سلام دوستان
من 27سالمه-خانمم26 سالشه
هر دو دارای تحصیلات لیسانس هستیم و در دانشگاه با هم آشنا شدیم.
خانمم به نماز خوندن اهمیت میده و چادری هست
مشکل من و همسرم از مزاحم تلفنی و شماره های ناشناس شروع شد که من به همسرم گفتم گوشیتو خاموش کن و یه سیمکارت جدید برات بگیرم که اونم قبول کرد-متاسفانه فرداش گوشیشو روشن کرد و پیگیر مزاحم تلفنی شد-که این کار باعث شد من نصبت به قبل بدبین تر و شکاکتر بشم
خانمم اولای دوره آشنایی به من میگفت از رابطه های محدود و دزدکی بدش میاد و خیلی ادعا میکرد که اخلاقیات را در زمینه دوستی با پسرا رعایت میکرده
خود منم یه مورد آشنایی در گذشتم داشتم که همون اولا به خانمم گفتم-(پیش خودم میگفتم چیزی بین من و همسرم مخفی نمونه بهتره)اونم به من گفت تا حالا با کسی دوستی نداشته
خلاصه بعد ازدواجمون با توجه به عمل بالا من حساس و شکاک شدم-که باعث شد در زندگیم تحقیق کنم-بعد متوجه شدم خانمم یکسری شیطنت(دوستی) داشته و این مزاحم تلفنی ها و شماره های ناشناس به دلیل همین شیطنت (دوستی)های گذشته خانمم بوده
الان که متوجه رفتار و اعمال گذشته خانمم شدم باعث تیره شدن رابطمون با هم شده
و من با خودم میگم نکنه کسی ازش سوئ استفاده کرده باشه یا ...
بهش بدبین شده ام
البته رفتار های غیر متعادل هم خانمم از خودش نشون میده-مثلا یه بار 2 تا جوون از کوچه بیرون اومدند که خانمم ترسید-جوری که من ناراحت شدم و بهش گفتم مگه مزاحم فیزیکی داشته ای تو زندگی؟
یه بارم یه ماشین از کنارمون رد میشد که خانمم بهش نگا کرد-وماشین از کنارمون رد شد-وخانمم همچنان سرشو چرخوند و نگاهشو کامل کرد-منم بهش گفتم مگه میشناختی؟گفتش نه!
یه بارم یه موتوری از کنارمون میخواست رد بشه که هی نگا من و خانمم میکرد و من اخم تو اخم نگاش کردم که گازشو گرفت و رفت-البته تو اون موقع خانمم چهره اش آشفته بود که باعث تعجبم بود!
خانمم با من هیچ روراست نبوده در زندگی
حتی متوجه شدم با یکی از همکلاسی های ثابق دوره کاردانیش در ارتباط بوده-البته ارتباطشون در حد صحبت و پیامک بوده!ولی ارتباطشون قبل عقدمون بوده-اون موقع من نامزدش حساب میشدم-خانمم با همین آقا چند سال در ارتباط بوده!
خانمم اینقدر شخصیتش تو کلاسشون خراب بوده که اولا من و خانمم را با هم داخل دانشگاه دیده بودند!از چند تا سیمکارت یعنی چند نفر از بچه های کلاسشون مزاحمش میشند و فکر بد میکنند!و بهش مگیند این پسره کیه باهات؟دوست پسرته؟این حرف ها رو تو این یک ماه با مدرک متوجه شدم
الان موندم چطور به حرف خانمم اعتماد کنم
بازم رفتار غیر متعادل ازش دیده ام
نمیدونم با این شک و بد دلیم چیکار کنم
یک ماهه نمیتونم خودمو قانع کنم-که دست هیچکی بهش نخورده!:(:(:(همش فک میکنم کسی ازش سو استفاده نکرده باشه
خلاصه کلام اینکه خانمم اونجور که اعا میکرد نبود!و همینطور پای مزاحم تلفنی هاش به زندگیم باز شد...
راستی الان یک سال از عقدمون میگذره-و طبق صحبت هایی که اول خاستگاری کردیم-قرار شد که 2 سال بعد عروسی کنیم-چون من ترم 2 کارشناسی هستیم-تا الانم من توقعات خانمم را برآورده کردم-و زندگی خوبی داشتیم تا قبل این جریانات-الان یک ماهه همو ندیدیم
به خدا موندم چیکار کنم-همش میگم نکنه باهاش زندگی کنم و بهش بدبین بمونم:(
خواهرای گلم و برادرای گلم لطفا منو راهمایی کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)