سلام سال نو همگی مبارک انشالله زندگی طبق خواسته دلتون پیش بره!نمیدونم چرا شماها اولین کسانی هستید که از حرفاتون ناراحت که نمیشم هیچی!!تازه تا اعماق قلبم فرو میره و کنار خودم هستون میکنم!آخه؛اون وریا حق و به شخص اول میدن!!اینوریا هم ولی من دنبال حق و نا حق نیستم !راه حل میخوام بخاطر اینه حرفاتون به دلم میشبنه.بارها خواستم پا رو دل و احساس بذارم نتونستم!از این زندگی خودمو رها کنم به قول شیدای عزیزم اراده نداشتم...حالا میخوام کمکم کنید. که چطور دل وخواسته های این دل لعنتیو ندید بگیرم؟؟؟منم مثل همه خانومهای جوان دیگه یه سری نیاز دارم که فقط همسر میتونه جواب گوی نیاز ،باشه البته اینم بگم نه از لحاظ جنسی به طور کلی میگم،ترک دنیا کنم میشه؟روی دل قلم سیاه بکشم چطور؟کار از این حرفا گذشته که ازدواج من بچه های من درست یا غلطه زندگیه از این به بعدشو چی میخواد بکشه؟زندگی به انحراف کشیده نمیشه؟؟البته من به شخصه خیلی به حرام و حلال معتقدم و از اخرت شدیدا میترسم و میدونم عذاب برای هر دو دونیاست؟اما به نظر شماتا کجا میتونم تحمل کنم ؟تحمل ندارم؟برم؟اونم که ارادشو ندارم؟پس فقط باید سرمو بذارمو بمیرم؟با چی ؟خود کشی ؟؟عذابه اون دنیام چی؟بچه هام چی ؟الان خانوم هست شصت سالشه شوهر کنارش میخواد!هجده سالشه هلاکه شوهر کردنه!!تو بد موقعیتیم فقط خدا کمک کنه!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)