خانواده شوهرم واسه عید خونه پدر مادرم نرفتن و من خیلی خجالت کشیدم این در حایه که من خیلی سعی کردم رابطه خوبی باهاشون داشته باشم و اونها رو مثل خانواده خودم بدونم ولی نمیدونم چرا اونها دائما دوست دارن منو تحقیر کنن.خونه خودمم روز آخر با کلی منت اومدن مادر شوهرم گفت کمرم درد میکنه نمیتونم برم پیش مادرت در حالی که پیش همه رفته بود.این کارشون خیلی داغونم کرد منم رابطه ام رو قطع کردم و حدودا 1ماهه باهاشون ارتباط ندارم.شوهرم آخر هر هفته نیم ساعت میره و برمیگرده .حالا من دائما استرس دارم که نکنه این قهر من واسه خودم گرون تموم بشه و شوهرمو از دست بدم.نمیدونم چه تبعاتی برام داره.به کمک شما دوستان عزیز احتیاج دارم نمیدونم چه کنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)