سلام به همه عزیزان ... خوبید بچه ها ؟
خیلی وقت بود اینجا پست نداشته بودم اما الان گرفتار مشکلی شدم که به هر دری میزنم حل نمیشه
من توی یکی از ارگانهای مهم دولتی کار میکنم .8 ماه پیش توی بخشی که بودم بنا به دلایلی با رئیسم دچار مشکل شدم و خواستم که به یک ستاد دیگه منتقل شم.انتقالی ما تقریبا غیر ممکن هستش و تنها کسی که میتونه مجوز انتقالی رو بده مدیر عامله!!!! وقت ملاقات گرفتم و از مشکلاتم بهش گفتم و حتی اینکه رئیس قبلی مرتبا داره منو تهدید میکنه و من نیار به حمایت سازمانم دارم. ایشون آقای 48 ساله هستند به شدت معروف ... یعنی روزی نیست که توی روزنامه ها از کارها و خدمات ایشون در ارتباط با صنعت چیزی ننویسن ( اینا رو گفتم تا موقعیت کاریشو بدونید) و من یک کارمند جز!!!
خلاصه ایشون شماره تماس خودشو به من داد که هر وقت مشکلی داشتم گرفتار پروسه وقت ملاقات گرفتن نباشم و در ضمن اگه دوباره تهدید شدم بلافاصله خبر بدم تا رئیس قبلی تحویل حراست داده بشه
من تماسی نگرفتم تا اینکه مشکلی پیش اومد و یک تماس کوتاه 3 دقیقه ای و شرح حال و تشکر و خداحافظ...
از فرداش شروع شد ... اول احوالپرسی ساده از طریق اس ام اس.. وقتی پیام رو دیدم از هیجان قلبم ایستاد ... خب ارزوی هر کسی بود مدیر عامل حالشو بپرسه ... جواب دادم ولی خیلی مودبانه
کم کم پیشروی کرد ... عاشقانه شد .. قربون صدقه رفتن شد ... توی مهم ترین جلسه هاش داشت به من پیام میداد
اما من اول محتاط رفتار کردم نشنیده گرفتم با جملاتی مثل شما لطف دارید و ممنون جواب دادم
بدتر شد بهش تذکر دادن من خط قرمز هایی دارم رعایت کنید ...میگفت باشه ولی فرداش ار سر نو شروع میشد
میترسم که عصبانیش کنم یا کلا قطع رابطه کنم چون با یک آب خوردن اخراجم میکنه.. یا سر قضیه رئیس قلبی رو دوباره باز میکنه هنوز اون داستان قبل تموم نشده و به شدت نیاز به حمایت مدیر عامل دارم .اگر موافقت اون نبود اصلا انتقالیم محال بود
الان نمیدونم چگار کنم دارم کج دار مریض جلو میام ولی میترسم از عاقبتش
جدیدا هم که مصرانه میخواهد منو ببینه و مرتبا دعوتم میکنه و من هی سر باز میزنم
توروخدا منو راهنمایی کنید چکار کنم؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)