به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 فروردین 92 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    132
    سطح
    2
    Points: 132, Level: 2
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 28 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    احساس افسردگی می کنم دوست دارم بمیرم احساس می کنم دوستم نداره

    خیلی احساس افسردگی می کنم فکر می کنم به پایان زندگی رسیدم فکر می کنم هیچ چیز نمی تونه زندگیم و درست کنه دیشب واقعا احساس کردم قلبم شکسته واقعا موندم چرا داره به این زندگی ادامه میده خیلی خسته روحیم حتی حوصله تمیز کدرن ندارم حوصله مهمونی رفتنم ندارم و فردا سیزدهبدر حوصله ندارم جایی برم دوست دارم بخوابم

    - - - Updated - - -

    دوست داشتم قدرتش و داشتم جدا می شدم همش میگه تو واسه من موس موس می کنی یا حرفی میشه تهدیدم می کنه دیگه خونه نمیام میرم جایی که دستت به من نرسه یا هرموقع دلش بخواد گوشیشی و جواب میده .....نمی دونم چیکار کنم
    کل بدنم احساس درد می کنه بخدا نمی دونم چیکار کنم کسی هم نیست کمکم کنه دیشب من و زد خیلی دلم گرفته موندم بخاطر یک حرف باید دست بلند کنه

    - - - Updated - - -

    بدی من این که وقتی قهر می کنه هی زنگ میزنم من
    نمی دونم چیکار کنم دوست دارم دیگه ولش کنم ولی نمی تونم اخه دوستش دارم و اون این و فهمیده داره ازارم میده

    - - - Updated - - -

    کمکم کنید تور خدا

    - - - Updated - - -

    یعنی کسی نمی خواد کمکم کنه

  2. 2 کاربر از پست مفید *atoosa تشکرکرده اند .

    roze sepid (دوشنبه 12 فروردین 92), میشل (دوشنبه 12 فروردین 92)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام.

    آتوسا جان، همه حرفات نشون از افسردگی داره.

    سعی کن وقتی این حال میاد سراغت، به همسرت اصلا فکر نکنی، و برخوردهاتون رو به حداقل برسونی. عزیزم اون نمیتونه کمکت کنه. تو تنها کسی هستی که میتونی به خودت کمک کنی، و برای اینکار باید از متخصص های روانشناسی کمک بگیری.

    فکرتو از شوهرت آزاد کن!

    خودت میدونی مدام زنگ زدن بهش کار درستی نیست! پس اینکارو نکن! بخاطر خودت اینجور کارها رو بذار کنار!

    نقل قول نوشته اصلی توسط *atoosa نمایش پست ها
    اخه دوستش دارم و اون این و فهمیده داره ازارم میده
    عزیزم این احساسی که تو داری اسمش وابستگیه! و بله درست میگی، همسرت هم اینو فهمیده، و مثل هر انسان دیگه ای که گرفتار یه آدم وابسته میشه، داره واکنش نشون میده!

    عشق از قدرت میاد، وابستگی از ضعف. آتوسا هیچ کس انسان های ضعیف رو دوست نداره!

    باور کن شوهرت نیست که داره آزارت میده، این تویی که داری هردوتون رو آزار میدی. پس اینکارو متوقف کن! برای متوقف کردنش نیاز داری اول فکرت رو متوقف کنی.

    من فکر میکنم تو به کمک یه روانشناس نیاز داری.

    نقل قول نوشته اصلی توسط *atoosa نمایش پست ها
    هرموقع دلش بخواد گوشیشی و جواب میده .....
    آتوسا جان اون حق داره هر موقع دوست داره گوشیش رو جواب بده، مثل همه آدم ها.

    برای نگه داشتنش، سعی نکن دست و پاش رو ببندی، در عوض طوری باش که دلش بخواد پیش تو باشه.


    نقل قول نوشته اصلی توسط *atoosa نمایش پست ها
    یعنی کسی نمی خواد کمکم کنه
    ببین اینجا هم عجول و احساسی برخورد میکنی. حتی اجازه نمیدی چند دقیقه از ایجاد تاپیکت بگذره.

    عزیزم ما همه میخوایم کمکت کنیم، اما این تویی که باید این کمک ها رو دریافت کنی.

    با حرف زدن ما چیزی درست نمیشه، تو باید دست به عمل بزنی.


    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : دوشنبه 12 فروردین 92 در ساعت 19:22

  4. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 14 فروردین 92), roze sepid (دوشنبه 12 فروردین 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 فروردین 92 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    132
    سطح
    2
    Points: 132, Level: 2
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 28 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    میشل جون ممنون ازت اره عزیزم من خیلی ضعیفم بخدا دوست دارم فکر نکنم ولی نمی تونم اره می دونم خیلی وابستش شدم و این اشتباه دکتر روانشناس باید برم یا مشاور یا روان پزشک؟
    خودم دوست دارم از این چاه بیام بیرون ولی هرکار کردم نشد


    - - - Updated - - -

    هرروز به خودم میگم دیگه کاری ندارم و حتی اگه زنگ نزد اعتراض نکنم ولی نمی دونم چرا نمی تونم
    با کوچکترین حرفی که بزنه گریم میگیره
    خوابم کم شده خیلی کم اصلا شاداب نیستم
    و جدیدا عاشق گریه کردن شدم مدونم فکر می کنین دیوونه هستم ولی چاره ای جز گریه ندارم که خودم و خالی کنم

  6. 2 کاربر از پست مفید *atoosa تشکرکرده اند .

    roze sepid (دوشنبه 12 فروردین 92), میشل (دوشنبه 12 فروردین 92)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط *atoosa نمایش پست ها
    خودم دوست دارم از این چاه بیام بیرون ولی هرکار کردم نشد
    عزیزم حکمت خلقت روانشناس دقیقا همینه! یعنی دقیقا وقتیکه یک نفر *میخواد* حالش رو تغییر بده، اما دانش و مهارت لازم رو نداره.

    فکر می کنم باید به روانشناس مراجعه کنی. اون اگه لازم ببینه به روانپزشک معرفیت میکنه.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط *atoosa نمایش پست ها
    با کوچکترین حرفی که بزنه گریم میگیره
    خوابم کم شده خیلی کم اصلا شاداب نیستم
    و جدیدا عاشق گریه کردن شدم مدونم فکر می کنین دیوونه هستم ولی چاره ای جز گریه ندارم که خودم و خالی کنم


    چرا چنین فکری بکنیم؟؟؟ تو این زمونه کمتر کسیه که کم یا زیاد به افسردگی مبتلا نشده باشه، و همه اینهایی که میگی رو تجربه نکرده باشه.

    خصوصا خصوصا خصوصا که تو تازه زایمان کردی!

    اینها حل میشه دوستم. صبور باش. و پیگیر.

    نقل قول نوشته اصلی توسط *atoosa نمایش پست ها
    هرروز به خودم میگم دیگه کاری ندارم و حتی اگه زنگ نزد اعتراض نکنم ولی نمی دونم چرا نمی تونم
    نگو *نمی تونم* این کلمه اثر عجیبی در ناتوان کردن انسان داره!! بگو *می تونم* اما اینبار موفق نشدم.

    خیلی کارها هست که باید براشون استقامت و سماجت داشته باشیم. خیلی وقتا هست که برای یاد گرفتن یه چیزی باید صدبار شکست رو پشت سر بذاریم.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : دوشنبه 12 فروردین 92 در ساعت 20:10

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 فروردین 92 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    132
    سطح
    2
    Points: 132, Level: 2
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 28 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    وقتی به حرف هاش فکر میکنم ازارم میده به رفتاراش به بی محلی هاش
    نمی دونم چرا مثل ادم نمی گه من و نمی خواد اخه اگه دوستم داره این کاراش چیه بخدا خودمم موندم چی می خواد

  9. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    آتوسا،
    گفتی که شوهرت پدرش را در کودکی از دست داده و با سختی و مشکلات اقتصادی بزرگ شده.
    گفتی که بعد از ازدواج وضعیت اقتصادی خانواده اش را بارها تو سرش زدی و تحقیرش کردی،
    دو سال با خانواده اش قهر کردی و خونه شون نرفتی،
    هر روز از صبح تا شب تو خونه مادرت بودی و برای خودت خوش بودی و بی توجه به همسرت،
    وقتی دیدی به دخترت علاقمنده کاری کردی که از هم دور بشن!!

    آتوسا جان،
    شش سال خراب کردی می خوای یک شبه درستش کنی؟؟

    وقتی شش سال بدون چشمداشت و انتظاری بهت خوبی کرد و عاشقت بود و تو نخواستی ببینی، حالا انتظار داری یک شبه درست بشه.
    قدم به قدم این شش سال عقب رفته را باید برگردی.

    تا شوهرت بهت توجه می کرد تو خوشحال بودی و بی توجه. اما حالا که خسته شده گله مندی.
    اون هم آدمه، خسته شده از این همه بی توجهی و قدرنشناسی شما. اوضاع اقتصادی و اجتماعی را هم بهش اضافه کن.
    همه خسته اند، همه نگران فردا، همه افسرده. فشار زیادی روی مردها بعنوان مسئول مالی اقتصادی خانواده است. درکش کن.

    از امروز بدون توقع عشق بورز. حداقل یکسال سعی کن به جای شش سالی که بی توجه بودی. بعد بگو نشد.
    بدون توقع شاد باش.
    بدون توقع آتوسا را دوست داشته باش.
    بدون توقع دو تا گل زندگیت را دوست داشته باش و باهاشون شاد باش.
    بدون توقع به همسرت عشق بورز.
    ضعیف نباش. ازش گدایی محبت نکن.

    هیچ مردی زندگی شش ساله و دو تا دسته گل و همسری را که با عشق و سختی بهش رسیده نمی ذاره و بره.
    کجا را داره که بره.
    نگران نباش. اون فقط خسته شده. اگر تو هم افسرده و خموده باشی، زندگیتون خراب می شه.
    اگر این مرحله را با آگاهی و درایت پشت سر بگذاری دوباره شادی و عشق به خونتون برمی گرده.

  10. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    کامران (دوشنبه 16 اردیبهشت 92), میشل (دوشنبه 12 فروردین 92)

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام عزیزم
    مردها از کسی که زیاد بهشون زنگ می زنه خسته می شن سعی کن تماسهاتو به حداقل برسئنی تماسهای تلفنی رو می گم بذار اون دنبالت بگرده بهش اجازه بده دلش برات تنگ شه ....در ضمن سنگ بزرگ علامت نزدنه مطمئن باش جایی نمی ره فقط باید محیط خونه رو براش شاد کنی به خودت برس بخند باهاش شادی کن ...
    موفق باشی

  12. 3 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    asemani (پنجشنبه 15 فروردین 92), کامران (دوشنبه 16 اردیبهشت 92), میشل (دوشنبه 12 فروردین 92)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم خب من با نظر شیداجون موافقم شش سال اون با صبوری و بدون هیچ توقعی بهت عشق داده تو ندیده گرفتی حالا تو باید بدون توقع بهش عشق بدی ... مثلا اگه 1 یا دو بار بهش زنگ زدی و جواب نداد سریع عصبانی نشو بهش حق بده که ازت دلگیر شده باشه.. گه گداری واسش بدون مناسبت کادو بخر ... میدونم که سخته این کارارو بکنی اما اگه دوستش داری و دلت یه زندگی اروم و شیرین میخواد پس باید دست به کار شی... مثلا از همین فردا که میره سر کار واسش صبحونه بچین و موقع رفتنش بدرقش کن و ببوسش و بگو دلم واست تنگ میشه و بعد تا موقع برگشتنش بهش هی زنگ نزن تا دلش واست تنگ شه و باز هم موقع برگشتنش سعی کن به خودت رسیده باشی و لباس مرتب بپوش و یه آرایش ساده هم بکن و برو به پیشوازش اگه چیزی دستش داشت ازش بگیر و بهش بگو خسته نباشید و ببوسش ... حتی اگه دیدی که اون بهت بی محلی میکنه به روت نیار و تو به کارات ادامه بده حتی واسه چند ماه هم شده تو این کاراتو ادامه بده خیالت راحت باشه که بالاخره رفتارای تو رووش تاثیر میذاره و زود خسته نشو .... و اینکه از همین الان همه کاراشو و اشتباهاتشو از ته دل ببخش 1واسه خودت که آروم شی چون تا وقتی که نبخشی ازش دلگیری و وقتی دلگیر باشی رنجش پیدا میکنی نسبت به همسرت و بعد هم تصمیم میگیری ازش انتقام بگیری و این باعث میشه که خیلی چیزها پیش بیاد که جبران نشدنی باشه. و 2 به خاطر همه ی این چند سالی که همسرت بهت عشق داده و به خاطر اینکه دوستش داری باید ببخشیش.. و هیچ وقت فکر نکن که اگه ببخشی کوچیک میشی چون اگه قرار باشه کسی با بخشیدن کوچیک شه پس چرا خدا اینقدر بزرگه... عزیزم مواظب خودتو زندگیت و همسرت باش .... دوسش داشته باش تا دوستت داشته باشه.. دل به دل راه داره .. ایشالله موفق بشی عزیزم.. واست دعا میکنم...

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    دریا 72 عزیز
    خواهش میکنم به تاریخ تاپیکا نگاه کن! به اندازه کافی تجدید خاطره کردیم!!!این مدت کار بچه ها شده تذکر دادن!!!

  15. 3 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    asemani (دوشنبه 16 اردیبهشت 92), sara.s (دوشنبه 16 اردیبهشت 92), جوانه؟؟؟ (دوشنبه 16 اردیبهشت 92)

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    [QUOTE=sara 65;266818]دریا 72 عزیز
    خواهش میکنم به تاریخ تاپیکا نگاه کن! به اندازه کافی تجدید خاطره کردیم!!!این مدت کار بچه ها شده تذکر دادن!! خب عزیزم نظر تو چیه؟به نظرت چیکار کنن بهتره؟
    ویرایش توسط دریا72 : دوشنبه 16 اردیبهشت 92 در ساعت 12:53


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو سایت همسر یابی اشنا شدیم به دوستم گفته خیلی دوستم داره نمی دونم دوستم داره یا نه
    توسط arshida در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 96, 21:27
  2. شوهر دوستم فوت کرده...خودکشی...چه کمکی میتونم به دوستم بکنم؟
    توسط یک زن در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 خرداد 94, 16:40
  3. دوست دارم با دوستهای مجرد خانمم رفت و آمد کنیم اما ...
    توسط abadanveh در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 دی 93, 13:27
  4. من و دوستم همدیگر رو دوست داریم ولی خانواده اش مخالفند
    توسط sara2sara در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 مرداد 91, 07:35
  5. +خواستگاری از دختری که با دوستم دوست بوده.
    توسط مانی در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 اردیبهشت 87, 09:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.