برگشت به زندگی بعد از خیانت

[asmanesaf]

سلام دوستان عزیز
من با شوهرم مدتیه که به خاطر خیانتی که کرد جدا زندگی می کنیم
اما حالا ازم خواسته که برگردم و گفته که دیگه وفادار می مونه.
میشه بهش اعتماد کنم ؟
اینکه یه بار بهم خیانت کرده امکان داره بعدا هم اینکارو انجام بده.
ما باهم هیچ مشکل خاصی نداشتیم کمی بحث های عادی که همه دارن.
خیلی هم همدیگه رو دوست داریم.
من که دوسش دارم اونم همین رو میگه ولی خب تونست خیانت هم کنه.
نمیدونم می تونم روی حرفاش حساب باز کنم؟
لطفا راهنمایی کنید

[asmanesaf]

بازم سلام دوستان و مشاوران محترم
کسی نظری نداره؟
یا تجربه نداره؟
ما حدود سه ساله ازدواج کردیم بچه هم نداریم.
من 26سالمه شوهرم 29سالشه.

[shabe niloofari]

به همدردی خوش اومدی
یه کم بیشتر راجع به مشکلت توضیح بده
خیانت همسرت چه بوده؟
چطور متوجه شدی؟
عکس العملش چی بود؟
الان رابطه اش رو قطع کرده؟
چند وقته که از هم جدا زندگی می کنید؟
و ....

[asmanesaf]

سلام شب نیلوفری عزیز
با دخترای دیگه دوست میشد اول بهش شک داشتم بعد دیدمش با یه دخترکه دیگه نمیتونه انکار کنه.
اما بازم میگه که خیانتی نکرده یعنی میخواد انکار کنه که خراب نشه دوست نداره قبول کنه که خیانتی بوده میگه که دوست دختره من نبوده .
من از خیانتی که کرده مطمئنم اما خب میگه که دیگه تکرار نمیکنه.
الان حدود سه ماهه که ازش دورم.
ولی خب میگه بیاد دوباره باهم زندگیمون رو بسازیم.
نمیدونم میشه به مردی که یک بار خیانت کرده اعتماد کرد یانه؟
آیا امکان داره که درست بشه و وفادار بمونه؟
آخه شنیدم مردی که یه بار خیانت نه باز هم انجام میده به راحتی.
ولی شوهرم میگه که دیگه خیالم راحت باشه.

[shabe niloofari]

عزیزم واقعا هیچ تضمینی وجود نداره که ایشون دوباره خطا نکنه
همونطور که هیچ تضمینی وجود نداره که مردی که تا به حال خطا نکرده، مرتکب خطایی نشه
به نظر من زندگیتون ارزش این و داره که یه فرصت دیگه بهش بدی.
اما قبل از برگشتن به زندگی، باید حسابی با هم صحبت کنید و مشکل رو حل کنید
اولین مرحله اینه که شوهر شما اشتباهش رو بپذیره و انکار نکنه
بابت اشتباهش عذرخواهی کنه و به شما قول بده که دیگه تکرار نکنه
همچنین قول بده که تمام تلاشش رو برای بدست آوردن دوباره اعتماد شما انجام بده و تا جلب اعتماد کامل شما باهات همکاری کنه. باید بپذیره که این اشتباهش عواقبی داشته که بابتش باید تاوان بده
ازش بپرس علت این کارش چه بوده. چه کم و کسری تو زندگی حس می کرده که سراغ شخص دیگه ای رفته
ازش بخواه نقطه ضعف ها و اشکالات رابطه تون و بگه و هر دو سعی کنید تا اصلاحش کنید
کاملا برایش روشن کن که در صورتیکه اشتباهش رو تکرار کنه هیچ بخششی در کار نخواهد بود
تا جای ممکن سعی کن کسی از اطرافیان بویی از قضیه نبره تا قبح کارش برایش نشکنه.در صورتی هم که کسی می دونه، ترجیحا با ایشون رودر رو نشن.مطمئن باش به محض اینکه بدونه آبرویش رفته و همه می دونند، دیگه قبح کارش برایش می ریزه و از تکرار کردنش ترسی نخواهد داشت
موفق باشی

[asmanesaf]

ممنونم شب نیلوفری عزیز از راهنماییت
من هم تصمیم گرفتم که یه فرصت دیگه به شوهرم و زندگیمون بدم.
علتی برای کارش نداره چون دوست داره خیانتش رو انکار کنه.
میگه که همیشه از من راضی بوده پس دلیلی برای خیانتش نیست.
جز خانواده ی خودش کسی از این ماجرا خبر نداره.
نخواستم زود آبروش رو ببرم.
دوستان برام دعا کنید

[maryam123]

سلام خانومی

کمی بیشتر توضیح بده

حد و حدود خیانت همسرت چقدر بوده؟
با کی بوده؟
چقدر طول کشیده؟
شما خودت متوجه خیانت شدی یا ایشون خودش گفت؟
چه مدت از هم جدا زندگی کردید؟
همسرت تحصیلات و شغلش چیه؟

در صحبتهایی که باهاش داشتی دلیل خیانتش رو چی عنوان میکرد؟

[asmanesaf]

سلام مریم عزیز
من نمیدونم در چه حد خیانت کرده خب نمیشه متوجه شد ولی میدونم که دختر بازی میکرده اما نه خیلی زیاد چون بامن هم بد نبود و به من می رسید از بیشتر لحاظ ها.ولی من می فهمیدم که عوض شده و سرش جای دیگه هم گرمه دیر میامد بدقول شدید شده بود رفتار های مشکوک لباس خریدن های زیاد و ..........که کاملا برای یه زن واضحه شوهرش چکار میکنه.
خودش که هیچوقت اعتراف نکرده ولی خب میگه اشتباه کردم.
اما میگه که دوست خودش نبوده.
الان بیشتر از یک ساله که میدونم خیانت میکنه اما درچه حد نمیدونم.
همونطور که قبل هم گفتم حدود سه ماه هست که ترکش کردم.
شوهرم شغلش آزاده و تحصیلاتش دیپلم هست.خودم کارشناسی دارم.


شیدای عزیز ممنون از راهنماییت.

[داود.ت]

اینکه می گه مشکلی ندارم رو نباید به حرف ایشون اعتماد کنید
یه جای کار می لنگه ، و این مشکل رو مشاوره می تونه از زیر زبانش بکشه بیرون
تا این مشکل حل نشده ، برگشت شما به زندگی اشتباه هست

بازگشت رو منوط به شرکت مداوم تو جلسه های مشاوره بزارید

[asmanesaf]

سلام جناب داود.ت
ممنون از نظرتون من خودم پیش مشاور رفتم اما به شوهرم پیشنهاد ندادم که بریم هرچند که چندین بار قبلا هم بهش گفتم اما نیامده و خودم به تنهایی رفتم.
شوهرم گفته که از اینکه بهم وفادار می مونه مطمئن باشم حتی گفت که چند ماه آزمایشی زندگی میکنیم.
از منم خواسته که کمکش کنم.
دوستان عزیز دعا کنید بهترین اتفاق بیفته.و هرچیزی که به صلا حمونه. اینکه خدا به من صبر و آرامش بده تا بتونم این دوران رو تحمل کنم.