سلام دوستان. من مدتیه که تمایل دارم روی نقاط ضعفم کار کنم. بعضی از این نقاط ضعف دیگه از حد نقطه ضعف هم گذشته. یه جور اختلال هست.
مثلا این که من در زندگی واقعی به شدت بددهن هستم. طوری که تمام اطرافیانم دیگه در مورد این موضوع حساسیتشونو از دست دادند. من از فحشهای رکیک توی صحبتهای روزمره خیلی استفاده میکنم. مخصوصا توی جمع دوستان و حتی حالت فحش دادن توی خلوت و با صدای بلند هم دارم. این موضوع الان که دیگه قصد ازدواج دارم خیلی اذیتم میکنه.
جوری که توی شوخی و خنده یه دفعه یه حرف زشت میزنم. ( اصلا قادر به این که جلوی خودمو بگیرم نیستم)
تو خانواده ما کسی بددهن نیست. من نمیدونم به کی رفتم که اینجوری شدم و از حرفای رکیک زدن ابایی ندارم.
خیلی این حالتی که دارم اذیتم میکنه. چطور ترکش کنم؟
- - - Updated - - -
البته بگم که به ادبیات کثیف آمریکایی و شعرهای اروتیک و نویسنده هایی مثل بوکوفسکی و براتیگان هم بدجور علاقه دارم. من شعرهای بوکوفسکی رو یه مدت ترجمه میکردم و بدجوری با این آقا همذات پنداری میکردم... الان که دیگه قرار نیست بچه دانشجوی محصلی باشم که ژست اینو اونو میگیره، واقعا میخوام نرمال بشم. آیا شدنیه که آدم از این حالت بیرون بیاد؟ من حس میکنم قدرت درکم نسبت به خوب و بد و زشت و زیبا و درست و غلط هنوز اونقدر زیاد نیست. واقعا در خودم نمیبینم که یه همسر خوب و شایسته باشم. میخوام رفتارهامو درست کنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)