به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 92 [ 16:36]
    تاریخ عضویت
    1392-2-08
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    39
    سطح
    1
    Points: 39, Level: 1
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    11

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    باز هم خیانت

    سلام دوستان
    من 32 ساله و همسرم 38 ساله است.دیروز به طور کاملا اتفاقی دیدم که داره واسه یکی از همکارهای زن که الان دیگه از سیستم کاریشون جدا میکنه حرفهای خارج از حیطه کاری مینویسه
    وقتی کل مطالبی که با این خانم که مطلقه است رو خوندم دیدم که شوهرم بهش ابراز علاقه کرده.
    حقیقتش من و همسرم تا الان مشکل خاصی با هم نداشتیم و با وجو د یک فرزند همیشه احساس میکردم که زندگی موفقی دارم من 10 ساله که ازدواج کردم و توی این مدت همه ایمیل ها یا حتی پیغام های من و همسرم مشترک بود .
    از وقتی این موضوع رو فهمیدم دایم در حال گریه هستم نمیدونم چرا اشکام تمامی نداره
    همسرم وقتی من رو به این حالت دید انکار نکرد اما گفت که همه اش شوخی بوده و تو خیلی جدی میگیری که این باز هم به ناراحتی های من اضافه کرد که چطور این مسئله رو شوخی میبینه
    امروز یکسری تحقیق درباره اون خانم کردم که فهمیدم ایشون قبلا هم ارتباط های جدی با مردان دیگه داشته ولی الان که با پدر و مادرش زندگی میکنه به سختی میتونه این کارها رو ادامه بده
    من به همسرم گفتم اگر مسئله ای نیست بهش بگو با من حرف بزنه که اون هم شماره خانم را داد و با هم حرف زدیم و خانم هم یکسری انکار و دروغ تحویل من داد
    الان دیگه نه میتونم به شوهرم اعتماد کنم نه به زندگیم
    باور کنین مثل مرده ها شدم
    کمکم میکنین؟الان باید چکار کنم؟همسرم دائم داره میگه که چیزی نبوده و تو بیخود جدی میگیریش اما بنظرم فقط برای نجات خودش اینجوری میگه.
    از راهنماییتون ممنونم
    ویرایش توسط niosha : یکشنبه 08 اردیبهشت 92 در ساعت 08:59

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سعی کنید آروم باشید و تصمیم یا حرفی نزنید که بعدا مشکلات بزرگتری بوجود بیاره! بلاخره الان بچه هم هست و نباید از این موضوع چیزی بفهمه چون بدجوری اعصاب و روانش تخریب میشه!
    با آرامش همیشه نتیجه و تصمیم گیری بهتر میشه! الان چندروزی فقط گریه کنید و سعی کنید کمی آروم بشید! کم کم با کمک دوستان نتیجه میگیرید.اینجا از این نوع مشکل خیلی زیاد بوده که خوب هدایت شده!فقط حوصله کنید
    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *

  3. کاربر روبرو از پست مفید کامران تشکرکرده است .

    niosha (یکشنبه 08 اردیبهشت 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 92 [ 16:36]
    تاریخ عضویت
    1392-2-08
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    39
    سطح
    1
    Points: 39, Level: 1
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    11

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از راهنمایی شما.حتما .

    خیلی دوست دارم نظر دیگر عزیزان رو هم بشنوم.

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام عزیزم
    نذار حرمت ها شکسته شه ... به خودت تسلط داشته باش ... احترامش رو حفظ کن و از مشاوره استفاده کن

  6. 2 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    niosha (دوشنبه 09 اردیبهشت 92), کامران (دوشنبه 09 اردیبهشت 92)

  7. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array
    با سلام به شما

    به تالار همدردی خوش آمدید.

    دوست من اگر در قسمت جستجو کلمه "خیانت" رو وارد کنید، تاپیک های زیادی پیدا می کنید و می توانید راهکارهای کارشناسان در این جور موارد رو بخوانید.

    روی لینک زیر کلیک کنید

    http://www.google.com/custom?hl=fa&safe=active&client=pub-5542641308789711&cof=FORID%3A1%3BGL%3A1%3BS%3Ahttp %3A%2F%2Fwww.hamdardi.com%3BL%3Ahttp%3A%2F%2Fwww.h amdardi.com%2Fmy_documents%2Fwww.hamdardi.com.gif% 3BLH%3A50%3BLBGC%3A397DD0%3BBGC%3A%23397dd0%3BT%3A %23ffffff%3BLC%3A%23abf4a9%3BVLC%3A%23663399%3BGAL T%3A%23B5B3FF%3BGFNT%3A%23e6e6e6%3BGIMP%3A%23e6e6e 6%3BDIV%3A%23B5B3FF%3B&domains=www.hamdardi.net&q= %D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA&btnG=%D8%A8%D9%8A%D 8%A7%D8%A8&sitesearch=www.hamdardi.net

    امیدوارم دوستان و کارشناسان بهترین راهکار را بهت ارائه بدن اما مطالعه دیگر تاپیک های مشابه به شما کمک میکند.

    موفق باشید
    O.o°•♥خـــٌـدایــا راز دل با تــو چـہ گویَـم ڪِہ تــو خــود راز دِلــــی ♥•°o.O


    http://gifportal.ru/data/smiles/cveta-674.gif

  8. 2 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    niosha (دوشنبه 09 اردیبهشت 92), کامران (دوشنبه 09 اردیبهشت 92)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 خرداد 93 [ 07:40]
    تاریخ عضویت
    1391-10-28
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,574
    سطح
    22
    Points: 1,574, Level: 22
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    3

    تشکرشده 69 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم به نظر من کوتاه نیا خانمی کردن با این جور زنهای هرجایی فایده نداره باید مثل خودش باهاش رفتار کنی نشستی غصه میخوری و اون شوهرتو و پدر یه بچه معصوم رو دزدیده و داره خوش میگذرونه. آدرسشو پیدا کن برو در خونه باباش اگه تونستی با پدر و مادرت یا هرکی که باهاش راحتی برو آبروشو ببر و تهدیدش کن که از زندگیت بره بیرون اگه بشینی دست روی دست بذاری و غصه بخوری ممکنه کار به جاهای باریک بکشه خدا رو شکر زود فهمیدی و میشه جلوشو گرفت تنها راهش به نظر من همینه یه سر تو تالار بزن همه خانمهایی که خیانت دیدن یا گریه میکنن یا دادخواست طلاق یا.... و هیچکدوم به جایی نرسیدن پس شما ازین راه وارد شو مطمئنم جواب میده برو در خونشون و بیوگرافشو بریز رو دایره در حضور خانواده ش و باباش که جلو شونو بگیرن. موفق باشی

  10. 2 کاربر از پست مفید شکوفه کویری تشکرکرده اند .

    *گل یخ* (دوشنبه 09 اردیبهشت 92), niosha (دوشنبه 09 اردیبهشت 92)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 92 [ 16:36]
    تاریخ عضویت
    1392-2-08
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    39
    سطح
    1
    Points: 39, Level: 1
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    11

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزان ممنون از لطفتون که وقت میذارین و کمک میدین.
    من دیروز رفتم پیش مشاور طی صحبت بهم پیشنهاد داد که فعلا قضیه رو به خانواده طرف نگم چون میگفت اون ها حتما میدونن که این آدم اینجور رفتارها رو داره .ممکنه به روی خودشون نیارن اما شاید برای رهایی از دست این آدم قضیه رو جدی کنن و بحث رو به این سمت برسونن که شوهر تو این خانم رو از راه به در کرده و دیگه حرمت ها شکسته بشه و ادامه داستان.

    از طرف دیگر همسرم دائم داره برای من یکسری توضیح تکراری میده که من به تو خیانت نکردم و تو داری خیلی قضیه رو مهم جلوه میدی.که البته از نظر من عذر بدتر از گناهه.اینکه هیچ توضیحی برای رفتارش نداره خیلی عذابم میده.
    مشاور میگه نباید به آسونی بذاری که حرمت ها شکسته بشه. اما من واقعا نمیدونم همسرم چرا به کسی مثل این زن توجه کرد؟وقتی از خودش میپرسم هم فقط میگه تو اشتباه میکنی و من اونجور که فکر کردی نیستم.
    دوستان من نمیدونم با همسرم چطور رفتار کنم؟من حتی از مشاور پرسیدم که همسرم چطور تونست به کسی ابراز علاقه کنه و اون جواب داد که انسان جائزالخطاست.یا میتونی و در آخر از گناهش میگذری (البته نه به آسونی منظورش این بود که خونه ات رو نا امن نمیکنی و پر از جنگ و نفرت )و یا میری به سمتی که اون خانم میل داره اتفاق بیوفته و شوهرت رو بعد از این همه سال تنها میذاری که به خطای بیشتری بره.
    بنظر من این اتفاق حتی اگر در حد حرف هم باشه خطاست و الان این خطا صورت گرفته.حالا اما نمیدونم چطور مسیر زندگیم رو هدایت کنم به سمتی که بهتره و به خودم و فرزندم و همسرم کمترین ضرر رو میرسونه.شوهرم دائم به من میگه که من زندگیم رو دوست دارم و هرکاری میکنم که اعتمادت به من برگرده.
    ممنون میشم که نظر شما رو هم بدونم عزیزان

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    40
    Array
    حالا که شوهرت میگه برای برگشتن اعتمادت حاضره هرکاری بکنه شما هم از فرصت استفاده کن و ازش بخواه که اشتباهش رو بپذیره
    باهاش صحبت کن و بگو که اگه این قضیه از نظر اون کوچیکه، پس اگه شما همچین کاری رو کرده بودی از نظر او اشکالی نداشت؟
    باهاش جدی صحبت کن و ازش قول بگیر که دیگه کارش رو تکرار نکنه و با اون زن هم کامل قطع رابطه کنه
    به نظرم بد هم نیست که اس ام اسی به خود اون زن بزنی و باهاش اتمام حجت کنی که که پاش و از زندگیت بیرون بکشه
    می تونی یه شب با شوهرت قرار بگذاری و مثلا 2 نفری شام برید بیرون و خارج از فضای خونه با هم صحبت کنید. بهش بگو که این کارش حتی اگه از نظر اون جدی نباشه، چقدر شما رو اذیت می کنه. بهش بگو این بار می بخشیش اما اگه باز هم تکرار بشه دیگه بخششی در کار نخواهد بود. بعد از اینکه شوهرت بهت قول داد، دیگه شما هم به روی خودت نیار و قضیه رو تمام شده بدون
    یه فرصت جدید به زندگیتون بدهید و تو هم سعی کن که در زندگیتون تنوع ایجاد کنی

  13. 2 کاربر از پست مفید shabe niloofari تشکرکرده اند .

    niosha (دوشنبه 09 اردیبهشت 92), فرهنگ 27 (دوشنبه 09 اردیبهشت 92)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 92 [ 16:36]
    تاریخ عضویت
    1392-2-08
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    39
    سطح
    1
    Points: 39, Level: 1
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    11

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی عزیزم آخه یه مسئله ای که هست من واقعا نمیتونم همون اعتماد قبلی رو به شوهرم داشته باشم.اتفاقا من بهش گفتم که اگر من اینکار رو کرده بودم تو چه حسی داشتی و هیچ جوابی نداشت حتی بهم نگاه نمیکرد. از روزی که این مسئله پیدا شده نمیتونه سرش رو بالا کنه و توی چشمام نگاه کنه. فقط میگه که من توی زندگیم از بابت تو هیچ کم و کسری ندیدم .اما جوابی برای این کار نداره.ضمن اینکه من با اون خانم حرف زدم و یکسری اطلاعات خاص که ازش داشتم رو یادآوری کردم و گفتم که دور شوهر من رو خط بکشه.اما مگه میشه به این زن اعتماد کرد. فرض کنید این زن نباشه مرد زندگی نباید دنبال این حرفها بره این برای من مهمه. من نمیدونم با این شک چطور کنار بیام و اصلا کنار اومدن درسته یا نه؟

  15. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نیوشای عزیز،

    شما قانونا دستتون به جایی بند نیست. پس اگر شوهرت برگرده بگه اصلا خیانت کردم و باز هم می کنم، هیچ راهی نداری جز این که قبول کنی و تحمل کنی.

    اما جدای از مساله قانونیش، جدایی کار آسونی نیست. یعنی حتی اگر مشکل قانونی هم نبود، باز نمی تونید بخاطر خیانت جدا بشید. دل کندن و جدا شدن از همسر به این راحتی ها نیست.

    عکس العمل آقایون هم اکثرا همینطوره، اولش انکار می کنند. تا جایی که جا داشته باشه و بتونند دروغ می گن و انکار می کنند. اما اگر خسته اش کنی برمیگرده می گه چیه؟ آره باهاش بودم، صیغه اش کردم یا ....
    کار بعدیت چیه در این مرحله؟
    چی می خوای بگی؟
    همه حرمت ها و اعتبارها هم از بین می ره و تمام .

    بیشتر از این ازش نپرس و کنکاش نکن. جوابهات را می گیری اما آرامشت را از دست می دی.
    برو تاپیکهای خیانت را بخون.
    این تالار پر از تاپیک خیانت است. جوابها و صحبت های کارشناسهای تالار را بخون. راهنمایی هاشون را ببین.
    به نکته هاش دقت کن. برای خودت یادداشت بردار و سعی کن بفهمی قدم بعدیت باید چی باشه.

    می دونم سخته و اصلا حوصله و تمرکز نداری و یه دنیا سوال توی ذهنت هست.
    خیانت شاید بدترین اتفاقی هست که توی یک رابطه می تونه پیش بیاد.
    اما یه مدت سعی کن کمتر همسرت را سوال پیچ یا کنترل کنی و در مورد خیانت و نحوه برخوردت مطالعه کن.
    خیلی مهمه که چیکار کنی که قبح مساله از بین نره.
    که اعتمادت برگرده و دوباره با آرامش زندگی کنید.

    موفق باشی.


    اگر زندگي مشترك سالم باشد پاي فرد سومي به ميان نمي‌آيد

    "ارضای جنسی چسب زندگی است"

  16. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    niosha (سه شنبه 10 اردیبهشت 92), ویدا@ (سه شنبه 10 اردیبهشت 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.