آیا درخواست کمک و حمایت مالی از خانواده همسرم کار درستیه؟؟

[sayeh_m]

سلام دوستان عزیز
من و شوهرم حدود 9 ماهی میشه که زندگی مشترکمون رو شروع کردیم...راستش من به خاطر حقوق کم همسرم (حدود 750 هزار تومان) تلاشم رو کردم که مخارج و هزینه های اضافیمون رو کاهش بدیم تا به شوهرم فشار نیاد...اما متاسفانه اداره ای که شوهرم کار میکنه حقوقشون رو خیلی دیر به دیر میدن...مثلا هنوز حقوق فروردین ماه رو بهشون ندادن و حالا حالا ها هم خبری از حقوق نیست...خودتون بهتر میدونین که با این هزینه ها و گرانی ها واقعا داره به شوهرم فشار میاد...قسط خونمون عقب افتاده...

خودم تازه درسم تموم شده و فعلا خانه دارم...از اون جا که قصد ادامه تحصیل در خارج از کشور رو دارم مشغول آمادگی واسه امتحان زبان و کارهای دیگه هستم و نمی تونم برم سرکار.
شوهرم این قدر فشار روشه که شب ها مدام کابوس های وحشتناک میبینه و از خواب میپره حتی چند وقته معده اش مشکل پیدا کرده و چندین بار دکتر رفته با وجود تجویز قرص بازم مشکل حل نشده دکتر گفته از اضطرابه...حالا به نظرتون این که پدرش رو در جریان این موضوع قرار بدم و ازش درخواست کمک مالی کنم کار درستیه یا نه؟؟(در ضمن شوهرم چندین بار از دوستانش و پدرش پول قرض گرفته که هنوز هم نتونسته پولشون رو پس بده)

از یک طرف شوهرم تو مدت زمان آشنایی قبل از ازدواج می گفت دوست دارم رو پای خودمون وایستیم و از یک طرف هم من واقعا دلم میسوزه که طفلی شب و روز کار میکنه بازم هشتمون گرو نهمونه...شما بگید آیا اگر به پدرش بگم که بین خودمون بمونه و اون کمکش کنه کار درستیه یا نه؟؟؟:confused:
ممنون

[فکور]

سلام سایه جان

اگه قضیه موقتی هست با فروش طلا حلش کن بعدا هم جای اون طلا رو بخر اگه همسرت بخواد و صلاح بدونه خودش از پدرش درخواست میکنه اینجوری اگه بفهمه ناراحت میشه و به عبارتی میشکنه

ضمنا خانوادش هم شرایط شما رو میدونن حتما از حقوق شوهر شما هم اطلاع دارن اگه کاری از دستشون بربیاد و مایل باشن انجام میدن

اگه بتونید قضیه رو مستقل حل کنید بهتره به هرحال خودت شرایط رو بهتر میسنجی

[ahuman]

با سلام

فقط خواستم به اونایی ک هی پسرا ها رو به ازدواج تشویق می کنن بدون اینکه پول داشته باشن بگم نتیجه پیشنهاد شما برای جوون ها این میشه ک می بینین
بیچاره فرصت زندگی و عشق هم نداره . نه می تونه به همسرش برسه نه به خودش

حالا باز می گین ازدواج کن خدا می رسونه ؟؟؟؟

@sayeh_m : امیدوارم مشکل تون به زودی حل بشه

موفقیت

[sayeh_m]

فکور و ahuman عزیز، ممنون از توجهتون
راستش خانواده شوهرم در جریان حقوق همسرم هستند اما از عقب افتادن قسطهای خونه بی اطلاعند
مادر شوهرم هر وقت حرفش میشه همیشه میگه خوبه شما اجاره نشین نیستین!!!ما براتون خونه خریدیم ولی دخترم اول زندگیش تو خونه اجاره ای بوده و ....(اصلا ما رو درک نمیکنه!)
اما بنده خدا پدر شوهرم مطمئنم که اگه از قضیه باخبر بشه از هیچ کمکی دریغ نمیکنه...حتی به شوهرم پیشنهاد داده بود که چون یک خونه دیگه دارن ما بریم اونجا زندگی کنیم تا خونه خودمون که الان میشینیم بدیم به اجاره (اما مادر شوهرم گفت نه!!! اون خونه واسه اینا بزرگه!!!این در حالیه که دختر خودشون که بچه هم نداره خونه 200 متری زندگی میکنه..مادر شوهرم واقعا بین عروس و دختر فرق میذاره و همه اش هم میگه وای پسرم چقدر کار میکنه..نمی دونه که پسرشون از دلِ خوشش نیست که دو جا کار میکنه!!)
من به قول فکور جان فقط از این میترسم که شوهرم اگه پی ببره که با پدرش صحبت کردم ناراحت بشه از موضوع...ولی واقعا نمی تونم ببینم که اینقدر تحت فشاره و کوله باری از مشکلات رو دوششه...
من مقداری پول تو خونه پس انداز داشتم که چندین بار به شوهرم دادم اما این قضیه موقتی نیست و باید یک فکر اساسی براش کرد...:(

[شیدا.]

فکور و ahuman

حتی به شوهرم پیشنهاد داده بود که چون یک خونه دیگه دارن ما بریم اونجا زندگی کنیم تا خونه خودمون که الان میشینیم بدیم به اجاره (اما مادر شوهرم گفت نه!!! اون خونه واسه اینا بزرگه!!!

خب همون موقع باید می گفتی که ما قسط خونه داریم می دیم که مثل اجاره خونه است و واقعا برامون سنگینه. اگه بشه بریم اونجا بشینیم خیلی خوب می شه و x ( اسم همسرتون ) هم مجبور نیست این همه کار کنه و ...

یا این که می گفتی آره مامان راست می گن، اون برای ما بزرگه، اسباب کشی و پیدا کردن مستاجر و ... هم دردسر داره، اگه بشه اجاره اون خونه را بدیم جای قسطهای این خونه، یک کم فشار روی x کمتر می شه.

منظورم اینه که موقعی که صحبتش می شه شما باید ادامه اش را بگیری و ...
البته اگر شوهرتون ناراحت نمی شه. باید ببینی خودش هم موافقه این جور مواقع درخواست یا نیازتون را غیرمستقیم مطرح کنید.

ببخشید که این سوال را اینجا مطرح می کنم.
چون گفتید همسرتون خیلی آشفته است و ...
مساله جنسی که توی تاپیک قبلیتون مطرح کرده بودید حل شد؟
علت آشفتگی و بیخوابی ها و ... اون مشکل هم هست. خیلی روی مردها تاثیر می ذاره.

اگر دوست ندارید این مبحث اینجا باز بشه، گزارش بدید این قسمت نوشته من را پاک کنند. از همین مثلث که علامت خطر داره، سمت راست زیر همین نوشته.

[فکور]

سلام سایه جان

بزرگی خونه که قطعا بهانه است و مادر شوهر شما راضی نیست که به شما کمک بیش از این بشه

میتونی به شوهرت پیشنهاد بدی که خودش از پدرش درخواست قرض کنه یا اینکه کلا ازش یه کمک اساسی بخواد ولی اگه مخالف باشه اصلا به پدر شوهرت نگو

اگه میتونید خونه رو کوچک کنید تا بهتر از پس اقساطش بربیاید در عین حال که مستقل هم عمل کردید خونه با منت خیلی نمیچسبه

[gisooo]

سایه جان واقعا درک میکنم و میدونم که خیلی سخت هست
سعی کن تا میتونین صرفه جویی کنین تا این دوران سپری بشه.تا چند سال دیگه باید قسط خونه بدین؟
به نظر من اگه واقعا شرایط زندگیتون به قدری سخت هست که هیچ راهی بدون کمک والدین همسرت نیست بهتر هست که با شوهرت مشورت کنی که خودش با پدرش در میون بذاره و جریان رو توضیح بده...

موفق باشی

[sare jo0on]

عزیزم
من و شاید خیلی ها در این اوضاعی که بر مملکتمون حاکمه این مشکل رو داریم
من هم مثل شما هم ماهی 1 میلیون درامودمونه ماهی 750 تومان قسط داریم
بابت شهریه دانشگاه و هدیه بچه به دنیا اومده خواهر شوهرم طلا فروختم
اما همیشه توکلم بر خدست
گلم به خدا توکل کن . و اصلا خودسرانه به خانواده همسرت حرفی نزن
درسته درگیره کلاس زبانی اما اگه می تونی برو سر کار
واسه خارج رفتن دیر نمیشه . اون هم پول می خواد یه مدت به شوهرت کمک کن تا این دوران بگذره
پدر مادرش هم بخوان کمک کنند مگه چقدر می خوان کمک کنند اگه میشه خونت رو اجاره بدی بری جای کوچیکتر هم بد نیست . الان که بچه ندارید یه خونه خیلی کوچیک هم بستتونه
مادرش شوهرت کاری نکرده انقدر منت میزاره چه برسه که کاری هم بکنه
خودت مدیریت کن
ایشالله درست بشه برای هممون

[sayeh_m]

شیدا، فکور، گیسو و سارای عزیز واقعا ممنون از همدردیتون

در پاسخ به شیدای عزیز باید بگم که پدرشوهرم موضوع خونه رو اول به شوهرم پیشنهاد داده بود اون هم درخواست پدرش رو رد کرده بود، وقتی موضوع رو پدرشوهرم به من گفت با توجه به عدم رضایت شوهرم و یکسری دلایل دیگه، من هم درخواست ایشون رو رد کردم، ولی مادر شوهرم حتی یک تعارف خشک و خالی هم نکرد و رو به پدرشوهرم گفت که دیگه ادامه نده، این خونه واسه اینا بزرگه!!!! اگه خوب بود ما از همون اول بهشون پیشنهاد میدادیم!!!!
در خصوص مسائل جنسی هم شیدای عزیزم، من نه تنها ناراحت نشدم بلکه بسیار خوشحال شدم که پیگیر مشکلم هستین، آره عزیزم من فهمیدم تو این قضیه عدم اعتماد به نفس شوهرم خیلی دخیله و سعی کردم بهش روحیه بدم و خدارو شکر مشکل حل شد، اما خب کلا رابطمون ماهی یک دفعه بیشتر نیست که علت اصلیش به نظرم همین فشار کاری شوهرمه، وقتی می بینم طفلی اینقدر خسته از سرکار میاد منم درخواستی ندارم و امیدوارم که در آینده فشار کاریش کم بشه و رابطمون بهبود پیدا کنه.

در پاسخ به فکور جان هم باید بگم بله من مطمئنم اگه این درخواست رو به شوهرم بدم با پاسخ منفی او روبه رو خواهم شد، و در این زمینه شکی ندارم.

gisooo جان من دقیقا نمی دونم چند ساله ولی فکر کنم حدود 12 سالی باشه، عزیزم ما خونمون 70 متره و موقعی این خونه را خریدیم که هنوز خونه گرون نشده بود، اصلا نمی تونیم با این وضعیت اقتصادی این خونه رو از دست بدیم.

sara joOon راستش وقتی می بینم کسانی هستن که وضعیتشون مثل من یا سخت تر از منه با خودم می گم نباید ناشکری کنم و قدر همین داشته هام رو بدونم، امیدوارم مشکل شما هم با توکل به خدا حل بشه.واسه من هم دعا کنید...

[ساحل75]

با این وضعیت مالی افضاحی که تو کشورمون حاکم شده خیلی فشار روی مردم و قشر کارمند هست با حقوق ماهی 600 که شوهرم میگیره با وجود اینکه بچه نداریم و فقط قسط خونمون و شهریه دانشگاه من هست بعد 8 ماه ازدواج هنوز 100 تومن هم پس انداز نداریم! حالا اگه بچه هم بیاد و خرج اونم اضافه بشه دیگه هیچی خودمون رو اصلا نباید حساب کنیم...

با این حال توکل هممون به خدا هستش خدا به همه کمک کنه