سلام دوستان خوبم
امیدوارم حالتون خوب باشه!
من رضا هستم 19 ساله دانشجوی رشته برق و عاشق یه دختر نازنین!
ولی این دختر نازنین که باهاش بزرگ شدم 3 ساله که زندگی منو ازم گرفته .3 سال پیش که عاشقش شدم ترسیدم که بگم چون فکر می کردم شاید هوسه و مربوط به نوجونی میشه و زود میگذره! ولی بعد از گذشت سه سال من هنوزعاشق و علاقه مند به این دختر هستم وعشقم روز به روز بیشتر میشه و به هیچ دختر دیگه ای نمیتونم فکر کنم.شک ندارم که یه عشق واقعیه و به خاطرش هر کاری میکنم! مشکلاتی که هست اینه که اولا 8 ماه از من بزرگتره دوما اون تو دانشگاه امیرکبیر برق میخونه ولی من تو دانشگاه آزاد تبریز(چون رشته هامون یکیه چند بار با هم همکاری کردیم) سوما فامیل نزدیکه و اگه جوابش منفی باشه من رسوای فامیل میشم!
دوستان عزیز لطفا منو راهنمایی بکنید که چیکار بکنم!
آرزو میکنم به دست نیافتی ترین آرزوهاتون برسین!.
علاقه مندی ها (Bookmarks)