به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 مرداد 92 [ 20:52]
    تاریخ عضویت
    1391-12-07
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    در صورت خیانت همسر چه باید کرد

    سلام
    من یه سوال دارم و دلم میخواد کارشناسان لطف کنن و به این سوال جواب بدن و اونم اینه که اگه یه روز متوجه شدیم همسرمون داره به ما خیانت می کنه عکس العمل درست چیه ؟ آیا باید به روی ایشون بیاریم ؟ آیا باید اقدام خاصی نکنیم و موضوع رو بررسی کنیم ؟
    این سوال برای من خیلی مهمه لطفا پاسخ بدید

  2. #2
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,411
    امتیاز
    286,450
    سطح
    100
    Points: 286,450, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,556

    تشکرشده 37,047 در 6,993 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    در انجمن کارگاههای آموزشی در این مورد مسائل مهم و پیچیده ای توضیح داده شده است، لطفا مطالعه بفرمایید. و اگر شما خودتون در این مورد با مشکلی روبرو هستید به دقت مطرح کنید تا پاسخ بگیرید

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  3. 2 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 20 فروردین 92), صاعد (سه شنبه 20 فروردین 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 مرداد 92 [ 20:52]
    تاریخ عضویت
    1391-12-07
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام جناب مدیر
    از اینکه زود پاسخ دادید واقعا ممنونم . در این فاصله به توصیه شما عمل کردم و مطالب کارگاه آموزشی رو در بخشهای 3 گانه خیانت به همسر مشتمل بر تعریف خیانت و راههای بلندمدت و کوتاه مدت درمان خواندم . ممنون از کمکتون . اما به نظرم میرسه همانطورکه خودتون گفتین بهتره موضوع رو کمی شرح بدم تا سوالم واضح تر بشه .
    من قبلا در تاپیک دیگری مشکلات زیادم رو با همسرم شرح دادم . 14 ساله که ازدواج کردم و طی این سالهامثل خیلی از خانم های ایرانی از خواسته هام گذشتم تا بتونم به این زندگی ادامه بدم فقط و فقط به خاطر سرنوشت دخترم . میدونم که به قول sci عزیز خیلی جاها رفتار جرات مندانه نداشتم و خیلی جاها از خودم زیاد مایه گذاشتم اما به هرحال تو شرایط جامعه ما و با این وضعیت قوانین که بیشترش به نفع آقایون هست شاید خیلی چاره ای نداشتم .
    از تقزیبا 9 ماه پیش متوجه رفتارهای مشکوک شوهرم شدم . مثلا SMS های زیادبا گوشی اش رد و بدل می کرد. یا به بهانه های مختلف غروب ها از خونه بیرون می رفت ، اما چون شوهر من کلا دوست داره همه چیز رو از جمله ارتباط با خانواده اش رو از من پنهون کنه من به حساب این مسائل می گذاشتم و خیلی حساسیت نشون نمیدادم چون تجربه زندگی با ایشون به من ثابت کرده که حساسیت نشون دادن نتیجه معکوس داره . به هر حال دورادور گاهی مراقبت می کردم و می تونین حس کنین زندگی با همسری که اصلا گفتن حقایق رو به شما حق شما نمیدونه چقدر سخت و دشواره . اما تازگی ها یه احساسی که فکر نمی کنم خیلی اشتباه باشه به من میگه موضوع از ارتباط خانوادگی و این حرف ها فراتره و به یک نفر سوم بر می گرده . بهم نگین مدرکم چیه مدرک خاصی ندارم اما رفت و آمدها ، تماس هایی که حتما باید از خارج خونه پاسخ داده بشه و ... همه نشون میده موضوع چیه . حالا من چه کاری کنم که درست باشه ؟ چه راهی رو در پیش بگیرم . این رو هم بگم که شوهر من اصولا آدم خاصیه . از اونهایی که هیچ حقی رو برای طرف مقابلش حالا هر کی باشه قائل نیست . متاسفانه با این روند کارش رو هم از دست داده و الان حدود 3 ساله که بیکاره و البته وضعیت مالیش خوب هست ( البته درآمد من هم کمکی هست به ایشون ) اما با همه سر ناسازگاری داره . به جای مذاکره و تعامل همیشه ترجیح میده با مراجعه به دادگاه موضوع رو حل و فصل کنه . اینقدر با کارفرماهاش این کار رو کرده که دیگه حاضر نیستند با ایشون کار کنن . حدود 20 تا یا بیشتر پرونده تو دادگاههای مختلف بابت همین چیزها داره . اینها رو نوشتم تا بدونین که هر راهکاری که میخواین بهم پیشنهاد یا توصیه کنین باید با توجه به این نکات مطرح بفرمایید . حالا با این تفاسیر به نظرتون من چه کار باید کنم ؟ آیا سکوت کنم ؟ صبر کنم ت؟ مطرح کنم و عواقبش رو هم بپذیرم ؟

    - - - Updated - - -

    سلام جناب مدیر
    از اینکه زود پاسخ دادید واقعا ممنونم . در این فاصله به توصیه شما عمل کردم و مطالب کارگاه آموزشی رو در بخشهای 3 گانه خیانت به همسر مشتمل بر تعریف خیانت و راههای بلندمدت و کوتاه مدت درمان خواندم . ممنون از کمکتون . اما به نظرم میرسه همانطورکه خودتون گفتین بهتره موضوع رو کمی شرح بدم تا سوالم واضح تر بشه .
    من قبلا در تاپیک دیگری مشکلات زیادم رو با همسرم شرح دادم . 14 ساله که ازدواج کردم و طی این سالهامثل خیلی از خانم های ایرانی از خواسته هام گذشتم تا بتونم به این زندگی ادامه بدم فقط و فقط به خاطر سرنوشت دخترم . میدونم که به قول sci عزیز خیلی جاها رفتار جرات مندانه نداشتم و خیلی جاها از خودم زیاد مایه گذاشتم اما به هرحال تو شرایط جامعه ما و با این وضعیت قوانین که بیشترش به نفع آقایون هست شاید خیلی چاره ای نداشتم .
    از تقزیبا 9 ماه پیش متوجه رفتارهای مشکوک شوهرم شدم . مثلا SMS های زیادبا گوشی اش رد و بدل می کرد. یا به بهانه های مختلف غروب ها از خونه بیرون می رفت ، اما چون شوهر من کلا دوست داره همه چیز رو از جمله ارتباط با خانواده اش رو از من پنهون کنه من به حساب این مسائل می گذاشتم و خیلی حساسیت نشون نمیدادم چون تجربه زندگی با ایشون به من ثابت کرده که حساسیت نشون دادن نتیجه معکوس داره . به هر حال دورادور گاهی مراقبت می کردم و می تونین حس کنین زندگی با همسری که اصلا گفتن حقایق رو به شما حق شما نمیدونه چقدر سخت و دشواره . اما تازگی ها یه احساسی که فکر نمی کنم خیلی اشتباه باشه به من میگه موضوع از ارتباط خانوادگی و این حرف ها فراتره و به یک نفر سوم بر می گرده . بهم نگین مدرکم چیه مدرک خاصی ندارم اما رفت و آمدها ، تماس هایی که حتما باید از خارج خونه پاسخ داده بشه و ... همه نشون میده موضوع چیه . حالا من چه کاری کنم که درست باشه ؟ چه راهی رو در پیش بگیرم . این رو هم بگم که شوهر من اصولا آدم خاصیه . از اونهایی که هیچ حقی رو برای طرف مقابلش حالا هر کی باشه قائل نیست . متاسفانه با این روند کارش رو هم از دست داده و الان حدود 3 ساله که بیکاره و البته وضعیت مالیش خوب هست ( البته درآمد من هم کمکی هست به ایشون ) اما با همه سر ناسازگاری داره . به جای مذاکره و تعامل همیشه ترجیح میده با مراجعه به دادگاه موضوع رو حل و فصل کنه . اینقدر با کارفرماهاش این کار رو کرده که دیگه حاضر نیستند با ایشون کار کنن . حدود 20 تا یا بیشتر پرونده تو دادگاههای مختلف بابت همین چیزها داره . اینها رو نوشتم تا بدونین که هر راهکاری که میخواین بهم پیشنهاد یا توصیه کنین باید با توجه به این نکات مطرح بفرمایید . حالا با این تفاسیر به نظرتون من چه کار باید کنم ؟ آیا سکوت کنم ؟ صبر کنم ت؟ مطرح کنم و عواقبش رو هم بپذیرم ؟

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 خرداد 92 [ 12:49]
    تاریخ عضویت
    1392-1-19
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    47
    سطح
    1
    Points: 47, Level: 1
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 21 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط parichehr1 نمایش پست ها
    از تقزیبا 9 ماه پیش متوجه رفتارهای مشکوک شوهرم شدم . مثلا SMS های زیادبا گوشی اش رد و بدل می کرد. یا به بهانه های مختلف غروب ها از خونه بیرون می رفت ، اما چون شوهر من کلا دوست داره همه چیز رو از جمله ارتباط با خانواده اش رو از من پنهون کنه من به حساب این مسائل می گذاشتم و خیلی حساسیت نشون نمیدادم چون تجربه زندگی با ایشون به من ثابت کرده که حساسیت نشون دادن نتیجه معکوس داره . به هر حال دورادور گاهی مراقبت می کردم و می تونین حس کنین زندگی با همسری که اصلا گفتن حقایق رو به شما حق شما نمیدونه چقدر سخت و دشواره . اما تازگی ها یه احساسی که فکر نمی کنم خیلی اشتباه باشه به من میگه موضوع از ارتباط خانوادگی و این حرف ها فراتره و به یک نفر سوم بر می گرده . بهم نگین مدرکم چیه مدرک خاصی ندارم اما رفت و آمدها ، تماس هایی که حتما باید از خارج خونه پاسخ داده بشه و ... همه نشون میده موضوع چیه . حالا من چه کاری کنم که درست باشه ؟ چه راهی رو در پیش بگیرم . این رو هم بگم که شوهر من اصولا آدم خاصیه . از اونهایی که هیچ حقی رو برای طرف مقابلش حالا هر کی باشه قائل نیست . متاسفانه با این روند کارش رو هم از دست داده و الان حدود 3 ساله که بیکاره و البته وضعیت مالیش خوب هست ( البته درآمد من هم کمکی هست به ایشون ) اما با همه سر ناسازگاری داره . به جای مذاکره و تعامل همیشه ترجیح میده با مراجعه به دادگاه موضوع رو حل و فصل کنه . اینقدر با کارفرماهاش این کار رو کرده که دیگه حاضر نیستند با ایشون کار کنن . حدود 20 تا یا بیشتر پرونده تو دادگاههای مختلف بابت همین چیزها داره . اینها رو نوشتم تا بدونین که هر راهکاری که میخواین بهم پیشنهاد یا توصیه کنین باید با توجه به این نکات مطرح بفرمایید . حالا با این تفاسیر به نظرتون من چه کار باید کنم ؟ آیا سکوت کنم ؟ صبر کنم ت؟ مطرح کنم و عواقبش رو هم بپذیرم ؟
    سلام
    به نظرم مشكل شما دو جنبه داره
    الف - چرا چنين شده است ؟
    چرا بايد با كسي ارتباط بر قرار كنه؟
    تنوع طلبه ؟
    نياز داره تا با كسي غير شما دردو دل كنه ( شما اين محيط رو فراهم نكرديد ؟)
    فريب خورده
    مشكلات روحي رواني ناشي از دوران كودكي داره؟
    فكر مي كنه زن ديگه اي غير شماه به اون چيزي ميده كه شما بهش نداديد .
    شايد اونم مثل شما فكر مي كنه كه "طی این سالهامثل خیلی از خانم های ایرانی از خواسته هام گذشتم تا بتونم به این زندگی ادامه بدم فقط و فقط به خاطر سرنوشت دخترم "
    ب- چه بايد كرد؟
    به دخترتون فكر كنيد و به آينده اون
    به فكر جبران نباشيد چون شما برتر از اين هستيد كه ذهن زيبا و انديشه پاكتون رو آلوده كنيد
    از مشاوره هاي خوب بهره ببريد
    ارتباط خودتونو با خدا بيشتر كنيد و معنوي تر باشيد و معنوي گام برداريد
    فشارهاي زندگي رو به دخترتون تحميل نكنيد ( هيچ وقت نگيد بابات فلانه ويا تو هم .... )
    گاهي دعوت كردن از دوستان و مهموني هاي ساده فاميلي و دوستانه كمك كننده است
    مثلا چند شب پشت سر هم به شرطي كه ساده و كم خرج باشه
    گاهي محبت چاره كاره گاهي هم نه
    خيلي شرايط سختيه
    گاهي ....

  6. کاربر روبرو از پست مفید س ي م ي ن تشکرکرده است .

    parichehr1 (سه شنبه 20 فروردین 92)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 مرداد 92 [ 20:52]
    تاریخ عضویت
    1391-12-07
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سیمین جون از راهنماییتون ممنون
    اینکه چرا چنین شده رو باید از دیدگاه شوهرم ببینیم که چه کمبودی رو حس کرده که به این سمت رفته . من معتقدم جبهه گیری های دائم شوهرم در مقابل من که راه رو برای نزدیک شدن من به ایشون بست و من هرچه بیشتر محبت می کردم ایشون بیشتر مطالبه می کرد و این چرخه معیوب بالاخره من رو هم به انزوا و بی تفاوتی کشوند. اما اینها تحلیل منه . مسلما ایشون هم مشکلاتی با من داشته که متاسفانه چون هیچ کسی رو بعنوان مشاور قبول نداره نه یک مشاور حرفه ای و نه حتی کسی از فامیل و یا حتی دوستان رو و با من هم هرگز صادقانه صحبت نمی کنه اطلاعات من در این زمینه برای بیان دیدگاههای ایشون کافی نیست .
    اما بخش ب - مسلمل با شما موافقم به دخترم فکر می کنم و اینکه آینده اون اولویت یک منه . خودم رو دوست دارم ، سرنوشت خودم برام مهمه ولی اون برام مهم تره . نه بر اساس یک تفکر سنتی بلکه بر این اساس که نسبت به کسی که معصومانه به دنیا آوردمش مسئولیت دارم . بنابراین به این سایت مراجعه کردم تا اصولی ترین روش برخورد رو که کمترین تبعات رو برای بچه ام داشته باشه بهم توصیه کنند . کارهایی که شما بهشون اشاره کردید نقش مسکن رو برای ایجاد آرامش و حفظ روحیه من دارند و لازم هم هستند. اما راهکار اصلی چیه ؟ من نگرانم که در اثر بی تفاوتی من یا برعکس اینکه به روی شوهرم بیارم این موضوع که ممکنه الان بین ایشون و اون خانوم در حد آشنایی باشه به مراحل جدی تر کشیده بشه پس باید آگاهانه و با در نظر گرفتن همه جوانب اقدام کنم . بنابراین دلم میخواد کارشناسان در این زمینه نظر بدن تا بدونم برای رفع مشکل چه باید کرد

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 خرداد 92 [ 12:49]
    تاریخ عضویت
    1392-1-19
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    47
    سطح
    1
    Points: 47, Level: 1
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 3
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 21 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط parichehr1 نمایش پست ها
    سیمین جون از راهنماییتون ممنون
    اما راهکار اصلی چیه ؟ من نگرانم که در اثر بی تفاوتی من یا برعکس اینکه به روی شوهرم بیارم این موضوع که ممکنه الان بین ایشون و اون خانوم در حد آشنایی باشه به مراحل جدی تر کشیده بشه پس باید آگاهانه و با در نظر گرفتن همه جوانب اقدام کنم . بنابراین دلم میخواد کارشناسان در این زمینه نظر بدن تا بدونم برای رفع مشکل چه باید کرد
    سلام عزيز
    كدوم كاري كه گفتم مسكن كوتاه مدته؟؟؟؟
    در ضمن من نگفتم بي اعتنا باشيد و نگفتم به روووش بياريد
    گفتم از مشاوره بهره ببريد
    خوتونو بالا ببريد
    در مورد همسرتون بايد موضوع كاملا باز بشه تا بشه اقدامي كرد
    من هيچ يك از شرايط زندگي شما و نوع زندگي رو نمي دونم تا بتونم راهنمايي كنم
    من راهكاري كلي جهت بيان يه مشكل كلي گفتم
    در مورد هاي بخصوص بايد كامل موضوع رو دونست و با برنامه اقدام كرد و پيش رفت و تحت نظر بود

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 مرداد 92 [ 20:52]
    تاریخ عضویت
    1391-12-07
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    پس واقعا من الان چکار کنم ؟!! می ترسم تو هیجانات این مسئله و از روی ناراحتی یه اقدام شتابزده داشته باشم . کمکم کنین

  10. کاربر روبرو از پست مفید parichehr1 تشکرکرده است .

    del (چهارشنبه 21 فروردین 92)

  11. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array
    پریچهر عزیز؛ اون چیزی که میخوام برات بنویسم، شاید اجراش یه کم نه؛ مطمئنا بیشتر از یه کم سخت خواهد بود؛ اما این اون چیزی هست که در بحث خیانت آقای دهنوی به عنوان راه حل توصیه میکنند.
    راستش میدونم برات سخته و شاید هم نقش بازی کردن سخت تر؛ اما شما باید برای نجات زندگیت و هدایت اون به مسیر درست راه تجاهل رو در پیش بگیرید.یعنی توی قدم اول سعی کنید که خودتون رو به ندیدن بزنید؛ اما این یک نوع ندیدن آگاهانه و عاقلانه ست (یعنی شما حواستون کاملا به زندگیتون هست). قدم بعدی برای شما شناخت علایق همسرتون و نزدیک کردن خودتون از لحاظ روحی و جسمی به ایشون هست، بدون اینکه سرزنش یا سرکوفت یا بحث و جدلی باشه؛ یا اینکه بخواید به روشون بیارید.
    من فکر میکنم شما که هنوز از چیزی مطمئن نیستید؛ شاید هم اگر چیزی باشه به قول خودتون در مراحل اولیه باشه؛ بنابراین الان بهترین کار اینه که شما یاد اون روزهای اول زندگیتون بیفتید و سعی کنید محیط های عاشقانه ی دو نفره و موقعیت های احساسی بین خودتون و همسرتون رو بیشتر کنید.
    باید از لحاظ احساسی به همسرتون نزدیک بشید؛ باید موقعیت هایی پیش بیارید که در اون شما از احساسات خودتون برای همسرتون حرف بزنید. از دلتنگی ها و اینکه چقدر دلتون میخواد مثل سابق باهم صمیمی باشید.
    موقعیت هایی که در اون احساساتی هستید و رابطه ی جنسی های همراه با عشق رو زیاد کنید.
    البته باید صبور باشید و حواستون هم باشه که رفتارهای همسرتون به چه شکل تغییر میکنه.
    یادت باشه اگر یه روزی همسرت پیشت اعتراف کرد که من چیزی رو ازت مخفی کردم، با روی باز اشتباهش رو بپذیر و سعی کن یادش بیاری که این دفعه بخاطر محبت و عشقمون گذشتم؛ اما این موضوع جزوی از خط قرمز زندگی ماست.
    آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
    من
    برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
    و امروز
    من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
    آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
    منه انسان
    چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
    من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.


  12. کاربر روبرو از پست مفید del تشکرکرده است .

    ava48 (دوشنبه 16 اردیبهشت 92)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 مرداد 92 [ 20:52]
    تاریخ عضویت
    1391-12-07
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی del عزیز با خوندن سرگذشت بعضی از دوستان تو همین تالار و توجه به این نکته که وقتی به روی شوهرانشون اوردن متاسفانه اون رودرواسی بینشون از بین رفته و همسرشون دیگه با آزادی بیشتر سراغ این کار رفته و بعضا حتی اونها رو وادار به طلاق کردن خودم هم به این موضوع که شما اشاره کردین فکر کردم اما خیلی خیلی سخته و می ترسم نتونم صبر و تحمل داشته باشم . فکر کنم باید همسرم همیشه از این موضوع که من یا خانواده اش این موضوع رو بفهمیم نگران باشه . این تصور منه ! الان بیشتر از چند ماهه که با هم رابطه جنسی نداریم و ایشون اون رو قطع کرده به نظر تون صلاحه که من برای این موضوع پا پیش بذارم ؟

  14. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array
    حتما عزیزم؛ من از شما میخوام که اول با کلمات و موقعیت های احساسی شروع کنی تا به همسرت نزدیک تر بشی! بعدش توی یه روزی که شاد و سرحال هستی؛ به خودت میرسی (اون جوری که اون دوست داره)، لباسی تحریک کننده می پوشی و تمام سعیت رو میکنی که محیطی فراهم بیاری که آماده ی داشتن یه رابطه ی جنسی با کیفیت باشه!
    اگر توی اتاق خواب میخوابید؛ یه تنوع به اتاق خوابتون بده، یه تغییر نور لامپی، یه موزیک آرومی! یه تغییر چهره ی مناسب هم میخوایم. یعنی یه معصومیت توی نگاهت و صورتت. کافیه همسرت رو توی اتاق خواب دوباره به خودت برگردونی؛ یه شب گرم. اصلا هم نیازی نیست که اون لحظه ها بخوای گله کنی؛ فقط گفتن دلتنگی هات و داشتن آمادگی روحیت برای رابطه بهترین مقدمه برای نزدیکی شما به همسرتون هست.
    بعدش هم انتظار نداشته باش که همسرت یکدفعه متحول بشه و بشه همون آدمی که شما میخوای!
    باید قدم به قدم پیش برید؛ اولین و مهم ترین اون نزدیک کردن جسمی خودتون به همسرتون هست. مورد دوم نزدیک کردن احساسی خودتون به همسرتون و در انتها گوش دادن به دردو دلهای همسرتون هست. (باید سعی کنی که درکش کنی ).
    من مطمئنم که شما موفق خواهی شد. فقط صبور باش؛ خوش خلق باش؛ مهربان باش؛ و حتما زن گرمی باش.
    آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
    من
    برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
    و امروز
    من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
    آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
    منه انسان
    چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
    من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.


  15. 2 کاربر از پست مفید del تشکرکرده اند .

    ava48 (دوشنبه 16 اردیبهشت 92), parichehr1 (چهارشنبه 21 فروردین 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. قرمز شدن صورتم وقت حرف زدن،کمکم کنید
    توسط سپیده ی تاریک در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 تیر 93, 01:18
  2. چطور به همسرم یاد بدهم که در صورت مقصر بودن، عذر خواهی کند؟
    توسط shabe niloofari در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 27 مهر 91, 10:30
  3. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 26 اردیبهشت 91, 16:06
  4. کجای صورت افراد رو در هنگام صحبت نگاه کنم
    توسط riba در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: دوشنبه 07 شهریور 90, 12:21
  5. در ارتباطمان با ديگران به صورت مبهم عمل نكنيم
    توسط setareh در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 28 آذر 88, 13:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.