سلام خدمت همه دوستان
من از یک سال پیش با خانمی تو دانشگاه آشنا شدم ایشون از نظر فرهنگی ، اعتقاداتی و خیلی موردای دیگه با من و خانواده من همخونی دارن من 26 سال و خانم 20 سال داره بعد از مدتی از آشنایی تصمیم به ازدواج گرفتیم الان مدتی که احساس میکنم خیلی به این خانم وابسته شدم و همین موضوع این خانم رو بسیار پرتوقع کرده به طوری که به طور میانگین هر هفته ای یک الا دو بار ما باهم بحثمون میشه و از اونجایی که خانم از علاقه ی من به خودش خبر داره سریع اعلام میکنه که خواهان جداییه و دیگه هیچ میلی برای زندگی و ازدواج با من نداره که معمولا بعد از یکی دو روز دوباره آشتی میکنیم ( البته با کوتاه امدن من ) و همه چی تقریبا مثل روزای اول میشه
من اشتباه بزرگی که انجام دادم این بود که قبل از اینکه اقدام رسمی واسه ازدواج بکنم با ایشون صمیمی شدم الیته این اواخر احساس میکنم رفتار سردی پیدا کرده واقعا موندم که منو واسه ازدواج میخواد یا اینکه پشیمون شده
اینو هم اضافه کنم توی این دعواهای آخری حرمتا شکسته شده و خانم به من توهین میکنه به شدت احساس میکنم رفتار بچه گانه ای داره و هنوز واسه ازدواج و قبول مسولیت آمادگی لازم رو نداره
منم فعلا دانشجو هستم و در کنار درسم کار نیمه وقتی دارم اما درآمدش جوابگوی ازدواج نیست
از خانواده ی من خواهر بزگم که ازدواج کرده و دوتا بچه داره و از خانواده ی خانم خواهرشون که تازگی ازدواج کرده از رابطه ما خبر داره و اینکه پدر و مادرامون از این موضوع بیخبرن هم خیلی منو عذاب میده
ممنون میشم منو راهنمایی کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)