به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 بهمن 91 [ 20:59]
    تاریخ عضویت
    1391-11-06
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    151
    سطح
    3
    Points: 151, Level: 3
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Cool دلم خيلى گرفته خستم از اين دنيا

    سلام به دوستاى گلم
    نميدونم از كجا بگم اما هيچ انگيزه اى ديگه واسه زنده بودن ندارم دوست دارم بميرم خسته شدم از اين دنياى بيخود

    شوهرم اگه مادرش روزى ١٠٠ دفعه زنگ نزنه يا خودش زنگ نزنه و مادرش حرفاى خاله زنكي بهش نزنه و بگه كى چيكار كرد كي چيكار نكرد اگه تو زندگيمون موش ندواونه مرد خوبيه

    مادر شوهرم انگار دوست داره بين ما دعوا و بحث و جدل راه بندازه در ضمن از اون سليته هاس
    تو خانوادش مادرش رئيس هست به مشاور كه گفتم گفت اينا نميتونن تو اين خونواده ها به خوبى رشد كنند اينم تك پسر

    خيلى به خانوادش اهميت ميده
    آرزوم اينه كه يا من بميرم يا شوهرم تا از اين دعواها راحت شم به خدا كشش ندارم ديگه من هنوز ١ سال نگذشته از ازدواجم كه به اين مرحله رسيدم

    خب منم خسته ميشم چقدر من محبت كنم نازشو بكشم موقعى كه قهر ميكنه من برم جلو بابا به خدا منم آدمم دلم ميخواد به يكى تكيه كنم اونم به من محبت كنه

    .........

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 91 [ 01:37]
    تاریخ عضویت
    1391-10-11
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    232
    سطح
    4
    Points: 232, Level: 4
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 50 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دلم خيلى گرفته خستم از اين دنيا

    سلام عزيزم ، دركت ميكنم شرايط سختيه ،خود من هم توي اين شرايط بودم باز خداروشكر كن مال توفقط جمادر شوهرت پس من چي بگم كه پدر و مادر ، خواهر شوهر و برادرشوهرهمه تو زندگيم دخالت ميكردن.
    هرچه قدر حساس تر باشي بدتر ، بذار صحبت كنن اصلا هزار بار زنگ بزنن ، سعي كن سياست داشته باشي نذاري اگه هدفي هم دارن به هدفشون برسن، رابطتت با شوهرت گرم تر و نزديك تر كن ، در مورد خونوادش هم چيزي نگو چون بدتر ميشه آخر خودت آدم بده ميشي .
    من هم هميشه دعواهايي كه بينمون بود بخاطر دخالت خونوادش بود حتي حاضر شد آخرا براي دفاع از خونوادش دست روم بلند كنه و كم كم هرروز بيشتر بيشتر سرد ميشديم از هم و فاصله ميگرفتيم هيچ مرد و زن نيست كه كامل باش به هرحال تو همه زندگي ها كم و زياد سختي وجود داره ولي تو اگه زندگي و شوهرت دوست داري محبت و سياستت بيشتر كن و خودت به شوهرت نزديك كن و از راه دوستي هرخواسته اي داري بهش بگو .
    كاشكي يكي اينارو زودتر به من گفته بود كه الان كار به جدايي نميرسيد هرچند مشكل شوهر من يكي و دو تا نبود
    مراقب خودت و زندگيتون باش گلم

  3. کاربر روبرو از پست مفید سلنا تشکرکرده است .


  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-11-07
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    225
    سطح
    4
    Points: 225, Level: 4
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 15 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دلم خيلى گرفته خستم از اين دنيا

    سلناجان پس من چی که شوهرم به خاطر دخترای دیگه این کاربامن می کنه و من هم هیچ حرفی نمی زنم توی خودم می ریزم تاهمه فکرکنن شادم بعد مجبورمی شم امپول فشاربزنم و برم دکتر چن بارتاحالا برام پیش اومده ولی نتونستم کار بکنم چون زن باید سیاست زنونه داشته باشه و نذاره زندگیش از دسش بپره
    ولی سلناجون راست میگه حساسیت نشون نده همه رو بریزتوی خودت و بخند تا بقیه ازغمت بویی نبرن و تا می تونی به شوهرت نزدیک شو و بهش اعتمادبه نفس بده بذار تورو کوه صبرو درد بدونه اینجوری شوهرتم عاشقت میشه و می فهمه داری واسه زنددگی و بچت تلاش می کنی

  5. کاربر روبرو از پست مفید mahsa1 تشکرکرده است .

    ayeh.f (دوشنبه 09 بهمن 91)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 بهمن 91 [ 20:59]
    تاریخ عضویت
    1391-11-06
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    151
    سطح
    3
    Points: 151, Level: 3
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دلم خيلى گرفته خستم از اين دنيا

    ميدونى تقصير ماست كه انقدر دوسشون داريم و همه كارى راسشون ميكنيم من خودم از اون دختراى وابستم


    اما سلنا جون پس من چى كى بياد ناز منو بكشه كى به من محبت كنه
    يعنى همش از خود گذشتگى اينه رسم دنيا
    يعنى ما نابود شيم؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید T.T تشکرکرده است .

    atoosa (دوشنبه 09 بهمن 91)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 04:51]
    تاریخ عضویت
    1391-11-09
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    51
    سطح
    1
    Points: 51, Level: 1
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دلم خيلى گرفته خستم از اين دنيا

    نقل قول نوشته اصلی توسط سلنا
    سلام عزيزم ، دركت ميكنم شرايط سختيه ،خود من هم توي اين شرايط بودم باز خداروشكر كن مال توفقط جمادر شوهرت پس من چي بگم كه پدر و مادر ، خواهر شوهر و برادرشوهرهمه تو زندگيم دخالت ميكردن.
    هرچه قدر حساس تر باشي بدتر ، بذار صحبت كنن اصلا هزار بار زنگ بزنن ، سعي كن سياست داشته باشي نذاري اگه هدفي هم دارن به هدفشون برسن، رابطتت با شوهرت گرم تر و نزديك تر كن ، در مورد خونوادش هم چيزي نگو چون بدتر ميشه آخر خودت آدم بده ميشي .
    من هم هميشه دعواهايي كه بينمون بود بخاطر دخالت خونوادش بود حتي حاضر شد آخرا براي دفاع از خونوادش دست روم بلند كنه و كم كم هرروز بيشتر بيشتر سرد ميشديم از هم و فاصله ميگرفتيم هيچ مرد و زن نيست كه كامل باش به هرحال تو همه زندگي ها كم و زياد سختي وجود داره ولي تو اگه زندگي و شوهرت دوست داري محبت و سياستت بيشتر كن و خودت به شوهرت نزديك كن و از راه دوستي هرخواسته اي داري بهش بگو .
    كاشكي يكي اينارو زودتر به من گفته بود كه الان كار به جدايي نميرسيد هرچند مشكل شوهر من يكي و دو تا نبود
    مراقب خودت و زندگيتون باش گلم
    سلام سلنا جان ..خیلی خیلی ناراحت ومتاثر شدم ..من شناخت کاملی ندارم ولی باچشم باز ودرایت کامل برو جلو که در اینده بیشتر دچار افسردگی وناراحتی نشی با ارزوی سلامتی وخوشبختی..

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsa1
    سلناجان پس من چی که شوهرم به خاطر دخترای دیگه این کاربامن می کنه و من هم هیچ حرفی نمی زنم توی خودم می ریزم تاهمه فکرکنن شادم بعد مجبورمی شم امپول فشاربزنم و برم دکتر چن بارتاحالا برام پیش اومده ولی نتونستم کار بکنم چون زن باید سیاست زنونه داشته باشه و نذاره زندگیش از دسش بپره
    ولی سلناجون راست میگه حساسیت نشون نده همه رو بریزتوی خودت و بخند تا بقیه ازغمت بویی نبرن و تا می تونی به شوهرت نزدیک شو و بهش اعتمادبه نفس بده بذار تورو کوه صبرو درد بدونه اینجوری شوهرتم عاشقت میشه و می فهمه داری واسه زنددگی و بچت تلاش می کنی
    با سلام به دوست خوبم ویک تشکر به خاطر این روحیه قوی سعی کن مهسا جان همین روند رو ادامه بدی خیلی خیلی خوبه درست فشارهایی هم بهت وارد میشه ولی ایشاا..نتیجه میگیری....

    نقل قول نوشته اصلی توسط T.T
    سلام به دوستاى گلم
    نميدونم از كجا بگم اما هيچ انگيزه اى ديگه واسه زنده بودن ندارم دوست دارم بميرم خسته شدم از اين دنياى بيخود

    شوهرم اگه مادرش روزى ١٠٠ دفعه زنگ نزنه يا خودش زنگ نزنه و مادرش حرفاى خاله زنكي بهش نزنه و بگه كى چيكار كرد كي چيكار نكرد اگه تو زندگيمون موش ندواونه مرد خوبيه

    مادر شوهرم انگار دوست داره بين ما دعوا و بحث و جدل راه بندازه در ضمن از اون سليته هاس
    تو خانوادش مادرش رئيس هست به مشاور كه گفتم گفت اينا نميتونن تو اين خونواده ها به خوبى رشد كنند اينم تك پسر

    خيلى به خانوادش اهميت ميده
    آرزوم اينه كه يا من بميرم يا شوهرم تا از اين دعواها راحت شم به خدا كشش ندارم ديگه من هنوز ١ سال نگذشته از ازدواجم كه به اين مرحله رسيدم

    خب منم خسته ميشم چقدر من محبت كنم نازشو بكشم موقعى كه قهر ميكنه من برم جلو بابا به خدا منم آدمم دلم ميخواد به يكى تكيه كنم اونم به من محبت كنه

    .........
    سلام خانمی ..هنوز اول راه هستی اگر قرار باشه که به این راحتی شونه خالی کنی تو اولین کسی هستی که ازبین میری پس جان من سعی وتلاشت رو بیشتر کن ایشاا..که نتیجه میگیری با ارزوی سلامتی وخوشبختی..

  9. کاربر روبرو از پست مفید saaed.mohamadi58 تشکرکرده است .

    rahaa ivi (دوشنبه 09 بهمن 91)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 91 [ 01:37]
    تاریخ عضویت
    1391-10-11
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    232
    سطح
    4
    Points: 232, Level: 4
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 50 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دلم خيلى گرفته خستم از اين دنيا

    خيلي سخته آخ دوستاي خوبم اگه سياست نداشته باشيد شوهرتون به مرور زمان اون جوري كه دوست داريد تغيير نديد و اجازه بديد هركسي از راه برس دخالت كن و شمارو اذيت كن نه تنها با شوهراي خودتون حتي با كس ديگه هم زندگي كنيم اين اتفاق ممكن بيفته
    اگه شوهر و زندگيتون دوست داريد بايد سياست داشت براي حفظش ، منم بي تجربه بودم و حالا تو مراحل دادگاه و طلاقيم و هرچند مشكل من وشوهر تقريبا زياد بود ولي تنها عامل اصليش خونوادش بودن
    مراقب زندگيتون باشيد نذاريد هركسي از راه رسيد اذيتتون كن.

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 بهمن 91 [ 20:59]
    تاریخ عضویت
    1391-11-06
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    151
    سطح
    3
    Points: 151, Level: 3
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دلم خيلى گرفته خستم از اين دنيا

    آخ سلنا چقدر ناراحت شدم
    چی بگم شوهر منم سعی در حفظ زندگیش نمیکنه به جا اینکه اون کارارو نکنه انجام میده
    مامانم مریض شده از بس من و ناراخت میبینه
    نمیدونم غصه خودم و بخورم یا غصه مامانم
    رفتم مشاوره گفت زیاد با خانواده همسرت گرم نشو با احترام برخورد کن وقتی نمیفهمن
    دیشب تلفنی دعوتم کرد انقدر سر سنگین خرف زد که داشت میترکید

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 دی 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    3,418
    سطح
    36
    Points: 3,418, Level: 36
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    573

    تشکرشده 935 در 360 پست

    Rep Power
    65
    Array

    RE: دلم خيلى گرفته خستم از اين دنيا

    بهتره وقتی ازدست خانوادش ناراحتی به روی خودت نیاری یعنی به همسرت نگی که مامانت این کارروکرد من هم ناراحت شدم وقتی عصبانی میشی سعی کن عصبانیتت روسریه چیزدیگه خالی کنی
    سعی کن به همسرت نزدیک شی هرچقدرفاصله بگیری ازهم دورترمیشید دراین میان هم حرف خانواده بیشتر تاثیرگذارترمیشه وحق روبه اونامیده
    درضمن مادرشوهرت وقتی میبینه بین شماناراحتی پیش اومده باحرفهایی که میزنه اتیش بیارمعرکه میشه بازاین شمایید که ضررمیبینید
    سعی کن باهاشون بااحترام ورسمی رفتارکنی زیادرفت امدنکن یعنی طوری نباشه که هرروزبه خونه اونابری بلکه سعی کن بیشترتومهمونیااینابری وقتی دعوتت میکنندو...
    بطورغیرمستقیم یامستقیم هم به همسرت بگوکه نبایدبه دیگران اجازه دخالت توزندگیتون روبدیددخالت دیگران موجب نابودی زندگی خودتون میشه این شماییدکه ناراحتی روتحمل میکنیددرحالیکه اونی که دخالت میکنه ضررنمیبینه

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 بهمن 91 [ 01:37]
    تاریخ عضویت
    1391-10-11
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    232
    سطح
    4
    Points: 232, Level: 4
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 50 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دلم خيلى گرفته خستم از اين دنيا

    چي بگم من اين دوران گذروندم تحمل كردم بعد 5 سال ديگه كم كم آوردم
    آخ داشتن زندگي مستقل و آرامش آرزوي بزرگيه؟
    من شوهرم خيلي دوست داشتم ولي اون حتي يك بار هم نشد در برابر خونوادش از من حمايت كنه، مگه چند بار ميخوايم به اين دنيا بيايم؟ چند بار به سن بيست سالگي برميگرديم؟

    سالى كه نكوست از بهارش پيداست

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1391-10-14
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    918
    سطح
    16
    Points: 918, Level: 16
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    11

    تشکرشده 16 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دلم خيلى گرفته خستم از اين دنيا

    ببخشید اینو من میگن ولی ناز کشیدن شوهر زیاد هم خوب نیست
    مردا دوست دارن تو زندگی بیشتر ناز بکشن تا نازشون کشیده بشه
    و به نظر من مردی که زیاد نازش کشیده بشه بعد از یه مدت وهم برش میداره که حتما خیلی خوبه که زنش این کارارو واسه اش انجام میده

    البته اگر این ناز کشیدن دو طرفه باشه یعنی مرد هم ناز زن رو بکشه فوق العاده است و هیچ اشکالی نداره که زن هم ناز شوهرش رو بکشه

    وقتی با همسرت در باره دخالت خانواده اش صحبت میکنی چی میگه؟
    نمیتوین وقت ازادش رو جوری پر کنی که با هم بیشتر باشید و وقت واسه حرفای خاله زنکی کمتر باشه؟


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.