سلام من 22 سالمه و دانشجو هستم به یکی از خانم های کلاس علاقه مند شدم و ایشون هم با من همسن هستندمن تقریبا یک سال ونیم هست که به این خانم علاقه مند شدم (( نکته: تو کلاس یه پسره هم به این دختره علاقه مند بود و تقریبا همه بچه های کلاس خبر داشتن اما چون خیلی از پسرا علاقه داشتن به این خانوم واسه همین برا من عادی بود)) و تو کلاس زیاد بهشون توجه میکردم البته از طریق نگاه کردن و میشه گفت که ایشونم زیاد منو نگاه میکرد گاهی اوقات که اصلا حواسم نبود میدیدم که این دختر داره به من نگاه میکنه و با متوجه شدن من خودشو میزد به یه کوچه دیگه و میدیدم که ایشون واقعا بهم توجه میکنن همین ماجراها ادامه داشت نگاه ها و توجه ها تا اینکه من یه روز تو کلاس به انگشتر ایشون نگاه کردم و خواستم خودشون هم متوجه بشن که من به حلقه ای که تو دستشونه مشکوکم و ایشون متوجه نگاه من شدند و انگشتر رو از انگشتشون بیرون آوردن و بالا و پایین انداختن و از دستشون افتاد زمین (فک کنم منظورشون از این کار بی ارزش بودن انگشتر بودش)خلاصه من فرداش تصمیم گرفتم که با ایشون صحبت کنم اما چون میخواستم که کسی از بچه ها اصلا متوجه نشه واسه همین ته کلاس پشت سر ایشون نشستم و ٥ دقیقه مونده به تموم شدن کلاس یه کاغذی دادم بهش که ازش خواستم یه ساعتی بیاد تا با هم دیگه صحبت کنیم ایشون کاغذ رو گرفتن و به بغلدستی شون لبخندی زدن و چند بار اون کاغذ رو خوندن اما سر قرار وای نستادن وبه طر خونه رفتن و منم دنبالشون کردم وقتی ازشون خواستم که با هم صحبت کنیم ایشون قبول نکردن و گفتن که نه اینجا داخل شهر هستش و کسی می بیننشون و نمیشه و منم قبول کردم و موند برا فردا که باهاشون صحبت کنم فرداش وقتی تو کلاس رفتم ایشون پشتشون رو به من کردن و یه جورایی بی محلی کردن اما باز فهمیدم که ایشون بازم هر از گاهی بهم نگاه میکنه وقتی کلاس تموم شد و داشت میرفت خونه و قتی ازشون خواستم که باهام صحبت کنه یه سری تکون دادن و گفتن که نه اگه میشه صحبت نکنیم و اصلا حاضر به صحبت کردن نمیشدن و من گفتم که قصدم مزاحمت نیست ادامه.....
اونم گفت میدونم ولی و من مجال نددم و پرسیدم شما ازدواج کردین و ایشون گفتن که نه ولی قصدشو دارم و منم خداحافظی کردم و از اینکه مزاحمشون شدم معذرت خواستم حالا به نظر شما چیکار کنم ماجرا چیه نه به اون کارا و نه به این طرز جواب دادنش
حالا بعد یک ماه که از عید گذشته تو کلاس دوباره نگاه میکنه اما من بهشون توجهی نمیکنم و یه مشکل دیگه هم پیش اومده و اونم اینه که بچه های کلاس فهمیدن اون پسره هم که گفتم به این دختره علاقه منده ازم ناراحت شده و دلخوره حالا من چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟
نکته من تو کلاس با هیشکی از دخترا صحبت نمیکنم حتی یه کلمه اصلا اصلا و تو کلاس فعالیت کمی دارم
اما ایشون با پسرا صحبت میکنن البته در محدوده درس و ... ولی در کل اهل بگو بخندن
اما موردی ازشون ندیدم در ضمن دختر محجبه ای هم هستن ومنم تقریبا یه جورایی بچه مذهبی هستم
آقا من یادم رفت یه چیزی رو بنویسم من واسطه فرستادم به یه پسری که اعتماد داشتم و میدونستم که با دخترا صحبت میکنه (رفاقت نه ها....... کلا میونش خوبه و عادی)
اما پسره گفت که دختره همه جی رو به مسخره گرفت و گفته که خیلی بچه است و از این حرفا یعنی کلا به مسخره گرفته
اما در عوض نگاه میکنه توجه داره بهم و بعد تموم شدن کلاس بیرون کلاس وای میسته و تا من میرم بیرون پشت سر من میاد بیرون ولی حرفاش با کاراش تناقض داره شایدم من دارم اشتباه فک میکنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)