سلام
امیدوار بودم مشکلاتم کامل حل می شد و دیگه لازم نبود تا اینجا تاپیکی باز منم...
برای دوستانی که جدیدتر هستند و از مشکلات قبلی من خبر ندارن کمی توضیح می دم:
من 28 سال و شوهرم 31 سال داریم و حدود 3 ساله که ازدواج کرده ایم
حدود یکسال پیش شوهرم شیطنت هایی کرد که از نظر خیلی ها اسمش رو نمی شه خیانت گذاشت. اما تاثیرش انقدر تو زندگی من بد بود که ترجیح می دادم زنده نباشم تا همچین چیزی رو از تنها عشق زندگیم ببینم. بعد از اون جریان، تمام اعتماد و آرامش زندگیم از بین رفت و تبدیل شدم به یک آدم شکاک و همیشه نگران که بارها بعد از اون جریانات به شوهرم تهمت خیانت مجدد زدم که بعدا فهمیدم اشتباه می کردم
البته لازمه این و بگم که ما با عشق زیاد ازدواج کردیم و حتی تو دورانی که شوهرم اون شیطنت ها رو می کرد، رابطه ما بسیار عاشقانه و خوب بود و شوهرم از محبت و ابراز علاقه به من و کلا هیچی تو زندگی برایم کم نگذاشته بود.
اگه راجع به مشکلات قبلیم لازمه تا بیشتر بدونید، سری به تاپیک های قبلیم بزنید
و اما مشکل فعلی من:
آخرین باری که من به شوهرم شک کردم و دوباره فکر خیانت و ... اومد توذهنم حدود 2 ماه پیش بود. همون شب شوهرم بهم ابراز علاقه کرد و خوابیدیم. اما فکر و خیالات انقدر اذیتم کرد که نصفه شب گوشی اش و برداشتم و داشتم اس ام اس هاشو چک می کردم که دیدم بیداره و داره به من نگاه می کنه
اون شب شوهرم از این کار من خیلی ناراحت شد و بهم گفت: حیف از عشق و علاقه من.دیگه از من "دوستت دارم" و ... نمی شنوی و پس فردا نیای بگی چرا خبری از حرفای عاشقانه نیست.
من عذر خواهی کردم و بهش گفتم طوری این اشتباهم و جبران می کنم که از فرط علاقه ناچار شی که بهم بگی دوستت دارم
و الحق که از اون شب تمام تلاشم و کردم تا دیگه به شوهرم بدبین نباشم و رابطه مون هم با هم خیلی خوبه
اما از اون شب تا حالا شوهرم فقط یکبار اونم موقع 3 ک س بهم ابراز علاقه کرده و این موضوع دیگه واقعا من و نگران کرده. چون کسی بود که دائم محبت و علاقه اش و ابراز می کرد
یکی دو بار باهاش مطرح کردم. اما می گه خودت باعثش شدی و حالا زمان می خواد تا همه چیز به حالت قبل برگرده
اما دیگه واقعا دارم نگران می شم که نکنه به کس دیگه ای علاقه داره و پای شخص دیگه ای وسطه
نمی دونم باید چیکار کنم تا این قضیه حل شه
ممنون می شم اگه راهنماییم کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)