به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 شهریور 92 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-23
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    572
    سطح
    11
    Points: 572, Level: 11
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تصمیم برای قبول جدایی و زندگی نابود شده بعد طلاق یا تحمل زور و ظلم شوهر

    همه زندگی نامزدم و خونوادش پوله و خساست. سالها حس میکرد ازش بالاترم باهام موند و کنارم بود و گاه بد خوب و گاهی بد. من ارشد گرفتم اون لیسانس. من از خونواده با اصل و نصب و پولدار بودم اون زیر معمولی ومشکلدار. سالها همدم وکنارهم بودیم دوران دانشجوییم دانشجوییش، سربازیش، بیکاریش و.. گفتم با شغل موقتت زودتر بیا خواستگاری بابام برات کار پیدا کنه. با هزار زور مامان خودخاه و بددلشو راضی کرد اومد. بابامم با پارتی استخدامش کرد. بعد چند ماه عقد و استخدامش الان که دستش تو جیبشه و جا پاش سفت شده تو کاری که خابشم نمیدید، رفته سمت خونواده ظاهرسازش و برام شرط گذاشته که اگه منو میخای باید قبول کنی که همیشه تو خرج خودتو مث لباس دارو و هرچیز دیگه باید بدی و من خرج خونه و پس انداز میکنم و اگه کم آوردی خودم با اولویت بندیم تصمیم میگیرم که بهت بدم یا نه، اگرم ندادم حق اعتراض و دلیل پرسیدن و جروبحث نباید داشته باشی و ممکنم هست داشته باشم و نخام بدم... البته مطمئنم خونوادشم پشت این قضین و شیرش کردن. من حق التدرسم و حقوقم خیلی کمه و شرایطم طوریه که اصلن ممکنه تا چن وقت دیگه توانایی کارو نداشته باشم. روحیم حساسه و خرج و مخارج درمانیمم قابل توجهه. به من خسیسه به خونوادش مهربون و دست و دلباز. میگه علاقم بهت کم شده با یسری جروبحثا سر خساستای بیش از حدش و اگه میخایی ادامه بدی باید شرایطمو که ازم هیچ انتظار مالی نداشته باشی قبول کنی. بعد 1 هفته ماموریت برگشته ولی پیشم نیومده فقط یلحظه دم در لبتابش که 1 هفته دستم بود رو برد با بی اعتنایی. گفتم این حرفارو با بابام بزن. بگید چیکارکنم؟ خودم اول باش حرف بزنم یا بابام؟ من پشنهاد بدم بیاد پیشم یا خودش بیاد؟ بهش چه جوابی بدم؟
    اینو هم بگم که احساس میکنم داره کاری میکنه واسه مطرح کردن جدایی از طرف خودم، همه بهم جدایی رو پیشنهاد میدن ولی من طاقتشو ندارم و میدونم بعد جدایی زندگیم نابود مطلق میشه و هیچوقت هم ازدواج نمیکنم.
    ویرایش توسط mazlom : جمعه 23 فروردین 92 در ساعت 01:40

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 شهریور 92 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-23
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    572
    سطح
    11
    Points: 572, Level: 11
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هیچکی نمیخادپیشنهادی بده که در برابر همچین پیشنهادش چه جواب و عکس العملی داشته باشم؟

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    سلام دوست عزیز. به همدردی خوش آمدی.
    راستش وقتی یه پسر و اینقدر پر و بال میدین تهش همین میشه .اینکه شما فکر میکنین با جدایی از این پسر همه چی تموم میشه در اشتباهین تا نامزدین و هنوز ازدواج نکردین حرف والدین رو گوش بدید که بعدً ضرر بزرگی خواهید کرد با این توصیفاتی که شما از اون پسر گفتید لیاقت شما رو ندارن. گاهی بهتره محکم و استوار واقعیت رو بپذیرید. شما دیگه طرف حسابش نباش. بذار پدرتون باهاش حرف بزنه.
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  4. کاربر روبرو از پست مفید rozaneh تشکرکرده است .

    فکور (جمعه 23 فروردین 92)

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام

    به نظر من هم تمام حرفهاشو اگه هنوز روشون تاکید داره و نظر واقعیش اینه به پدرت بگو. پدرت خودش میدونه چه کار کنه.

    هییییییییییییییییچوقت زیر بار ظلم و زور نرو.

    از خودت ضعف نشون نده و کاملا محکم باش

    از اینکه به پدرت بگی هم خجالت نکش الان بدونن خیلی بهتر از چند سال دیگه هستش که بعد از کشیدن کلی عذاب بیای به پدرت اطلاع بدی.

    از بقیه اخلاقهاش راضی هستی؟
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 شهریور 92 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-23
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    572
    سطح
    11
    Points: 572, Level: 11
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون دوستان از راهنماییتون. نمیدونم چی بگم. ظاهر آرومی داره، تا احترام ببینة بهت احترام میکنه حتی ته دلش باهاش بدباشی. فقط بفکرخودشه و ناراحتیم براش اهمیتی ندارة.

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 13 تیر 93 [ 20:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-07
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    1,246
    سطح
    19
    Points: 1,246, Level: 19
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 298 در 112 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این موارد در عقد هست ؟
    خب اگه پدر شما با پارتی بردش سر کار ، همسر شما باید حواسش باشه که راحت هم از سر کار برداشته میشه
    به پدرتون بگید باهاش صحبت کنه و متقاعدش کنه زندگی شما رو خراب نکنه

  8. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 تیر 92 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    39
    سطح
    1
    Points: 39, Level: 1
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من بهترین کار اینه که با پدرتون صادقانه صحبت کنین.
    خیلی مواقع نظر بزرگترها مخالف نظر ماست و در اون موقع حالمونو خیلی بد میکنه ولی چند وقت بعد مشخص میشه که بهترین تصمیمو برامون گرفتن.
    من یه بار فقط به حرف پدرم گوش ندادم تا اخر عمرم دارم ضربه میخورم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تصمیمم زود بود برا مادر شدن
    توسط reihane_b در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: چهارشنبه 01 شهریور 96, 17:53
  2. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  3. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 28 اردیبهشت 93, 11:43
  4. تصمیم به ازدواج زودتر از برادرای بزرگتر !
    توسط alaviali028 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 03 خرداد 92, 00:37
  5. هنوز عقد نکردیم، باید زودتر تصمیم بگیرم
    توسط Hamid_m در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 01 خرداد 91, 11:45

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.