به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 93 [ 15:30]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    965
    سطح
    16
    Points: 965, Level: 16
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    چندین بار بی وفایی و اکنون در آستانه طلاق - شاید راهی باشد

    عرض سلام و احترام
    من و همسرم هر دو 39 ساله هستیم و 8 سال از ازدواجمان می گذرد . بچه نداریم چون او نخواست . بار اول حدود یک سال و نیم پیش متوجه خیانتش شدم . با خانمی در ارتباط بود که از پیش از ازدواجمان با او ارتباط اینترنتی داشت و به خواستگاری اش هم رفته بود و به دلیل مخالفت خانواده مرد به ازدواج منتهی نشد . پس از اطلاع من با عذرخواهی و قولهای فراوان و پس از مشاوره های متعدد او را بخشیدم و زندگی را با روشی بهتر در پیش گرفتم . حدود یک ماه پیش باز متوجه شدم اینبار با خانمی در ارتباط است که دو فرزند (دبیرستانی و راهنمایی) دارد . اینبار به او گفتم طلاق می گیرم اما دوست دارم آخرین تلاشهایم را بکنم تا یک درصد هم جای پشیمانی نماند .
    مدیران و اعضای محترم لطفا راهنمایی کنید .
    اینکه از عبارت چندین بار بی وفایی استفاده کرده ام به این دلیل است که پس از آگاهی از مورد اول به کندو کاو سالهای گذشته پرداختم و متوجه موارد دیگری هم شدم که در زمان خود نفهمیده بودم و رابطه تمام شده بود . ولی در این دو مورد کل ماجرا را فهمیدم و با هر دو خانم صحبت کردم .

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام

    ایشون چرا مایل به بچه دارشدن نبودن و نیستن؟

    شما چطور؟مشکل خاصی هست یا صرفا به خاطر عدم تمایل همسرتونه؟

    عکس العمل همسر شما بعد از فهمیدن بی وفاییهاش توسط شما چیه؟

    وقتی گفتید طلاق میگیرم اون چی گفت؟

    باهاش صحبت کردید؟نمیگه دلیل خیانتش چیه؟چی از همسرش میخواد که در اون نیست اما در زنهای دیگه هست؟

    وقتی مشاوره میرفتید مشارو بهتون نگفت دلیل اصلی این کار همسر شما چیه؟
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  3. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    barani (چهارشنبه 28 فروردین 92), del (چهارشنبه 28 فروردین 92), تسلیم خدا (سه شنبه 27 فروردین 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 93 [ 15:30]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    965
    سطح
    16
    Points: 965, Level: 16
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام مریم عزیز . ممنون که توجه کردی
    اوایل می گفت آمادگی بچه دار شدن ندارم . بعدها گفت دلم نمی خواد . از بچه متنفرم . دفعه اول که متوجه بی وفاییش شدم اول انکار کرد . بعد تهدید که به چه حقی به حریم خصوصی من سرک کشیدی ؟ بعد از چند رو خیلی عادی و خونسرد انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده با من حرف می زد که وقتی با گریه ها و سوالات من مواجه شد شروع به عذرخواهی و توجیه کارش کرد که دختر بیچاره فقیره و بدبخته و من منظور نداشتم فقط می خواستم کمکش کنم و ..... و بعدش هم راضی شد بیاد مشاوره و به من و مشاور قول داد برای جبران کارش مجاهده و تلاش کنه .
    اینبار که پیش اومد وقتی گفتم طلاق می گیرم و کلا وقتی فهمید از ماجرا خبر دارم از همون لحظه تا بحال در سکوت مطلقه و کلمه ای حرف نمی زنه . حتی مشاورم بهش زنگ زد و ازش خواست دوباره بریم پیشش که گفته بود باشه ولی نیامد و بعد از اون هم به تلفنهای مشاور جواب نداد . 3 روز پیش هم پیغام داده بود به همسرم بگید این دو تا بچه خیلی به من وابسته شده اند و من در برابرشون احساس مسئولیت می کنم و نمی تونم ازشون دست بکشم . هر کاری دلش می خواد بکنه .
    اون تابحال در هیچ حالتی و در هیچ زمانی شکایتی از من نداشته و هر وقت چه از طرف من یا پدرش ا مشاور مورد سوال واقع شده همیشه گفته زن خوبی دارم و هیچ ایرادی نمی تونم ازش بگیرم . اوایل می گفت اشتباه از منه و جبران می کنم . جدیدا به دیگران می گه زنم شکاکه و داره اشتباه می کنه و در برابر من هم سکونت مطلق
    من پیش بهترین مشاورها هم رفته ام . متاسفانه ایشون مهر طلب و توجه طلب هستند و اکثرا با خانمهای مشکل دار مثل خانمهایی از خانواده های بسیار پر جمعیت و فقیر ، بیوه های بچه دار و .... ارتبااط برقرار می کنند و حی سوپرمن بودن بهش دست می ده .

    - - - Updated - - -

    من تا شنبه به اینترنت دسترسی ندارم . لطفا نظرات ارزشمندتون رو بذارید . می یام می خونم .

  5. 2 کاربر از پست مفید آوای سعادت تشکرکرده اند .

    maryam123 (چهارشنبه 28 فروردین 92), shabe niloofari (چهارشنبه 28 فروردین 92)

  6. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    همسر شما یک مشاور و روانشناس ماهر لازم داره.

    این که بچه نمی خواد باید ریشه یابی بشه.

    این که دنبال کمک به دخترها و زنهای بیوه است چه نیاز نهفته ای را ازش جواب می ده؟
    آیا با اونها ارتباط جنسی هم داره؟
    آیا راضی می شه این کار خیر را دو نفره انجام بدهید. اگر کمک فکری و مالی است، شما هم همراهش می شی.
    موافقه؟

    البته در 39 سالگی یک مرد را راضی کنی بره روانکاو و درمانهای طولانی مدت، کار سختیه!!

    کاش شما زودتر به فکر افتاده بودی. چون ایشون بچه نمی خواست شما هم خودت را از این نعمت محروم کردی؟
    بچه نخواستن عادی نیست. یک عکس العمل است.

  7. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    fahimeh.a (سه شنبه 18 خرداد 95)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 93 [ 15:30]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    965
    سطح
    16
    Points: 965, Level: 16
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    شیدا جان پیش روانشناس بسیار ماهر رفتم . از همون اول که فهمیدم بچه نمی خواد . دو سال بعد از ازدواجمون . یکی دو. جلسه می یومد بعد دیگه ادامه نمی داد . بقیه خواهر و برادرهاش هم همینطورند . کلا تو خانواده اینا فقط یک نفر یک بچه داره .همین . یکی از روانشناسها گفت من تضمین می کنم این مشکل حل بشه (هم خیانتش و هم بچه و ... ) ولی وقت و هزینه گزافی می بره و اصلا بعدش معلوم نیست شما دیگه دلت بخواد در کنار این آدم بمونی . در مورد ارتباط جنسی مطمئنم که با کسی داشته . ولی این مورد اخیر رو مطمئن نیستم .
    اینکه مطمئنم با کسی رابطه داشته به این خاطره که یک نوع ویروس جنسی داره (hsv2) . و من هم کاملا سالم بودم که ایشون مبتلا شد پس از من نگرفته و من هم که از خودم مطمئنم . در ضمن تو مورد اول تو کیفش ک ا ندوم بود . کسی که ادعا می کنه از بچه متنفره الان خودش رو کاملا وقف بچه های این خانم کرده و می گه صلاح نیست ولشون کنم .

    - - - Updated - - -

    کار خیر رو راضی نمی شه دونفره انجام بده چون اصلا نیتش خیر نیست . در مواردی که پیش اومده و کسی کمکی می خواسته من بدون هیچ ناراحتی و منتی در کنارش بودم و راغب به کار خیر ولی اون این کار خیرش (؟؟؟؟؟؟) رو کاملا پنهان از من شروع کرد .

  9. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,022 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام بازم خانومی

    باید محکم و پابرجا بایستی و به همسرت بگی دست از این کارهاش بکشه و باید این رو بدونه و بفهمه که شما دراولویت هستی تا یک زن بیوه و بچه هاش.

    اما سوالی که ذهن من رو مشغول کرده:

    اگر این اقا روابط جنسی داره...خیانت میکنه...نیاز بچه دوستیش رو جایی دیگه به دست میاره و ...پس چرا با شما زندگی میکنه؟

    علاقه...؟ترس از مهریه و نفقه و ..؟به نظر خودت دلیلش چیه؟چه چیزی همسرت رو پایبند به زندگی با شما میکنه؟

    و یک سوال دیگه..شما چرا پذیرفتی که بچه دار نشی؟
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 93 [ 15:30]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    965
    سطح
    16
    Points: 965, Level: 16
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    در مورد بچه که من هیچ وقت نپذیرفتم و به دنبال یه راه مناسب برای قانع کردنش می گشتم . با تقلب و باروری بدون اطلاع ایشون هم کاملا مخالف بودم (توصیه ای که اقوام می کردند) با خانواده شوهرم صحبت کرده بودم که باهاش حرف بزنن .
    علت زندگیش با من خودمم دقیق نمی دونم چیه . شاید به این خاطر باشه که کلا هیچیزی نداره . خونه و ماشین و وسایل خونه رو من تهیه کردم . آدم غرغرو و پر توقعی نیستم . با خانواده و اقوامش ارتباط خوب و درستی دارم و از طرف خانواده من احترام می بینه . با اینکه شاغل هستم هرگز خونه به هم ریخته و نامرتب نبوده و تا بحال یک بار هم غذای مونده یا سرسری جلوش نذاشتم . همه مهمانانش تو خونمون کاملا احساس راحتی می کردن ، به نیازهای جنسیش پاسخ می دادم و از ریزه کاریها و تنوع و اطلاع داشتم . در کارهاش کمکش می کردم و ..... خب چه چیزی بهتر از این ؟؟ چرا نخواد زندگی کنه ؟؟
    چیزی که همیشه همیشه براش مهم بوده این بوده که مردم نگاه خوبی بهش داشته باشند . اتفاقا قبل از ازدواج با من هم همینطور بود . بسیار آقا ، با کمالات و .... طوری که با وجود فقرش من زن نجابت و مردم داریش شدم . هنوز هم امکان نداره همکاراش یا اطرافیانش چنین چیزی رو ازش باور کنند .

    - - - Updated - - -

    من حرفم رو محکم گفتم ولی دریغ از یه حرکت ساده سر . انگار اصلا منو نمی بینه . طوری رفتار می کنه که بعضی وقتها خودم هم حس می کنم وجود ندارم . زندگیشو کاملا شخصی کرده . حتی هنوز روی همون تختی می خوابه که من می خوابم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! هر روز برای خودش خرید می کنه (کسی که ورد زبونش پول ندارم بود)

  11. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 13 تیر 93 [ 20:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-07
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    1,246
    سطح
    19
    Points: 1,246, Level: 19
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 298 در 112 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظرم شما ایشون رو پر توقع کردی
    با این مواردی که شما میگی من نظر شخصیم اینه که ازش جدا بشید !
    بچه که نمیخواد
    خیانت کرده و رابطه جنسی داشته
    دست از کاراش بر نیمداره
    خونه رو شما تهیه کردی
    بقیه موارد هم گردن شماست
    دقیقا ایشون برای شما چیکار کردن یا میخوان بکنن که میخوای باهاشون زندگی کنی ؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید هدف تشکرکرده است .

    شیدا. (شنبه 31 فروردین 92)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 93 [ 15:30]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    965
    سطح
    16
    Points: 965, Level: 16
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام هدف عزیز
    منم به این موضوع جدایی خیلی فکر کردم . حس می کنم یه چیزهایی رو بد فهمیده و درک درستی از زندگی نداره . مطمئنم بعد از جدایی فکرش تکون می خوره و قطعا به کارهاش فکر می کنه . دلم می خواد این اتفاق قبل از جدایی بیفته . یعنی می خوام ببینم راهی هست که به خودش بیاد ؟؟

  14. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آوای سعادت نمایش پست ها
    سلام هدف عزیز
    منم به این موضوع جدایی خیلی فکر کردم . حس می کنم یه چیزهایی رو بد فهمیده و درک درستی از زندگی نداره . مطمئنم بعد از جدایی فکرش تکون می خوره و قطعا به کارهاش فکر می کنه . دلم می خواد این اتفاق قبل از جدایی بیفته . یعنی می خوام ببینم راهی هست که به خودش بیاد ؟؟
    نه
    اون بعد از جدایی هم به خودش نمی آد.
    چون هدفی نداره
    چون خانواده و زندگی خانوادگی براش معنی نداره
    کسی که در چهل سالگی تو خونه همسرش زندگی کنه و زنش تکیه گاه اقتصادیش باشه، بچه هم نخواد و نداره، با زنهای دیگه هم رابطه داره و هیچ ابایی نداره ... به نظرتون می شه بهش گفت مرد؟؟

    بعد از جدایی هم یک زندگی بی قید و بند و بی خیال خواهد داشت و سالها بعد مثلا هفتادسالگی شاید یادش بیفته که میشد طور دیگه ای هم زندگی کرد.


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اختلافات من وهمسرم وقرارگرفتن درآستانه جدایی
    توسط *Asal* در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: شنبه 20 شهریور 95, 12:11
  2. راهنمایی : حس عجیب در اینستاگرام
    توسط mehrdad1388 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 اردیبهشت 95, 01:45
  3. دوران عقدتان را استثنایی کنید
    توسط khaleghezey در انجمن نامزدی و عقد
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 10 خرداد 93, 12:43
  4. پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: شنبه 25 شهریور 91, 14:03
  5. روش هایی برای کاهش استرس در محیط کار
    توسط hopegirl در انجمن اضطراب و استرس
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 27 آبان 87, 01:25

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.