سلام دوستان.... واقعا نمیدونم چی کار کنم !! اصلا موندم...
من 22 ساللمه.پدرم 70 ! خواهرم 27 و اختلاف سنی پدر و مادرم 25 ساله....
خواهرم دو سال پیش ازدواج کرد.یه سال رفتن انگلیس و برگشتن....
حالا با سرما یه اس که داشتن یه کافی شاپ زدن.خود خواهرم توش کار میکنه.هر چی پول داشتن ریختن تو این کار.قرار شده که چن وقتی خودش کار کنه و بعد یکی رو بزاره جای خودش...کیک و این چیزاش رو خونه ما درست میکنه.هر روز میاد اینجا.... ... روزای اول بابام هی میگفت ( به من و مادرم ) این چه کاریه.کار خوبی نبود و از این حرفا.....
حالا که یک ماه گذشته نمیدونم چش شده داغ کرده قاطی کرده.با داد و هوار ( جلوی خواهرم و شوهرش نه ) که من نمیخوام دخترم توی کافی شاپ کار کنه اونجا مرد میاد !!!
اول بگم که پدرم بی سواده !! جز توی باغ و سر زمین جای دیگه نبوده ! اصلا نمیدونه کافی شاپ چیه... به کافی شاپ میگه قهوه خونه !! اصلا نمیدونه اونجا و محیط کافی شاپ چی هست....
امشب داد و هوار که اگه میاخواد تو کافی شاپ کار کنه دیگه اینجا نیاد.... میگمش چند وقته فقط میگه تو بگو یه روز.....
موندم به خدا چی کار کنم !! میگم خوب اگه بره توی یه جای دیگه مثلا شرکت کار کنه اونجا مرد نمیاد ! میگه فرق میکنه...
فقط بگم یه ذره منطق نداره....
من الان به خواهرم عزیزم عشقم چی بگم.... بگم بابات گفته خونم نیا ! دق میکنه ! دیگه چه طوری یه عمر میتونه سرش رو جلوی خونواده شوهرش بالا بگیره !!
کمکم کنید که به درد چه کنم دچار شدم............................................ ...............................
از عصر تا حالا یه چشم اشکه یکیش خون.....
تو رو خدا دستم به دامنتون یه راهی جلوی پام بزارید..........
ممنون....
علاقه مندی ها (Bookmarks)