به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 بهمن 93 [ 16:56]
    تاریخ عضویت
    1392-1-03
    نوشته ها
    77
    امتیاز
    2,228
    سطح
    28
    Points: 2,228, Level: 28
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    133

    تشکرشده 132 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array

    میخوام ازش جدا شم. تحملشو ندارم

    لطفا منو راهنمایی کنید. تو شرایط بد و بحرانی به سر میبرم. شوهرم به هیچ وجه دیگه دلش با من و زندگی نیست. منم خسته شدم اینقدر یه تنه واسه این زندگی تلاش کردم و زحمت کشیدم. میخوام جدا شم. حداقل اینقدر سرکوفت نمیخورم و تو این زندگی خورد نمیشم.
    خودش پیشنهاد کرد که یه مدت از هم دور باشیم. الان من منزل پدرم هستم. اینقدر تو این مدت آرامش داشتم که خدا میدونه. هر وقت بهش فکر میکنم فقط حس نفرت و ناراحتی و بغض سراغم میاد. توی این یک هفته اصلا و ابدا ذره ای دلم براش تنگ نشده. خودشم سراغی ازم نمیگیره و خوشبخته. دیگه چرا باید برای حفظ این زندگی تلاش کنم؟
    وقتی میگه ازت متنفرم. میگه یک ثانیه تحمل زندگی با تورو ندارم. میخوام حق و حقوقمو بهش ببخشم. اصلا خونه و زندگی رو هم بدم بهش. بره با دختربازی هاش خوش باشه.
    ازش متنفر شدم. حاضرم تا آخر عمر بدبخت باشم ولی یه لحظه دیگه تو اون زندگی برنگردم.
    ازش متنفرم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    سلام الناز
    من در جریان تاپیک قبلیت بودم. اولا اینکه یه لینک از اون رو اینجا بذار تا دوستان اطلاعات بیشتری داشته باشن و جواب یه سری سوالاتشون رو بگیرن.
    حالا که یه مقدار به آرامش بیشتری رسیدی توضیح بده که چی شد ؟ چون تا جایی که یادمه شوهرت برگشت و شما با هم آشتی کردین و دوستان می گفتن که دیگه حساسیت نشون نده.
    آیا بحثی پیش اومد که شوهرت این پیشنهاد رو داد؟ یعنی الان مسالمت آمیز رفتی خونه پدرت یا بعد از یه دعوا ؟
    ارتباطتون الان چطوره ؟ با هم صحبت می کنید؟

  3. 2 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    Lnaz (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92), شیدا. (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 13 تیر 93 [ 20:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-07
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    1,246
    سطح
    19
    Points: 1,246, Level: 19
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 298 در 112 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب میخواید در چه موردی راهنماییتون کنن بچه ها ؟

  5. کاربر روبرو از پست مفید هدف تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 بهمن 93 [ 16:56]
    تاریخ عضویت
    1392-1-03
    نوشته ها
    77
    امتیاز
    2,228
    سطح
    28
    Points: 2,228, Level: 28
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    133

    تشکرشده 132 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    http://www.hamdardi.net/thread-27639.html
    ممنون. این لینک قبلی مشاوره من هست جهت اطلاع شما.
    همسر من بعد از ایام عید که کلا زهرمارم کرد برگشت و تا چند روز خیلی دست به عصا و محتاط رفتار میکرد. جوری که بخواد وانمود کنه تمام اون قهر و ناراحتیا بابت توهمات و ذهن مریض من اتفاق افتاده و اون یه آدم پاک و سالم و بی تقصیره. چند روز رفتارش خوب بود که من دوباره متوجه تماسهای مشکوک اون دخترخانوم با گوشی همسرم شدم. وقت و بی وقت این دختر با گوشی همسرم تماس میگرفت. یه بار که اعتراض کردم دعوای مفصلی شد و همسرم خیلی ریلکس بهم گفت که من این دخترو دوست دارم و خیلی قبل تر از تو باهاش دوست بودم ولی چون دختر دردسر درست کنی بود باهاش ازدواج نکردم و الانم پشیمونم!
    متوجه شدم در حالی که تمام حقوق من توی این خونه خرج میشه همسرم برای اون خانوم پول واریز میکنه و هزینه کلاسهاشو میده. بهم گفت جوری که اونو دوست داره هیچ کسو دوست نداشته و الانم اگه من تو زندگیش نبودم حتما باهاش ازدواج میکرد. این دخترو همسرم حتی وقتی مسافرت بودم آورده توی خونه من و روی تختخواب من باهاش همه کار کرده. و از عید به اینور اینقدر این دختر شده جان شیرینش که بهم گفت یا تو از این خونه برو یا من میرم. تمام حق و حقوقتم میدم فقط واسه این که دیگه تو زندگیم نباشی. شده برم توی پارک بخوابم هرچی دارم و ندارم میدم به تو. منم چون همسرم توی تهران فامیل درجه یک نداره مجبور شدم خونه رو ترک کنم و الانم فقط میخوام جدا شم. چون اینقدر تحقیر شدم که دیگه تحمل این زندگی رو ندارم

  7. کاربر روبرو از پست مفید Lnaz تشکرکرده است .

    sara.s (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    40
    Array
    حالا که انقدر همسرت داغه که میگه حاضره همه حق و حقوقت و بده تا ازش جدا شی، شما هم همه حق و حقوقت و بگیر.مبادا کوتاه بیای
    همسرت برای این هوس بازیش و برای اینکه با زندگی تو بازی کرده باید تاوان بده
    حتی اگه به پول اون احتیاج نداری، بگیرش و بده به مستحق
    اما همسرت باید بفهمه زندگی بازی نیست و در قبال همسرش مسوولیت داره
    در ضمن اصلا شما درخواست طلاق نده. چون همه چی به ضررت تموم می شه
    حالا که خودش انقدر اصرار داره، بگذار بره و درخواست طلاق بده
    راستی، این که توی تهران فامیل نزدیک نداره به خودش مربوطه.اونجا خونه شما هم هست و تا جدا شدن باید خونه خودت باشی
    اینطوری که به خاطر راحتی اون اومدی خونه پدرت، می تونه بره دادگاه و دادخواست عدم تمکین بده و به ضرر شما خواهد بود.

  9. 5 کاربر از پست مفید shabe niloofari تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92), barani (جمعه 06 اردیبهشت 92), fahimeh.a (یکشنبه 23 خرداد 95), Lnaz (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92), فکور (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92)

  10. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Lnaz نمایش پست ها
    http://www.hamdardi.net/thread-27639.html
    بهم گفت یا تو از این خونه برو یا من میرم. تمام حق و حقوقتم میدم فقط واسه این که دیگه تو زندگیم نباشی. شده برم توی پارک بخوابم هرچی دارم و ندارم میدم به تو. منم چون همسرم توی تهران فامیل درجه یک نداره مجبور شدم خونه رو ترک کنم و الانم فقط میخوام جدا شم. چون اینقدر تحقیر شدم که دیگه تحمل این زندگی رو ندارم
    یعنی این دلیلت تو حلقم!!
    نداره که نداره. به شما چه؟

  11. 9 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92), barani (جمعه 06 اردیبهشت 92), fahimeh.a (یکشنبه 23 خرداد 95), Lnaz (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92), maryam1363 (شنبه 07 اردیبهشت 92), mohammad6599 (سه شنبه 08 مرداد 92), shabe niloofari (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92), she (شنبه 07 اردیبهشت 92), بابک 1369 (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92)

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام......به نظر من تصمیم شما به طلاق تصمیم عاقلانه ای هست. آزموده را آزمودن خطاست.......ولی لطفا بذار حقوقت رو کامل پرداخت کنه......به خاطر اینکه زودتر به آرامش برسی از حقوقت نگذر چون بعد یه مدت حس میکنی ازت سو استفاده شده و بیشتر از الان آرامشت به هم میریزه .....همسرت برای ادامه کارش احتمالا نخواد زیاد کش بده قضیه رو و به همین علت هم احتمالا حق و حقوقت رو مجبوره بپردازه......البته احتمالا بر خلاف سیاست همدردی حرف زدم ولی از نظر من چنین مردانی لیاقت زندگی ندارن با عرض معذرت
    .
    .
    .
    .



    پستم با پست شب نیلوفری و شیدا همزمان شد و کمی مطلبش تکراریه
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند
    ویرایش توسط فکور : چهارشنبه 04 اردیبهشت 92 در ساعت 16:34

  13. 4 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92), barani (جمعه 06 اردیبهشت 92), Lnaz (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92), shabe niloofari (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 13 تیر 93 [ 20:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-07
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    1,246
    سطح
    19
    Points: 1,246, Level: 19
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 298 در 112 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تمام حقتو ازش بگیر و جدا شو
    مطمئن باش دیر یا زود خدا جواب این خیانتش رو میده
    حداقل مابقی عمرتو با آرامش زندگی کن
    حتی 1% فکر برگشت زندگی باهاش نباشی

  15. کاربر روبرو از پست مفید هدف تشکرکرده است .

    Lnaz (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام عزیزم.

    برگرد خونتون.

    حتی اگه بخواید جدا بشید، تا لحظه طلاق اونجا بمون.

    بیرون اومدن تو از خونه، باعث بلاتکلیف موندنت میشه. الان دیگه شوهرت چرا باید بخواد تو رو طلاق بده؟ میتونه دوست دخترش رو بیاره خونه (البته اگه این حرفش که گفته دوستش رو در غیاب تو آورده بوده خونه، درست باشه)، چه مشکلی براش پیش میاد؟ خونوادشم که اینجا نیستن که نگران نظرشون باشه. کلا دلیلی برای طلاق تو نیست. مگه اینکه خودت درخواست طلاق بدی، که اونم به ضررت میشه.

    پس برگرد خونه. و هرتصمیمی میخوای برای زندگیت بگیری، چه آشتی و چه طلاق، از همونجا تصمیم گیری کن.

    در کل بخاطر رفتارهای عصبی ای که از خودت نشون دادی، نمیتونم مطمئن باشم برداشت هات از مسائل درست باشه. و نمیتونم مطمئن باشم شوهرت کدوم حرف رو از لج تو زده و کدوم یکی واقعیت بوده. من درک میکنم که تو ازش متنفری، و واقعیتش رو بخوای، نفرت اون از تو رو هم درک میکنم. در هر صورت یک چیز واضح و مشخصه، و اون اینکه باید برگردی خونه.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : چهارشنبه 04 اردیبهشت 92 در ساعت 17:05

  17. 4 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 04 اردیبهشت 92), barani (جمعه 06 اردیبهشت 92), fahimeh.a (یکشنبه 23 خرداد 95), tamanaye man (جمعه 06 اردیبهشت 92)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    1,385
    سطح
    20
    Points: 1,385, Level: 20
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    214

    تشکرشده 192 در 82 پست

    Rep Power
    28
    Array
    به نظر من شما باید موقعی که ازدواج می‌کردین چشمتونو باز می‌کردید. الان قضیه من و کسی که خیلی دوستش دارم هم همینه. اون ترجیح میده به خاطر صلاح و مصلحت با کسی که هیچ حسی بهش نداره ازدواج کنه!
    این زندگی که اینا دارند میسازند خیلی مشابه شرایط شماست.
    شما هرچقدر هم که خوب باشید بازم نمیتونید جلوی دوست داشتن دو نفرو بگیرید. یعنی اصلا فکر نکنید به خاطر کمبود همسرتون این کارو کرده.
    اگه دوست داشتید تاپیک منو بخونید تا ببینید مردی به سن و سال همسر شما چطوری و با چه شرایطی داره برای ازدواج اقدام می‌کنه.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.