به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array

    مشکلات دوران بارداری من با همسر و خانواده اش

    سلام به همه دوستان خوبم
    از اینکه سایت دوباره راه افتاد خوشحالم
    راستش دوران بارداریم رو سپری می کنم همراه با مشکلات ریز و درشت
    اون آرامش و شادی که دنبالشم تا فرزندم در آرامش پروش پیدا کنه رو ندارم

    زیر بار توقعات نابجای خانواده همسرم و منت های همسرم توان ایستادن ندارم و به نوعی خسته شدم از حال خودم هم بگو که روحی و جسمی اصلا خوب نیستم

    راستش می خوام کمی به جزئیات مشکلات بپردازم تا مثل همیشه بهم کمک کنید چون خیلی نیاز به کمک دارم

    ما تازگی ها خونه خریدیم که مبلغ زیادیش رو پدر همسرم تقبل کرد که بارها و بارها در جمع و تنههایی ازش تشکر کردم و واقعا هم ازش ممنونم چون اگه کمکش نبود نمی تونستیم خونه بخریم
    ولی از اون روز تاحالا توقعاتش از ما چندین برابر شده و فقط و فقط کارش شده گلگی مثل دیشب که ما ناهار رفتیم خونشون و چون ماشین نداشتیم ،همسرم ماشینشو قرض گرفت ازش تا به خرید بریم و داشتیم می رفتیم مادر شوهرم ازم پرسید شام می این که من گفتم نه می ریم خونه و تشکر کردم ساعت 8 شب همسرم جلوی خونمون منو پیاده کرد و خودش رفت ماشینشونو تحویل بده که پدر شوهرم وقتی همسرم رسید اونجا و برگشت بهم زنگ زده که اینکاری که کردی رو در حق پدر و مادرت نکن خیلی بده !!! ما بعد از ظهر جایی نرفتیم و منتظر شما بودیم تو رفتی خونتون

    هفته پیششم جمعه صبح که از خواب بلند شدم به مادرشوهرم زنگ زدم چون هر روز صبح یا اون زنگ می زنه و یا من که بعد از ظهرش پدر شوهرم زنگ زده خونه ما و داد و بیداد که چرا شوهرم از صبح تاحالا زنگ نزده حالشونو بپرسه در حالیکه من ساعت 1 زنگ زدم و اون ساعت 4 زنگ زده و ..............
    و از اون طرف بماند که هر کاری می خوایم برای خونه انجام بذیم می گن اینکارو بکن و اینکارو نکن
    همسرم هم سر هر کاری که می کنه منت می ذاره و محبتش بهم خیلی خیلی کم شده

    رابطه دو نفرهمونم کم شده

    دیروزم می گفت کاری می کنی که به دنبال آرامش بیرون خونه بگردم!!!!!!

    منم شبا از کمردرد خوام نمی بره و کلا از نظر جسمی خیلی داررم اذیت می شم
    و نگران کارم هم هستم که از اون طرف سال با دونستن شرایطم باهام قرارداد نبندن

    بهم بگید چی کار کنم و چه طوری اوضاعم رو مدیریت کنم
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام اقلیما جان

    شما 2 تا قانون رو با توجه به اطلاعاتی که از زندگیت دارم باید انجام بدی

    1- افزایش رابطه عاطفی با همسرت سعی کن بهش گله پدر مادرشو نکنی غر نزن و هر کاری برای جذب بیشترش لازمه انجام بده

    2- تا حدی که لازمه با خانواده همسرت باش و بیشتر از اون اگه توقع داشتند توجه نکن و هر دفعه هم یه بهانه به ظاهر منطقی بیار مثلا دفعه اول گله پدر شوهرت میگفتی حال جسمیم زیاد خوب نبود ببخشید ولی نیاز به استراحت داشتم شما خیلی لطف دارید که دوست دارید ما پیش شما باشیم ان شا الله یه وقت دیگه. در مورد دوم هم میگفتی من با مامان تماس گرفتم در مورد شوهرم هم نمیدونم شاید گرفتار بوده شما به بزرگی خودتون ببخشید

    هر کاری صلاح میدونی در رابطه با اونها انجام بده و توجیهش هم بکن

    زیاد هم به حرفهای همسرت توجه نکن تو بحث بیشتر مردا از این حرفا میزنن

    در مورد کارت هم بی خیال باش هر چی خدا بخواد. اصلا باهات قرارداد نبندن چی میشه شما که میخواستی کرتو به خاطر بچه رها کنی حالا هم فکر کن به دنیا اومده و کارتو رها کردی.

    خیلی زیادی حساس هستی کمی مسیر بی خیالی و توکل به خدا رو پیش بگیر

    موفق باشی
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  3. 5 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 11 فروردین 92), ویدا@ (دوشنبه 07 اسفند 91), باران بهاری11 (یکشنبه 06 اسفند 91), دختر مهربون (دوشنبه 07 اسفند 91), صبا_2009 (شنبه 05 اسفند 91)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 اسفند 91 [ 15:40]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    17
    سطح
    1
    Points: 17, Level: 1
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    5

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اقلیمای عزیزم به حرفات نگا کن. همه ی غم هارو یه دفعه به ذهنت میاری اونم موقع بارداریت. الان فقط به بچت فکر کن. غصه نخور هر چی میگن هر چقدر بحث بکنن باهات الکی بگو حق با شماست قضیه رو فیصله بده بذار اذیتت نکنن.
    من تا حالا ندیدن پدرشوهر ازین بازیا در بیاره!!! ولی اشکالی نداره. اون اگه زیاد به شوهرت چیزی میگه تو به شوهرت چیزی نگو. ابراز علاقه کن به شوهرت بگو دوستت دارم. اعصابش خورد بود ازش دلیلشو بخوا بگو چیزی نیست حل میشه باید به فکر بچه باشیم. موقع حاملگی و یه چند ماهی بعدش چون زیاد به شوهر بها داده نمیشه یه خورده سرد میشن. این حقیقته تو زندگی همه هست. فقط امیدوار باش این بحران به زودی تموم میشه عزیزم
    حتی شده با شوهرت حرف نزنی خیلی بهتره تا اینکه بحث کنی. اون نی نی ت چه گناهی داره. خوب غذا بخور به نی نی ت برس بزا خوب به دنیا بیاد.
    زندگی همینه. باید محکم بود. اینارو لحاظ کن فدات شم میدونم مشکلت حل میشه

  5. کاربر روبرو از پست مفید fereshte1111 تشکرکرده است .

    باران بهاری11 (دوشنبه 07 اسفند 91)

  6. #4
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array
    سلام و تشکر از دوستان خوبم
    راستش حق با شماست بیخود و بیجهت دارند منو بازی می دهند و من می خوام سعی کنم اسیر بازیشون نشم
    می خوام از این به بد که گلگی کردند اصلا گوش ندم و فقط سکوت کنم
    راستش مثل اینکه خودشون فهمیدن اشتباه کردن

    راستی فکور جان شما هم بارداری؟
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  7. 3 کاربر از پست مفید eghlima تشکرکرده اند .

    fereshte1111 (دوشنبه 07 اسفند 91), فکور (دوشنبه 07 اسفند 91), باران بهاری11 (دوشنبه 07 اسفند 91)

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام اقلیما جان

    در پاسخ به سوالت بله هفته 14 هستم
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  9. 2 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    fereshte1111 (سه شنبه 08 اسفند 91), باران بهاری11 (دوشنبه 07 اسفند 91)

  10. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فکور نمایش پست ها
    سلام اقلیما جان

    در پاسخ به سوالت بله هفته 14 هستم
    آخی به سلامتی
    خوشحال شدم خیلی
    ،منم هفته 18 هستم
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  11. کاربر روبرو از پست مفید eghlima تشکرکرده است .

    فکور (سه شنبه 08 اسفند 91)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    90
    Array
    منم دلم بچه میخواد !!! :( ولی حالا فعلن پولش رو و شرایطش رو نداریم. مبارکتون باشه ! فکور و اقلیما جون :-*

    اقلیما جون وقتی کمک مالی خانواده شوهر رو میگیرین معمولا دخالت و منت و حرف هم پشت سرش میاد. حالا که باردار هستی یه کم ناز کن. یه کم با مادرشوهرت صمیمی شو. بهش بگو تو سر همسر من حامله بودی چطوری بوده و ... پدرشوهرت هر چی میگه بخند! خنده خنده جوابش رو بده. یه ذره زنونگی کن مامان خانوم !

  13. 4 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    asemani (سه شنبه 08 اسفند 91), eghlima (سه شنبه 08 اسفند 91), nahale1 (دوشنبه 26 فروردین 92), فکور (سه شنبه 08 اسفند 91)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 شهریور 92 [ 20:12]
    تاریخ عضویت
    1390-4-06
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    1,917
    سطح
    26
    Points: 1,917, Level: 26
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 21 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم. اول یه خواهشی ازت دارم اینکه توی این دوران فقط به آرامش خودت و هرچی آرومت میکنه فکر کن اشتباه من رو نکن توی دوران بارداری اینقدر همسرم و خونوادش بهم تنش وارد کردن و من حرص خوردم و به تنها چیزی که فکر نکردم بچم بود که وقتی به دنیا اومد فقط دو کیلو بود و شیر نمیخورد من هم شیر نداشتم تا 6 ماهگی هر شب تا صبح گریه میکرد اینا به این دلیل بود که توی بارداری به خودم نرسیدم و خیلی به خودم سخت گرفتم .گذشت زمان و سیاست شما ومهمتر از همه توکل به خدا خیلی از مسائل رو حل میکنه.گرچه میدونم مشکلاتت به انداز ه ی مال من بزرگ نیست

  15. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام عزیزم اول به خاطر بارداریت بهت تبریک می گم و آرزوی شیرین ترین لحظه ها رو برات دارم
    می تونی از یه نظر دیگه به این قضیه فکر کنی
    ببین پدرشوهرت و مادرشوهرت چقدر تو رو دوست دارند که هی می خوان ببیننت یا صداتو بشنون یا اون روز که جایی نرفتن به خاطر این که تو بری پیششون بعضی چیزها نعمته ولی اونا تو نشون دادن احساسشون دچار مشکلن من فکر می کنم خیلی دوست دارن از این لحظه ها استفاده کن برو بیا بگو بخند ناز کن شاد باش بهترین لحظه ها و خاطره ها رو ایجاد کن ...طوری که این آرامش رو شوهرت فقط با تو ببینه ...
    موفق باشی

  16. کاربر روبرو از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده است .

    nahale1 (دوشنبه 26 فروردین 92)

  17. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array
    سلام
    اینقدر داغونم که حتی رمق نوشتن اوضاعمو هم ندارم
    فقط تورو خدا برام دعا کنید
    تا حالا اینقدر حالم بد نبوده
    یه کم جمع و جور شم میامو میگم و ازتون کمک می گیرم
    فقط و فقط تکونای فسقلیم بهم رمق زندگی می ده اینقدر شیرینه که خدا می دونه

    وقتی تکون نمی خوره انگار می خوام بمیرم

    برام دعا کنید
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  18. کاربر روبرو از پست مفید eghlima تشکرکرده است .

    she (شنبه 17 فروردین 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.