به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 06 مهر 87 [ 21:33]
    تاریخ عضویت
    1387-5-13
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    3,343
    سطح
    35
    Points: 3,343, Level: 35
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    حسابی گیر کردیم+

    سلام

    من حدود 4 ساله با پسری آشنا شدم. هر دو به هم علاقه داریم و مشکل جدی با هم نداریم یعنی در گذشته مشکلاتی که برای هر دومون پیش آمده رو حل کردیم و الان شرایط ازدواج خوب را داریم. ولی مشکل ما این هست که پدر و مادرش مرتب تو این چهار سال دنبال بهانه بودند و هستند. با مقاومتهای پسرشان تا بله بوران کشیده شد ولی بر سر کار کردن من بحثهایی خیلی جزیی پیش آمد و من از کارم دفاع کردم. ولی در نهایت بعد از رفتنشان نتیجه این شد که من در نظر پدر و مادرش دختری زبان دراز و آدمی که روی پسرشان نفوذ دارم و در کل این را به طور ناخواسته ثابت کردند که پسرشان زن ذلیل است. من هم این را قبول دارم ولی من آدمی نیستم که بخوام سوءاستفاده کنم. این رو هم خود پسرشون می‌دونه. حالا حدود 8 ماه از بله بوران کذایی می‌گذره و هنوز نتیجه‌ای نتونستیم بگیریم. هر دومون شدیدا ناراحتیم. خانواده‌اش به هیچ صراطی مستقیم نیستند. نه به حرف کسی گوش می‌دن. نه به احساسات پسرشون توجه می‌کنند. راستی این قضیه رو هم بگم. از نظر مالی آنها از ما بالاتر هستند. احساسم این بود که دنبال خانوادة پولدار هستند ولی خودشون این را نفی می‌کنند. جالب اینکه از خانوادة من خیلی خوششون می‌یاد ولی منو برای ازدواج با پسرشون مناسب نمی‌دونن. شما بگید ما چیکار کنیم؟ حسابی گیر کردیم.:(:(

    مرسی

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 مهر 89 [ 16:10]
    تاریخ عضویت
    1387-1-19
    نوشته ها
    1,801
    امتیاز
    13,034
    سطح
    74
    Points: 13,034, Level: 74
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    954

    تشکرشده 992 در 530 پست

    Rep Power
    198
    Array

    RE: حسابی گیر کردیم

    سلام سالي جان
    تو به منزل خانواده نامزدت رفت و آمد نداري؟ اگر داشته باشي مي تواني خودت را به مرور در دل مادر اشان جا كني و به قول معروف مهرت را در دلش بيندازي.
    متاسفانه در خانواده هاي ايراني، مادران پسرها فكر مي كنند هر چقدر دختر مظلوم تر و بي زبون تر و پپه تر باشد، كيس مناسبتري براي فرزندشان است. مثلا مي ترسند كه اگر اينطور نباشد،‌پسرشان را درسته قورت مي دهد.

    اما شما به اين حرفها توجه نكن. آنها به طور كل مراسم را بهم نزده اند چون هنوز دو به شك هستند. مطمئناً مادرش از اينكه جوابش را داده اي از شما دلخور است و با خود مي گويد اين دختر كه اول بسم اله اينطوري است واي به حال اينكه عروسم شده و او را بياورم. بهتره بعضي از خواسته هايت را از طريق خانواده ات به انها منتقل كني و خودت وارد صحبت نشوي.اجازه بده در بعضي موارد نامزدت خودش تصميم بگيرد و حرف بزند كه نگويند بر روي پسرشان تسلط داري. به نامزدت هم توصيه كن كه بر سر تو با خانواده اش نجنگد. ممكن است از اينكه به خاطر تو مي جنگند خوشحال شوي اما خانواده او همه را از چشم تو مي بينند و با خود فكر مي كنند كه پسرشان تا قبل از اينكه صحبت شما به ميان بيايد حسابي رام بوده اما از وقتي پاي شما وسط آمده او با آنها مي جنگد. پس همه اينها زير سر شماست. كمي بيشتر در رفتار و كردارت دقت كن عزيزم. اميدوارم موفق شوي.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.