرید زیاد بکنی من با اینکه مادر شوهر خوبی دارم باز هم سعی میکنم در حضورشون خرید زیاد نکنم گاهی در شهرشون با همسرم خریدی میکنیم میذارم صندوق عقب و تو خونه نمیبرم گاهی هم که خودم تنها خرید میکنم (یعنی خرید ضروری باشه و حتما بخواد انجام بشه) و میام قیمتها رو میپرسن میگم دقیق یادم نیست یه عدد کمتر از اون چیزی که بوده رو میگمآخه میدیدم وقتی واقعیت رو میگم میگن از فلان بازار باید میگرفتی یا مثلا اونی که قبل داشتی خراب شده بود؟! خسیس نیستن ولی به هرحال احساس کردم فکر میکنن شاید پیشرفت پسرشون کند بشه با خریدهای من جالبه خواهر شوهرم هم در رابطه با مادر شوهرش همینطوره و اصلا نمیذاره از خریداش مطلع بشن بهت این رو هم بگم من عضو هیات علمی دانشگاه هستم و حقوقم بیشتر از دو میلیون در ماه است با این حال بهتر میدونم به ظاهر همون باشم که اونا به نظرشون خوبه (و البته هر چیز لازم داشته باشم حتما میخرم ولی جار نمیزنم و نشون نمیدم فقط همین) خیلی بی سیاستی کردی که خریدهات رو جار زدی همیشه باید جوری وانمود کنی که اهل خرج زیاد نیستی و ضمنا خانوادت خودشون خریدهایی که به عهده شون هست رو انجام میدن اگه قرار شد برید از قبلش ذهنت رو آماده کن که صبرت باید زیاد باشه نباید انتظار یک سفر رویایی رو داشته باشی فقط به خاطر همسرت داری به این سفر میری پس به خاطر اون هم باید تحمل کنی
    سلام فکور جان
    ممنون عزیزم از راهنماییت


    من هم اکثر موقع بهشون چیزی از خرید هام نمیگم
    ولی خب توو اون مسافرت همیشه هروقت از بازار میومدیم دختر خاله های شوهرم میومدن و خریدهامو نگاه میکردن و مادرشوهرنم هم طبیعی بود که خبردار بشه چون خونه خاله شوهرم بودیم وباید همه خریدهامون هم همیشه میبردیم اونجا

    اینم بگم که اصلا توو اون 20روز هرچی که من خریدم حتی یه بار هم مبارک باشه از دهن مادرشوهم نیومد بیرون فقط میومد نگاه میکرد و بدون یک کلمه حرفی از اتاق میرفت بیرون
    خواهرشوهرم هم که اصلا نمییمود نگاه کنه حتی وقتی دختر خاله هاش صداش هم میزدن که بیاد ببینه نمیومدو دختر خاله هاش بعد از اینکه اونطوری رفتار میکرد باهاش سرد میشدن آخه دخترخاله های شوهرم خیلی با زنداداش هاشون خوب هستن و خیلی هواشو دارن

    ولی من برعکس وقتی خواهرشوهر یا مادر شوهرم هرچیزی که میخرن من بیشتر از خودشون ذوق میکنم و خوشحال میشم

    چاره ای هم ندارم باید برم اما اینبار سعی میکنم باسیاست باشم

    ای کاش مدیران سایت یه تاپیک مخصوص سیاست های زنونه درباره مسائل مختلف میساختن خیلی میتونه بهمون کمک کنه من خودم شخصا خیلی سیاست ندارم توو زندگیم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 تیر 96, 18:43
  2. چرا اینقدر عصبی؟چرا اینقدر عصبانی؟
    توسط کاربر19 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 24 مرداد 93, 12:06
  3. ازدواج فامیلی؟چه کنم
    توسط jookhe در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 22 آذر 91, 02:44

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.