سلام. من تازه عضو اين انجمن شده ام. 4 ساله كه ازدواج كرذم- حرف براي گفتن خيلي دارم. كه تو يه پست نمي گنجه. مادرشوهرم خيلي خيلي به همسرم وابسته است و همين طور شوهرم به خانواده اش خيلا وابسته است و اونها رو از هر جهت مطلق ميدونه. شوهرم متاسفانه خيلي دهن بينه و تحت تاثير صحبت هاي مادرشه. مادرش هم هميشه پشت سر من بدگويي و غيبت ميكنه و آدم خيلي پر توفعي هست همين طور خيلي حسود و لج باز. مي خواد همه آدمها هميشه زير نفوذش باشند تو خونشون كسي نمي تونه رو حرفش حرفي بزنه و پدر شوهرم هم خيلي زن ذليله و هيج اختياري از خودش نداره. 1 ساله كه من و شوهرم داريم ميريم پيش مشاور البته قبلش هم چند باري رفته بوديم. توي اين 1 سال كه مشكلاتمون بيشتر شد مدام مي ريم پيش مشاور. مشاور هم خيلي راهنمايي خوبي كرد. هر كاري گفت كردم. ولي متاسفانه شوهرم هنوز مادرش رو يك بت مي دونه كه تمام كاراش و رفتاراش درست و بحقه. ديگه كم كم دارم خسته ميشم. طلاق هم نميتونم بگيرم چون از بعد از طلاق خيلي مي ترسم. هيچ اميدي به آينده هم ندارم- شما چه كمكي ميتونيد به من بكنيد؟؟؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)