سلام دوستان من یک ساله که عقد کردم همسر بنده 30سالشه من 21 ایشون پسر عمه ام هستن با توجه به شناختی که داشتم از خانوادشون همسر بنده دوران مجردی تنها مسافر ت میرفت دیر وقت از سر کار برمیگشت و کلا خانوادش خونسردو بیخیالن و نگران هیچچی نمیشه این در مورد خانوادشون تو فامیل مشهور بوده و متاسفانه بعد از ازدواج رفتارهاشون به کل عوض شذ همسر بنده که بچه نیس ولی دائما تحت کنترل خانوادشه حتی اگه چند روز هم منو نبینه و بیا دیدنم بهش زنگ میزنن به یه بهانه میره خونشون اگه جایی مهمون باشیم مادرشون زنگ میزه چرا رفتین؟مناسبتی بود؟علتی داشت؟همسرم از صبح6تا8 شب سر کاره و بعضی موقع شب کار هم هست کلا وقت نداره ولی من شکایتی ندارم اما تغییر رفتار خانوادش با اومدن من زجرم میده داریم دنبال خونه میگردیم هیچ کمکی نمیکنن ولی تو همه چی دخالت میکنن چند روزه دنبال خونه ایم امروز هم قرار داشتیم واسه یه خونه همسرم رفت خونشون میگم قرار چی میشه؟میگه خیلی وقته خونه نبودم وقتی میره کلا رفتارش عوض میشه من غریبه میشم مادرشوهرم تو تک تک خریدا و حسابش دخالت داره کمکم کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)