به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array

    قصارهای خودمانی

    حرف دلتنگیست دلتنگی حرف است شاید میان فاصله ها ایستاده ایم و تمنای وجود کسی را داریم که دیر زمانی پیش رخت از دیدگان ثریا صفتان بربست شاید اندیشه خوابی بس عظیم ذهنمان را مخدوش و عریان ساخته که می داند فردا چه خواهد شد پرنده ای قاصدک به دست به بالینت خواهد آمد؟ گو اینکه خاطرت از خاطرش مملو و زبانت قاصر از بیان اندیشه ات باشد گناه دیگری هم داری؟ میان بارقه های احساس خواهم تاخت شاید گم شده ام در میان پرستوهای مهاجر باشد با جبینی سرخ از طفولیت صدای یک نوزاد. لیک واژه ها خود اندیشه اند و اندیشه میانشان رقص کنان به جولاصفتان دشت مغاک می نگرد حالیا وهمی بیش نیست اینکه بگوییم توهم خیالمان برنزه احساسی است بر پهنه دریای ژرف اندیشان جبهه خاکیان. خاکیان درت را دیده ام گاه با نوای موسیقی شان از خواب می پرم و لیک باز هم اندیشه ام از خیالت تازه می شود تو را آنچنان مست و مدهوش دوست دارم گویی بر یالهای ابر نقش بسته ای و سوار مرغکان زیبا پیشه به پرواز اندیشه هایت مشغولی. باش تا طراوت نگاهت را با قسم یادمان داد رفته دودمان ام نقش بندی کنم. لیک با زهم وهمی بیش نیست بودنت در ذهنی آشفته به نبودنت در کنارم توفیق یافته. تو را چون سبز می پندارم من در این دشت جهانم باش خدایم باشو پاکی را بر این خاکی نوازش کن.
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  2. 8 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    barani (یکشنبه 25 فروردین 92), reihane_b (پنجشنبه 22 فروردین 92), she (سه شنبه 06 فروردین 92), ویدا@ (یکشنبه 01 اردیبهشت 92), میشل (دوشنبه 28 اسفند 91), مسافر زمان (یکشنبه 22 اردیبهشت 92), باران بهاری11 (پنجشنبه 22 فروردین 92), صبا_2009 (دوشنبه 28 اسفند 91)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array

    Rainbow

    گاهی میان بارقه های خاطرمان قدم میزنیم چه می جوییم؟ از خویش؟ از بودن ؟ از نفس هایی که با اساطیر وصله می خورد و لیک اینها راه بودن ماست چند چندی هستیم و نفسی هست و بعد.. خدایا میان اندیشه هایم پلی ساختی تا مرا از خویش بودنم رها کنی و من تاریک دیده ای بیش نیستم زیرا خاک ات مرا به سوی خویش می خواند و من دست و پا زنان به فردا می اندیشم حالیا وهمی بیش نیست ساکت و آرام باید بود خاطره ها را بدست الماسینی بر شقیقه زلال کودکی حک خواهم کرد که یادواره روزهای سختی ام است مرا بخوان و از خویشم رها کن آنچنان مست ام کن گویی سالهاست اندیشه مسخ شده ام پرواز نمی داند بنشان بر پیشانی ام مهر عشق را و نادمان خط ات را بسپار مرا با خویش همسفر سازند تو را سالهاست در اندیشه ام می شناسم
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  4. 5 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    barani (یکشنبه 25 فروردین 92), reihane_b (پنجشنبه 22 فروردین 92), ویدا@ (یکشنبه 01 اردیبهشت 92), میشل (جمعه 03 خرداد 92), باران بهاری11 (پنجشنبه 22 فروردین 92)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    من مبتلا به هجو فکری ام
    شاه راهه های خیال را
    با تبسم کودکی
    و نوازش باد بهار
    چون دزدان سرگردنه
    به نظاره می نشینم
    با من
    بمان
    نه از سر ذوق
    شاید آفتاب نگاهت
    ساکت و آرام و بی پروا
    بر شقیقه های وجودام بتابد
    گاهی ، صدا کن مرا
    لحظه ای به فکرم باش
    خاطرم هماره از خاطرت خیس است
    می دانم که نمی دانی
    حاشا
    که گذر عمر نیز
    می گذرد
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  6. 5 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    reihane_b (جمعه 03 خرداد 92), ویدا@ (یکشنبه 01 اردیبهشت 92), میشل (جمعه 03 خرداد 92), باران بهاری11 (یکشنبه 01 اردیبهشت 92), راحیل خانوم (چهارشنبه 29 خرداد 92)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    می گویند زمانی پیش می آید که دیگر از آن خودت نیستی تو هستی و روزمرگی تو هستی و مرگ آنچه بودی

    می گویند زمان می گذرد و حال وهمی است از دیار باقی! ای آدمیان ای خاکیان به چه می نگرید ؟
    آبی آسمان، سبزی دشت، پاکی عشق های افسانه ای، باد ! باد و باران و ابر و مه و فلک

    چه میدانیم که عاقبت چه خواهد شد
    فردا می آید و دست هایمان تهی است فردا زنجیره واره افسوس دیروزی است که امروز از پی مان رفت
    طغیان کرد و آدمی را به باد داد و بعد چونان مست و بی پروا نظاره گر افول شد گویی خودش هست
    پر پروازمان را گاهی می شکنند صدای تارمان را می شنوند اما آنها می گویند این رسم زمانه است

    حقیقت نه به رنگ است نه بوی نه به های است و نه هوی
    گفت نه چنان ام که تو گویی ! نه زمانم نه زمینم نه به زنجیر کسی بسته و ...
    میروم خاکستری رنگتر از شبهایی که مست یاد تو دیوانه ام میکرد جهنم ایست بی تو تمامی این آلام درداندوز زمانی پیش خواسته

    گفت : تو ندانی که خود آن نقطه عشقی !
    من بگفتم ای ملکوت راز سجودت ننهی بر در دروازه شهر عاقبت بر سر هر پاره گدایی بروم خاک شوم پاک شوم عارف مستانه صفت بر در میخانه ای آچاک شوم
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم

    ویرایش توسط rozaneh : شنبه 21 اردیبهشت 92 در ساعت 22:51

  8. 4 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    reihane_b (پنجشنبه 26 اردیبهشت 92), ویدا@ (یکشنبه 22 اردیبهشت 92), میشل (جمعه 03 خرداد 92), باران بهاری11 (چهارشنبه 29 خرداد 92)

  9. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    گاهگاهی قفسی میسازم نه به اندازه تنهایی خویش، بلکه به اندازه مرغان سحر خیزی که خواب از در دیده هر منت صفتی بربایند
    شبی با عشق عاشق شدم شبی به پرواز قاصدکان خیال و اقاقی های خاطرم وصله دادمش و آرام و بال گون به پرواز تفکری در دشت مغاک رسیدم باز آمدم از خویش بودنم و اما نبودم در میان باورهایی که خویش از خود داشتم . در پرده رازی است که او داند و او خدایی است که تمام امواج و ابر و مه و فلک میدانند شرابی میخواهم تا آنچنان مست شوم و از خویش رها و آنچنان بروم از خویش رهاتر و آزاد بر ملک ملک داران سرسبزی این دنیا ، من خانه ای متروک ساختم در انزوای بودن خویش ، آنجا که حضور ، با افق وصله خورده بود سرزمینی ساختم در پهنه اندیشه های تار بسته و کهنه ام . اما میدانم روزگارم گذشته است شاید آنهایی که اندکی از فرای فهم جهان می فهمند درک کرده هایشان را به رخ ام نکشند و من همچنان در تاری شبهای دیده گانی که دیرزمانی پیش نور از برشان برفت و سرشت و گرفتار و مات و مبهوت به جهانی مینگرم که مرا با خود خواهد برد به فردایی که مبهم است
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  10. 4 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    reihane_b (جمعه 03 خرداد 92), ویدا@ (جمعه 03 خرداد 92), میشل (جمعه 03 خرداد 92), باران بهاری11 (چهارشنبه 29 خرداد 92)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 شهریور 01 [ 10:24]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    1,166
    امتیاز
    41,377
    سطح
    100
    Points: 41,377, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    2,961

    تشکرشده 3,584 در 906 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Tavajoh

    زندگی را سرسری رد کن
    زیرا:
    گاهی دقت باعث:
    دق + ات می شود
    ویرایش توسط setareh : سه شنبه 07 خرداد 92 در ساعت 16:45

  12. 5 کاربر از پست مفید setareh تشکرکرده اند .

    reihane_b (دوشنبه 13 خرداد 92), ویدا@ (دوشنبه 13 خرداد 92), میشل (دوشنبه 13 خرداد 92), باران بهاری11 (چهارشنبه 29 خرداد 92), راحیل خانوم (چهارشنبه 29 خرداد 92)

  13. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    دلکی دارم من
    دلکی شاید از اندیشه و عشق
    تو به یک سیب چنان دلبسته شدی
    که من از خواب خودم بیزارم
    حرفها ، جای تدبیر مرام اندیشان است
    من همه باغ و جهانم آنهاست
    روزگارم نیز
    به سر سوزن ذوق سهراب قسم
    آسمانم نیز
    پیداست
    روزگاری دل از اندیشه مهرش ببریدم من و باز
    غالباً بیش از اینم عقل و کفایت باشد
    کهکشانی که در این نزدیکی است
    و خدایی که دلم تاب و تبان در تب و تاب هر دو جهانش پیداست

    من نگویم که چرا
    مرغک دل ، پر پرواز اقاقی می خواهد
    یا که در میکده بازی خیال
    یاس ها ، چون ساقه گندم بافته ز عشق
    بی ریا در حرکت
    سوتکت را بردار
    و نوازش کن گاهی
    همه آنچه که میدانی
    به حقیقت برجاست
    و خدایت پیداست
    که تو را می خواند
    همه آفاق زمان
    جملگی در گذرند
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  14. 5 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    reihane_b (دوشنبه 13 خرداد 92), ویدا@ (دوشنبه 13 خرداد 92), میشل (دوشنبه 13 خرداد 92), باران بهاری11 (چهارشنبه 29 خرداد 92), راحیل خانوم (چهارشنبه 29 خرداد 92)

  15. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    برگرد
    نه به گذشته ای تار و مبهم
    نه به فردایی روشن و سفید

    برگرد
    نه به آنجا که دلت خواست برود و نشد
    نه به کنار لحظه هایی که دلت خواست نرود و نشد

    برگرد
    شاید ماهی زندگی بدون آب هم زنده بماند
    اما شاید این فقط یک فرض است
    فرض داشتن حوضچه اکنون

    برگرد
    و مرا جای خودم تنها بگذار
    مبادا که نگاهت باز رنگ از رخسارش ببرد
    شکستن که گویی هنر نیست هست؟

    برگرد
    اینجا در میان من و ما درگیر بمان
    خاطر ات خاطراتت را مرور می کند

    برگرد
    آنها فکر می کنند کیستی ات را
    و من میدانم که تو کیستی

    برگرد
    ای خود کودکی هایم
    می خوانمت و تو را آرزو دارم برگرد آری به خودت برگرد
    .
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  16. 3 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    reihane_b (چهارشنبه 29 خرداد 92), باران بهاری11 (چهارشنبه 29 خرداد 92), راحیل خانوم (چهارشنبه 29 خرداد 92)

  17. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    چشمانت به جاده سفید می شود

    دیگر نگاهش را نخواهی دید

    خطوط ممتد زندگی گاهی بریده می شود

    و من

    واژه گاهی را
    همچنان دوست دارم
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  18. 2 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    reihane_b (یکشنبه 23 تیر 92), ویدا@ (شنبه 15 تیر 92)

  19. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    سوتکی باید ساخت از همان جنس که او در لفاف کلمات گنجانید سوتکی ساده و سبز ، با دمیدن هایی پی در پی، گویی صدای هزار از لابلای روزن های باد و نسیم تنک تابستان ، شقیقه شویان بر صورت کودکی نقش می بندد آرامترین شبها، شبی است که بوی جوی مولیان از کنار شاخک های پروانه عشق به مشام ساده دلان پر وهم و ندا می رسد . شریک خواهیم شد تا به دل بستن ات شک نکنی نکند از ضمیرت خط هبوط عبور کند و تو خبری از وصال خویش بر قاصدک حیران زمانه نبندی آن هنگام رقص کنان و پای کوبان بالین شور و شعفی خواهیم ساخت تا سراپرده حضور و باران نگاهت باز خواهد بارید .
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  20. 2 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    reihane_b (یکشنبه 23 تیر 92), ویدا@ (شنبه 22 تیر 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.