سلام وخسته نباشین
نمیدونم چه زمانی وبه چه نحوی باید به خواستگارم مطرح کنم که پدرومادرم جداشدند
خیلی برام سخته .گاهی خیلی ازاین قضیه دلتنگ میشم.
لطف میکنین اگه بنده رودراین زمینه راهنمایی کنین
سلام وخسته نباشین
نمیدونم چه زمانی وبه چه نحوی باید به خواستگارم مطرح کنم که پدرومادرم جداشدند
خیلی برام سخته .گاهی خیلی ازاین قضیه دلتنگ میشم.
لطف میکنین اگه بنده رودراین زمینه راهنمایی کنین
تشکرشده 926 در 486 پست
خوب آنها به هر دلیلی جدا شده اند دیگر؛دلتنگی برای چه؟من دو مورد به نظرم می رسد:
1-یا خجالت می کشید این مسئله را بیان کنید.
2-یا می پندارید جلوی طرف خود که پسری است با خانواده عادی،کم آورده و این امر باعث سرشکستگی شماست.
این را بگویم که جدایی آنها تقصیر شما نیست و در درون خود اصلاً نباید شرمنده برای این امر باشید؛این موضوع چه ربطی به روابط اجتماعی شما دارد؟شاید پیش خود فکر کنید که جامعه نظر خوبی درباره فرزندان طلاق ذندارد؟!خوب فکر کند!!شاید باز هم بگویید:دهه!مگر می شود بی تفاوت بود؟مسلم است که نه!!!!ولی نباید تا حد آزار خویش پیش بروید.این جور تا آخر عمر عذاب خواهید کشید . . .
یک بار برای همیشه باید به خودِ خودتان این را بفهمانید که شما فردی عاقل،بالغ،با هویت جداگانه و آزاد و صاحب شخصیت و کرامت ذاتی هستید.هر پسری هم که به خواستگاریتان آمد برای خود شما آمده و باید شما را در گام نخست به عنوان یک انسان بپذیرد؛شما را با همه چیز شما قبول کرده و مهم شناخت اخلاق یکدیگر و پذیرش واقعیاتیر زندگی در طرف مقابل است. این را هم یقین بدانید که هر کسی در زندگی خودش مشکلاتی دارد و کمبودهایی که الته موارد پنهان در روان بسیار بدتر از موردی مانند جدایی والدین است.
در ضمن نخست طرف را بسنجید(نه فقط برای اینکه این موضوع را به او بگویید) و در جلسات چند تا مانده به آخر،این موضوع را با او در میان بگذارید.این را بگویم که نه این امر مایه سرشکستگی است و نه حرف مردم معیاری درست برای تصمیم گیریهای ما و تفکر و روحیه ماست که اگر این گونه باشد،بازنده ایم.
آگاه،تندرست و شاد باشید.
گرد آفرید (چهارشنبه 16 مرداد 87)
تشکرشده 37,082 در 7,004 پست
سلام سحاب
جواب گرد آفريد به سئوال شما بسيار كامل و عملياتي هست. با تشكر ويژه از جناب گردآفريد به لحاظ دقتشون، سرعت عملشون و تجزيه و تحليل قشنگشون در رابطه با اين سئوال.
واقعا ستودني هست. سحاب ساعت 30 دقيقه بامداد سئوال مطرح كردند و گردآفريد در ساعت 1:42 بامداد پاسخ گفته اند.
تشکرشده 926 در 486 پست
نظر لطف شماست و این برمی گردد به حسن ظن خودتان،بنده آنچه را که در توان دارم می گویم و این به دلیل این است که دستکم با این ئمشکلاتی که گریبانگیر همه ماست،در درون خود و میان خانواده و پیرامون خویش و در رفتارهای خود،کمتر دچار امری مشکل زا شویم.
امیدوارم خداوند به بنده شکیبایی بیشتر و زبان شیرین عطا فرماید . . . .
تشکرازجوابتون جناب گردآفرید ولی میخواستم درادامه بگم من فکرمیکنم باید این موصوع درهمون جلسات اول عنوان باشه میدونم که شاید بگین درجلسات اول فردشناختی روی شمانداره ولی خب فرص کنیم شاید فردمقابل این کارمارویه جورپنهان کاری تلقی بکنه یعنی خب برداشت خوبی ازش نمیشه یاشاید فردعنوان کنه کاش همون اول مطرح میکردید ویا.......................
تشکرشده 926 در 486 پست
درئد بر شما سحاب
خیر،همان جلسات چند تا مانده به آخر این امر را بیان نمایید.شما در درون خود از این مورد احساس بدی دارید و فکر می کنید که چه خبر است،لذا دچار ترس شده وحس تان این است که چون یک مجرم باید همان اول اعتراف کنید.البته حواستان هست که بازجو هم خود شمایید و این درگیری در وجود شمات و خواستگارتان هیچ اندیشه ای بدی درباره شما مبنی بر پنهان کاری و . . . نمی کند.
گرد آفرید (شنبه 19 مرداد 87)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)