28 سالمه کارشناس ارشدم 3 ماهه کار پیدا کردم، نمی دونم واسه ازدواج اقدام کنم یا نه؟

[mhg]

سلام دوستان

می خوام شرایطمو بهتون بگم که راهنماییم کنید. 28 سالمه کارشناس ارشدم. 6 ماهه خدمتم تموم شده الان تقریبا 2ماه و نیمه که کار پیدا کردم تو یه شرکت خصوصی که حقوقش خیلی ناچیزه. یه سرمایه 4 پنج تومنی هم دارم ولی نه خونه دارم و نه ماشین.
خیلی دلم می خواد ازدواج کنم ولی به خاطر مسایل مالی اصلا نمی تونم برم جلو. تو شرکتی که کار میکنم یه دختر خانوم هستش که می پسندمش ولی زیاد باهاش آشنا نیستم. ولی به نظرم اهل صرفه جویی نباشه و کلا شاید به خاطر مسایل مالی حاضر به ازدواج با من نشه.
نمی دونم چکار کنم. موضوع رو مطرح کنم یا نه؟ اگه جواب رد بده دیگه نمیتونم تو محیط کار راحت باشم.
از طرفی نمیدونم چطوری باهاش بیشتر آشنا بشم و اگه امکان شناخت فراهم بشه و به توافق نرسیم بازم تو محل کارم راحت نمیشم.
اگه راهنماییم کنین خیلی ممنون میشم ازتون. نمیدونم چکار کنم. تومحیط کارم خیلی از افراد کم سوادتر و کم سن تر از من ازدواج کردن. احساس میکنم تحصیلاتی که در پیدا کردن یه شغل با درآمد بالا بهم کمک نکرده، باعث افزایش سنم شده. :(
ممنون

[asemani]

سلام . به تالار همدردی خوش اومدین .
در کارتون چقدر نیازه که با اون دختر خانم در ارتباط باشید ؟ چون اینطور که من متوجه شدم ارتباط کاری چندانی باهاش ندارید . چون در دو ماه و نیم تقریبا چیزی در موردش نمی دونید . در هرحال به نظر من با توجه به سن و سال و با توجه به اینکه درستون رو تموم کردید و شغلی دارید ولو اینکه حقوقش پایین باشه ، کم کم باید به فکر ازدواج باشید.
یه سوال دیگه ! اونجا شغل دائمی شماست ؟ یا شما هم مثل من و خیلی های دیگه در صف آزمون های استخدامی هستین و به دنبال شغل دیگه ای هستید ؟
به نظر من باید قضیه رو با دختر خانم مطرح کنید. شما نمی تونید از جانب ایشون فکر کنید . شاید هم شرایط شما رو قبول کنند. ضمنا به این جانب قضیه هم فکر کنید. شاید ایشون قبول کردن و شما دیدین که رفتاراشون چیزی نیست که با معیارهای شما بخونه .
باز هم یه سوال دیگه ! نظر خانواده در مورد ازدواج شما چیه ؟ مشکلی ندارن با اینکه خودتون انتخاب کنید ؟ خودشون موردی رو پیشنهاد ندادن ؟

با توجه به شرایط خاصی که در محل کار دارید و گفتید که جواب منفی براتون سخت میشه ، به نظر من حدود یکی دو ماهی ایشون رو زیر نظر بگیرید . اخلاقیات و رفتارهاش رو. سعی کنید گاهی برخورد کاری داشته باشید. در نهایت اگه این انتخاب تا حدی به نظرتون معقول اومد با ایشون مطرح کنید.

نوع مطرح کردن هم می تونه از طرف خودتون یا خانوادتون باشه . دوستان به احتمال زیاد بگن خانواده مطرح کنن بهتره . اما به نظر شخصی خودم خودتون مطرح کنید و بعد بلافاصله خانواده ها رو در جریان بذارید بهتره .
البته نوع مطرح کردن با توجه به فرهنگ متفاوت شهر ها و مناطق کشورمون و با توجه به تحصیلات ، دیدگاهها و باورهای افراد می تونه متفاوت باشه .
موفق باشید.

[mhg]

سلام آسمانی جان
سوال :در کارتون چقدر نیازه که با اون دختر خانم در ارتباط باشید ؟

جواب :ایشون منشی مدیر عامل هستن منم مدیر کنترل کیفی شرکت هستم. کارای تایپی رو معمولا ایشون انجام میدن منم اگه کار تایپ داشته باشم میدم به ایشون. ولی بیشتر از این نمی تونم باهاش ارتباط برقرار کنم.


سوال : یه سوال دیگه ! اونجا شغل دائمی شماست ؟ یا شما هم مثل من و خیلی های دیگه در صف آزمون های استخدامی هستین و به دنبال شغل دیگه ای هستید ؟

جواب: اینکه اینجا شغل دایمیمه یا نه نمیدونم چی بگم. چون امیدی به استخدام دولتی ندارم و کلا حال امتحانو مصاحبه رو ندارم. بیشتر به فکر شروع یه کار توسط خودم هستم نه کار واسه دیگران ولی فعلا توانشو ندارم. کلیتش اینه که 50 پنجاهه که بمونم یا برم از اونجا.

به نظر من باید قضیه رو با دختر خانم مطرح کنید. شما نمی تونید از جانب ایشون فکر کنید . شاید هم شرایط شما رو قبول کنند. ضمنا به این جانب قضیه هم فکر کنید. شاید ایشون قبول کردن و شما دیدین که رفتاراشون چیزی نیست که با معیارهای شما بخونه .
باز هم یه سوال دیگه ! نظر خانواده در مورد ازدواج شما چیه ؟ مشکلی ندارن با اینکه خودتون انتخاب کنید ؟ خودشون موردی رو پیشنهاد ندادن ؟

شنیدم تک دختره. اخلاقشو می پسندم. خیلی مهربون به نظر میرسه. یکم پوششو من نمی پسندمش. ولی زیاد برام مهم نیس.
خانوادم مشکلی با انتخاب کردن توسط من ندارن. ولی نظر اونا برام مهمه. اگه تایید نکنن به احتمال زیاد منم نرم جلو. مواردی که پیشنهاد میدن چون من نمیشناسمشون و کلا موندم که ازدواج کنم یا نه، زیاد جدی نمی گیرمشون.
من درآمدم پایینه و این عامل مهمترین علت عدم پاپیش گذاشتنمه. آخه شرایط جامعه رو میبینین که. اصلا اوضاع خوبی نیس. از طرفی هیچ درآمد جانبی هم ندارم. واسه همین خیلی مرددم.
بازم ازاینکه لطف کردین و جواب دادین ممنونم.

[بابک 1369]

از من می شنوی اصلا زن نگیر فکرتم با این چیزا مشغول نکن چون فقط باعث استرس و افسردگیت میشه
اولین کاری که می کنی برو و با چند نفر که تازه ازدواج یا عقد کردن فقط صحبت بکن و ازشون بخواه که برات تعریف بکنن. اینکه چی کارا کردن و چیکارا لازمه که انجام داد و چه مراحل و مشکلاتی رو گذروندن
خواستگاری که رفتی و بله رو بهت گفتن ، بعدش فقط یه سرویس طلای خیلی خیلی خیلی معمولی و به قیمت امروز طلا میشه حدود 10 میلیون تومن
گیرم عروسی هم که نخوای برای صرفه جوییت بگیری ، بعدش باید خونه اجاره کنی یا رهن کنی. اجاره که با این وضعیت نمی تونی بدی. مجبوری رهن بکنی که برای اونم باید وام مقدار بالا بگیری حداقل 10 میلیون برای رهن و 10 تومن هم فقط برای سرویس طلا. اینا خرجای عمده هستن حالا خرجای متفرقه دیگه بماند
چشم روی هم بذاری می بینی سنت از 30 سال رد شده و هنوز تا خرخره توی قرض و وام هستی ، هنوز هم عروسی نکردید
حالا اینا شرایطیه که خانواده عروس هیچ مشکلی نداشته باشه. جهازی رو که تا پارسال 15 میلیون میخریدی ، الان باید 50 میلیون بخریش. جهاز معمولی
در بهترین حالات مشروط به اینکه فقط بچسبی به کار و هیچ تفریح و خرج اضافی نداشته باشی و همه پولاتو بدی جای قسط و وام ، بعد 30 سالگی می تونی عروسی بگیری و بری توی خونه خودت
من دوست ضمیمیم شرایطش دقیقا مثل شماست. دقیقا توی 27 سالگی خدمتش تموم شد ، یه سال دنبال کار گشت تا الان شده کارمند راه آهن و با لیسانس ماهی 600 تومن می گیره. الانم 30 سالشه. این بشر تموم زندگیش شده کار و هر چی در میاره یه راست میده به بانک برای قسط و وام. از 600 تومن که می گیره باورت نمیشه در ماه 30هزار تومنش برای خودش می مونه. انقدر هم این دوستم زمان مجردیش اهل بیرون و تفریح بود ، اما الان صبح تا عصر میره کار بعدشم هنر کنه یکم تی وی و خواب
تازه الان غصه خونه گرفتن رو می خوره که با کدوم پول حونه تهیه بکنه.
ازدواج کردن برای پسرهایی که حمایتی از سمت پدر و خانواده شون ندارن بینهایت مشکله. کسایی که تمام بار زندگی شون رو خودشون باید به دوش بکشن
همه اینا رو قبل از اقدام باید بررسی کنی دوست عزیز و با کسانی که تازگی ازدواج کردن حتما مشورت بکن و شرایط خودتو و اونا رو بسنج. شاید اونا یه پدر پولدار داشته باشن که هزینه عروسی و خونه شون پرداخته اما پدر شما وسعش نرسه

اینم بدون ازدواج باید برای رشد و آسایش انسان باشه ، نه اینکه همین آسایش فعلی هم که داری رو از دست بدی و روزی هزار بار آرزو بکنی که ای کاش همون مجرد می موندم
براتون آرزوی موفقیت و شادکامی می کنم

[asemani]

مسلما هر کسی در چند ماه اول کارش با مشکل درآمد که شما مواجه هستین مواجه میشه . اما به مرور زمان وضعیت بهتر میشه . به خصوص که شما درستون هم تموم شده و مسلما فرصت زیادی دارید که به وضعیت اقتصادی خودتون برسید. مشکل امروز اکثر پسرا امروز همین مشکل اقتصادی شماست.
خیلی خوبه که در مورد کارتون فکر می کنید و به دنبال ایده نو هستید . مثل اینکه خودتون شغلی رو آغاز کنید یا ... . در جایی راکد نبودن می تونه بهبود شغلی شما کمک کنه . همواره در حینی که مشغول کار هستین به دنبال شغل بهتر باشید.

اگر دوست داشتین این فایلها رو هم از دکتر فرهنگ دانلود کنید و گوش بدید . مسلما در نگرشتون به معیارهای ازدواج تاثیر زیادی خواهد داشت. چون شما در مرحله انتخاب هستید و این معیارها مورد نیاز شماست.
دانلود رایگان سخنرانی های روانشناسی - دانلود سمینار ازدواج موفق (دکتر شاهین فرهنگ)

- - - Updated - - -

از من می شنوی اصلا زن نگیر فکرتم با این چیزا مشغول نکن چون فقط باعث استرس و افسردگیت میشه
اولین کاری که می کنی برو و با چند نفر که تازه ازدواج یا عقد کردن فقط صحبت بکن و ازشون بخواه که برات تعریف بکنن. اینکه چی کارا کردن و چیکارا لازمه که انجام داد و چه مراحل و مشکلاتی رو گذروندن
خواستگاری که رفتی و بله رو بهت گفتن ، بعدش فقط یه سرویس طلای خیلی خیلی خیلی معمولی و به قیمت امروز طلا میشه حدود 10 میلیون تومن
گیرم عروسی هم که نخوای برای صرفه جوییت بگیری ، بعدش باید خونه اجاره کنی یا رهن کنی. اجاره که با این وضعیت نمی تونی بدی. مجبوری رهن بکنی که برای اونم باید وام مقدار بالا بگیری حداقل 10 میلیون برای رهن و 10 تومن هم فقط برای سرویس طلا. اینا خرجای عمده هستن حالا خرجای متفرقه دیگه بماند
چشم روی هم بذاری می بینی سنت از 30 سال رد شده و هنوز تا خرخره توی قرض و وام هستی ، هنوز هم عروسی نکردید
حالا اینا شرایطیه که خانواده عروس هیچ مشکلی نداشته باشه. جهازی رو که تا پارسال 15 میلیون میخریدی ، الان باید 50 میلیون بخریش. جهاز معمولی
در بهترین حالات مشروط به اینکه فقط بچسبی به کار و هیچ تفریح و خرج اضافی نداشته باشی و همه پولاتو بدی جای قسط و وام ، بعد 30 سالگی می تونی عروسی بگیری و بری توی خونه خودت
من دوست ضمیمیم شرایطش دقیقا مثل شماست. دقیقا توی 27 سالگی خدمتش تموم شد ، یه سال دنبال کار گشت تا الان شده کارمند راه آهن و با لیسانس ماهی 600 تومن می گیره. الانم 30 سالشه. این بشر تموم زندگیش شده کار و هر چی در میاره یه راست میده به بانک برای قسط و وام. از 600 تومن که می گیره باورت نمیشه در ماه 30هزار تومنش برای خودش می مونه. انقدر هم این دوستم زمان مجردیش اهل بیرون و تفریح بود ، اما الان صبح تا عصر میره کار بعدشم هنر کنه یکم تی وی و خواب
تازه الان غصه خونه گرفتن رو می خوره که با کدوم پول حونه تهیه بکنه.
ازدواج کردن برای پسرهایی که حمایتی از سمت پدر و خانواده شون ندارن بینهایت مشکله. کسایی که تمام بار زندگی شون رو خودشون باید به دوش بکشن
همه اینا رو قبل از اقدام باید بررسی کنی دوست عزیز و با کسانی که تازگی ازدواج کردن حتما مشورت بکن و شرایط خودتو و اونا رو بسنج. شاید اونا یه پدر پولدار داشته باشن که هزینه عروسی و خونه شون پرداخته اما پدر شما وسعش نرسه

اینم بدون ازدواج باید برای رشد و آسایش انسان باشه ، نه اینکه همین آسایش فعلی هم که داری رو از دست بدی و روزی هزار بار آرزو بکنی که ای کاش همون مجرد می موندم
براتون آرزوی موفقیت و شادکامی می کنم

آقا بابک 1369 زنده ایم که زندگی کنیم . نه اینکه مثل آب راکد یک جا بمونیم و دلمون خوش به آرامش دروغینی باشه که در نهایت منجر به مرداب شدن ما خواهد شد. زندگی صحنه مبارزه ست. این رنج ها رو بالاخره باید ببری . اگر همسفرت واقعا همسفر باشه و با هم این دوران سختی اقتصادی رو بگذرونی مسلما به آرامش خیلی بیشتری خواهی رسید. تصور کن ایشون رو از ازدواج منصرف کنی ، ده سال دیگه که حدود 38 ساله هستن و مسلما تا اون موقع پول و پله ای هم به هم زدن و به اهداف اقتصادیشون رسیدن ، خب حالا که چی ؟؟؟ باید منتظر چی باشن دقیقا ؟ دیگه چه لذتی از زندگی خواهند برد ؟ اگر می فرمایید تو اون سن ازدواج کنند ، با کدوم شور و شوق ؟؟ بهترین روزهای زندگیشون گذشته .تصور کنید تو اون سن بخوان بچه دار بشن . تفاوت سنی شون با بچه شون چقدره ؟ آیا حال و حوصله یه تفریح دو نفره براشون مونده ؟

آقا بابک این طور که مشخصه ( از اسمت ) هنوز سن کمی داری و زندگی تجربه زیادی به تو یاد نداده . گول حرف های دوستتون رو نخورید . مسلما اون از آرامشی که با ازدواج بهش رسیده برای شما تعریف نمی کنه و فقط در مورد موارد اقتصادیش براتون میگه .

[بابک 1369]

من سعی می کنم تاپیک این دوستمون رو منحرف نکنم و همه پستها به نوعی انتقال اطلاعات به ایشون باشه
من خیلی خوش بینانه همه موضوعات رو مطرح کردم. مثلا نگفتم باید احتمال اینم بدید الان که صنایع بخش خصوصی تند و تند و پشت سر هم دارن ورشکست و تعطیل میشن یا در حالت خوش شانسی تعدیل نیرو می کنن ، ممکنه همین شغل فعلی تون هم از دست بدید. و شما برای تقبل مسئولیتهای ازدواج باید این احتمالات رو هم حساب کنید

دوست عزیز آسمانی
برای تجربه داشتن حتما نباید خودمون تجربه کنیم. بهترین حالت اینه که از تجربیات دیگران استفاده کنیم. بنده هم به استارتر تاپیک گفتم که اولین قدم حتما با کسانی که تازه ازدواج کردند مشورت کنند و کسانی که شرایط مشابه شون رو داشتند
هر مبارزه ای هم خوب و مفید نیست دوست من. مبارزه باید برای هدفی معقول باشه. اول هدف از زندگی رو باید مشخص کرد بعد در راستای اون مبارزه و تلاش کرد. نه مبارزه و تلاش بیهوده که فقط باعث گذر عمر انسان میشه
باز هم آرزوی موفقیت برای شما

[asemani]

من سعی می کنم تاپیک این دوستمون رو منحرف نکنم و همه پستها به نوعی انتقال اطلاعات به ایشون باشه
من خیلی خوش بینانه همه موضوعات رو مطرح کردم. مثلا نگفتم باید احتمال اینم بدید الان که صنایع بخش خصوصی تند و تند و پشت سر هم دارن ورشکست و تعطیل میشن یا در حالت خوش شانسی تعدیل نیرو می کنن ، ممکنه همین شغل فعلی تون هم از دست بدید. و شما برای تقبل مسئولیتهای ازدواج باید این احتمالات رو هم حساب کنید
خیلی هم خوشبینانه مطرح نکردید . با این محاسبات شما ، من فردا صبح از منزل خارج نخواهم شد . چون ممکنه تصادفی رخ بده و من دردم جونم رو از دست بدم !!! برپایه محاسبات احتمالی نمیشه زندگی کرد . اتفاقاتی که ناگزیر و خارج از اراده ما هستن ، زندگی ما رو تعیین نمی کنند . بلکه برنامه ریزیهای از پیش تعیین شده ما زندگی ما رو پیش می بره .

دوست عزیز آسمانی
برای تجربه داشتن حتما نباید خودمون تجربه کنیم. بهترین حالت اینه که از تجربیات دیگران استفاده کنیم. بنده هم به استارتر تاپیک گفتم که اولین قدم حتما با کسانی که تازه ازدواج کردند مشورت کنند و کسانی که شرایط مشابه شون رو داشتند
هر مبارزه ای هم خوب و مفید نیست دوست من. مبارزه باید برای هدفی معقول باشه. اول هدف از زندگی رو باید مشخص کرد بعد در راستای اون مبارزه و تلاش کرد. نه مبارزه و تلاش بیهوده که فقط باعث گذر عمر انسان میشه
من نگفتم هر مبارزه ای خوبه . اما ما در تمام دوران عمرمون هر لحظه آگاهانه و ناآگاهانه در حال مبارزه ایم . و این مبارزه در راستای هدفیه به نام زندگی ، به نام زنده بودن . چه بهتر که این زندگی رو آمیخته با لذت کنیم و فکر نمی کنم هدف تشکیل خانواده که مستحکمترین بنا در اسلامه و موجب آرامش روحی و روانی یک فرد میشه ، هدف معقولی نباشه !

باز هم آرزوی موفقیت برای شما

ما زنده بر آنیم که آرام نگیریم ... موجیم که آسودگی ما عدم ماست
من هم به احترام منحرف نشدن تاپیک دوست عزیزمون و همینطور خلاف مقررات بودن بحث ما در این تاپیک از ادامه این بحث خودداری می کنم .
براتون آرزوی خوشبختی دارم .

[mhg]

از دوستان خوبم که اومدنو جواب دادن ممنونم.
راستش باید بگم که نمیتونم تنهایی رو تحمل کنم. من خیلی به خدا و کمکش معتقدم. تا امروزم هر طور بوده تو زندگیم خدا راهمو باز کرده. نمیدونم شایدم تلاش خودم بوده. ولی توکل به خدا رو تو این شرایط تنها جارم می بینم.
من خیلی زحمت کشیدم تو دانشگاه سراسری درس خوندم و اختراع و مقاله دارم ولی متاسفم که تو یه جای معتبر نشد که کار کنم. کارم تو این شرکت بد نیس. ولی با این اوضاعی که هست بعید می بینم حقوقم به ن زودیا بالا بره.
به هر حال شاید زمان همه چیزو حل کنه.
بازم دوستان اگه نکته ای به ذهنشون می رسه خوشحال می شم که بخونم.

[soheil2]

شما مهمترین و اساسی ترین شرط ازدواج (پول) رو ندارید .

[mahsa63]

ولی به نظر شخصی خودم که یک خانمم اگر دختری انتخاب کنند در حد توقعات خودشون باشه چرا نمیشه
ایشون شرایط اولیه رو دارند.
همه که ایده ال نمیشن و نمخان.وگرنه اینجور شما ترسوندید همه مجرد بمونند.
کسی رو انتخاب کنید شرایط شما براش قابل قبول باشه.نه یک ادم پر توقع
ایشالا خوشبخت میشید