به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 92 [ 23:43]
    تاریخ عضویت
    1392-2-01
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    48
    سطح
    1
    Points: 48, Level: 1
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    فوری - فوری - مشکل با پدر

    سلام دوستان.... واقعا نمیدونم چی کار کنم !! اصلا موندم...
    من 22 ساللمه.پدرم 70 ! خواهرم 27 و اختلاف سنی پدر و مادرم 25 ساله....
    خواهرم دو سال پیش ازدواج کرد.یه سال رفتن انگلیس و برگشتن....
    حالا با سرما یه اس که داشتن یه کافی شاپ زدن.خود خواهرم توش کار میکنه.هر چی پول داشتن ریختن تو این کار.قرار شده که چن وقتی خودش کار کنه و بعد یکی رو بزاره جای خودش...کیک و این چیزاش رو خونه ما درست میکنه.هر روز میاد اینجا.... ... روزای اول بابام هی میگفت ( به من و مادرم ) این چه کاریه.کار خوبی نبود و از این حرفا.....
    حالا که یک ماه گذشته نمیدونم چش شده داغ کرده قاطی کرده.با داد و هوار ( جلوی خواهرم و شوهرش نه ) که من نمیخوام دخترم توی کافی شاپ کار کنه اونجا مرد میاد !!!
    اول بگم که پدرم بی سواده !! جز توی باغ و سر زمین جای دیگه نبوده ! اصلا نمیدونه کافی شاپ چیه... به کافی شاپ میگه قهوه خونه !! اصلا نمیدونه اونجا و محیط کافی شاپ چی هست....
    امشب داد و هوار که اگه میاخواد تو کافی شاپ کار کنه دیگه اینجا نیاد.... میگمش چند وقته فقط میگه تو بگو یه روز.....
    موندم به خدا چی کار کنم !! میگم خوب اگه بره توی یه جای دیگه مثلا شرکت کار کنه اونجا مرد نمیاد ! میگه فرق میکنه...
    فقط بگم یه ذره منطق نداره....
    من الان به خواهرم عزیزم عشقم چی بگم.... بگم بابات گفته خونم نیا ! دق میکنه ! دیگه چه طوری یه عمر میتونه سرش رو جلوی خونواده شوهرش بالا بگیره !!
    کمکم کنید که به درد چه کنم دچار شدم............................................ ...............................
    از عصر تا حالا یه چشم اشکه یکیش خون.....
    تو رو خدا دستم به دامنتون یه راهی جلوی پام بزارید..........

    ممنون....

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام، احساس من از نوشته تون یک سردی توی رابطه شما با پدرتونه. احترام و حرمتی که یک پدر باید داشته باشه در متن شما دیده نمیشه و من فکر میکنم علت اصلی اختلاف همینه. شما فراموش کردین که پدر حتی اگه بیسواد باشه، حتی اگه اختلاف سنی زیادی با شما داشته باشه، حتی اگه به کافی شاپ بگه قهوه خونه، پدره و وقتی داری در موردش صحبت میکنی باید احترامش رو حفظ کنی. شما به نظر من اول باید یاد بگیرین که به پدرتون احترام بزارین تا بعد ازش انتظار داشته باشین که درک تون کنه.

  3. 4 کاربر از پست مفید toojih تشکرکرده اند .

    nahale1 (دوشنبه 02 اردیبهشت 92), کامران (دوشنبه 02 اردیبهشت 92), شیدا. (دوشنبه 02 اردیبهشت 92), شمیم الزهرا (یکشنبه 01 اردیبهشت 92)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 شهریور 92 [ 22:38]
    تاریخ عضویت
    1391-10-01
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    783
    سطح
    14
    Points: 783, Level: 14
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    190

    تشکرشده 264 در 100 پست

    Rep Power
    24
    Array
    سلام عزیزم.وضع مالیتون چطوره؟شوهر خواهرتون چکار میکنه؟چرا خواهرتون خونه شما این کار را انجام میده؟پدرتون در محیط خانه کلا چطوریه؟کم حوصله ست یا نه؟

  5. کاربر روبرو از پست مفید یکی مثل شما تشکرکرده است .

    کامران (دوشنبه 02 اردیبهشت 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 92 [ 23:43]
    تاریخ عضویت
    1392-2-01
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    48
    سطح
    1
    Points: 48, Level: 1
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    احترام ؟!
    پدری که هیچ حسی نسبت بهش نداری جز یه هم خونه.یه عادت.پدری که نمیدونه اصلا چند سالت هست.
    پدری که روز تآلدت بهت تبریک نمیگه.عید رو بهت تبریک نمیگه.نمیگه خوبی ؟نیستی ؟ پدری که غیرت رو فقط توی روابط دختر و پسر میدونه! ولی زنش که همه زندگی رو داره میچرخونه و میره خرید و میاد میگه دستم درد گرفت.میگه نخورین!!
    مجبور نیستید!!! پدری که لباس براش میخری به جای تشکر غرولند میکنه.یه همچین فردی رو من چی کارش کنم.تصور کن پول داری قبض برق هم دستته نمیتونه بره پرداخت کنه.
    واقعا من موندم چی کار کنم!!! میگید احترام :
    وقتی احترام از کسی نبینی بلد نباشی احترام یذاری چه طوری احترام بذارم....
    الان میترسم خواهرم بیاد و یهو جلوی اونا هم داد و هوار کنه.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط یکی مثل شما نمایش پست ها
    سلام عزیزم.وضع مالیتون چطوره؟شوهر خواهرتون چکار میکنه؟چرا خواهرتون خونه شما این کار را انجام میده؟پدرتون در محیط خانه کلا چطوریه؟کم حوصله ست یا نه؟
    وضع مالیمون متوسطه و شکر خدا بد نیست.
    شوهر خواهرم فعلا بیکاره و داره تدازکات و کارهای یه شرکت رو انجام میده.
    خواهرم یه ایسن دلیل این کار رو میکنه خونه ما چون که خونه ما 3_4 تا کوچه بیشتر تا کافیشاپ فاصله نداره.
    پدرم هم خودشو بازنشسته کرده با این وجود که هنوز توانایی کار رو داره.یا تلویزیون میبینه یا خوابه.

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 شهریور 92 [ 22:38]
    تاریخ عضویت
    1391-10-01
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    783
    سطح
    14
    Points: 783, Level: 14
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    190

    تشکرشده 264 در 100 پست

    Rep Power
    24
    Array
    ببینید من فکر میکنم اصلا مشکل پدر شما کار کردن خواهرتون تو کافی شاپ نیست.احتمالا ایشون سخته شونه که داماد بیکار داشته باشه و خواهرت بیاد خونه ی شما و کار کنه.شاید یه جواریی باباتون از این وضعیت ناراضیه و چون سنش بالاست و نمیتونه حرفشو راحت بگه،به قول معروف بهانه میاره.اگر شما و خواهر و مادرتون هم در این مدت کنار هم باشید و با هم خوب باشید این مزید بر علت میشه که پدرتون بهانه گیر تر بشه.ببینید حق دارید که نتونید باپدرتون ارتباط مناسب برقرار کنید ولی ایشون الان تو سنی هستن که نیاز به محبت دارن حالا اگه نمیتونید بهش محبت کنید اما باید جلوش مراعات کنید.به نظر من اینطور که نوشتید رابطتون باید با خواهرتون خوب باشه .باهاش حرف بزنید و بگین که احتمالا بابا ممکنه چیزی بگه .اما مستقیم اشاره نکنید چه حرفهایی زدن وبا زبون خودتون با هاش حرف بزنید.خواهرتون که اخلاق باباتون دستشه پس اگه ادم منطقی باشه قبول میکنه و شرایط را طوری فراهم میکنه جلوی شوهرش اتفاقی نیافته.

  8. کاربر روبرو از پست مفید یکی مثل شما تشکرکرده است .

    شیدا. (دوشنبه 02 اردیبهشت 92)

  9. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    به نظر من شما توی مسایل بین خواهرت و پدرت دخالت نکن.
    مشکلات زندگی خواهرتون با توجه به این که 5 سال از شما بزرگتر و متاهل هست به شما مربوط نیست.

    شنیدی اومد صواب کنه، کباب شد؟
    همونقدر که خواهرت عزیزه، پدرت هم عزیزه.
    بذار خودشون مساله را حل کنند.

    کافی شاپ مگه همون قهوه خونه نیست؟

  10. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    she (دوشنبه 02 اردیبهشت 92), کامران (دوشنبه 02 اردیبهشت 92), شمیم الزهرا (یکشنبه 01 اردیبهشت 92)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 اردیبهشت 92 [ 17:46]
    تاریخ عضویت
    1392-1-17
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    215
    سطح
    4
    Points: 215, Level: 4
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 24 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما داری میگی 70 سالشونه خوب یه ادم 70 ساله بیشتر میطلبه که واسه حرفش تره خورد میکنین یا نه و فکر کنم از برخورد شما ها بیشتر عصبانی میشه و سعی میکنه تا به شما ها بفهمونه هنوزم میتونه رئیس و حکفرمای خونش باشه و به معنای کلمه پدر خونه بودنش رو به شما ها ثابت کنه
    ایشون متولد 70 سال پیشه و شما 20 ساله پیش باید تفاوت سلیقه و فکر باشه:mad:

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 92 [ 23:43]
    تاریخ عضویت
    1392-2-01
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    48
    سطح
    1
    Points: 48, Level: 1
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    پدر بودن یعنی فقط بکن نکن ؟! کجا برو کجا نرو ؟! تا حالا یه بار نشده به من یا خواهرم در بیساد بگه خوبی !؟! سالکی ؟! مشکلی نداری؟!خوب دامامون هم که بیکار‌بیکارنیست.الان پدرش اراده کنه سریع میتونه براش کار پیدا کنه.همراه خواهرم میره کافی شاپ.منتظره
    کار کاغفی شاپ روی غلتک بیفته و دیگه شروع کنه.دیگه خواهرم هم توی کافی شاپ کار نکنه.یعنی توانایی جسمیش هم در اون حد نیست.
    یه مسئله ای هم که هست باغی که حدود 50 شال رو از زمین بایر به باغ تبدیل کرده میخوان ازش بگیرن و از اون مسئله هم یکم اعصابش ریخته بهم و فکر کنم دداغ تلافیش رو سر ما در میاره.


    مدیر بودن خونه؟! از خداش هست کارهاش رو بندازه گردن یه نفر دیگه.
    میگه که توی کافی شاپ مرد میاد! اونوقت وقتی لوله کش میاد خونمون یا سرویس کار اون مرد نیست!! حتی به خودش زحمت نمیده بیاد ببینه طرف چه شکلیه!همه کارها رو مادرم میکنه.اگه اون غیرته اینم غیرته.
    منم خودم احتمال میدم چون که باهاش مشورت نکردن و رفتن کافی شاپ زدن یکم بهش بر خورده!!!! خ
    داره با این کارا اعلام موجودیت میکنه.مشکل اصلیش فکر نکنم
    این باشه.و یه چیز دیگه که مجبورم من الان بگم: معتاد بوده و الان داره ترک میکنه.سرشو کرده تو برف فکرمیکنه هیچ کس از رفتاراش نمیفهمه که معتاد بوده.البته نمیدونه که من میدونم.این بی آبروییی نیست؟! این بی غیرتی نیست؟!

  13. #9
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    پدر در حال ترک اعتیاد است و در این مسیر تنهاست
    زمین بایری را که احیا کرده دارن ازش می گیرن
    دامادش بیکار است و دخترش برای زندگیش داره کار می کنه و پدر نگران این موضوع است

    عزیز من 45 سال اختلاف سن می دونی یعنی چی؟
    شما الان بعضی رفتارها و حرفهای پسرهای 14 ساله برات عجیب نیست.
    چون اون دوران را گذروندی، چون 8 سال بزرگتر بودن و تجربه بیشتر داشتن چیزهایی را به تو یاد داده که اون نمی دونه.

    اولا به اختلافات دیگران کاری نداشته باش. حتی به رفتارهای مادر و پدرت در مقابل هم.
    برای کمک به مادرت هم می تونی خودت خریدها را انجام بدی. خرید یک خانواده سه نفره چیزی نیست که شما از پسش برنیایی.

    حرفهای شما همه در دفاع از خواهر و دامادتون است و مقابل پدر.
    خواهر شما برای چی رفتند انگلیس و چرا برگشتند؟
    شاید پدرتون از بیکاری و بی برنامگی دامادتون ناراحت است و می خواد خواهرتون را متوجه کنه.

  14. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    she (دوشنبه 02 اردیبهشت 92)

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    90
    Array
    با شیدا موافقم.
    دلم برای پدرت سوخت!
    کاش یکی لااقل هوای اونو داشت!
    حالا یه کم طرز فکرش قدیمیه، سنش بالاست. ولی پدره! به زودی تو هم مثل خواهرت به حمایت پدر نیاز پیدا می کنی. مقابلش قرار نگیر. محبت کن. اگه اون نمی تونه درکت کنه تو سعی کن اونو درک کنی.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.