به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 اردیبهشت 92 [ 13:28]
    تاریخ عضویت
    1391-8-21
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    557
    سطح
    11
    Points: 557, Level: 11
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 34 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    رفتار همسرم منفعلانه یا پرخاشگرانه؟

    سلام
    تو گشت و گذار تالار از تاپیک مفید رفتار جراتمندانه و منفعلانه و پرخاشگرانه متوجه شدم یا بهتر بگم احساس میکنم که مشکلی رو که از اوایل عقد دارم باهاش دست و پنجه نرم میکنم رفتار منفعلانه همسرم با خانودش هست و با بازکردن این تاپیک میخوام کمکم کنید که نقش من تو این زندگی با این شرایط برای فراهم کردم محیطی آروم چیه ؟

    به عنوان مثال : همسرم امشب شیفت شب کاریه و ساعت 10 باید بره سر کار
    ساعت 9 خواهرش تماس میگیره که میخواهیم بیایم خونتون من تلفن رو جواب دادم و گفتم فلانی امشب شب کاره ان شالله فردا شب به شام در خدمتتون هستیم
    ولی همسرم بعد از اینکه تلفن قطع شد به من غر زد و دعوا کرد که این چه رفتاریه با خواهر من
    مجدد تماس گرفت که من دیرتر میرم شما تشریف بیارین ...

    یا وقتی که برای خرید به فروشگاه میریم بخاطر رودربایستی چیزی رو که گرونتره خرید میکنه ... میگه زشته طرف میگه چون گرون بود نخرید ... و اگه من مخالفت کنم غر میزنه و دعوا میکنه

    1- به همین نسبت مشکل بزرگتر ارتباط با خانوادش هست که منو خیلی میرنجونه اگه بخوام مثال بزنم خیلی جزئی میشه ولی در کل احساس میکنم با این رفتارش خانوادش رو به من ترجیح میده

    2- در ارتباز با خانواده من به خاطر همین رفتارهای منفعلانه سابق که جدیدا میگه از انجامشون پشیمون شدم سر من منت میذاره که من فلان تاریخ فلان کارو کرم...

    منم از طرفی مجبورم به نا حق طرف همسرم رو بگیرم پیش خانوادم
    از طرفی ناراحتم که ایشون چرا در مقابل رفتارای خانودش از من حمایت نمیکنه

    مثلا تو مهمونیای عید خواهر زادم که به خاطر جدا شدن پدر مادرش تو خونه پدرم زندپی میکنه یه پیش دستی برای همسرم میذاره ولی همسرم بهش میگه پیش دستی منو عوض کن تمیز نیست .. خواهر زادم نیگاه میکنه میگه تمیزه کسی ازش استفاده نکرده بوده همسرم چیزی نگفت و شروع کرد با من دعوا کردن و غر زدن
    منم گفتم همون لحظه خودت پا میشدی عوض میکردی یا منو صدا میزدی این کارو بکنم دیگه غر زدن و دعوا پیش مهمونا برای چیه ؟
    اونشب زودتر از مهمونا اومدیم و به پدرم گفت من دیگه نمیایم خونتون .. اینجا به من بی احترامی میشه
    همه رو ناراحت کرد و منو مجبور کرد که با خواهر زادم دعوا و بعد قهر کنم که آقا فقط دلش خنک بشه و خیالش راحت که من طرف اونم ....

    خواهش میکنم کمک کنید بدونم احساسم درسته یا من دچار سو تفاهم شدم
    اگه درسته از چه دری وارد بشم که بتونم به مرور زمان اصلاحش کنم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    87
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط *گل یخ* نمایش پست ها

    به عنوان مثال : همسرم امشب شیفت شب کاریه و ساعت 10 باید بره سر کار
    ساعت 9 خواهرش تماس میگیره که میخواهیم بیایم خونتون من تلفن رو جواب دادم و گفتم فلانی امشب شب کاره ان شالله فردا شب به شام در خدمتتون هستیم
    ولی همسرم بعد از اینکه تلفن قطع شد به من غر زد و دعوا کرد که این چه رفتاریه با خواهر من
    مجدد تماس گرفت که من دیرتر میرم شما تشریف بیارین ...
    چرا بدون اینکه از همسرتون هم سوال کنید خودسرانه تصمیم گرفتید ؟ خوب منم اگه جای ایشون بودم و همسرم ازم سوال نمیکرد و کار خودشو میکرد ناراحت می شدم
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  3. 2 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    *گل یخ* (چهارشنبه 14 فروردین 92), maryam123 (چهارشنبه 14 فروردین 92)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 مرداد 92 [ 20:52]
    تاریخ عضویت
    1391-12-07
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    412
    سطح
    8
    Points: 412, Level: 8
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    گل یخ عزیزم من کاملا درکتون می کنم . شوهر من هم همینجوریه با این تفاوت که کارهایی که انجام میده اونقدر زیاده که زندگی ما همیشه تحت الشعاع اونهاست. بعنوان مثال برادر شوهر 56 ساله من یه خونه جدید خرید حدود سه ماه پیش. سه ماهه شوهر من تمام شب ها و حداقل دو تا سه ساعت روزهای جمعه رو وقت میذاره تا این خونه رو که هنوز تکمیل نشده بود تکمیل کنه. باورتون میشه ؟!! و بعد هم این موضوع رو از من پنهون می کرد و من واقعا اوایلش نگران بودم و نمیدونین چه فکرهایی از مغزم می گذشت. تا این که از بعضی تلفنها و اطلاعات پراکنده از این ور و اونور فهمیدم موضوع چیه .
    این رو گفتم تا بهتون بگم بعضی از مردها نسبت به خانوادشون بیش از حد لازم توجه نشون میدن و به قول شما اونها رو همیشه و یا حداقل در بعضی از موارد به همسر و زندگی خانوادگیشون ترجیح میدن . به نظر من ممکنه این موضوع ریشه در کودکیشون داشته باشه و یا نحوه تربیت خانواده شون این وابستگی بیش از حد رو ایجاد کرده باشه.
    در مورد همسر من مقصر مادر شوهرم و روشهای ایشونه . شما هم سعی کنین بررسی کنین و بفهمین که موضوع چیه . اونوقت شاید بهتر بتونین کمک کنین تا اوضاع بهبود پیدا کنه

  5. کاربر روبرو از پست مفید parichehr1 تشکرکرده است .

    *گل یخ* (پنجشنبه 15 فروردین 92)

  6. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array
    سلام به شما

    یک نکته مهم رو توجه کن خانومی

    در رابطه با نحوه دعوت و ارتباط و رفت و امد با خانواده همسرت فقط و فقط بگذار همسرت خودش تصمیم بگیره/
    شما هر طوری رفتار کنی ممکنه بعدا حرفی توش دربیاد.

    پس این رو بذار به عهده همسرت.وقتی میگن میخواهیم بیایم اونجا شما بگو تشریف بیارید ..فقط یک لحظه اجازه بدید....و به همسرت بگو.
    نکته مهم دیگه

    اصلا و ابدا انتظار نداشته باش همسرت خانوادش رو رها کنه و بچسبه شما رو بگیره
    .خیلی کم هستن اقایونی که بتونن در این زمینه متعادل و به حق رفتار کنن.پس از این انتظارهای نا به جا نداشته باش و ذهن و زندگیت رو با این توقعات بهم نریز.

    حرفت خیلی قابل قبول نیست....همسر شما ممکنه شما رو مجبور کنه سر یکی رو ببری؟این کار رو میکنی و میگی همسرم مجبورم کرد!؟

    اینجا باید از سیاست استفاده میکردی و جایی که همسرت نبود به خواهرزاده ات میگفتی همسرم قصدی نداشت.اگر باعث رنجش تو شده من از طرفش از تو عذر میخوام.یه مقدار همسرم به نظافت بشقابش حساسه وگرنه اصلا نیت ناراحت کردن تورو نداشت.

    از اون طرف هم به همسرت میگفتی من اصلا متوجه نشدم بشقابت کثیف بود....حتما کثیف بوده که باعث ناراحتی تو شده. و تمام

    دیگه اصلا لازم نیست این ماجرا رو هم بزنی بعدا.
    کار با سیاست ترش اینه بعد از اینکه این حرف رو به همسرت زدی بلافاصله حرف رو عوض کنی...مثلا بگی سرکار چه خبر و ....راستی فلان چیز رو یادم رفت بهت بگم....

    شما اصلا دلیل نداره حتما طرف کسی رو بگیری.که بخواد بشه حق یا نا حق

    به نظرم رفتار همسرت نه منفعلانه است و نه پرخاشگرانه.کمی عدم پختگی داره که شما هم با طرفداری های نا به جا بهش اجازه رشد نمیدی.

    دقت کن نمیگم برو دعوا کن و مثل دیوار بتونی جلوش بایست.اما دلیل نداره جایی که حق باهاش نیست کاملا حق رو بهش بدی .دلیلی هم نداره به زبان بیاری و بگی حق با تو نیست و من بهت حق نمیدم.

    سعی کن اینجور مواقع با زیرکی دورش بزنی....مثل من ندیدم...من متوجه نشدم...واقعا اینجوری بود رفتار فلانی؟

    در واقع رهاش بذاری با افکارش تا خودش بتونه فکر کنه

    موفق باشی
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  7. 4 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    *گل یخ* (پنجشنبه 15 فروردین 92), EliGokiNo (پنجشنبه 15 فروردین 92), شیدا. (چهارشنبه 14 فروردین 92), صبا_2009 (چهارشنبه 14 فروردین 92)

  8. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    1- در مورد مهمون باید با همسرت مشورت می کردی. هم برای احترام گذاشتن به همسرت جلوی خواهرش، و هم این که احتمالا می دونی که همسرت امکان این جابجایی ها و دیررفتن ها را داره، پس شاید بخواد خواهرش را ببینه.

    2- در مورد بشقاب، به قول مریم خانم باید با سیاست مساله را درستش می کردی. می گفتی بچه است ( اگر سن دختر خانم کم است ) متوجه نشده یا ببخشید مهمون که زیاد می شه آدم دست و پاش را گم می کنه بچه اشتباه کرده و ...

    کار بدی که کردید به نظر من این بوده که با اون دختر خانم هم دعوا کردید. اصلا لازم نبود حتی اگر بشقاب کثیف بوده و ایشون متوجه نشده شما دعوا کنید و قهر کنید و ....

    این مثالهای موردی شما.
    اما در مورد این که چرا همسر منفعل شما که با مغازه دار هم رودربایستی داره، با خواهرزاده شما دعوا می کنه، خودت فکر می کنی علتش چیه؟
    چرا لطفهای گذشته اش را به شما یادآوری می کنه و منت می ذاره ؟
    چرا از خانواده شما عصبانیه و دنبال بهانه است تا عصبانیتش را نشون بده؟

    چیزی پیش اومده؟

  9. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    *گل یخ* (پنجشنبه 15 فروردین 92)

  10. #6
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    147
    Array
    خواهر عزیزم
    بله احساس شما تا حدی درست هست اما کامل نیست در مواردی که مثال زدید، مشکل اساسی و اولیه از سوی همسر شما بوده، هر چند رفتار شما به این مشکل دامن زده است
    یکی از مهمترین مشکلات همسر شما با توجه به مواردی که فرمودید سبک رفتاری منفعل - پرخاشگر است. باید توجه داشته باشید که این دو سبک رفتاری از یکدیگر جدا نیست و شخص منفعل حتما قطب دیگر پرخاشگر دارد که البته در رفتارهای همسر شما نیز بچشم می خورد
    اما متاسفانه شما کار خاصی در مورد اصلاح رفتار ایشون از دستتون ساخته نیست مگر اینکه ایشون تصمیم به اصلاح رفتارشون بدون دخالت شما توسط روانشناس داشته باشند
    هر چند شما می توانید کمکشون کنید که بدتر نشوند اما سخته کمی!
    اما چون شما هم سبک رفتاری ایشون رو پیش گرفته اید یعنی منفعل پرخاشگر شده اید که سبک انفعالی بیشتری داره ، متاسفانه اتفاق بدی خواهد افتاد و شما وارد چرخه منفی خواهید و این چرخه هر روز تکرار می شود و گستره بیشتری را شامل می شود کما اینکه در مثالهای شما این موضوع بوضوح مشاهده می شود، این چرخه منفی موجب تسلط روز افزون و ناخوداگاه شوهر شما بر شما و انفعال هر روزه شما می شود، در این شرایط شما هر روز جذابیتتون رو از دست می دهید ، سرزنش می شوید، اعتماد به نفستون تخریب می شه، عزت نفستون از بین می ره و بد تر از همه در شرایطی که تلاش می کنید با حمایت عاطفی از ایشون در برابر دیگران، به ایشون نزدیک بشوید، صمیمیت بین شما به صورت تصاعدی ( خواهش می کنم به این جمله دقت کنید) بصورت تصاعدی کاهش پیدا می کنه! و این در شرایطی است که شما همه ادمهای اطرافتون رو بخاطر ایشون کنار گذاشته اید!
    خب باید چه کنید؟
    مهارت رفتار جرات مندانه را به خوبی یاد بگیرید، من اول رفتار جرات مندانه رو بذای شما تعریف می کنم:
    جرات مندی یعنی بتوانید بدون ترس و واهمه نظر خودتون رو ابراز کنید ( حتی اگر مخالف نظر دیگران باشد) با احترام به حقوق فردی دیگران!
    در صورتیکه مهارت جرات مندی رو تمرین کنید چرخه منفی بسرعت متوقف می شود، هر چند مثبت نمی شود اما روند کاهش صمیمیت متوقف می گردد! جذابیت شما بسیار زیاد می شود و بصورت تدریجی اما خیلی ارام مشکلات همسر شما هم حل خواهد شد
    سوالی بود بپرسید

    - - - Updated - - -

    پ. ن: چون دوستان عزیزم جوابهای نوشته بودند که اشاره به مثالها داشت و سیاستهای زنونه و ... باید عرض کنم که سیاستهای زنانه، استفاده از جذابیتها، فنون بیانی و بدنی، و بسیاری موارد دیگر، در این موارد که با فرد منفعل جرات مند طرف هستیم جواب مناسب نخواهد بود و نتیجه ای در بر نخواهد داشت و اگر حتی نتیجه ای هم داشته باشد یک بار نهایتا عملی می شود. مواردی که اشاره شد خوب است مشروط به زمانیکه فرد مهارت جرات مندی را خوب فراگرفته باشد
    در تمامی مثالها مشکل اساسی متوجه فرد منفعل - پرخاشگر که همسر ایشون باشند می شود

  11. 9 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    *گل یخ* (پنجشنبه 15 فروردین 92), asemani (پنجشنبه 15 فروردین 92), del (پنجشنبه 15 فروردین 92), gelareh (جمعه 16 فروردین 92), she (شنبه 17 فروردین 92), فرشته مهربان (پنجشنبه 15 فروردین 92), میشل (جمعه 16 فروردین 92), صاعد (جمعه 16 فروردین 92), صبا_2009 (پنجشنبه 15 فروردین 92)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 اردیبهشت 92 [ 13:28]
    تاریخ عضویت
    1391-8-21
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    557
    سطح
    11
    Points: 557, Level: 11
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 34 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    همه این حرفارو اروم بهش گفتم ولی میگه فلانی از روی غرض این کارارو انجام میده ... میخواد به من بی احترامی کنه .. این بار سومه که داره از دستور من سرپیچی میکنه ...

    - - - Updated - - -

    عذر خواهی میکنم .. سیستم بهم خطا داد و همین یک سطر ارسال شد

    سلام در پاسخ به روزنه مریم و شیدای عزیزم باید بگم :
    خواهر ایشون در همسایگی و بلوک کناری ما زندگی میکنن و ما هفته ای یکی دوبار خونه همدیگه میریم .. یعنی باهاشون رودربایستی نداریم که من خودسرانه جواب ایشون رو دادم

    بابت بشقاب هم همه این حرفارو اروم بهش گفتم ولی میگه فلانی از روی غرض این کارارو انجام میده ... میخواد به من بی احترامی کنه .. این بار سومه که داره از دستور من سرپیچی میکنه ...

    - - - Updated - - -

    و اما sci گرامی
    ممنون که به تاپیک من سر زدین .. پاسخ خوبتون رو چندین مرتبه خوندم
    من خودم همیشه سعی میکنم از رفتار جراتمندانه استفاده کنم و حتی همکارم که با هم هم اتاقی هستیم استقبال میکننه و خودش هم سعی میکنه اینطور رفتار داشته باشه
    و اما اینکه من اطرافیانم رو کنار میگذارم واقعیته ...
    چرا که بخاطر همین قضیه خواهر زادم در تمام تعطیلات عید انرژی من گرفته شد و نتونستم اونطور که باید از تعطیلات استفاده کنم و لذت ببرم
    همسرم به طور غیر منطقی با قضیه برخورد می کرد .. همون طور که بالا هم نوشتم میگفت : چون از من کوچکتره باید از تمامی دستورات من اطاعت کنه و این بار سومه که این کارو نکرده
    اون بنده خدا هم دوبار قبلی رو مقصر نبود دقیقا مثل قضیه بشقاب شرایط طوری نبود که انجام بده
    همسرم میگه پدر مادرت باید ادبش کنن و بهش بگن باید به من احترام بذاره ...
    مادرم که دید همسرم چطور بهانه جویی میکنه گفت من دیگه دعوتتون نمیکنم هر موقع که خدتون خواستین بیاین خونه ما.. همین اولین قدم برای دور شدن از اطرافیانه

    ولی من هر طور که فکر میکنمو رفتار میکنم واقعا نمیدونم چطور با این موضوع برخورد کنم
    احساس میکنم همسرم لج بازی میکنه و میخواد با این لجبازیا خواهر زادم رو مجبور کنه که احترام بیشتری بهش بذاره ...
    گاهی تهدید میکرد می گفت طوری که کسی نفهمه از سمت منه من تلافی این پرو بازی رو سرش در میارم ..

    منم این وسط گیر کردم .. به نظرم اینجا رفتار جراتمندانه من خیلی تاثیر نداره

    نکته اینکه : ایشون با هیچ کس مشکل نداره فقط به این بنده خدا گیر داده و روش حساس شده

  13. کاربر روبرو از پست مفید *گل یخ* تشکرکرده است .

    sci (پنجشنبه 15 فروردین 92)

  14. #8
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    147
    Array
    خواهر بزرگوارم
    شیوه خوندن پستها باید بدین ترتیب باشه که اول ذهنتون رو کاملا خالی کنید و به هیچ وجه ذهن خوانی نکنید، بعد با نگاهی نو پست رو بخونید
    مثلا اگر پست من رو بخونید و در حین خوندن به پاسخی که باید به من بدهید فکر کنید به هیچ وجه قابل قبول نیست چون شما در این شرایط شنونده فعالی نیستید
    و اگر بخونید و در عین حال فکر کنید که این نوشته من برداشتی از کدوم جملات شماست، باز به نتیجه ای نخواهید رسید
    مشکل همسر شما همونطور که در پست قبلی اشاره کردم رفتاری پرخاشگر- منفعل است و این رو در روابطش با فروشنده، خانواده اش، شما و حتی سر مساله بشقاب نشان داده است و البته این همه مشکل ایشون نیست اما مشکلی پایه ای است
    همسرتون اگر احترام بسیار ویژه و خاصی از طرف خواهر زاده شما دریافت کنه باز هم راضی نخواهد شد چون سبک رفتاری ایشون دچار مشکل اساسی است
    پس تلاش در جهت اصلاح امورات جزئی مانند بشقاب و .. مشکلی حل نخواهد کرد. من خواهش می کنم پست قبلی من رو دوباره بخونید
    همانطوریکه در پست قبلی گفتم شما باید سبک رفتاری جرات مندانه را داشته باشید حتما و حتما با کسب مهارت مربوطه، کسی که مهارت رو یاد گرفت ، همواره می تونه مهارت رو بکار بگیره ، من متوجه هستم که شما سعی می کنید جرات مند باشید اما واقعا نیستید بعنوان مثال در مورد خرید یک جنس گرون قیمت، شما نوشتید " اگر من مخالفت کنم، ..." خب این مخالفت شما جرات مندی شما نیست
    نکته دیگر اینه که شما دنبال حق و باطل در روابط می گردید در جایی نوشتید من به نا حق طرف همسرم رو می گیرم، ولی باید عرض کنم روابط و تعاملات اجتماعی دعاوی حقوقی نیستند که یک طرف حق و طرف دیگر ناحق باشند، ملاک حق، حقوق فردی افراد است و احترامی که بابت این حقوق فردی می گذارند و دریافت می کنند.
    دوباره مطالعه کنید و سوالی بود بپرسید

  15. 5 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    asemani (پنجشنبه 15 فروردین 92), del (پنجشنبه 15 فروردین 92), ferial (پنجشنبه 15 فروردین 92), میشل (جمعه 16 فروردین 92), صاعد (جمعه 16 فروردین 92)

  16. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 اردیبهشت 92 [ 13:28]
    تاریخ عضویت
    1391-8-21
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    557
    سطح
    11
    Points: 557, Level: 11
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 34 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از توجهتون
    من دوتا سوال برام پیش اومد
    شما فرمودید

    نقل قول نوشته اصلی توسط sci نمایش پست ها
    بعنوان مثال در مورد خرید یک جنس گرون قیمت، شما نوشتید " اگر من مخالفت کنم، ..." خب این مخالفت شما جرات مندی شما نیست
    1 - واقعا رفتار جرات مندانه در مقابل همسرم و فروشنده چیه ؟ مخالفتم رو چطور بیان کنم

    2- رفتار جراتمندانه در مقابل رفتار همسرم با خواهر زادم که فرمودید مشکل از همسرمه چیه ؟ من چه کنم که حساسیتش رو نسبت به ایشون کمتر کنه و من و پدر مادرمو درگیر نکنه

    بازم ممنون از توجهتون
    من به کارگاه آموزشی رفتار جراتمندانه سر میزنم

  17. 2 کاربر از پست مفید *گل یخ* تشکرکرده اند .

    asemani (پنجشنبه 15 فروردین 92), sci (جمعه 16 فروردین 92)

  18. #10
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    147
    Array
    تاپیک چگونه منفعل نباشیم رو مطالعه کنید
    ببینید هر کسی حقوق فردی داره، فرد جرات مند ابراز عقیده می کنه با توجه به رعایت تمامی حقوق فردی طرف مقابلش! وقتی شما ایشون رو سرزنش می کنید که چرا منفعل بوده و سرش کلاه رفته و جنس گرون خریده، ابراز عقیده شما بدون در نظر گرفتن حقوق فردی ایشون بوده لذا شما پرخاش کردید! تفاوت رفتار پرخاشگرانه و جرات مندانه دقیقا در همین نکته است، وقتی ابراز عقیده کنید حتی کاملا محترمانه، اما حقوق فردی طرف مقابل رو رعایت نکنید! پرخاش کرده اید
    متاسفانه شما هنوز متوجه چرخه منفی نشده اید و به شدت دنبال راهکاری برای رعایت احترامات و تعاملات بین خواهر زاده تون و ایشون می گردید! شما کاری در مورد رفتارهای ایشون نمی تونید انجام دهید! هیچ کاری! نمی تونید یه کاری کنید که جرات مند باشه! من در پست اولی که گذاشتم از شما خواهش کردم که دقت کنید
    واقعا تا ایشون تصمیم نگیرند کاری از دست شما ساخته نیست... اما شما کارهایی می توانید انجام دهید که روند کاهش شدید صمیمیت متوقف بشه!
    این بار سومه که دارم تکرار می کنم خواهرم! دقت کنید!
    پستهای قبلی رو با دقت بخونید...

  19. 7 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    *گل یخ* (جمعه 16 فروردین 92), asemani (جمعه 16 فروردین 92), del (شنبه 17 فروردین 92), she (شنبه 17 فروردین 92), میشل (جمعه 16 فروردین 92), مسافر زمان (جمعه 16 فروردین 92), صاعد (جمعه 16 فروردین 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.