به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 شهریور 92 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-23
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    572
    سطح
    11
    Points: 572, Level: 11
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    برگشتن به زندگی پر شور و نشاط و امید و موفق

    از نظر روحی خستم. چن تا مشکل دارم که نمیتونم چطور حلشون کنم 1-احساس تنهایی میکنم. وقتی دلم گرفته هیچکیرو ندارم درددل کنم. از بچگی همیشه یکی رو داشتم سنگ صبور و راهنمام باشه یا دوستام یا شوهرم که باهام دوست بود. ولی الان نمیتونم بهش چیزی بگم مث قبل یا از درددلام علیه خودم بعدن استفاده میکنه یا دیگه بی طرفانه راهنمام نیست و مث قبل برا من و حرفام ارزش قائل نیست. با خواهرم راحت نیست و مامانم میشنوه ولی رازامو ناخاسته به فامیلا منتقل میکنه که دوس ندارم.من عادت کردم زمان ناراحتیم با کسی درددل کنم. 2-اصلن شاد نیستم و نمیتونم شاد باشم. شاید روزها یه لبخند معمولی به لبم نشینه و سالهاست از ته دل نخندیدم. هم برا خودم سخته هم اطرافیانم. نمیدونم چطور از افسردگی در بیام و انقد به کارای اطرافیانم و بدیاشون بهم حساس نباشم.من مدرسم، سر کلاسم خیلی خشک و رسمیم و طوریکه یه بار با یه حرف دانشجوم خندم گرفت و همه گفتن استاد اولین باره خندتونو دیدیم همش جدی هستین 3.ابهت و اعتماد بنفسم خیلی کم شده و خصوصن در مقابل شوهرم که عقدیم احساس ضعف پیدا میکنم و خیلی راحت نظرات ظالمانه و زورگوییهاشو که عموما به مسائل مادی مربوطه بهم تحمیل میکنه.<br>من قبلن اینطور نبودم بعد شنیدن یه حقیقت تلخ زندگیم(بیماری صعب العلاج) روزبروز بدتر شدم. کنترل اعصابم بهم ریخته و نمیتونم رفتار دیگران خصوصن شوهرم رو مدیریت کنم و پاسخ درستی به اعمالشون بدم. امیدم بزندگی صفره و از آیندم میترسم هم بخاطر بیماریم هم بخاطر شوهری که یدرصد هم تکیه گاهم نیست و حس میکنم فقط منو برای نیاز جنسیش میخاد. خونواده شوهرم با سیاستن و ظاهرساز که شوهرمو تو چنگشون گرفتن ولی من با این بی سیاستی و سادگی و نسنجیده حرف و عمل کردن و رفتارم دارم شوهرمو روز بروز ازم دور میکنم و رابطمون بد میشه
    میخام یه ادم دیگه شم ولی تا حال نشده.
    امیدوارم راهنماییای شما دوستان کمک گرم باشه واسه یه زندگی معمولی
    ویرایش توسط mazlom : شنبه 07 اردیبهشت 92 در ساعت 23:14

  2. کاربر روبرو از پست مفید mazlom تشکرکرده است .

    rozaneh (یکشنبه 08 اردیبهشت 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 10 خرداد 92 [ 18:31]
    تاریخ عضویت
    1389-3-22
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    2,178
    سطح
    28
    Points: 2,178, Level: 28
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    79

    تشکرشده 13 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من کوچک تر از اونم که بخوام چیزی بهتون بگم ولی اولین ایراد شما این است که چرا زود خودتون رو باختید؟
    صبور باشید شما فرزندی ندارید؟
    به همسرتون بیشتر محبت کنید اگه در زندگی زناشویی رابطه ای خوبی داشته باشید مطمئن باشید به خودی خود اخلاق و رفتارتون خوب میشه:o
    سعی کنیدبا چیزای که احساس میکنید حالتون رو بهتر میکنه بیشتر ارتباط داشته باشید

  4. کاربر روبرو از پست مفید yalda30 تشکرکرده است .

    rozaneh (یکشنبه 08 اردیبهشت 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 شهریور 92 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-23
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    572
    سطح
    11
    Points: 572, Level: 11
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون یلداجان. من تو دوران عقد هستم هنوز و بچه ای در کار نیست. آخه واقعن هیچی تو دنیا خوشحالم نمیکنه. جز عشق خالصانه همسرم و پشت و دلگرمیم شدن، که متاسفانه انقد پولدوسته که واسه قرونی خرج نکردن مث پول بنزین و یا خریدن یه چیبس و پفک (شام و نهار بماند) حاضره مدتها همو نبینیم و بیرون نریم و یا دعوا راه میندازه و آخرش بدروغ به همه میگه من پول پول میگم، درصورتیکه خداشاهده اصلن اینطور نبوده و همه جوره هواشو دارم که کم خرج کنه ولی تو تخیلاتش بدبینه بهم

  6. کاربر روبرو از پست مفید mazlom تشکرکرده است .

    rozaneh (یکشنبه 08 اردیبهشت 92)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    سلام
    مظلوم عزیز ، تاپیک رو در جای مقالات و اشتباه باز کردی!
    این انجمن فقط مخصوص مقالات هست لطفا به هیچ وجه سئوال خود را در این انجمن قرار ندهید.
    لطفاً موضوع ات رو مجدد در انجمن طرح مشکلات ازدواج کپی کن و از اونجا پیگیری کن.
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  8. 2 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    hamed65 (یکشنبه 08 اردیبهشت 92), mazlom (یکشنبه 08 اردیبهشت 92)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام،

    این تاپیک به انجمن طرح مشکلات ازدواج - عقد و نامزدی منتقل شد.
    نیازی به ایجاد کپی جدیدی از تاپیک نیست و می توانید همین تاپیک رو ادامه دهید. فقط در آینده در انتخاب انجمن مناسب برای تاپیک های جدیدتون دقت کنید. انجمن مقالات تنها برای مقالات هست.

    با تشکر از roozaneh گرامی بابت همکاری با مدیران.

    شاد باشید.

  10. 2 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    mazlom (یکشنبه 08 اردیبهشت 92), rozaneh (یکشنبه 08 اردیبهشت 92)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اسفند 92 [ 09:57]
    تاریخ عضویت
    1392-1-31
    نوشته ها
    130
    امتیاز
    1,090
    سطح
    17
    Points: 1,090, Level: 17
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    214

    تشکرشده 158 در 82 پست

    Rep Power
    25
    Array
    شما بهتره کارگاه چگونه منفعل نباشیم رو که مربوط به همین سایت هست رو مطالعه کنید منم در مقابل شوهرم همینطوری شده بودم به خاطر اینکه باهم دعوا نکنیم در مقابلش کوتاه میومدم و اون روی من تسلط بیشتری پیدا میکرد همین باعث شده بود افسردگی بگیرم و به شدت اعتماد به نفسم پایین بیاد من از اون موقع خدا رو شکر هم اعتمتد به نفسم بیشتر شده هم میدونم که چطور باید با شوهرم صحبت کنم و بتونم خواسته ها وانتقاداتمو ازش بهش بگم الان روز به روز رآبطمونم بهتر شده شما همین عنوان چگونه منفعل نباشیم رو هم تو گوگل سرچ کنید پیداش میکنید

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها

    این بند به یك مهارت مهم اشاره می كنم كه اگر بتوانید خوب درك كنید و انجام دهید كمك زیادی به شما می كند. و آن اینكه

    شما به خاطر اینكه همه دنیا و زندگی و علاقه و ... خود را به همسرت و كارهایش گره زدی ،‌ بقیه زندگی را كاملا فراموش كرده ای. یعنی اگر شوهرت خوب بشه،‌تو خوشبختی، اگر شوهرت بد بشه تو بدبختی....

    و این اشتباهه


    تو باید غیر از شوهرت لیستی از بقیه چیزهایی كه در زندگی ات وجود دارد تهیه كنی و علائقت را گسترش دهی. مثلا:

    - فرزندت

    - والدینت

    - خواهر و بردارانت

    - دوستانت

    - تفریحات

    - سینما

    - موسیقی

    - مطالعه

    - پیاده روی

    - نقاشی،‌ نویسندگی و ....

    وقتی برنامه ای ریخته ای كه خیلی چیزهای دیگر در آن بود، و میزان زیادی از علائق و لذتهایت را از این طریق دنبال كردی 2 فایده می بری:


    یكم: حساسیت هایت نسبت به شوهرت كم می شود، و نقاط ضعف او به شما احساس بدبختی مطلق نمی دهد.

    دوم: به خاطر شارژی كه از سایر منابع دریافت می كنی ، قدرت بیشتری جهت سازندگی زندگیت پیدا می كنی و احساس خوشبختی بیشتری می كنی.
    امیدوارم این نوشته کمکت کنه

  13. 4 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    barani (یکشنبه 08 اردیبهشت 92), mazlom (جمعه 20 اردیبهشت 92), هلیا66 (دوشنبه 09 اردیبهشت 92), yalda30 (سه شنبه 10 اردیبهشت 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.