+همه راهها رو امتحان کردم

[arusak11]

سلام به همه دوستان عزیز
اینو قبلا گفتم که همسرم در مورد هر موضوع کوچیکی خیلی زود عصبی می شه و شروع می کنه به زمینو زمان فحشو بد بیراه گفتن و مراعات هیچی رو نمی کنه . اینکه توی جمع هستیم ، اینکه در جمعی باشیم که خانوم حضور داره ، در حضور پدر و مادر و ..
و باز هم این مسئله منو از همه بیشتر ناراحت می کنه که وقتی عصبانیه و دادو بیداد می کنه و یا حتی زمانیکه عصبانی نیست خیلی راحت به اعتقادات من ( خدا و قرآن و پیغمبر و ... ) توهین میکنه و اونا رو بانی همه مشکلات می دونه .
من اصلا آدم مذهبی نیستم ، حتی بعد از ازدواج با ایشون دیگه نماز هم نخوندم ( این تنها عبادت من بود )
خیلی راهها رو امتحان کردم : باهاش با ملایمت حرف زدم ، با دعوا ازش خواستم ، با گریه بهش التماس کردم ، بارها به روی خودم نیاوردم ، ازش خواهش کردم و ...
هر کاری که به نظرم درست رسید و هرکاری که بهم پیشنهاد کردن ولی درست نمی شه
به من بگید چیکار کنم

[پرنیان عاقلی]

عروسك جان بهتره خودت و همسرت با هم با يك مشاور صحبت كنيد.
چون من مجردم زياد نميتونم كمكت كنم
متاهل ها شايد بهتر بتونن راهنماييت كنن

[دانه]

خودتو از قيد و بند او بيرون بياور و راه خودت را برو. بگذار او بعد از مدتي شايد از تو الهام بگيرد و راه تو را پيشه كند. زياد به كارهايي كه انجام مي دهد اهميت نده. نمازت را بخوان و اگر اعتراض كرد بگو اين كار يك كار شخصي است . سعي كن زياد جلوي او اين كارها را انجام ندهي.

[arusak11]

یعنی واقعا راهی وجود نداره ؟

[del]

سلام من هم مشکل تو رو دارم منتها یه کم درجه و سطحش پایین تره یعنی همسرم فحش میده داد و بیداد راه می اندازه منتها دیگه جرات اینکه به خدا و پیغمبر حرف بگه رو نداره و خودش هم البته نمازش رو می خونه. وقتی نامزد بودیم خیلی از این رفتارها ازش می دیدم و چون اوضاع روحی خوبی هر دو نداشتیم زیاد بهش گیر نمی دادم ولی خودم اذیت می شدم. احساس حقارت بهم دست می داد. خیلی وقت ها جلوی خواهرشوهرهام خجالت می کشیدم و فکر می کردم که دارم تحقیر می شم تا اینکه ازدواج کردیم و از لحاظ روحی هردومون تقریبا به یه آرامش رسیدیم. من هم خیلی دارم سعیم رو می کنم که یه کم اصلاح بشه. به همین دلیل با مشاوره های زیادی صحبت کردم و اونها بهم توصیه کردند که اولا سعی کن که تا اون جایی که می تونی جلوی کارهایی که عصبانیش می کنه بگیری. دوم وقتی که عصبانی هست سعی خودت رو بکن که یه جورایی باهاش هم حسی بکنی. میدونی چی میگم به عنوان نمونه شما داری با تلفن حرف می زنی. همسرت زنگ در رو می زنه خیلی دوست نداره که پشت در بمونه و در ضمن عصبانی هم هست. وقتی شما در رو براش باز می کنی نیازی نیست که براش دلیل بیاری که داشتم فلان کار رو انجام می دادم که دیر شد یا غیره یا اینکه ازش معذرت خواهی بکنی فقط کافیه که بهش بگی راست می گی حق داری که ناراحت بشی باید زودتر می یومدم و در رو باز می کردم یعنی یه صحه به احساسش بزاری تا عصبانیتش فروکش بکنه. تا اون جایی که می تونی نذار که عصبانی بشه. حالا که عصبانی شد همراهیش بکن و در آخر وقتی که آرومه و ساکت خیلی نرم در مورد اون موضوع فقط نظرت رو بگو. بگو مثلا من که منظوری نداشتم فقط نظرم اینه که حالا مثلا تو این قدر عصبانی شدی.
بعد از همه ی این ها می تونه در مورد عصبانی شدن باهاش حرف بزنی بهش بگو همه ی آدم ها عصبانی می شن و حق هم دارن که عصبانی بشن. من تو یا هر کس دیگه ای. اما اینکه تو چطوری برخورد کنی و خودت و عصبانیتت رو کنترل کنی مهمه. من همسرم تو هستم که بهت علاقه دارم و دوست دارم که این علاقه به یه عشق تبدیل بشه اما برخورد تو وقتی که عصبانی می شی من رو می رنجونه و ناراحتم می کنه. اگه دوست داری من می تونم کمکت کنم تا کمتر عصبانی بشه و یا وقتی که شدی بهتر برخورد کنی.
بعد از انجام همه ی این موارد تازه می تونی روی کلماتی که موقع عصبانیت میگه و روی شان و شخصیتش صحبت کنی. فقط اول باید قبول کنه که زود عصبانی می شه و بخواد که روشش رو عوض کنه.
ولی جدای از همه ی اینها واقعا زندگی کردن با مردهای عصبانی خیلی سخته. امیدوارم خدا به من و شما و همه ی زنهایی که مجبورند با همچین مردهایی زندگی کنن صبر جزیل بده.
خدایا! به داد همه جوون ها برس . به داد ما هم برس.

[Sara Ajram]

انشالله خداکمکتون کنه...
درجواب دعای دوست عزیز به نام Del باید بگم الهی آمین

[arusak11]

del عزیز
خیلی ازت ممنونم که منو درک میکنی و از تجربیاتت برام نوشتی
ولی دوست عزیز همسر من معمولا از بیرون و اطرافیان عصبانی میشه . من چون می شناسمش خیلی مراعات می کنم تا عصبانی نشه ولی دیگه من که نمی تونم رفتارهای بقیه رو کنترل کنم ، درسته ؟
و دقیقا همین کارو هم کردم که موقع عصبانیت حمایش کنم و بگم حق با تو بوده ولی اینطوری احساس می کنه کارهاش درسته
در موقع آرامشش هم باهاش در مورد رفتار و گفتارش صحبت کردم اون موقع قبول می کنه ولی وقتی عصبانی میشه دوباره همون بساطه

[arusak11]

سلام به همه عزیزان
نمی دونم کسی سری به این قسمت میزنه یا نه
ولی چون جای مناسبی برای این درخواست پیدا نکردم همینجا عنوانش می کنم
یکی از دوستان همسرم در حق همسرم نامردی بزرگی کرده و همسر منو گرفتار کرده ، همسرم سه شب بازداشت بود تا با گذاشتن سند آزاد شد
از همتون خواهش می کنم توی این ماه عزیز برای همه بی گناهانی که گرفتار می شن دعا کنید
همسرم توی شوکه باورش نمی شه که دوست صمیمیش در حقش چنین کاری رو کرده ، همش می گه چرا این کارو کرد؟
منم باورم نمی شه
خواهش می کنم با دلای پاکتون براش دعا کنید

[اسماء]

عروسك جان گاهي يعضي اتفاقات هر چند ناراحت كننده و غم انگيز يه تكوني به آدمها مي ده كه هم خودشون رو هم اطرافيانشون رو بيشتر بشناسند و قدر روزهاي عافيت رو بدونند. . ان شاء .. كه هر چه سرعتر بي گناهي همسرتون محرز بشه .

[mehrave22]

سلام نازنين
من فقط مي تونم بگم از ته ته دلم واست دعا مي كنم