به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 24

موضوع: خیانت یا ...

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 92 [ 18:21]
    تاریخ عضویت
    1392-1-11
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    411
    سطح
    8
    Points: 411, Level: 8
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خیانت یا ...

    سلام دوستان میخوام از اول اشناییمون بگم
    منو همسرم خیلی عاشق هم بودیم با اینکه سن کمی داشتم ولی شوهرم همه رو متقاعد کرد که با من ازدواج کنه و اینقد اومد و رفت تا اینکه خانوادم قبول کردن.در حال حاضر 3 سال از زندگیمون میگذره من 02 و همسرم 24 سالشه.اینقد خوشبخت بودیم که همه حسرت میخوردن و یه جورایی دوست داشتن زندگیمون بهم بخوره اما شوهرم اهمیت نمیداد و میگفت مهم ماییم.اما تازگیا رفتارش عوض شده من 3 ماهه که حامله ام الان که تعطیلاته منو از صب تنها میزاره و میره پیش داییش تا شب.داییشم مجرد و بی بند و بار.بهش که میگم تنهام نزار میگه بیا تو هم بریم اما من خونه خودمو ترجیح میدم به اونجا چون حوصلم سر میره .خلاصه چند روزی بود که حس میکردم شوهرم چیزی رو ازم پنهون میکنه حتی شبا از خواب میپریدم و نگاه میکردم ببینم پیشمه یا نه تا اینکه یه شب طبق معمول بیدار شدم دیدم نیست سرویس بهداشتی و اشپزخونه ما طبقه پایین از پله اروم اومدم پایین دیدم صدای حرف میاد یه دفعه در و باز کردم و گفتم با کی صحبت میکردی گوشیتو بده به من ببینم و جیغ و گریه و زدمش.اینم بگم گوشی شو قایم کرد و گفت اشتباه میکنی و اومدم دستشویی ولی من مطمئن بودم تا اینکه ویبرش صدا داد گفتم بده که در اورد و گفت بخدا چیزی نیس به جان بچمون با دختر نبودم یه مسئله ای پیش اومده ولی طرف گفته به هیچکس نگو اگه صبر کنی چند روز دیگه میگم حتی دست روی قران گذاشت حالا نمیدونم چیکار کنم دیروز بهش گفتم طلاق گفت نه من زندگیمو دوست دارم اما اگه دوست داری دلیل کارات چیه.من از همون روز خواب و خوراک ندارم و همش گریه میکنم میشه که یه مرد تظاهر به دوست داشتن کنه چون وقتی هست بهم محبت میکنه:confused:

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام به شما

    خواهشا انقدر ناپخته و عجولانه و بی رودروایسی بگم کودکانه تصمیم نگیر.

    قبلش بهت بگم اشتباه از خودت بود که همسرت رو تنها گذاشتی.اگر همراهیش میکردی به منزل داییش و کمی هم از خودت مایه میگذاشتی و یه مقدرا تحمل میکردی سر رفتن حوصله ات رو ، الان انقدر بهم ریخته و نگران نبودی.

    شما یا باید همسرت رو همراهی میکردی حتی اگر بهت بد میگذشت و یا باید اجازه بدی اونم میرفت و به داییش سر میزد.درواقع شما هم خر و میخواستی و هم خرما رو.

    تا چیزی مشخص نشده حرف طلاق رو پیش نکش.شما هم خودت هنوز مطمئن نیستی و ختی از عنوان تاپیک مشخصه که دو دل هستی.و نمیدونی دقیقا چی شده.

    با پیش کشیدن حرف طلاق چیزی درست نمیشه.جز اینکه میرید دادگاه و شما مدرکی ندارید و دادگاه برت میگردونه سر خونه زندگیت.کمی سیاست و درایت داشته باش.

    بهتره کاملا ماجرا رو شرح بدی.
    وقتی ازش پرسدی دلیل کارات چیه؟ چه جوابی داد؟

    وقتی ناراحتی شما رو میبینه چه عکس العملی نشون میده؟

    ازش پرسیدی که این چه موضوعیه که تو حاضری زندگیمون مختل بشه اما به من نگی؟

    شما با همسرت چطور اشنا شدی؟

    چرا خانوادت راضی به ازدواج شما نبودن؟

    و در نهایت

    شما الان بارداری.مسئله خیلی فراتر از خودت و همسرته.در واقع اون بچه گناهی نداره که در اینده دچار بیماری های روحی و جسمی بشه اونم به خاطر مشکلات الان شما و همسرت.

    از لحاظ تغذیه حتما به خودت برس.که بعدها دودش اول توی چشم خودت و همسرت میره .
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  3. 5 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    monayi (دوشنبه 12 فروردین 92), taraneh89 (دوشنبه 12 فروردین 92), مسافر زمان (دوشنبه 12 فروردین 92), باران بهاری11 (یکشنبه 11 فروردین 92), شمیم الزهرا (دوشنبه 12 فروردین 92)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 فروردین 92 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    132
    سطح
    2
    Points: 132, Level: 2
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 28 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم جوش نزن من همین مشکل و داشتم و می دونم تقصیر خودم بود گلم ما هم سن کم ازدواج کردیم و همه حسرت زندگیمون و می خوردن ولی من با همراهی نکردن همسرم به مشکل برخوردم و الانم میگم خودم مقصرم و این و بدون همسرت دوست داره و اگه دوست نداشت می گفت طلاق .....
    ولی سعی کن بهش نزدیک بشی با همسرت بشین صحبت کن ببین دردش چیه شاید واقعا خیانت نکرده شاید با دوستش صحبت کرده ولی حواست باید جمع باشه تا مشکلی از طرف زن نباشه مرد خیانت نمی کنه این تجربه 6 سال زندگی من
    ولی اول بگو چرا مشکوک شدی؟ ببین اگه تورو تنها میذاره چون تو حاضز نمیشی بری بیرون و مردها هم از خونه نشستن بدشون میاد
    همین بارداری باعث میشه مردو زن از هم دور بشن می دونم بارداری سخت مخصوصا ماه های اول ولی سعی کن اگه سخت هست ولی خودت و سرحال نشون بدی و شاد ....احتمالا به همسرت ویارم داری؟
    ولی عزیزم اول باید با همسرت دوست باشی
    اون بچه تو شکم تو نیاز به عشق بین پدر مادر داره اشتباه من و تو تکرار نکن عزیزم
    ای کاش بر میگشتم به چند سال قبل

  5. 2 کاربر از پست مفید *atoosa تشکرکرده اند .

    monayi (دوشنبه 12 فروردین 92), باران بهاری11 (یکشنبه 11 فروردین 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 92 [ 18:21]
    تاریخ عضویت
    1392-1-11
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    411
    سطح
    8
    Points: 411, Level: 8
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مریم جان ممنون که اینقد رک بهم ج دادی ولی ماجرای خونه داییش یه سالی هست که میره و وقتی منم میرفتم دوتایی میرن تو اتاق بعدشم میرن بیرون من میمونمو... شوهرم باید یه خرده به فکر منم باشه نه؟راجع به اون قضیه میگه قول دادم به کسی نگم بزار به وقتش میگم منم بهش گفتم ماست مالی میکنی و میگی و تموم.چون سنمون کم بود خانوادم راضی نبودن.اشناییمونم این جوری بود که من با دوستم از کلاس بر میگشتم که دوست پسر دوستم اومد دنبالش که شوهر منم بود بعد به من گفت بیا بریم من نرفتم و شوهرم شمارمو از دوستم گرفت و وقتی زنگید گفتم من دوست نمیشم و گفت میخوام بیام خواستگاریت و در ضمن خیلی گیر بود خلاصه ادرسمونو پیدا کردو اینقد اومدو رفت تا اینکه...ناراحتیمم که میبینه بغلم میکنه و میگه چرا دست از این فکرات بر نمیداری تو عشقمی و از این حرفا

    - - - Updated - - -

    اتوسا جان من هیچی واسه شوهرم کم نمیزارم لباس تمیز و قشنگ موهامو درست میکنم ارایش میکنم با مهربونی به استبالش میرم وقتی از سر کار میاد عشقمم با کارای مختلف بروز میدم.همون اول اشناییمون بهم گفت خیانت عکسالعمل من هیچوقت کاری نمیکنم که تو رو از دست بدم منظورش اینه که اگه خیانت کنه منم خیانت میکنم یا اینکه یه مرد میاد به طریق مختلف با من یا پیشنهاد میده یا اذیتم میکنه یا...

    - - - Updated - - -

    حتی میگم تو که منو نمیخواستی چرا حاملم کردی بیا بریم بندازمش.خیلی فکرای احمقانه میکنم

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 اردیبهشت 92 [ 13:28]
    تاریخ عضویت
    1391-8-21
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    557
    سطح
    11
    Points: 557, Level: 11
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 34 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم
    من چون تجربه مشابه دارم فقط این موضوع به ذهنم رسید که بهت بگم تو مشاجره نباید ضعف نشون بدی
    قوی باش وقتی باش صحبت میکنی جیغ نزن گریه نکن
    محکم حرفتو بزن
    مردا از زنای ضعیف خوششون نمیاد تا میبینن زنشون ضعیفه و همش گریه زاری میکنه حاضر به صحبت کردن نمیشن ... یا جواب سر بالا میدن ...
    نمیدونم منظورمو خوب رسوندم یا نه ...
    سعی کن با آرامش باهاش صحبت کنی ببینی موضوع چیه ..

  8. 2 کاربر از پست مفید *گل یخ* تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 14 فروردین 92), باران بهاری11 (یکشنبه 11 فروردین 92)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 فروردین 92 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    132
    سطح
    2
    Points: 132, Level: 2
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 28 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببین عاطی عزیزم انشاالله که خیانت نکرده ولی اگه واقعا زن به تمام معنایی باید ببینی پس چرا همسرت خیانت کرده عزیزم اگه واقعا همه این کارارو کردی و دیدی خیانت کرده دنبال این باش که همسرت یک دوست منحرف داره عزیزم و اون باعث شده که همسرت خیانت کنه چون دوست بد ادم و تو چاه می ندازه عزیزم امیدوارم اشتباه متوجه شده باشی ولی خیلی مواظب باش گلم چون تو بارداری و استرس اصلا واست خوب نیست مواظب خودت و اون فرشته تو شکمت باش و قوی باش گل یخ درست میگه مردها از زن ضعیف بدشون میاد

  10. کاربر روبرو از پست مفید *atoosa تشکرکرده است .

    باران بهاری11 (یکشنبه 11 فروردین 92)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 92 [ 18:21]
    تاریخ عضویت
    1392-1-11
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    411
    سطح
    8
    Points: 411, Level: 8
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    گل یخ مرسی از نوشتت عزیزم.من باردارم دست خودمم نبود حتی وسط دعوام اوق میزدم و سرم گیج بود و سیاهی میرفت که افتادم روی زمین و شوهرم بلندم کرد و نشوندم روی صندلی واقعا موقعیت بدی شاید افسردگی بارداری گرفتم شاید زیادی گیر میدم شاید زیادی فکر و خیال میکنم واقعا نمیدونم

  12. کاربر روبرو از پست مفید عاطی تشکرکرده است .

    *گل یخ* (دوشنبه 12 فروردین 92)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام عاطی جان.
    من متوجه نمیشم چرا شما میگین خیانت کردن؟
    شاید با یک خانمی بر حسب اتفاق و یه مدت برای کمک بهشون تلفنی صحبت میکنن و به همین دلیل نمیخوان شما بدونین(البته با این احتمال هم بازم ایشون کار اشتباهی میکنن اما شدتش کمتره) .من نمیدونم ایشون چه کردن اما شما نباید به خاطر یک تلفن مشکوک به عشق و علاقه 3ساله ای که همسرت بهت ابراز کرده پشت پا بزنی، اتفاقا باید عاشقانه تر زندگی کنی و بیشتر به همسرت محبت کنی،حتما توانایی مادرشدنو در خودتون دیدید که درید مادر میشید پس احساس مسئولیت در قبال این طفل معصوم کجاست؟تمام احساسات شما در کودکتون تاثیر میذاره.تمام تلاشتونو برای ارامش خودتون بکنین.
    میتونین تو محیطی دوستانه از همسرتون بخواین که از لذت هایی که با داییش میبره برات بگه که چه نیازهاییش اونجا ارضا میشه که اینقدر علاقه منده؟
    شاید واقعا اونجا کار جذابی انجام میدن که شاید اگه شما بدونی بتونی همون محیطو تو خونه خودت براش فراهم کنی.بهش بگی چه کمبودهایی تو زندگی دارن که اینقدر اصرار به رفتن خونه داییشون دارن.

  14. 2 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 14 فروردین 92), باران بهاری11 (دوشنبه 12 فروردین 92)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 92 [ 18:21]
    تاریخ عضویت
    1392-1-11
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    411
    سطح
    8
    Points: 411, Level: 8
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شمیم الزهرا مرسی.شوهرم هرجا میره هر کاری میکنه وقتی میاد خونه برام تعریف میکنه اما راجع به این مسئله میگه نمیخوام که صحبت کنم و میگه شک نکن بهم ولی نمیتونم اخه نمیشه.شوهرم از صب سر کار تا شب البته با هم شبم مییایم خونه تا بخوابیم 2-3 میشه واسه همین زمانی که تعطیله میره پیش داییش آخه اینجا با کسی جز داییش رفت و امد نداریم البته بی انصافی نکنم وقت واسم میزاره ولی تعطیلات عید باعث شده که اینجوری نباشه و صب میره تا شب خدااااااااااایااااااااا تمومش کن

    - - - Updated - - -

    دیشب خواب دیدم دندون کرسیمو دندون پزشک کشید تعبیرشو نگاه کردم وااااااااااااااای گفت از همسرت جدا میشی شاید اعتقاد نداشته باشم ولی حتی این مسئله هم فکرمو مشغول میکنه

  16. #10
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 خرداد 93 [ 23:42]
    تاریخ عضویت
    1391-12-26
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    928
    سطح
    16
    Points: 928, Level: 16
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 22 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عاطی جان 2 حالت داره یا حدست درست بوده یا نبوده
    اما یه چیزی مشخص هست با استرس واضطراب داری با سلامت بچت بازی می کنی
    فعلا این .... رو بزار کنار تا بچت بدنیا بیاد

  17. کاربر روبرو از پست مفید love_life تشکرکرده است .

    باران بهاری11 (دوشنبه 12 فروردین 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.